جز
جایگزینی متن - 'فرزندان اسرائیل' به 'فرزندان اسرائیل'
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== *برای "امی" دو تعریف آمده است: #درس ناخوانده و خط نانوشته<ref>کاشف الغ...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'فرزندان اسرائیل' به 'فرزندان اسرائیل') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[مفسّران]] [[اسلامی]] کلمه [[امّی]] را سه [[جور]] [[تفسیر]] کردهاند: | [[مفسّران]] [[اسلامی]] کلمه [[امّی]] را سه [[جور]] [[تفسیر]] کردهاند: | ||
#درس ناخوانده و ناآشنا به خط و نوشته: اکثریّت طرفدار این نظرند و یا لااقل این نظر را ترجیح میدهند. طرفداران این نظر گفتهاند این کلمه منسوب به اُمّ است، که به معنی [[مادر]] است. اُمّی یعنی کسی که به حالت مادرزادی از لحاظ اطلاع بر خطوط و نوشتهها و معلومات بشری باقی مانده است؛ و یا منسوب به اُمّت است، یعنی کسی که به [[عادت]] اکثریّت [[مردم]] است، زیرا اکثریّت [[توده]]، خطّ و [[نوشتن]] نمیدانستند و عدّه کمی میدانستند، همچنانکه عامی نیز یعنی کسی که مانند عامّه مردم است و [[جاهل]] است. بعضی گفتهاند یکی از معانی کلمه اُمّت [[خلقت]] است و امّی یعنی کسی که بر خلقت و حالت اوّلیّه که [[بیسوادی]] است باقی است و به شعری از اَعشی استناد شده است، و به هر حال، چه مشتق از امّ باشد و چه از [[امّت]]، و امّت به هر معنی باشد، معنی این کلمه درس ناخوانده است. | #درس ناخوانده و ناآشنا به خط و نوشته: اکثریّت طرفدار این نظرند و یا لااقل این نظر را ترجیح میدهند. طرفداران این نظر گفتهاند این کلمه منسوب به اُمّ است، که به معنی [[مادر]] است. اُمّی یعنی کسی که به حالت مادرزادی از لحاظ اطلاع بر خطوط و نوشتهها و معلومات بشری باقی مانده است؛ و یا منسوب به اُمّت است، یعنی کسی که به [[عادت]] اکثریّت [[مردم]] است، زیرا اکثریّت [[توده]]، خطّ و [[نوشتن]] نمیدانستند و عدّه کمی میدانستند، همچنانکه عامی نیز یعنی کسی که مانند عامّه مردم است و [[جاهل]] است. بعضی گفتهاند یکی از معانی کلمه اُمّت [[خلقت]] است و امّی یعنی کسی که بر خلقت و حالت اوّلیّه که [[بیسوادی]] است باقی است و به شعری از اَعشی استناد شده است، و به هر حال، چه مشتق از امّ باشد و چه از [[امّت]]، و امّت به هر معنی باشد، معنی این کلمه درس ناخوانده است. | ||
#[[اهل]] امّالقری. طرفداران این نظر این کلمه را منسوب به امّالقری یعنی [[مکّه]] دانستهاند. در [[سوره انعام]] [[آیه]] ۹۲ از [[مکّه]] به امّالقری تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم دهی» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref>. این احتمال نیز از قدیمالایّام در کتب [[تفسیر]] آمده است و در چندین [[حدیث]] از [[احادیث شیعه]] این احتمال [[تأیید]] شده است هرچند خود این [[حدیثها]] معتبر شناخته نشده است و گفته شده ریشه [[اسرائیلی]] دارد. این احتمال به ادلّهای رد شده است. یکی اینکه کلمه امّالقری اسم خاص نیست و بر مکّه به عنوان یک صفت عام نه یک اسم خاص اطلاق شده است. امّالقری یعنی مرکز قریهها. هر نقطهای که مرکز قریههایی باشد امّالقری خوانده میشود. از آیه دیگر از [[قرآن]] که در [[سوره قصص]] آیه ۵۹ آمده است معلوم میشود که این کلمه عنوان وصفی دارد نه اسمی: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا}}<ref>«و پروردگارت شهرها را نابود نمیکند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد» سوره قصص، آیه ۵۹.</ref>. معلوم میشود در [[زبان قرآن]] هر نقطهای که مرکز یک منطقه باشد امّالقرای آن منطقه است. دیگر اینکه این کلمه در قرآن به کسانی اطلاق شده است که مکّی نبودهاند. در [[سوره آل عمران]] آیه ۲۰ میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ}}<ref>«بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref> پس معلوم میشود در عرف آن [[روز]] و در [[زمان]] قرآن به همه [[اعرابی]] که پیرو یک [[کتاب آسمانی]] نبودند اُمییّن گفته میشده است. بالاتر اینکه این کلمه حتّی به [[عوام]] [[یهود]] که سواد و معلوماتی نداشتند با اینکه [[اهل کتاب]] شمرده میشدند نیز اطلاق شده است، چنانکه در [[سوره بقره]] آیه ۷۸ میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref>. بعضی از [[فرزندان | #[[اهل]] امّالقری. طرفداران این نظر این کلمه را