جاسوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۲۴: خط ۲۴:
==جاسوسی برای دشمنان==
==جاسوسی برای دشمنان==
===[[خیانت]] [[ابولبابه]]===
===[[خیانت]] [[ابولبابه]]===
در آیه ۲۷ [[انفال]] / ۸ [[خداوند]] مؤمنان را از [[خیانت به خدا]]، [[رسول]] و امانت‌های خود باز داشته است: "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللّهَ والرَّسولَ وتَخونوا اَمـنـتِکُم واَنتُم تَعلَمون". در ادامه، [[دارایی]] و [[فرزندان]] مؤمنان زمینه [[امتحان]] آنان خوانده شده و بر [[پاداش]] [[عظیم]] الهیِ کسانی که امانت‌های [[خدا]] و پیامبرش را پاس دارند تأکید می‌‌شود: "واعلَموا اَنَّما اَمولُکُم و اَولـدُکُم فِتنَةٌ و اَنَّ اللّهَ عِندَهُ اَجرٌ [[عَظیم]]". ([[انفال]] / ۸، ۲۸) از این [[آیه]] برمی آید که [[خیانت]] یاد شده با [[انگیزه]] [[حفظ]] [[دارایی‌ها]] و [[فرزندان]] از گزند [[دشمنان]] صورت پذیرفته است،<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۹۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۵۵. </ref> چنان که جمله "واَنتُم تَعلَمون" نشان می‌‌دهد که آنان از خیانت بودن کار خویش [[آگاه]] بوده‌اند.
در آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> [[خداوند]] مؤمنان را از [[خیانت به خدا]]، [[رسول]] و امانت‌های خود باز داشته است. در ادامه، [[دارایی]] و [[فرزندان]] مؤمنان زمینه [[امتحان]] آنان خوانده شده و بر [[پاداش]] [[عظیم]] الهیِ کسانی که امانت‌های [[خدا]] و پیامبرش را پاس دارند تأکید می‌‌شود: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و اینکه خداوند است که پاداشی سترگ نزد اوست» سوره انفال، آیه ۲۸.</ref> از این [[آیه]] برمی آید که [[خیانت]] یاد شده با [[انگیزه]] [[حفظ]] [[دارایی‌ها]] و [[فرزندان]] از گزند [[دشمنان]] صورت پذیرفته است،<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۹۶؛ المیزان، ج ۹، ص ۵۵. </ref> چنان که جمله {{متن قرآن|وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} نشان می‌‌دهد که آنان از خیانت بودن کار خویش [[آگاه]] بوده‌اند.


[[مفسران]] دوشأن [[نزول]] مختلف برای [[آیات]] یاد شده گفته‌اند که به رغم تفاوت، هر دو از مصادیق [[جاسوسی]] برای دشمنان اسلام‌اند. چنان که [[ابن جوزی]] <ref> زاد المسیر،ج ۳، ص ۲۳۴. </ref> نیز تصریح می‌‌کند، بیشتر مفسران <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۷۱ - ۲۷۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵ - ۴۵۶؛ اسباب النزول، ص ۱۵۷. </ref> با پذیرش دیدگاه کلبی، [[زهری]] و [[قتاده]] <ref> ر. ک: جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶. </ref> نزول آیات را در [[سال پنجم هجری]]، مرتبط با [[غزوه بنی قریظه]] و در [[شأن]] [[ابولبابه انصاری]] دانسته‌اند. در [[حدیثی]] منسوب به [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز این [[شأن نزول]] آمده است.<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۲۹۰. </ref> براساس این دیدگاه، [[یهودیان]] [[بنی قریظه]] پس از ۲۱ [[روز]] محاصره شدن از سوی [[مسلمانان]]، خواستار [[صلح]] و خروج از [[مدینه]] شدند. [[پیامبر]]{{صل}} با ردّ این خواسته و با درخواست أوسیان به [[داوری]] سعدبن [[معاذ]] [[رئیس]] [[قبیله]] [[أوس]] [[رضایت]] داد. سعد به کشتن مردان [[جنگی]]، [[اسارت]] [[زنان]] و [[غنیمت]] [[دارایی]] آنان [[حکم]] کرد. یهودیان [[ابولبابه]] را به سبب [[الفت]] و [[روابط]] پیشین با وی، برای مشورت‌طلبیدند و او با اشاره دست به گلوی خود به آنان فهماند که در صورت پذیرش داوری سعد همه مردان جنگی کشته خواهند شد. گفته‌اند که دارایی و [[زن]] و [[فرزندان]] [[ابولبابه]] در میان [[قبیله بنی قریظه]] بود و او برای [[جلب حمایت]] آنان چنین کرد؛<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۹۶؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۲۳۴. </ref> همچنین آورده‌اند که وی پس از این [[خیانت]] و [[آشکار کردن]] [[راز]] [[جنگی]] [[مسلمانان]] به [[سختی]] نادم و [[اندوهگین]] شد و با بستن خود به ستونی در [[مسجد پیامبر]]{{صل}} [[سوگند]] یاد کرد که لب به آب و [[غذا]] نزند تا بمیرد یا توبه‌اش پذیرفته شود. هفت شبانه [[روز]] چنین کرد و توبه‌اش پذیرفته شد.<ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ اسباب النزول، ص ۱۵۷ - ۱۵۸. </ref> [[علامه طباطبایی]] با [[اذعان]] به انطباق حکایت ابولبابه بر مضمون دو [[آیه]] یاد شده بر این [[باور]] است که حکایت مذکور فاصله زمانی زیادی با [[جنگ بدر]] دارد، در حالی که مقایسه آیه ۲۷ [[انفال]] / ۸ با [[آیات]] پیش از آن نشان می‌‌دهد که [[سیاق]] واحدی دارند و اندکی پس از جنگ بدر نازل شده‌اند.<ref>المیزان، ج ۹، ص ۶۴. </ref> [[شأن نزول]] دوم را جابربن عبداللّه [[انصاری]] [[روایت]] کرده است. بر اساس این گزارش هنگامی که کاروان [[قریش]] همراه با اموالی فراوان و به [[سرپرستی]] [[ابوسفیان]] از [[مکه]] خارج شد، [[پیامبر]] به وسیله [[جبرئیل]] از محل استقرار آنان [[آگاه]] شد و مسلمانان [[مأمور]] شدند با رعایت پنهانکاری، بدون اعلام مقصد و برای غافلگیر کردن [[مشرکان]] حرکت کنند؛ اما یکی از [[منافقان]] با [[نامه]]، ابوسفیان را از حرکت مسلمانان آگاه کرد.<ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۱؛ التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵. </ref> غرابت متن و سیاق روایت، مخدوش بودن [[سند]] <ref>تفسیرابن کثیر، ج ۲، ص ۳۱۳؛ لباب النقول، ص ۹۶. </ref> و عدم تناسب تعبیر "یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا" (انفال / ۸، ۲۷) با منافقان از چالش‌های پیش روی این شأن نزول است. برخی دیگر از [[مفسران]] <ref> جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۳. </ref> به [[پیروی]] از سدّی و [[ابن اسحاق]] <ref> زادالمسیر، ج ۳، ص ۲۳۵؛ لباب النقول، ص ۹۶. </ref> و بدون اشاره به فرد یا [[شأن]] نزولی خاص، [[آیه]] را ناظر به کسانی دانسته‌اند که [[اخبار]] و [[اسرار]] [[جنگی]] را پس از شنیدن از [[رسول خدا]]{{صل}} آشکار ساخته، به [[گوش]] [[مشرکان]] می‌‌رساندند، در هر صورت و براساس آیه یاد شده انتقال اسرار [[سیاسی]] و نظامی [[مسلمان‌ها]] به [[دشمنان]] از مصادیق [[خیانت]] همزمان به [[امانت]] [[خدا]]، [[رسول]] و خود [[مسلمانان]] خوانده شده است که موجودیت، [[استقلال]] و [[منافع]] [[جامعه اسلامی]] و در نتیجه [[حیات]] و [[هویت دینی]] آن را به مخاطره می‌‌افکند.<ref>المیزان، ج ۹، ص ۵۵. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
[[مفسران]] دو شأن [[نزول]] مختلف برای [[آیات]] یاد شده گفته‌اند که به رغم تفاوت، هر دو از مصادیق [[جاسوسی]] برای دشمنان اسلام‌اند. چنان که [[ابن جوزی]] <ref> زاد المسیر،ج ۳، ص ۲۳۴. </ref> نیز تصریح می‌‌کند، بیشتر مفسران <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۷۱ - ۲۷۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵ - ۴۵۶؛ اسباب النزول، ص ۱۵۷. </ref> با پذیرش دیدگاه کلبی، [[زهری]] و [[قتاده]] <ref> ر. ک: جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۲؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶. </ref> نزول آیات را در [[سال پنجم هجری]]، مرتبط با [[غزوه بنی قریظه]] و در [[شأن]] [[ابولبابه انصاری]] دانسته‌اند. در [[حدیثی]] منسوب به [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز این [[شأن نزول]] آمده است.<ref>التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ الصافی، ج ۲، ص ۲۹۰. </ref> براساس این دیدگاه، [[یهودیان]] [[بنی قریظه]] پس از ۲۱ [[روز]] محاصره شدن از سوی [[مسلمانان]]، خواستار [[صلح]] و خروج از [[مدینه]] شدند. [[پیامبر]]{{صل}} با ردّ این خواسته و با درخواست أوسیان به [[داوری]] سعدبن [[معاذ]] [[رئیس]] [[قبیله]] [[أوس]] [[رضایت]] داد. سعد به کشتن مردان [[جنگی]]، [[اسارت]] [[زنان]] و [[غنیمت]] [[دارایی]] آنان [[حکم]] کرد. یهودیان [[ابولبابه]] را به سبب [[الفت]] و [[روابط]] پیشین با وی، برای مشورت‌طلبیدند و او با اشاره دست به گلوی خود به آنان فهماند که در صورت پذیرش داوری سعد همه مردان جنگی کشته خواهند شد. گفته‌اند که دارایی و [[زن]] و [[فرزندان]] [[ابولبابه]] در میان [[قبیله بنی قریظه]] بود و او برای [[جلب حمایت]] آنان چنین کرد؛<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۹۶؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۲۳۴. </ref> همچنین آورده‌اند که وی پس از این [[خیانت]] و [[آشکار کردن]] [[راز]] [[جنگی]] [[مسلمانان]] به [[سختی]] نادم و [[اندوهگین]] شد و با بستن خود به ستونی در [[مسجد پیامبر]]{{صل}} [[سوگند]] یاد کرد که لب به آب و [[غذا]] نزند تا بمیرد یا توبه‌اش پذیرفته شود. هفت شبانه [[روز]] چنین کرد و توبه‌اش پذیرفته شد.<ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵؛ اسباب النزول، ص ۱۵۷ - ۱۵۸. </ref>
 
[[علامه طباطبایی]] با [[اذعان]] به انطباق حکایت ابولبابه بر مضمون دو [[آیه]] یاد شده بر این [[باور]] است که حکایت مذکور فاصله زمانی زیادی با [[جنگ بدر]] دارد، در حالی که مقایسه آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانت‌های خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.</ref> با [[آیات]] پیش از آن نشان می‌‌دهد که [[سیاق]] واحدی دارند و اندکی پس از جنگ بدر نازل شده‌اند.<ref>المیزان، ج ۹، ص ۶۴. </ref>
 
[[شأن نزول]] دوم را [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[روایت]] کرده است. بر اساس این گزارش هنگامی که کاروان [[قریش]] همراه با اموالی فراوان و به [[سرپرستی]] [[ابوسفیان]] از [[مکه]] خارج شد، [[پیامبر]] به وسیله [[جبرئیل]] از محل استقرار آنان [[آگاه]] شد و مسلمانان [[مأمور]] شدند با رعایت پنهانکاری، بدون اعلام مقصد و برای غافلگیر کردن [[مشرکان]] حرکت کنند؛ اما یکی از [[منافقان]] با [[نامه]]، ابوسفیان را از حرکت مسلمانان آگاه کرد.<ref>جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۱؛ التبیان، ج ۵، ص ۱۰۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۵۵. </ref> غرابت متن و سیاق روایت، مخدوش بودن [[سند]] <ref>تفسیرابن کثیر، ج ۲، ص ۳۱۳؛ لباب النقول، ص ۹۶. </ref> و عدم تناسب تعبیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} با منافقان از چالش‌های پیش روی این شأن نزول است. برخی دیگر از [[مفسران]] <ref> جامع البیان، ج ۹، ص ۲۹۳. </ref> به [[پیروی]] از سدّی و [[ابن اسحاق]] <ref> زادالمسیر، ج ۳، ص ۲۳۵؛ لباب النقول، ص ۹۶. </ref> و بدون اشاره به فرد یا [[شأن]] نزولی خاص، [[آیه]] را ناظر به کسانی دانسته‌اند که [[اخبار]] و [[اسرار]] [[جنگی]] را پس از شنیدن از [[رسول خدا]]{{صل}} آشکار ساخته، به [[گوش]] [[مشرکان]] می‌‌رساندند، در هر صورت و براساس آیه یاد شده انتقال اسرار [[سیاسی]] و نظامی [[مسلمان‌ها]] به [[دشمنان]] از مصادیق [[خیانت]] همزمان به [[امانت]] [[خدا]]، [[رسول]] و خود [[مسلمانان]] خوانده شده است که موجودیت، [[استقلال]] و [[منافع]] [[جامعه اسلامی]] و در نتیجه [[حیات]] و [[هویت دینی]] آن را به مخاطره می‌‌افکند<ref>المیزان، ج ۹، ص ۵۵. </ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[جاسوسی (مقاله)|مقاله "جاسوسی"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>


=== [[جاسوسی]] [[حاطب بن ابی بلتعه]]===
=== [[جاسوسی]] [[حاطب بن ابی بلتعه]]===
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش