|
|
خط ۹۶: |
خط ۹۶: |
| [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین واعظی|واعظی]]]] | | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین واعظی|واعظی]]]] |
| آقای '''[[حسین واعظی|واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در اینباره گفته است: | | آقای '''[[حسین واعظی|واعظی]]'''، در مقاله ''«[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]»'' در اینباره گفته است: |
| ::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم ، تقسیم آن به فعلی و شأنی است، از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کردهاند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم امام را فعلی دانستهاند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفتهاند. کسانی که علم امام را فعلی و حضوری دانستهاند به دلایل عقلی و نقلی استدلال کردهاند. | | ::::::«یکی دیگر از تقسیمات علم، تقسیم آن به فعلی و شأنی است. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کردهاند. درباره علم [[ائمه|امامان معصوم]] {{عم}} بحث است که آیا علم آنان فعلی و حضوری است یا ارادی و شأنی؟ دو نظریه است. بسیاری از دانشمندان و محققان، علم امام را فعلی دانستهاند و برخی هم، شأنی بودن آن را پذیرفتهاند»<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>. |
| ::::::'''دلایل عقلی:'''
| |
| ::::::۱. اگر علم امام ارادی باشد، اراده، فرع بر علمِ به مراد است و مرتبه آن متأخر از مرتبه علم و تابع علم خواهد بود؛ زیرا شخص مرید بایستی قبل از اراده، عالم به مراد باشد تا با اراده، مراد را احضار کند. اگر جاهل به مراد باشد، چگونه ممکن است جاهل به شیئ، عالمِ به آن شیئ شود؟
| |
| ::::::۲. امام باید افضل اهل زمانش باشد؛ در صورتی که اگر از همه اشیا در تمام زمانها باخبر نباشد، لازم میآید که مساوی یا پایینتر از برخی افرادی باشد که چیزی را بالفعل میداند، ولی امام از آن بیخبر است و این خلاف فرض و نقض غرض است.
| |
| ::::::'''دلایل نقلی'''
| |
| ::::::تمام دلایل نقلی (آیات و روایات) که بر عمومیت علم امام دلالت میکند، فعلیت و حضوری بودن آن را نیز اثبات میکند. کسانی که علم امام را اشائی و شأنی میدانند، [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)|به دستهای از آیات استدلال کردهاند که علم غیب را مخصوص خداوند دانسته و از پیامبر نفی کردهاند]].<ref>نمل، ۶۵؛ انعام، ۵۰ و ۵۹؛ فاطر، ۳۸؛ اعراف، ۱۸۸؛ حجر ۲۱.</ref> همچنین به روایاتی استناد کردهاند که علم پیامبر و امام را اشائی دانستهاند».<ref>[[گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل (مقاله)|گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل]]؛ ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref>.
| |
| {{پایان جمع شدن}} | | {{پایان جمع شدن}} |
|
| |
|