جز
جایگزینی متن - 'راه' به 'راه'
جز (جایگزینی متن - 'محل' به 'محل') |
جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
از [[امام رضا]]{{ع}} چند [[حدیث]] مهم و کلیدی در باب احکام فقهی آبها نقل شده است. حدیث اول را [[محمد بن اسماعیل بن بزیع]] نقل کرده است: {{متن حدیث|كَتَبْتُ إِلَى رَجُلٍ أَسْأَلُهُ أَنْ يَسْأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا{{ع}} فَقَالَ مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ مِنْهُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً}}<ref>تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۳۴.</ref>؛ “به مردی نوشتم که از امام رضا{{ع}} درباره آب [[چاه]] سؤال کند؛ [[امام]] در پاسخ فرمود: آب چاه وسیع است؛ چیزی آن را [[فاسد]] نمیکند مگر بو یا طعمش [[تغییر]] کند که در این صورت از آب چاه به مقداری بیرون کشیده میشود تا آن بو برود و طعمش گوارا شود؛ زیرا آب چاه، منبعی جوشان دارد”. | از [[امام رضا]]{{ع}} چند [[حدیث]] مهم و کلیدی در باب احکام فقهی آبها نقل شده است. حدیث اول را [[محمد بن اسماعیل بن بزیع]] نقل کرده است: {{متن حدیث|كَتَبْتُ إِلَى رَجُلٍ أَسْأَلُهُ أَنْ يَسْأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا{{ع}} فَقَالَ مَاءُ الْبِئْرِ وَاسِعٌ لَا يُفْسِدُهُ شَيْءٌ إِلَّا أَنْ يَتَغَيَّرَ رِيحُهُ أَوْ طَعْمُهُ فَيُنْزَحُ مِنْهُ حَتَّى يَذْهَبَ الرِّيحُ وَ يَطِيبَ طَعْمُهُ لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً}}<ref>تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۳۴.</ref>؛ “به مردی نوشتم که از امام رضا{{ع}} درباره آب [[چاه]] سؤال کند؛ [[امام]] در پاسخ فرمود: آب چاه وسیع است؛ چیزی آن را [[فاسد]] نمیکند مگر بو یا طعمش [[تغییر]] کند که در این صورت از آب چاه به مقداری بیرون کشیده میشود تا آن بو برود و طعمش گوارا شود؛ زیرا آب چاه، منبعی جوشان دارد”. | ||
این حدیث را [[کلینی]] در [[الکافی]]<ref>الکافی، ج۳، ص۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در التهذیب و الاستبصار<ref>تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۳۴؛ الاستبصار، ج۱، ص۳۳.</ref> نقل کردهاند و [[فقیهان]] نیز از آغاز [[اجتهاد]] درباره [[سند]] و دلالت آن بحث کردهاند و برخی آن را “صحیح” دانستهاند که نشان از [[اعتماد]] به صحت [[روایت]] است<ref>مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸؛ کنز الفوائد، اعرج، ج۱، ص۳۱؛ جواهر الکلام، ج۱، ص۷۴، ۱۹۴.</ref>. مشهور میان فقیهان متقدم آن است که آب چاه [[حکم]] آب قلیل را دارد<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و به محض محض تماس با نجاسات، متنجس میشود و | این حدیث را [[کلینی]] در [[الکافی]]<ref>الکافی، ج۳، ص۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] در التهذیب و الاستبصار<ref>تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲۳۴؛ الاستبصار، ج۱، ص۳۳.</ref> نقل کردهاند و [[فقیهان]] نیز از آغاز [[اجتهاد]] درباره [[سند]] و دلالت آن بحث کردهاند و برخی آن را “صحیح” دانستهاند که نشان از [[اعتماد]] به صحت [[روایت]] است<ref>مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸؛ کنز الفوائد، اعرج، ج۱، ص۳۱؛ جواهر الکلام، ج۱، ص۷۴، ۱۹۴.</ref>. مشهور میان فقیهان متقدم آن است که آب چاه [[حکم]] آب قلیل را دارد<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸.</ref> و به محض محض تماس با نجاسات، متنجس میشود و راه [[پاک]] شدنش نَزْح است، یعنی تعداد دلوهای معینی از آب چاه را کشیده، بیرون بریزند، مقدار نزح به تفاوت نجاسات متفاوت میشود. در کتابهای [[فقهی]] یک باب با عنوان “مَنزوحات بئر” به توضیح و تفصیل آن اختصاص یافته است. بعضی از این [[فقیهان]]، مکاتبه بودن [[حدیث]]<ref>کشف الرموز، ج۱، ص۵۰.</ref> و بعضی دیگر معارض داشتن آن<ref>المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۵۶.</ref> را دلیل عمل نکردن به حدیث ذکر کردهاند و بعضی نیز حدیث را توجیه کرده و در دلالت آن بر مدعا خدشه وارد ساختهاند<ref>ذکری الشیعة، ج۱، ص۸۸.</ref>. | ||
اما فقیهان از [[علامه حلی]] تاکنون به حدیث [[امام رضا]]{{ع}} عمل کردهاند و بر این نظرند که حدیث دلالت دارد که آب [[چاه]] همانند آب کر است و با تماس با نجاسات، متنجس نمیشود، مگر رنگ، بو یا طعم آن عوض شود. [[محقق حلی]]<ref>الرسائل التسع، ص۲۲۴.</ref> و نیز علامه حلی در کتابهای<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۵۹؛ نهایة الإحکام، ج۱، ص۲۳۵.</ref> مختلفش و همچنین فخرالمحققین<ref>إیضاح الفوائد، ج۱، ص۱۸.</ref>، [[شهید ثانی]]<ref>رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص۸۵؛ روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص۱۴۴.</ref>، [[محقق اردبیلی]]<ref>مجمع الفائدة و البرهان، ج۱، ص۲۶۷.</ref>، [[صاحب جواهر]]<ref>جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[شیخ انصاری]]<ref>کتاب الطهارة، انصاری، ج۱، ص۷۴.</ref>، [[امام خمینی]]<ref>کتاب الطهارة، خمینی، ج۱، ص۱۲۵.</ref> و خویی<ref>التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴.</ref>، با استناد به این [[روایت]] آب چاه را همانند آب جاری و کر تلقی کردهاند. شهید ثانی این حدیث را قویترین دلیل این نظریه شمرده است و گفته است که در حدیث علت [[نجس]] نشدن آب چاه، جوشش آب ذکر شده و در اصول [[ثابت]] شده است که علت منصوصه به موارد مشابه سرایت میکند. لذا میتوان نتیجه گرفت هر آبی که جوشش دارد همین [[حکم]] را دارد و به محض [[ملاقات]] با نجس، نجس نمیشود. به [[عقیده]] ایشان، این حدیث میتواند دلیل قول مشهور فقیهان بر نجس نشدن آب جاری کمتر از کر باشد<ref>روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص۳۸۷.</ref>. صاحب جواهر [[معتقد]] است که با توجه به تأکیدهای متعددی که در حدیث وجود دارد، هیچ مناقشهای در [[دلالت حدیث]] نمیتوان کرد<ref>جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. شیخ انصاری در تعلیل ذیل [[حدیث]] دو احتمال آورده است: یکی آنکه جمله {{متن حدیث|لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً}} دلیل عدم تنجس آب [[چاه]] است و [[اثبات]] میکند که [[نجس]] نشدنش به صرف [[ملاقات]] نجس به سبب داشتن جوشش است. دیگر اینکه این جمله دلیل [[پاک]] شدن، بعد از برطرف شدن [[تغییر]] است و اثبات میکند که پاک شدن آب به دلیل همان جوشش است. | اما فقیهان از [[علامه حلی]] تاکنون به حدیث [[امام رضا]]{{ع}} عمل کردهاند و بر این نظرند که حدیث دلالت دارد که آب [[چاه]] همانند آب کر است و با تماس با نجاسات، متنجس نمیشود، مگر رنگ، بو یا طعم آن عوض شود. [[محقق حلی]]<ref>الرسائل التسع، ص۲۲۴.</ref> و نیز علامه حلی در کتابهای<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۱۸۸؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۵۹؛ نهایة الإحکام، ج۱، ص۲۳۵.</ref> مختلفش و همچنین فخرالمحققین<ref>إیضاح الفوائد، ج۱، ص۱۸.</ref>، [[شهید ثانی]]<ref>رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص۸۵؛ روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص۱۴۴.</ref>، [[محقق اردبیلی]]<ref>مجمع الفائدة و البرهان، ج۱، ص۲۶۷.</ref>، [[صاحب جواهر]]<ref>جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[شیخ انصاری]]<ref>کتاب الطهارة، انصاری، ج۱، ص۷۴.</ref>، [[امام خمینی]]<ref>کتاب الطهارة، خمینی، ج۱، ص۱۲۵.</ref> و خویی<ref>التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۲، ص۱۴.</ref>، با استناد به این [[روایت]] آب چاه را همانند آب جاری و کر تلقی کردهاند. شهید ثانی این حدیث را قویترین دلیل این نظریه شمرده است و گفته است که در حدیث علت [[نجس]] نشدن آب چاه، جوشش آب ذکر شده و در اصول [[ثابت]] شده است که علت منصوصه به موارد مشابه سرایت میکند. لذا میتوان نتیجه گرفت هر آبی که جوشش دارد همین [[حکم]] را دارد و به محض [[ملاقات]] با نجس، نجس نمیشود. به [[عقیده]] ایشان، این حدیث میتواند دلیل قول مشهور فقیهان بر نجس نشدن آب جاری کمتر از کر باشد<ref>روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، ص۳۸۷.</ref>. صاحب جواهر [[معتقد]] است که با توجه به تأکیدهای متعددی که در حدیث وجود دارد، هیچ مناقشهای در [[دلالت حدیث]] نمیتوان کرد<ref>جواهر الکلام، ج۱، ص۱۹۴.</ref>. شیخ انصاری در تعلیل ذیل [[حدیث]] دو احتمال آورده است: یکی آنکه جمله {{متن حدیث|لِأَنَّ لَهُ مَادَّةً}} دلیل عدم تنجس آب [[چاه]] است و [[اثبات]] میکند که [[نجس]] نشدنش به صرف [[ملاقات]] نجس به سبب داشتن جوشش است. دیگر اینکه این جمله دلیل [[پاک]] شدن، بعد از برطرف شدن [[تغییر]] است و اثبات میکند که پاک شدن آب به دلیل همان جوشش است. |