←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} | از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} عبدالوهاب بن ابیکثیر را یکی از [[اصحاب]] و [[راویان امام رضا]]{{ع}} دانستهاند<ref>رجال الطوسی، ص۳۶۰؛ طرائف المقال، ج۱، ص۳۲۳.</ref>. عطاردی تصریح میکند که در کتب رجالی با این عنوان، یعنی ابن ابیکثیر چیزی نیامده است<ref>مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. تفرشی پیشتر ادعا کرده بود که در نسخهای از کتاب [[رجال]] الطوسی، ابوکثیر وجود داشته<ref>نقد الرجال، ج۳، ص۱۶۸.</ref>، اما در عین حال ذیل واژه ابوکثیر، آن را [[کنیه]] عبدالوهاب نهاوندی معرفی میکند<ref>نقد الرجال، ج۵، ص۲۱۲.</ref> که در این صورت باید از ابوکثیر سخن گفت نه [[ابنکثیر]] یا ابن ابیکثیر، ولی وی در جای دیگر، نام ابنکثیر را عبدالوهاب نهاوندی ذکر میکند<ref>نقد الرجال، ج۵، ص۲۶۴.</ref>. اردبیلی نیز چنین کرده و یک جا ابنکثیر را کنیه عبدالوهاب ذکر میکند<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۵۲۳؛ ج۲، ص۴۳۶.</ref>. و در جای دیگر ابیکثیر را<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۴۱۲.</ref>. خویی نیز وی را با این کنیه معرفی مینماید<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۴۸.</ref>. البته چنین تصحیفهایی در متون قدیمی امری گریزناپذیر مینماید. به هر حال، از زیستنامه و [[شخصیت]] او چیزی در [[اختیار]] نیست، به همین سبب برخی وی را مجهول دانستهاند<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۳۶۰، ۷۳۹.</ref>. | ||
تنها سخنی که از وی در [[حافظه]] آثار باقی مانده، [[حدیث]] مهمی است که [[شیخ صدوق]] نخستین بار آن را چنین آورده است: پس از درگذشت [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}}، [[مردم]] در خصوص وی دچار توقف شدند. من در همان سال به [[مکه]] رفتم. پس ناگاه خود را در مقابل [[حضرت رضا]]{{ع}} دیدم. در قلبم چیزی گذشت و گفتم: {{متن قرآن|فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ}}<ref>«(می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟» سوره قمر، آیه ۲۴.</ref> در این موقع [[امام]] به سرعتی چون برق از جلوی من رد شد و فرمود: به [[خدا]] من همان بشرم؛ اطاعتم بر تو [[واجب]] است. وی ادامه میدهد: با شنیدن این سخن از خدا و او پوزش خواستم<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۱۷.</ref>. این [[حدیث]] بعدها به عنوان یکی از [[نشانههای امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} در دیگر کتب [[راه]] یافت<ref>بحارالأنوار، ج۴۹، ص۳۸؛ إثبات الهداة، ج۴، ص۳۳۲؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۳۲.</ref>، اما هیچ گفتوگویی درباره آن و راویاش صورت نگرفته است. | تنها سخنی که از وی در [[حافظه]] آثار باقی مانده، [[حدیث]] مهمی است که [[شیخ صدوق]] نخستین بار آن را چنین آورده است: پس از درگذشت [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}}، [[مردم]] در خصوص وی دچار توقف شدند. من در همان سال به [[مکه]] رفتم. پس ناگاه خود را در مقابل [[حضرت رضا]]{{ع}} دیدم. در قلبم چیزی گذشت و گفتم: {{متن قرآن|فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ}}<ref>«(می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟» سوره قمر، آیه ۲۴.</ref> در این موقع [[امام]] به سرعتی چون برق از جلوی من رد شد و فرمود: به [[خدا]] من همان بشرم؛ اطاعتم بر تو [[واجب]] است. وی ادامه میدهد: با شنیدن این سخن از خدا و او پوزش خواستم<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۱۷.</ref>. این [[حدیث]] بعدها به عنوان یکی از [[نشانههای امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} در دیگر کتب [[راه]] یافت<ref>بحارالأنوار، ج۴۹، ص۳۸؛ إثبات الهداة، ج۴، ص۳۳۲؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۳۲.</ref>، اما هیچ گفتوگویی درباره آن و راویاش صورت نگرفته است. |