جاسوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۹۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۳۴: خط ۳۴:
[[قرآن کریم]] [[مؤمنان]] را از [[روابط دوستانه]] با [[قوم]] مغضوب [[خداوند]] [[نهی]] کرده است: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَتَوَلَّوا قَومـًا غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِم". (ممتحنه / ۶۰، ۱۳) شماری از [[مفسران]] با گزارش دیدگاه [[ابن عباس]] و [[مقاتل]]، روابط دوستانه یاد شده را جاسوسی و خبرچینی گروهی از [[مسلمانان]] [[فقیر]] و [[نیازمند]] برای [[یهودیان]] [[مدینه]] دانسته‌اند. آنان در برابر دریافت مقداری از فرآورده‌های [[کشاورزی]]، [[اخبار]] و اطلاعات مربوط به مسلمانان را در [[اختیار]] یهودیان قرار می‌‌داده‌اند. <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۵۷؛ [[اسباب النزول]]، ص ۲۸۵؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج ۱۸، ص ۷۶. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
[[قرآن کریم]] [[مؤمنان]] را از [[روابط دوستانه]] با [[قوم]] مغضوب [[خداوند]] [[نهی]] کرده است: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَتَوَلَّوا قَومـًا غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِم". (ممتحنه / ۶۰، ۱۳) شماری از [[مفسران]] با گزارش دیدگاه [[ابن عباس]] و [[مقاتل]]، روابط دوستانه یاد شده را جاسوسی و خبرچینی گروهی از [[مسلمانان]] [[فقیر]] و [[نیازمند]] برای [[یهودیان]] [[مدینه]] دانسته‌اند. آنان در برابر دریافت مقداری از فرآورده‌های [[کشاورزی]]، [[اخبار]] و اطلاعات مربوط به مسلمانان را در [[اختیار]] یهودیان قرار می‌‌داده‌اند. <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۵۷؛ [[اسباب النزول]]، ص ۲۸۵؛ [[تفسیر]] [[قرطبی]]، ج ۱۸، ص ۷۶. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
=== جاسوسی [[منافقان]]===
=== جاسوسی [[منافقان]]===
[[قرآن]] از روابط دوستانه منافقان با یهودیان خبر می‌‌دهد: "اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ تَوَلَّوا قَومـًا غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِم ما هُم مِنکُم ولا مِنهُم ویَحلِفونَ عَلَی الکَذِبِ وهُم یَعلَمون * اَعَدَّ اللّهُ لَهُم عَذابـًا شَدیدًا اِنَّهُم ساءَ ما کانوا یَعمَلون". ([[مجادله]] / ۵۸، ۱۴) از [[سوگند]] [[دروغین]] منافقان، [[وعده]] [[عذاب]] شدید و تقبیح رابطه یاد شده می‌‌توان به دست آورد که این [[ارتباط]] بسیار آسیب رسان بوده است. براساس گزارش‌های [[تفسیری]] منسوب به [[قتاده]] و ابن [[زید]]، گروهی از منافقان که با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و مسلمانان نشست و برخاست داشته‌اند، اخبار و [[اسرار]] آنان را در اختیار یهودیان قرار داده، از آنها [[بدگویی]] می‌‌کرده‌اند.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۱۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۵۲؛ [[روح المعانی]]، ج ۱۵، ص ۴۵؛ ج ۲۸، ص ۴۵. </ref> به نقل از سدّی و مقاتل این [[آیه]] به طور مشخص درباره [[عبدالله]] بن اُبیّ و عبداللّه بن نبتل از سران منافقان نازل شده است.