توکل بر غیر خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علل' به 'علل'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*این [[رذیلت اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت]] [[توکّل]] قرار دارد. [[اعتماد و تکیه بر غیر خداوند]] [[متعال]]، عبارت از آن است که [[آدمی]] بر اسباب و [[علل]] غیر آشکار - همچون [[عقل]]، [[تیزهوشی]]، سیاستمداری- و یا اسباب و [[علل]] ظاهری- همچون کسب و کار، [[زمین]] و زراعت و...- تکیه نماید، و فراموش کند که در همه امور، علّت [[حقیقی]] تنها [[خداوند]] است، و هیچ مؤثّری جز او در عالم وجود ندارد؛ بلکه هیچ قوّه و توانی در دار هستی نیست مگر آنکه به‌دست اوست و از او نشأت پذیرفته است.
*این [[رذیلت اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت]] [[توکّل]] قرار دارد. [[اعتماد و تکیه بر غیر خداوند]] [[متعال]]، عبارت از آن است که [[آدمی]] بر اسباب و علل غیر آشکار - همچون [[عقل]]، [[تیزهوشی]]، سیاستمداری- و یا اسباب و علل ظاهری- همچون کسب و کار، [[زمین]] و زراعت و...- تکیه نماید، و فراموش کند که در همه امور، علّت [[حقیقی]] تنها [[خداوند]] است، و هیچ مؤثّری جز او در عالم وجود ندارد؛ بلکه هیچ قوّه و توانی در دار هستی نیست مگر آنکه به‌دست اوست و از او نشأت پذیرفته است.
*این مطلب به گونه‌های مختلف در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته، و گاه در برخی از حکایات [[نقل]] شده در آن [[کتاب آسمانی]] نیز، بدان اشاره شده است. به این [[آیات]] [[مبارک]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: "ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه" [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۱۸-۱۱۹.</ref>.
*این مطلب به گونه‌های مختلف در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته، و گاه در برخی از حکایات [[نقل]] شده در آن [[کتاب آسمانی]] نیز، بدان اشاره شده است. به این [[آیات]] [[مبارک]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: "ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه" [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۱۸-۱۱۹.</ref>.
*این [[آیات]]، به خوبی [[تکلیف]] متوکّلان را از سویی، و [[تکلیف]] غیر متوکّلان را نیز از سویی دیگر روشن می‌کند؛ چه کسی که مثلاً در امر [[کشاورزی]] برگشت و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[کارگران]] خود [[اعتماد]] و تکیه می‌نماید، اگر به یاد آورَد که [[توحید]] [[خالص]] تنها از آن متوکّلان است، و از این رو [[برکت]] شامل حال آنان شده دیگران را نه تنها از آن بهره‌ای نیست، که [[مال]] بر گردن آنان وبالی خواهد بود تا مانع تکاملشان گردد، در این صورت دست از [[توکّل]] بر دیگران کشیده خود را از ورطه این امر هلاکت‌آمیز رهایی می‌بخشد؛ [[آیه]] [[مبارک]] {{متن قرآن|مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref>، در این زمینه [[راهنمایی]] کامل است، که می‌تواند [[اعتماد]] [[انسان]] را از دیگران برداشته به‌سوی او - جلَّ وعلا! - منعطف سازد.
*این [[آیات]]، به خوبی [[تکلیف]] متوکّلان را از سویی، و [[تکلیف]] غیر متوکّلان را نیز از سویی دیگر روشن می‌کند؛ چه کسی که مثلاً در امر [[کشاورزی]] برگشت و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[کارگران]] خود [[اعتماد]] و تکیه می‌نماید، اگر به یاد آورَد که [[توحید]] [[خالص]] تنها از آن متوکّلان است، و از این رو [[برکت]] شامل حال آنان شده دیگران را نه تنها از آن بهره‌ای نیست، که [[مال]] بر گردن آنان وبالی خواهد بود تا مانع تکاملشان گردد، در این صورت دست از [[توکّل]] بر دیگران کشیده خود را از ورطه این امر هلاکت‌آمیز رهایی می‌بخشد؛ [[آیه]] [[مبارک]] {{متن قرآن|مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref>، در این زمینه [[راهنمایی]] کامل است، که می‌تواند [[اعتماد]] [[انسان]] را از دیگران برداشته به‌سوی او - جلَّ وعلا! - منعطف سازد.
خط ۲۴: خط ۲۴:
*اکنون تا اهمّیت این مطلب بیشتر روشن شود، به شماری دیگر از آیاتی که به مذمّت [[رذیلت]] [[تکیه بر غیر خدا]] پرداخته است، اشاره می‌کنیم: {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمی‌دهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب می‌گشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمی‌رسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}<ref>«به جای خدا چیزی را (به پرستش) می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است» سوره حج، آیه ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ}}<ref>«بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟ * خواهند گفت: خداوند است، بگو: پس چگونه افسون‌زده می‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}}<ref>«بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>.
*اکنون تا اهمّیت این مطلب بیشتر روشن شود، به شماری دیگر از آیاتی که به مذمّت [[رذیلت]] [[تکیه بر غیر خدا]] پرداخته است، اشاره می‌کنیم: {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمی‌دهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب می‌گشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمی‌رسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا * كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا}}<ref>«و به جای خداوند خدایانی گزیدند تا برای آنان مایه عزت باشند * هرگز! به زودی پرستش آنها را انکار می‌کنند و با آنان ناساز می‌شوند» سوره مریم، آیه ۸۱-۸۲.</ref>؛ {{متن قرآن|يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}<ref>«به جای خدا چیزی را (به پرستش) می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند و نه سودی، این همان گمراهی ژرف است» سوره حج، آیه ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ}}<ref>«بگو: اگر می‌دانید، کیست که گستره (فرمانفرمایی) هر چیز در کف اوست و او پناه می‌دهد و در برابر (خواست) وی (به کسی) پناه داده نمی‌شود؟ * خواهند گفت: خداوند است، بگو: پس چگونه افسون‌زده می‌شوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}<ref>«و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره سجده، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}}<ref>«بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}}<ref>«بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۵-۱۲۷.</ref>.
*این مسأله، در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} به فراوانی مورد توضیح و تأکید قرار گرفته است. ما در پایان این فصل به شماری از این [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد.
*این مسأله، در [[روایات]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} به فراوانی مورد توضیح و تأکید قرار گرفته است. ما در پایان این فصل به شماری از این [[روایات]] نیز اشاره خواهیم کرد.
*[[قرآن کریم]] همان‌گونه که به دو مسأله [[توکّل]] و [[تفویض]] به شدّت پرداخته، بر مسأله [[اعتماد]] و تکیه بر [[حضرت حق]] نیز اهتمامی عجیب نشان داده است. سِرّ این مطلب نیز در آن است که [[فضیلت]] [[اخلاقی]] تکیه بر [[خداوند]]، [[فضائل]] بسیاری به همراه دارد، که تکیه‌کنندگان بر او از آن برخوردار می‌شوند؛ همان‌گونه که تکیه بر غیر او نیز [[رذائل]] بی‌شماری را در پی خواهد داشت. [[شرک]] که بدترین صفت روحی [[انسان]] است در این شمار قرار دارد، چه [[انسان]] اگر بر [[خداوند]] تکیه کند امّا در همان حال [[علل]] دیگر - و از آن جمله حتّی [[علل]] [[معنوی]] ۔ را در رسیدن به اهداف خود مؤثّر بداند، به [[شرک]] دچار شده است. این در حالی است که اگر تنها بر [[علل]] مادّی و یا [[معنوی]] تکیه کند و [[اعتماد]] خود بر [[حضرت حق]] را قطع نماید، [[کافر]] خوانده می‌شود!؛ از این رو [[انسان]] موحّد کسی است که زبان حال او دائماً به این [[آیه شریفه]] مترنّم باشد: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>.
*[[قرآن کریم]] همان‌گونه که به دو مسأله [[توکّل]] و [[تفویض]] به شدّت پرداخته، بر مسأله [[اعتماد]] و تکیه بر [[حضرت حق]] نیز اهتمامی عجیب نشان داده است. سِرّ این مطلب نیز در آن است که [[فضیلت]] [[اخلاقی]] تکیه بر [[خداوند]]، [[فضائل]] بسیاری به همراه دارد، که تکیه‌کنندگان بر او از آن برخوردار می‌شوند؛ همان‌گونه که تکیه بر غیر او نیز [[رذائل]] بی‌شماری را در پی خواهد داشت. [[شرک]] که بدترین صفت روحی [[انسان]] است در این شمار قرار دارد، چه [[انسان]] اگر بر [[خداوند]] تکیه کند امّا در همان حال علل دیگر - و از آن جمله حتّی علل [[معنوی]] ۔ را در رسیدن به اهداف خود مؤثّر بداند، به [[شرک]] دچار شده است. این در حالی است که اگر تنها بر علل مادّی و یا [[معنوی]] تکیه کند و [[اعتماد]] خود بر [[حضرت حق]] را قطع نماید، [[کافر]] خوانده می‌شود!؛ از این رو [[انسان]] موحّد کسی است که زبان حال او دائماً به این [[آیه شریفه]] مترنّم باشد: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز در پایان دعاء [[ابوحمزه]] به این نکته به روشنی اشاره فرموده‌اند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ يَقِيناً صَادِقاً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}<ref>مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.</ref>: "خدایا! من از تو ایمانی می‌طلبم که به واسطه آن [[ایمان]]، تو همواره همراه [[قلب]] من باشی، و یقینی راست تا بدانم که هیچ امری جز آنچه تو برایم نوشته و مقدّر فرموده‌ای برایم پیش نمی‌آید، و مرا از [[زندگی]] به آنچه برایم مقدّر فرموده‌ای [[راضی]] ساز ای بخشنده‌ترین بخشندگان!"<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۷.</ref>.
*[[امام سجاد]]{{ع}} نیز در پایان دعاء [[ابوحمزه]] به این نکته به روشنی اشاره فرموده‌اند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي وَ يَقِيناً صَادِقاً حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِي إِلَّا مَا كَتَبْتَ لِي وَ رَضِّنِي مِنَ الْعَيْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}<ref>مفاتیح‌الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.</ref>: "خدایا! من از تو ایمانی می‌طلبم که به واسطه آن [[ایمان]]، تو همواره همراه [[قلب]] من باشی، و یقینی راست تا بدانم که هیچ امری جز آنچه تو برایم نوشته و مقدّر فرموده‌ای برایم پیش نمی‌آید، و مرا از [[زندگی]] به آنچه برایم مقدّر فرموده‌ای [[راضی]] ساز ای بخشنده‌ترین بخشندگان!"<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۷.</ref>.
*این‌چنین کس مصداق [[سخن امام]] [[رضا]]{{ع}} است که در [[نقل]] [[حدیث قدسی]] فرموده‌اند: "عبارت {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ من است، هرکس که این سخن را گوید وارد دژ من شده، و هرکس در دژ من وارد شود از عداب من در [[امان]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي}}؛بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۲۶.</ref>.
*این‌چنین کس مصداق [[سخن امام]] [[رضا]]{{ع}} است که در [[نقل]] [[حدیث قدسی]] فرموده‌اند: "عبارت {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ من است، هرکس که این سخن را گوید وارد دژ من شده، و هرکس در دژ من وارد شود از عداب من در [[امان]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي}}؛بحارالأنوار، ج۴۹، ص۱۲۶.</ref>.
*اکنون با دقّت نظر در آنچه [[گذشت]]، در می‌یابیم که این [[رذیلت]] همان‌گونه که [[رذائل]] بسیار دیگری را به همراه خواهد داشت، [[گناهان]] بسیاری را نیز برای [[آدمی]] پدید خواهد آورد؛ از این رو درخت خبیثی است که شاخه‌های گندیده‌ای دارد، شاخه‌هایی همچون [[غیبت]] [[مردم]]، بدزبانی نسبت به آنان، دست‌اندازی به حقوقشان، بلکه [[دنیا دوستی]] نیز از شاخه‌های متعفِّن آن به شمار می‌آید، که خود بدترین صفت [[آدمی]] است. این از آن رو است که [[آدمی]] چون به واسطه [[فطرت]] خود [[اجتماعی]] بوده به دیگران [[نیازمند]] است، اگر دریابد که در [[حقیقت]] به دیگران احتیاجی نداشته آنان تنها وسایلی برای جریان [[اراده الهی]] در [[حق]] او هستند، معنای [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref> را [[درک]] کرده به [[مقام]] [[تفویض]] دست می‌یابد؛ امّا در غیر این صورت در اثر [[روابط اجتماعی]] خود با دیگران، به این [[رذائل]] آلوده شده هر لحظه به مرتبه‌ای پایین‌تر سقوط می‌نماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۸.</ref>.
*اکنون با دقّت نظر در آنچه [[گذشت]]، در می‌یابیم که این [[رذیلت]] همان‌گونه که [[رذائل]] بسیار دیگری را به همراه خواهد داشت، [[گناهان]] بسیاری را نیز برای [[آدمی]] پدید خواهد آورد؛ از این رو درخت خبیثی است که شاخه‌های گندیده‌ای دارد، شاخه‌هایی همچون [[غیبت]] [[مردم]]، بدزبانی نسبت به آنان، دست‌اندازی به حقوقشان، بلکه [[دنیا دوستی]] نیز از شاخه‌های متعفِّن آن به شمار می‌آید، که خود بدترین صفت [[آدمی]] است. این از آن رو است که [[آدمی]] چون به واسطه [[فطرت]] خود [[اجتماعی]] بوده به دیگران [[نیازمند]] است، اگر دریابد که در [[حقیقت]] به دیگران احتیاجی نداشته آنان تنها وسایلی برای جریان [[اراده الهی]] در [[حق]] او هستند، معنای [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref> را [[درک]] کرده به [[مقام]] [[تفویض]] دست می‌یابد؛ امّا در غیر این صورت در اثر [[روابط اجتماعی]] خود با دیگران، به این [[رذائل]] آلوده شده هر لحظه به مرتبه‌ای پایین‌تر سقوط می‌نماید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۸.</ref>.
*از این رو متوکلان اگر به [[آماده‌سازی]] اسباب و [[علل]] مربوط به اهداف خود نیز بپردازند، در این راه نظر خود را از [[لطف]] ساحت ربوبی برنداشته به سوی این [[علل]] منعطف نمی‌شوند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
*از این رو متوکلان اگر به [[آماده‌سازی]] اسباب و علل مربوط به اهداف خود نیز بپردازند، در این راه نظر خود را از [[لطف]] ساحت ربوبی برنداشته به سوی این علل منعطف نمی‌شوند: {{متن قرآن|وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ}}<ref>«و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید» سوره انفال، آیه ۶۰.</ref>.
*در مقابل امّا، اگر به این مطلب پی نبرده از دو [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref> [[غفلت]] کرده حقیت [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> در اعماق [[قلب]] و [[جان]] او ریشه ندواند، به هر علّت و سببی دست می‌زند تا خود را به مقصودش نایل نماید. او در اینجا تفاوتی میان علّت‌ها ننهاده حتّی به [[گناهان]] و اموری که انسان‌های شرافتمند به انجام آن [[راضی]] نمی‌شوند نیز دست می‌یازد. از این رو در این مرتبه [[فریب]] شیطان‌های جنّی و انسی را خورده وعده‌های [[دروغ]] آنان را [[باور]] می‌کند، تا سرانجام به آنچه در سر می‌پروراند دست یابد: {{متن قرآن|الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۹.</ref>.
*در مقابل امّا، اگر به این مطلب پی نبرده از دو [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref> [[غفلت]] کرده حقیت [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> در اعماق [[قلب]] و [[جان]] او ریشه ندواند، به هر علّت و سببی دست می‌زند تا خود را به مقصودش نایل نماید. او در اینجا تفاوتی میان علّت‌ها ننهاده حتّی به [[گناهان]] و اموری که انسان‌های شرافتمند به انجام آن [[راضی]] نمی‌شوند نیز دست می‌یازد. از این رو در این مرتبه [[فریب]] شیطان‌های جنّی و انسی را خورده وعده‌های [[دروغ]] آنان را [[باور]] می‌کند، تا سرانجام به آنچه در سر می‌پروراند دست یابد: {{متن قرآن|الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«شیطان شما را از تنگدستی می‌هراساند و به کار زشت وا می‌دارد و خداوند شما را به آمرزش و بخششی از سوی خویش نوید می‌دهد؛ و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۲۹.</ref>.
*تجربه نیز نشان داده که [[انسان]] در حالت [[امیدواری]] به غیر و قطع [[توکّل]] از [[خداوند]]، به هیج موفقیت و خیری دست نمی‌یابد؛ بلکه از [[روایات]] دانسته می‌شود که [[خداوند]] قسم خورده که [[امید]] اینان را [[ناامید]] ساخته درها را بر ایشان بربندد، تا جز از [[اندوه]] و [[غم]] و [[پریشانی]] و [[ترس]] بهره‌ای نبرند.
*تجربه نیز نشان داده که [[انسان]] در حالت [[امیدواری]] به غیر و قطع [[توکّل]] از [[خداوند]]، به هیج موفقیت و خیری دست نمی‌یابد؛ بلکه از [[روایات]] دانسته می‌شود که [[خداوند]] قسم خورده که [[امید]] اینان را [[ناامید]] ساخته درها را بر ایشان بربندد، تا جز از [[اندوه]] و [[غم]] و [[پریشانی]] و [[ترس]] بهره‌ای نبرند.
۲۱۷٬۶۲۵

ویرایش