بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۴۵
، ۳ آوریل ۲۰۲۱←غلو نبودن اعتقاد به علم غیب امامان{{ع}}
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
===[[غلو]] نبودن [[اعتقاد]] به علم غیب امامان{{ع}}=== | ===[[غلو]] نبودن [[اعتقاد]] به علم غیب امامان{{ع}}=== | ||
[[مخالفان]] [[علم غیب ائمه]]{{ع}} معتقدند [[علم غیب]] منحصر در [[خداوند]] است و داشتن علم غیب برای غیر او [[شرک]] و [[کفر]] است و خداوند تنها برخی از [[انبیا]] را از بعضی غیبها [[آگاه]] کرده، آن هم در محدوده [[احکام شریعت]] و به واسطه [[وحی]] و علم غیب داشتن آنان [[معجزه]] و [[دلیل]] [[نبوت]] آنان بوده است. لذا غیر از [[انبیاء]] احدی از علم غیب برخوردار نیست. این افراد برای [[اثبات]] مدعای خود به پارهای از [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استناد کردهاند. لذا اگر کسی [[اعتقاد]] داشته باشد به اینکه [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} به همه امور گذشته و [[آینده]] تا [[روز]] [[حشر]] و بلکه [[اخبار آسمانها]] و آنچه پس از [[قیامت]] واقع میشود و به احوال [[شیعیان]] [[آگاهی]] و [[علم]] دارند، این اعتقاد، [[غلو]] در [[حق]] ایشان و فراتر از [[حد]] آنهاست<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۶، ص۳۲۱؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴.</ref>. | |||
در [[پاسخ]] به این [[شبهه]] گفته شده است: [[انسانها]] به [[قدر]] وسعت وجودی خود واجد صفاتی همچون [[رحمت]]، علم، [[قدرت]] و... هستند و این امر، [[غلوآمیز]] و شرک نیست، چون تفاوت میان این داشتن و داشتن [[الهی]]، قابل مقایسه نیست. شبهه فوق ناشی از برداشت [[نادرست]] از برخی [[آیات]]<ref>مانند: سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> و نیز عدم توجه به آیات دیگر<ref>سوره جن، آیات ۲۶ـ۲۷.</ref> است. علم غیب ائمه{{ع}} با [[ارادۀ الهی]] و در طول [[علم الهی]] و با [[اذن خداوند]] است. [[ارتباط]] [[حضرت مریم]]{{س}} با [[فرشتگان]]، [[الهام به مادر موسی]]{{س}} و [[علوم]] جناب [[ذوالقرنین]] و [[آصف بن برخیا]]، نمونههایی هستند که نشان میدهند اعتقاد به ارتباط ویژۀ امامان{{ع}} به عنوان [[حجتهای خداوند]] بعد از پیامبر{{صل}} با [[عالم غیب]]، غلوآمیز نیست؛ بلکه ممکن بوده و [[قرآن کریم]] از رخ دادن آن در برخی موارد گزارش داده است. در [[روایات]] نیز [[نقل]] شده، خداوند بزرگتر و کریمتر از آن است که کسی را [[حجت]] خود بر [[مردم]] قرار دهد، اما [[اخبار آسمانها و زمین]] را از او پنهان بدارد<ref>ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۶۵۴؛ {{متن حدیث|اللَّهُ أَجَلُّ وَأَعَزُّ وَأَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَفْرِضَ طَاعَهَ عَبْدٍ یَحْجُبُ عَنْهُ عِلْمَ سَمَائِهِ وَأَرْضِهِ؛ ثُمَّ قَالَ: لا یَحْجُبُ ذلِکَ عَنْهُ}}؛ ج۱، ص۶۵۰ـ۶۵۴؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۱۲۲ـ۱۲۷.</ref>. تجربه نیز نشان داده، افراد عادی با [[دانشهای عادی]] نمیتوانند [[جهان]] را [[مدیریت]] کنند و به [[سعادت]] مطلوب برسانند، بنابراین داشتن پشتوانه [[قرآنی]] و مستند بودن به [[روایات معتبر]]، [[نادرستی]] ادعای یاد شده را روشن میسازد. به نظر میرسد ادعای [[نفی]] هرگونه [[علم الهی]] و ویژه از [[ائمه]]{{ع}}، دیدگاهی تفریطی و ناشی از مقایسه ائمه{{ع}} با [[پیشوایان]] [[اهل]] سنت است<ref>ر.ک. هاشمی، علی، علوم برگزیدگان، ص۴۰۸؛ نظیر عرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰.</ref>. | |||
همچنین با توجه به تفاوتهایی که [[علم غیب معصوم]] با [[علم غیب]] [[الهی]] دارد، قائل شدن به [[علم غیب امام]] [[غلو]] محسوب نمیشود زیرا غلو آن یعنی: | |||
#چیزی که [[عقل]] و [[نقل]] اجازه نمیدهد گفته شود. | |||
#و یا مطلبی درباره کسی گفته شود که او فاقد آن باشد. | |||
# [[اهل بیت]] متصف به چیزی شوند که [[خداوند]] برای آنها قرار نداده، مانند: [[اعتقاد]] به اینکه خداوند [[امر]] [[عالم]] را به آنها واگذار نموده و خود کنار رفته یا اعتقاد به خدایی آنها داشته و آنها را از [[حدود]] بشریّت خارج کرده و به [[الوهیت]] داخل کند<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، محمد علی، مقدمهای بر کتاب علم امام، ص ۵۲۰؛ نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۶، ص۳۲۱؛ شریعتمدار جزایری، نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ شیخزاده، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۴ـ۳۶؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸، ص۱۰ـ۱۶؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۵۴ـ ۱۶۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص۲۷؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام، (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۴.</ref>. | |||
#کسی را در هر صفتی یا کمالی در عرض [[خدا]] و کنار خدا جا دهند و الا شائبه [[غلو]] و [[شرک]] منتفی است و این [[حقیقت]] را خود [[ائمه]]{{ع}} نیز فرمودهاند: «درباره ما هر چه میخواهید بگویید اما به مرز [[بندگی]] نرسید و [[مبالغه]] نورزید»<ref>الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج۲، ص ۴۳۹؛ {{متن حدیث|لَا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِیَّةَ ثُمَّ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُمْ وَ لَنْ تَبْلُغُوا}}</ref>؛ «ما را [[بندگان]] و [[مخلوقات]] قرار دهید سپس هر چه خواستید به ما نسبت دهید»<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۴۱؛ {{متن حدیث|اجْعَلُونَا عَبِیداً مَخْلُوقِینَ وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُمْ}}</ref>. لذا [[نفی]] [[سهو]] و [[نسیان]] و [[اثبات]] [[علم غیب]] هیچکدام [[امام]] را [[ربّ]] و [[معبود]] نمیسازد، بلکه آنان را بندگانی با [[علم]] و [[عصمت]] عالی معرفی میکند<ref>ر.ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸، ص۱۰ـ۱۶.</ref>. | |||
#ایشان را در صفاتی که اختصاص به خدا دارد [[شریک]] قرار دهیم، مثل: [[روزی]] دادن به مخلوقات و [[خلق]] کردن و [[حیات]] بخشیدن و [[قبض روح]] کردن. | |||
#و یا در یکی از اوصاف [[ذکر]] شده [[پیامبر]]{{صل}} و ائمه{{ع}} را مستقل بدانیم، در صورتی که [[امامان]]{{ع}} هیچگونه استقلالی از خودشان ندارند و هر کمالی که به آن رسیده از ناحیۀ [[خداوند جلیل]] است و هر [[مقام]] و [[عظمت]] که دارند [[خداوند]] داده است. ائمه{{ع}} مخلوق خداوند هستند و هر [[کمال]] و اوصافی که دارند خداوند به آنها [[عنایت]] کرده بنابراین غلوّی در [[کار]] نیست<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، محمد علی، مقدمهای بر کتاب علم امام، ص ۵۲۰؛ نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲.</ref>. | |||
در توضیحی دیگر باید گفت: از طرفی ائمه{{ع}} براساس [[آیۀ تطهیر]]<ref>سوره احزاب، آیه۳۳. </ref>، [[پاکیزه]] و [[اشرف]] مخلوقاتند، از طرف دیگر در [[خداوند]] [[بخل]] وجود ندارد و [[عقل]] مانع [[کرم]] [[خدا]] نیست؛ پس مانعی ندارد خداوند بر ایشان [[کمال]] [[لیاقت]] و [[علم غیب]] را [[افاضه]] نماید و لذا غلوی وجود ندارد<ref>نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲.</ref>. | |||
===نتیجه گیری=== | ===نتیجه گیری=== |