<ref>زاد المسیر، ج ۷، ص ۳۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۹۷؛ المنیر، ج ۲۸، ص ۵۱. </ref> زمانی که از آنان درباره چنین کرداری سؤال می‌‌شد، از [[ترس]] [[جان]] خود، با [[سوگند]] [[دروغین]] به [[انکار]] آن می‌‌پرداختند.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۴۹۷. </ref> [[جاسوسی]] [[منافقان]] ذیل برخی دیگر از [[آیات]] نیز گزارش شده است؛ هنگام حرکت [[مسلمانان]] برای [[جنگ تبوک]]، شماری از منافقان با سوگند مبنی بر [[ناتوانی]] خویش و نداشتن ساز و برگ و در ظاهر با اجازه [[رسول خدا]]{{صل}}، از شرکت در [[جهاد]] معاف شدند. [[خداوند]] آنان را دروغگو<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۲ - ۱۸۳؛ [[مجمع البیان]]، ج ۵، ص ۶۰ - ۶۱؛ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۲۳. </ref> و سبب [[سرپیچی]] آنان را بی [[ایمانی]] به [[خدا]] و [[جهان آخرت]] ([[توبه]] / ۹، ۴۲ - ۴۶) معرفی کرد و نیآمدن آنها را [[خواست الهی]] و به سود مسلمانان خواند، چرا که شرکت و حضور آنان پیامدی جز ایجاد [[فتنه]] و شکاف در میان مسلمانان و در نتیجه [[تضعیف]] [[سپاه اسلام]] نداشت: "لَو خَرَجوا فیکُم ما زادوکُم اِلاّ خَبالاً ولاََوضَعوا خِلــلَکُم یَبغونَکُمُ الفِتنَةَ وفیکُمسَمّـعونَ لَهُم واللّهُ عَلیمٌ بِالظّــلِمین". (توبه / ۹، ۴۷) در این [[آیه]] نیز "سَمّاعون" دوگونه [[تفسیر]] شده است: شماری از [[مفسران]] متقدم <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۶۰ - ۶۴؛ تفسیر [[مجاهد]]، ج ۱، ص ۲۸۱؛ [[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۱۸۸. </ref> و برخی متأخران <ref>تفسیر [[قرطبی]]، ج ۸، ص ۱۰۰. </ref> با پذیرش دیدگاه [[حسن]]، مجاهد و ابن [[زید]]، آن را به معنای "[[جاسوسان]]" گرفته‌اند، بر این اساس، منافقان بازمانده از جهاد، جاسوسانی را در سپاه اسلام گمارده بودند تا [[اخبار]] [[سپاه]] را به آنان گزارش کنند. [[طبری]] و نحّاس و قرطبی با ترجیح این تفسیر، بیشترین کاربرد "[[سمّاع]]" را به معنای جاسوس دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ معانی القرآن، ج ۳، ص ۲۱۵. </ref> رشیدرضا با بعید خواندن این تفسیر، کاربرد یاد شده را نمی‌پذیرد.<ref> [[تفسیر المنار]]، ج ۱۰، ص ۴۷۲. </ref> در این صورت، نظر گروه دیگری از [[مفسران شیعه]] <ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۹۰؛ [[غریب]] القرآن، ص ۳۶۶. </ref> و [[سنی]] <ref> [[تفسیر ابن کثیر]]، ج ۲، ص ۳۷۵. </ref> قابل طرح است که بر مبنای روایتی از [[قتاده]] و [[ابن اسحاق]]،<ref> ر. ک: [[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۳۱؛ [[مجمع البیان]]. ج ۵، ص ۶۴. </ref> "[[سمّاع]]" را به معنای کسی دانسته‌اند که بدون دقت و [[اندیشه]] هر سخنی را شنیده، [[باور]] می‌‌کند،<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۰،ص ۲۱۸؛ نمونه، ج ۷، ص ۴۳۵. </ref> بر این اساس با حضور [[منافقان]] یاد شده که اغلب از سران و اشراف [[قوم]] بودند، گروهی [[سست ایمان]] و [[نفاق]] پیشه، با پذیرش و باور گفته‌های آنان، [[سپاه اسلام]] را دچار [[تفرقه]] می‌‌کردند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۷۴. </ref> این [[تفسیر]] که به عموم [[مفسران]] <ref>تفسیر [[ثعالبی]]، ج ۳، ص ۱۸۵؛التحریر و التنویر،ج ۱۰، ص ۲۱۸. </ref> نسبت داده شده است مناسبت و [[هماهنگی]] بیشتری با [[سیاق آیات]] دارد.<ref>تفسیر [[ابن کثیر]]، ج ۲، ص ۳۷۵. </ref> اشاره به [[فتنه]] انگیزی پیشین منافقان و [[شأن نزول آیات]] مربوط نیز مؤید آن است. ([[توبه]] / ۹، ۴۸).<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
