بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ش، ' به 'ش، ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[انفاق]]''' است. "'''[[انفاق]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[انفاق]]''' است. "'''[[انفاق]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[انفاق در قرآن]] - [[انفاق در حدیث]] - [[انفاق در نهج البلاغه]] - [[انفاق در معارف دعا و زیارات]] - [[انفاق در | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[انفاق در قرآن]] - [[انفاق در حدیث]] - [[انفاق در نهج البلاغه]] - [[انفاق در سیره پیامبر خاتم]] - [[انفاق در معارف دعا و زیارات]] - [[انفاق در معارف و سیره سجادی]] - [[انفاق در معارف و سیره رضوی]] - [[انفاق در جامعهشناسی اسلامی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[رسول اکرم]]{{صل}} سخیترین و بخشندهترین [[مردم]] بود<ref>مسلم نیشابوری، صحیح، ج۷، ص۷۲؛ البخاری، صحیح، ج۷، ص۸۱؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۱۷؛ ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۴، ص ۳۵۱؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج۷، ص۱۷۶ و ابن ابی الشیبه گوفی، المصنّف، ج۷، ص۴۴۶.</ref> و میفرمود: "من، تربیتشده خدایم... خدای من، مرا به [[سخاوت]] و [[نیکی]]، امر و از [[بخل]] و [[ستم]] [[نهی]] کرده است؛ آنچه مبغوض خداست، [[بخل]] است..."<ref>مکارم الاخلاق، ص۱۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۳۲ - ۳۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۷.</ref>. | |||
هرگز شبی نمیگذشت که درهم و دیناری نزد ایشان بماند و اگر چیزی زیاد میآمد تا شب کسی را نمییافت که آن را به وی ببخشد، به خانه نمیرفت تا آن را به اهل آن برساند؛ از آنچه [[خدا]] روزی ایشان کرده بود، بیش از آذوقه همان سال بر نمیداشت، آن هم از سادهترین چیزی که مییافت؛ یعنی از خرما و جو، و بقیه را در [[راه خدا]] [[انفاق]] میکرد و هر چه از او میخواستند، عطا میکرد و آنگاه سراغ آذوقه سال خود میرفت و از آن هم [[ایثار]] میکرد؛ و چه بسا پیش از تمام شدن سال، اگر چیزی به دستش نمیرسید، خود، به آذوقه [[نیازمند]] میشد<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج۲، ص۱۸۷؛ حسین دیاربکری، تاریخ الخمیس، ج۱، ص۲۱۱؛ نویری، نهایة الإرب، ج۱۸، ص۲۵۴ و ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۳۲.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۷-۱۶۸.</ref>. | |||
[[ملک]] و املاکی [[ذخیره]] نداشت و با آنچه از سهم [[غنایم]] که به او میرسید و آنچه از غذایش اضافه میآمد، [[ملک]] و املاک میخرید و [[صدقه]] میداد<ref>ابوحاتم رازی، اعلام النبوه، ص۷۷.</ref>. ایشان باغهایی خرید و [[صدقه]] داد که تاکنون معروفاند<ref>ابوحاتم رازی، اعلام النبوه، ص۷۷.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۷.</ref>. | |||
[[بخشش]] ایشان به گونهای بود که هرگز از [[تنگدستی]] نمیهراسید و آنچنان به [[نیازمندان]] [[کمک]] میکرد که سابقه نداشت. [[ابن عباس]] میگوید: "[[پیامبر]]{{صل}} از همه بخشندهتر بود و در [[ماه رمضان]]، از [[نسیم]] وزان هم بخشندهتر میشد"<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۷۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۷۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴، ص۲۴-۲۵ و احمد بن حنبل، مسنداحمد، ج۱، ص۲۳۱.</ref>. وی همچون [[باد]] تند و سریع، داراییهایش را [[انفاق]] میکرد تا اینکه ماه تمام میشد<ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
هرگز در جواب کسی که از او چیزی میخواست، نه نمیگفت<ref>ملا محسن کاشانی، المحجة البیضاء، ج۴، ص۱۶۱؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۷۴؛صحیح بخاری، ج ۷، ص ۸۲؛ مسند احمد، ج۳، ص۳۰۷ و ابن حبان، صحیح، ج۱۴، ص۲۹۱-۲۹۲.</ref>. هر که با او همنشین میشد، خواستهای نداشت؛ مگر اینکه برآورده میشد. بخششهایش پایان نداشت و [[مسلمان]] و غیر [[مسلمان]]، همه از مرحمتهایش بهرهمند میشدند. حماد بن سلمه از انس بن مالک - خادم آن [[حضرت]] - [[نقل]] کرده است که روزی مردی از آن [[حضرت]] گوسفندانش را خواست و [[حضرت]] هم تمام آنها را به او بخشید. پس وی میان قومش رفت و گفت: "ای [[مردم]]، [[اسلام]] بیاورید، به [[خدا]] که [[محمد]]{{صل}} عطا میکند به حدی که از [[فقر]] نمیترسد"<ref>صحیح مسلم، ج ۷، ص ۷۴؛ امتاع الاسماع، ج ۲، ص ۲۱۰؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۰۸ و البیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۹.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۸.</ref>. | |||
