جز
جایگزینی متن - 'علل' به 'علل'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
هنگام ادارک یک [[واقعیت]]، صفت و حالتی برای [[انسان]] ایجاد میشود که به آن علم و [[آگاهی]] گفته میشود. این علم گاه به گونه ای است که انسان واقعیت آن را مییابد و گاه به گونه ای است که تنها به صورتی از آن دست پیدا میکند<ref>دانش منطق ص ۶۴، منتظری مقدم، محمود. </ref>. | هنگام ادارک یک [[واقعیت]]، صفت و حالتی برای [[انسان]] ایجاد میشود که به آن علم و [[آگاهی]] گفته میشود. این علم گاه به گونه ای است که انسان واقعیت آن را مییابد و گاه به گونه ای است که تنها به صورتی از آن دست پیدا میکند<ref>دانش منطق ص ۶۴، منتظری مقدم، محمود. </ref>. | ||
گروهی علم و ادراک را غیرقابل تعریف دانستهاند. از این گروه بابا [[افضل]] الدین کاشانی است که صریحا میگوید: "[[دانش]] را حدی نیست که بهگفتار از آن آگاهی شاید داد. از آنکه [[حد]] گفتاریست که بدان اسباب و | گروهی علم و ادراک را غیرقابل تعریف دانستهاند. از این گروه بابا [[افضل]] الدین کاشانی است که صریحا میگوید: "[[دانش]] را حدی نیست که بهگفتار از آن آگاهی شاید داد. از آنکه [[حد]] گفتاریست که بدان اسباب و علل محدود شمرده شوند، چون جنس و فصل. تا محدود بذکر آن اسباب و علل روشن و دانسته گردد و علت و روشنی بخش چیز روشنتر از چیز بود. روشنتر از روشنی چیزی نیست که روشنی بوی روشن بود"<ref>مصنفات، ص ۲۲۶. </ref> و "ما به لفظ [[دانش]] نخواهیم جز روشنی و پیدائی وجود چیزها و نه به دانسته جز چیز روشن و پیدا و نه بداننده جز علت و سبب روشنی و پیدائی چیزها.... این الفاظ شرح نام دانشاند نه [[حد]] او، از آنکه چیز را بیان نتوان کرد و روشن نتوان نمود مگر به چیزی روشنتر و پیداتر از او و چیزی نباشد پیداتر و روشنتر از پیدائی و روشنی، تا پیدائی و روشنی بدان پیدا و روشن گردد"<ref>مصنفات، ص ۱۹۷و۱۹۸. </ref>. | ||
بعضی [[آگاهی]] و [[علم]] را جزء تصورات [[بدیهی]] و بنابراین مستغنی از تعریف دانسته و گفتهاند علم از کیفیات [[نفسانی]] و وجدانی است که هر کس آن را بهطور وضوح در خود مییابد. بنابراین همچنانکه هر کس میداند [[لذت]] و ألم و [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] چیست، میداند علم و آگاهی یعنی چه<ref>شهرروزی، رسائل الشجره الالهیه،ج۲، ص ۴۴۶. </ref>. | بعضی [[آگاهی]] و [[علم]] را جزء تصورات [[بدیهی]] و بنابراین مستغنی از تعریف دانسته و گفتهاند علم از کیفیات [[نفسانی]] و وجدانی است که هر کس آن را بهطور وضوح در خود مییابد. بنابراین همچنانکه هر کس میداند [[لذت]] و ألم و [[گرسنگی]] و [[تشنگی]] چیست، میداند علم و آگاهی یعنی چه<ref>شهرروزی، رسائل الشجره الالهیه،ج۲، ص ۴۴۶. </ref>. |