[[قرآن]] از روابط دوستانه منافقان با یهودیان خبر می‌‌دهد: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا به کسانی ننگریسته‌ای که با گروهی که خداوند بر آنها خشم آورده است دوستی دارند، نه از آنانند و نه از شما و دانسته  سوگند دروغ می‌خورند» سوره مجادله، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است؛ بی‌گمان، بد است کاری که آنان می‌کردند» سوره مجادله، آیه ۱۵.</ref> از [[سوگند]] [[دروغین]] منافقان، [[وعده]] [[عذاب]] شدید و تقبیح رابطه یاد شده می‌‌توان به دست آورد که این [[ارتباط]] بسیار آسیب رسان بوده است.  
 
براساس گزارش‌های [[تفسیری]] منسوب به [[قتاده]] و [[ابن زید]]، گروهی از منافقان که با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و مسلمانان نشست و برخاست داشته‌اند، اخبار و [[اسرار]] آنان را در اختیار یهودیان قرار داده، از آنها [[بدگویی]] می‌‌کرده‌اند.<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۴۱۹؛ التبیان، ج ۹، ص ۵۵۲؛ [[روح المعانی]]، ج ۱۵، ص ۴۵؛ ج ۲۸، ص ۴۵. </ref> به نقل از سدّی و مقاتل این [[آیه]] به طور مشخص درباره [[عبدالله بن اُبیّ]] و [[عبدالله بن نبتل]] از سران منافقان نازل شده است.<ref>زاد المسیر، ج ۷، ص ۳۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۹۷؛ المنیر، ج ۲۸، ص ۵۱. </ref> زمانی که از آنان درباره چنین کرداری سؤال می‌‌شد، از [[ترس]] [[جان]] خود، با [[سوگند]] [[دروغین]] به [[انکار]] آن می‌‌پرداختند.<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۴۹۷. </ref>
 
[[جاسوسی]] [[منافقان]] ذیل برخی دیگر از [[آیات]] نیز گزارش شده است؛ هنگام حرکت [[مسلمانان]] برای [[جنگ تبوک]]، شماری از منافقان با سوگند مبنی بر [[ناتوانی]] خویش و نداشتن ساز و برگ و در ظاهر با اجازه [[رسول خدا]]{{صل}}، از شرکت در [[جهاد]] معاف شدند. [[خداوند]] آنان را دروغگو<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۲ - ۱۸۳؛ [[مجمع البیان]]، ج ۵، ص ۶۰ - ۶۱؛ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۲۳. </ref> و سبب [[سرپیچی]] آنان را بی‌ایمانی به [[خدا]] و [[جهان آخرت]] {{متن قرآن| لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لاَّتَّبَعُوكَ وَلَكِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ عَفَا اللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ لاَ يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أَن يُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ  إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ وَلَوْ أَرَادُواْ الْخُرُوجَ لأَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِينَ }}<ref>«اگر غنیمتی  در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند خداوند از تو در گذراد! چرا پیش‌تر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟  آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست. تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند. اگر (به راستی) می‌خواستند رهسپار گردند ساز و برگی برای آن فراهم می‌آوردند ولی خداوند روانه شدن آنان را خوش نداشت پس آنان را به درنگ کردن واداشت و (به آنها) گفته شد: با (خانه) نشستگان همنشین باشید!» سوره توبه، آیه ۴۲-۴۶.</ref> معرفی کرد و نیآمدن آنها را [[خواست الهی]] و به سود مسلمانان خواند، چرا که شرکت و حضور آنان پیامدی جز ایجاد [[فتنه]] و شکاف در میان مسلمانان و در نتیجه [[تضعیف]] [[سپاه اسلام]] نداشت: {{متن قرآن|لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«اگر در میان شما روانه می‌شدند جز شرّ به شما نمی‌افزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه می‌کردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند  و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.</ref> در این [[آیه]] نیز {{متن قرآن|سَمَّاعُونَ}} دوگونه [[تفسیر]] شده است: شماری از [[مفسران]] متقدم <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۶۰ - ۶۴؛ تفسیر [[مجاهد]]، ج ۱، ص ۲۸۱؛ [[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۱۸۸. </ref> و برخی متأخران <ref>تفسیر [[قرطبی]]، ج ۸، ص ۱۰۰. </ref> با پذیرش دیدگاه [[حسن]]، مجاهد و ابن زید، آن را به معنای "[[جاسوسان]]" گرفته‌اند، بر این اساس، منافقان بازمانده از جهاد، جاسوسانی را در سپاه اسلام گمارده بودند تا [[اخبار]] [[سپاه]] را به آنان گزارش کنند. [[طبری]] و نحّاس و قرطبی با ترجیح این تفسیر، بیشترین کاربرد "[[سمّاع]]" را به معنای جاسوس دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ معانی القرآن، ج ۳، ص ۲۱۵. </ref> رشیدرضا با بعید خواندن این تفسیر، کاربرد یاد شده را نمی‌پذیرد.<ref> [[تفسیر المنار]]، ج ۱۰، ص ۴۷۲. </ref> در این صورت، نظر گروه دیگری از [[مفسران شیعه]] <ref>المیزان، ج ۹، ص ۲۹۰؛ [[غریب]] القرآن، ص ۳۶۶. </ref> و [[سنی]] <ref> [[تفسیر ابن کثیر]]، ج ۲، ص ۳۷۵. </ref> قابل طرح است که بر مبنای روایتی از [[قتاده]] و [[ابن اسحاق]]،<ref> ر. ک: [[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ التبیان، ج ۵، ص ۲۳۱؛ [[مجمع البیان]]. ج ۵، ص ۶۴. </ref> "[[سمّاع]]" را به معنای کسی دانسته‌اند که بدون دقت و [[اندیشه]] هر سخنی را شنیده، [[باور]] می‌‌کند،<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۰،ص ۲۱۸؛ نمونه، ج ۷، ص ۴۳۵. </ref> بر این اساس با حضور [[منافقان]] یاد شده که اغلب از سران و اشراف [[قوم]] بودند، گروهی [[سست ایمان]] و [[نفاق]] پیشه، با پذیرش و باور گفته‌های آنان، [[سپاه اسلام]] را دچار [[تفرقه]] می‌‌کردند.<ref>جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۸۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۷۴. </ref> این [[تفسیر]] که به عموم [[مفسران]] <ref>تفسیر [[ثعالبی]]، ج ۳، ص ۱۸۵؛التحریر و التنویر،ج ۱۰، ص ۲۱۸. </ref> نسبت داده شده است مناسبت و [[هماهنگی]] بیشتری با [[سیاق آیات]] دارد.<ref>تفسیر [[ابن کثیر]]، ج ۲، ص ۳۷۵. </ref> اشاره به [[فتنه]] انگیزی پیشین منافقان و [[شأن نزول آیات]] مربوط نیز مؤید آن است. ([[توبه]] / ۹، ۴۸).<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>


=== خبرچینی برخی [[یهودیان]]===
=== خبرچینی برخی [[یهودیان]]===
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش