بحث:دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:


===دو دیدگاه‌ها درباره [[قلمرو علم امام]]===
===دو دیدگاه‌ها درباره [[قلمرو علم امام]]===
علمای شیعه دربارۀ [[قلمرو علوم امامان]]{{ع}} دارای دو دیدگاه اساسی هستند: برخی قائل به [[تام بودن علم امامان]]{{ع}}<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام؛ خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۷۹؛ غروی اصفهانی، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج ۱، ص ۶۶۳؛ لواسانی، نور الافهام فی علم الکلام، ج ۲، ص ۹۷.</ref> و عده‌ای دیگر قائل به [[محدود بودن علم امامان]]{{ع}} هستند<ref>مانند: محمد بن محمد مفید؛ المسائل العکبریة ص۶۹و۷۰؛ محمد بن علی کراجی، کنز الفوائد ج۱و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص:۳۵۹ باب السهو فی الصلاه و سیدمرتضی در الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص۴۹۴ و....</ref>. در این سؤال به ادله عقلی قول اول پرداخته می‌شود.
علمای شیعه دربارۀ [[قلمرو علوم امامان]]{{ع}} دارای دو دیدگاه اساسی هستند: برخی قائل به [[تام بودن علم امامان]]{{ع}}<ref>مانند: مرحوم مظفر در کتاب علم امام: "امام علم حضوری به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت قیامت ـ دارد، امام همان‌طور که در خانه خود نشسته است به علم حضوری می‌داند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول خواندن قرآن است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات باران و زمان و مکان باریدن آن و اوصاف بچه‌هایی که در شکم‌های مادرانشان هستند را به علم حضوری می‌داند؛ (...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و آینده و به همۀ موضوعات خارجی علم حضوری دارد"؛ آخوند خراسانی در کفایة الاصول، ص ۲۷۹: "آری، کسی که مشمول عنایت خداوند باشد و جان پاکش به عالم لوح محفوظ که از بزرگترین عوالم ربوبی و اصل کتاب است، اتصال یابد، حقایق آن چنان که هست نزد او هویدا می‌گردد؛ همانگونه که چه بسا برای رسول گرامی اسلام(ص) و برخی از اوصیا اتفاق می‌افتد و بر همه موجودات آن چنان که بوده‌اند و خواهند شد، معرفت پیدا می‌کند"؛ غروی اصفهانی در نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج ۱، ص ۶۶۳: "چرا چنین نباشد، حال آنکه او در سیر خود به سوی عوالم قدسی، با عالم عقل کلی اتصال می‌یابد و مقام او مقام عقل نخستین می‌شود که از عالم نفس کلی، که همان عالم لوح محفوظ است، بالاتر است؟"؛ لواسانی، نور الافهام فی علم الکلام، ج ۲، ص ۹۷.</ref> و عده‌ای دیگر قائل به [[محدود بودن علم امامان]]{{ع}} هستند<ref>مانند: ابن شهر آشوب: "النبی والامام یجب ان یعلما علوم الدین و الشریعة ولایجب ان یعلما الغیب وما کان وما یکون لان ذلک یؤدی الى انهما مشارکان للقدیم تعالى فی جمیع معلوماته، ومعلوماته لاتتناهی وانما یجب ان یکونا عالمین لانفسهما وقد ثبت انهما عالمان بعلم محدث، والعلم لایتعلق على التفصیل الا بمعلوم واحد ولو علما ما لایتناهی لوجب ان یعلما وجود ما لایتناهی من المعلومات وذلک محال. ویجوز أن یعلما الغایبات والکاینات الماضیات او المستقبلات بأعلام الله تعالى لهما شیئا منها"؛ متشابهات القرآن و مختلفه، ج١، ص٢١١؛
شبخ مفید: "إن الائمه من آل محمد(ص) قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد ویعرفون ما یکون قبل کونه ولیس ذلک بواجب فی صفاتهم ولا شرطا فی إمامتهم وإنما أکرمهم الله تعالى به وأعلمهم إیاه للطف فی طاعتهم و التمسک بإمامتهم ولیس ذلک بواجب عقلا ولکنه وجب لهم من جهة السماع..."؛ اوائل المقالات، ص۶٧؛ شیخ طوسی: "ولا یلزم اذا قلنا انه یجب أن یکون عالما بما أسند الیه، أن یکون عالما بما لیس هو اماما فیه کالصنائع وغیر ذلک..."؛ الاقتصاد الهادى إلى طریق الرشاد، ص١٩٢؛ محمد بن علی کراجی: "...و أنهم في كمال العلم و العصمة من الآثام نظير الأنبياء ...و أنه سبحانه أظهر على أيديهم الآيات و أعلمهم كثيرا من الغائبات و الأمور المستقبلات و لم يعطهم من ذلك إلا ما قارن وجها يعمله من اللطف و الصلاح و ليسوا عارفين بجميع الضمائر و الغائبات على الدوام و لا يحيطون بالعلم بكل ما علمه الله تعالى..."، كنزالفوائد، ص١١٢ و... .</ref>. در این سؤال به ادله عقلی قول اول پرداخته می‌شود.


===[[تام بودن علم امامان]]{{ع}}===
===[[تام بودن علم امامان]]{{ع}}===
۱۱۴٬۴۸۳

ویرایش