[[نقل]] شده است، روزی زنی، [[لباس]] یا عبایی را که به دست خود دوخته و بر آن حاشیه زده و آن را تزیین کرده بود، به آن [[حضرت]] تقدیم کرد. پس آن [[حضرت]] عبا را گرفت؛ در حالی که برای پوشش خود به شدت بدان نیاز داشت. در این هنگام، مردی از [[اصحاب]]، جلو آمد و گفت: "چه [[لباس]] [[زیبایی]]؛ آن را به من میدهید تا بپوشم؟" [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "بله"؛ و آن [[حضرت]]، [[لباس]] را مرتب کرد و آن را به آن مرد بخشید...<ref>صحیح بخاری، ص ۸۲ و تاریخ مدینه دمشق، ص ۳۳.</ref>. [[ابن شهاب]] نیز [[نقل]] کرده است که آن [[حضرت]] پس از [[فتح مکه]]، همراه تازهمسلمانان [[مکه]] برای [[جنگ]] به [[حنین]] رفتند. در این [[جنگ]]، قوای [[اسلام]] پیروز شد؛ پس، آن [[حضرت]] به صفوان بن [[امیه]]، [[دشمن]] سرسخت و به ظاهر [[مسلمان]] خود، صد رأس دام بخشید و سپس صد رأس دیگر هم به وی عطا کرد<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۰۸؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۲۴۲؛ الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۱۶ و محمد بن جریر واقدی، المغازی، ج ۳، ص ۹۴۶.</ref>؛ ابن شهاب از [[سعید بن مسیب]] و او از صفوان [[نقل]] کرده است که: "به [[خدا]]! [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به من عطا کرد، در حالی که منفورترین [[مردم]] نزد من بود؛ پس آن [[قدر]] به من عطا کرد تا اینکه محبوبترین [[مردم]] نزد من شد"<ref>امتاع الاسماع، ص ۲۱۱؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۴۰۱؛ صحیح مسلم، ج ۷، ص ۷۵ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۸، ص۵۱.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۹.</ref>. | |||
سائلی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} نمیآمد، مگر اینکه ایشان چیزی به او عطا میکرد<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج ۴، ص ۵۵ - ۵۶؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۱، ص ۱۶۷ و عبداللّه بن بهرام الدارمی، سنن، ج ۱، ص ۳۴.</ref>. آن [[حضرت]] هر چه داشت، میبخشید و اگر چیزی نداشت که [[انفاق]] کند، به سائل میفرمود: [[خدا]] به تو عطا کند!"<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۱، ص ۴۱۸.</ref> [[روایت]] شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} تنها در [[غزوه]] [[هوازن]]، حدود پنج میلیون درهم بخشید؛ غنایمی که شش هزار [[اسیر]]، ۲۴ هزار نفر شتر، چهارصد هزار رأس گوسفند و چهار هزار اوقیه نقره بود و [[پیامبر]]{{صل}} همه آنها را بخشید<ref>ماوردی، اعلام النبوه، ص ۲۳۱.</ref> و سپس فرمود: "آنقدر شتر و گوسفند به شما دادم که چیزی از آن برای من نماند. آیا چیزی از من خواستید و من [[بخل]] ورزیدم؟ به [[خدا]] قسم! من [[بخیل]] و ترسو و [[کذاب]] نیستم"<ref>تاریخ مدینه دمشق، ص ۳۱ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۷، ص ۵۳.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۶۹.</ref>. | |||
از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[انفاق]] آن [[حضرت]] پرسیده شد؛ فرمود: "روزی نزد آن [[حضرت]] یک اوقیه (=هفت مثقال) طلا بود و آن [[حضرت]] از اینکه ذرهای از این طلا نزدش بماند، بهشدت کراهت داشت. پس شبانه، همه آنها را [[صدقه]] داد و چون صبح شد، چیزی نداشت تا به سائلی که نزدش آمد، بدهد"<ref>الکافی، ج ۵، ص ۶۷ - ۶۸ و سید هاشم بحرانی، حلیة الابرار، ص ۲۹۰.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} بهشدت، مشتاق و شیفته [[بخشش]] بود؛ به حدی که [[خداوند]] با [[نزول]] [[آیه]] ۲۹ [[اسراء]]، ایشان را از [[افراط]] در [[بخشش]]، منع و آن [[حضرت]] را موظف کرد، در بخششهای خود میانه رو باشد. درباره [[شأن نزول]] این [[آیه]] [[روایت]] شده است که روزی زنی پسرش را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} فرستاد و گفت: "نزد [[رسول خدا]]{{صل}} برو و از او [[کمک]] بخواه؛ اگر گفت چیزی نزدم نیست، بگو پیراهنت را به من بده!" آن پسر آمد و چنین کرد. پس آن [[حضرت]]، لباسش را از تن در آورد و به او داد و چون [[لباس]] نداشت، نتوانست برای [[نماز]] به [[مسجد]] برود؛ سپس این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>.<ref>زمخشری، الکشاف، ج ۲، ص ۶۶۲ و فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۳۴ - ۶۳۵.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} [[بخشنده]] و بزرگ هر [[قوم]] و طایفهای را بزرگ میشمرد<ref>ابوحاتم تمیمی، السیرة النبویه و اخبار الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۳.</ref> و دیگران را نیز بدین کار سفارش میکرد و میفرمود: {{متن حدیث| إِذَا أَتَاكُمْ كَرِيمُ قَوْمٍ فَأَكْرِمُوهُ}}<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۵۹؛ مکارم الاخلاق، ص ۲۴؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۱۷۶ و محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۶۸.</ref> و در [[حدیثی]] دیگر فرمود: "هرگاه بخشندهای نزدتان آمد، به او [[احترام]] کنید، اگر چه مخالفتان باشد"<ref>{{متن حدیث| إِذَا أَتَاكُمْ كَرِيمُ قَوْمٍ فَأَكْرِمُوهُ وَ إِنْ خَالَفَكُمْ}}؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۳۲ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۸.</ref><ref> [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | |||
[[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== |