منسوب به امّالقری یعنی [[مکّه]] دانستهاند. در [[سوره انعام]] [[آیه]] ۹۲ از [[مکّه]] به امّالقری تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم دهی» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref>. این احتمال نیز از قدیمالایّام در کتب [[تفسیر]] آمده است و در چندین [[حدیث]] از [[احادیث شیعه]] این احتمال [[تأیید]] شده است هرچند خود این [[حدیثها]] معتبر شناخته نشده است و گفته شده ریشه [[اسرائیلی]] دارد. این احتمال به ادلّهای رد شده است. یکی اینکه کلمه امّالقری اسم خاص نیست و بر مکّه به عنوان یک صفت عام نه یک اسم خاص اطلاق شده است. امّالقری یعنی مرکز قریهها. هر نقطهای که مرکز قریههایی باشد امّالقری خوانده میشود. از آیه دیگر از [[قرآن]] که در [[سوره قصص]] آیه ۵۹ آمده است معلوم میشود که این کلمه عنوان وصفی دارد نه اسمی: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا}}<ref>«و پروردگارت شهرها را نابود نمیکند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد» سوره قصص، آیه ۵۹.</ref>. معلوم میشود در [[زبان قرآن]] هر نقطهای که مرکز یک منطقه باشد امّالقرای آن منطقه است. دیگر اینکه این کلمه در قرآن به کسانی اطلاق شده است که مکّی نبودهاند. در [[سوره آل عمران]] آیه ۲۰ میفرماید: {{متن قرآن|وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ}}<ref>«بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref> پس معلوم میشود در عرف آن [[روز]] و در [[زمان]] قرآن به همه [[اعرابی]] که پیرو یک [[کتاب آسمانی]] نبودند اُمییّن گفته میشده است. بالاتر اینکه این کلمه حتّی به [[عوام]] [[یهود]] که سواد و معلوماتی نداشتند با اینکه [[اهل کتاب]] شمرده میشدند نیز اطلاق شده است، چنانکه در [[سوره بقره]] آیه ۷۸ میفرماید: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ}}<ref>«و برخی از آنان بیسوادانی هستند که از کتاب آسمانی (تورات) جز خیالهای خام چیزی نمیدانند» سوره بقره، آیه ۷۸.</ref>. بعضی از [[فرزندان اسرائیل]] [[امّی]] هستند، از کتاب خود اطّلاعی ندارند مگر یک [[سلسله]] خیالات و اوهام. [[بدیهی]] است یهودیانی که [[قرآن]] آنان را امّی خوانده است، [[اهل]] [[مکّه]] نبودهاند؛ غالباً ساکن [[مدینه]] و اطراف مدینه بودهاند. سوم اینکه اگر کلمهای منسوب به امّالقری باشد طبق قاعده ادبی باید به جای امّی، قروی گفته شود؛ زیرا طبق قاعده باب نسبت در [[علم]] صرف، در نسبت به مضافٌالیه، خاصّه آنجا که مضاف، کلمه [[اب]] یا ام یا این یا بنت باشد به مضافالیه نسبت داده میشود نه به مضاف؛ چنانکه در نسبت به [[ابوطالب]]، ابوحنفیه، [[بنیتمیم]]، طالبی، [[حنفی]]، تمیمی گفته میشود. | ||
#[[مشرکین]] [[عرب]] که تابع [[کتاب آسمانی]] نبودند. این نظریه نیز از قدیمالایّام میان [[مفسران]] وجود داشته است. در [[مجمعالبیان]] ذیل [[آیه]] ۲۰ [[سوره آل عمران]] که {{متن قرآن|الْأُمِّيِّينَ}} در مقابل [[اهل کتاب]] قرار گرفته است {{متن قرآن|وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ}}، این نظر را به [[صحابی]] و [[مفسر]] بزرگ عبداللهبنعباس نسبت میدهد و در ذیل آیه ۷۸ از [[سوره بقره]] از [[ابوعبیده]] [[نقل]] میکند، و از ذیل آیه ۷۵ آلعمران بر میآید که خود [[طبرسی]] همین معنی را در مفهوم آن آیه [[انتخاب]] کرده است. [[زمخشری]] در کشاف نیز این آیه و آیه ۷۵ [[آل عمران]] را همین طور [[تفسیر]] کرده است. فخررازی این احتمال را در ذیل آیه ۷۸ بقره و آیه ۲۰ آلعمران نقل میکند. | #[[مشرکین]] [[عرب]] که تابع [[کتاب آسمانی]] نبودند. این نظریه نیز از قدیمالایّام میان [[مفسران]] وجود داشته است. در [[مجمعالبیان]] ذیل [[آیه]] ۲۰ [[سوره آل عمران]] که {{متن قرآن|الْأُمِّيِّينَ}} در مقابل [[اهل کتاب]] قرار گرفته است {{متن قرآن|وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ}}، این نظر را به [[صحابی]] و [[مفسر]] بزرگ عبداللهبنعباس نسبت میدهد و در ذیل آیه ۷۸ از [[سوره بقره]] از [[ابوعبیده]] [[نقل]] میکند، و از ذیل آیه ۷۵ آلعمران بر میآید که خود [[طبرسی]] همین معنی را در مفهوم آن آیه [[انتخاب]] کرده است. [[زمخشری]] در کشاف نیز این آیه و آیه ۷۵ [[آل عمران]] را همین طور [[تفسیر]] کرده است. فخررازی این احتمال را در ذیل آیه ۷۸ بقره و آیه ۲۰ آلعمران نقل میکند. | ||