|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| | | #تغییر_مسیر [[وصیت در حقوق اسلامی]] |
| {{ولایت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[وصایت]]''' و '''[[حق اهل بیت]]''' است. "'''[[حق وصایت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حق وصایت در قرآن]] - [[حق وصایت در حدیث]] - [[حق وصایت در کلام اسلامی]] - [[حق وصایت در فلسفه اسلامی]] - [[حق وصایت در عرفان اسلامی]] - [[حق وصایت در اخلاق اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حق وصایت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| | |
| ==مقدمه==
| |
| *[[حق]] [[وصایت]] به [[تنهایی]]، از جمله [[حقوق اجتماعی]] نمیباشد بلکه از [[حقوق فردی]] است که مربوط به شخص [[امام]] میشود یعنی حقی است اختصاصی که فقط [[ائمه]] از آن برخوردارند نه دیگران، اما از آنجا که [[وصایت]] مقدمه است برای تحقق [[حق امامت]] که از جمله مهمترین [[حقوق اجتماعی اهل بیت]] است؛ از اینرو این [[حق]] را مقدم بر [[حق امامت]] و مقدمه آن بیان میکنیم.
| |
| *[[وصی]] از [[القاب]] مشهور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. او در سنین [[کودکی]] [[اسلام]] را پذیرفت و اولین کسی بود که به [[پیامبر]]{{صل}} [[ایمان]] آورد، وی از همان ابتدای [[دعوت]]، در جریان [[انذار]] [[عشیره]] از طرف [[پیامبر]] و به [[فرمان الهی]] به "وصی" ملقب گردید. این [[لقب]] در سراسر [[عمر]] مبارکش به وسیلۀ [[اهل بیت]] و یارانش به ایشان اطلاق میگردید.
| |
| *از منظر [[شیعه]] [[وصایت]] از جمله [[حقوقی]] است که فقط [[اهل بیت]] از آن برخوردارند. [[اهل سنت]]، [[وصایت]] را قبول ندارند؛ برخی از آنها به خاطر [[کینه]] و [[بغض]] نسبت به [[آل محمد]] و برخی برای [[حفظ]] [[منافع دنیوی]] و برخی به [[دلیل]] [[ترس]] از [[حکومت]] آن را [[انکار]] نمودهاند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۴.</ref>.
| |
| | |
| ==معنای [[وصی]] در لغت==
| |
| *'''[[وصیت]]:''' یعنی آن چیزی که تو سفارش کردی و به [[وصیت]]، [[وصیت]] گفته میشود به جهت اتصالش به امر میت، به [[حضرت علی]]{{ع}} [[لقب]] [[وصی]] داده شده، بخاطر اینکه [[نسب]]، سبب، جهت، همسویی ایشان با [[نسب]] [[سید]] ما [[رسول الله]] است. [[اصمی]] میگوید {{عربی|وَصَى الشيءُ يَصي}} یعنی هنگامی که به آن چیز متصل باشد<ref>{{متن حدیث|وصي: أَوْصى الرجلَ و وَصَّاه: عَهِدَ إِليه؛ و الوَصِيَّةُ: ما أَوْصَيْتَ به، و سميت وَصِيَّةً لاتصالها بأَمر الميت، و قيل لعلي{{ع}}، وصِيٌّ لاتصال نَسَبِه و سَبَبه و سَمْته بنسب سيدنا رسول الله{{صل}}، و سَبَبه و سَمْته... قال الأَصمعي: وَصَى الشيءُ يَصي إِذا اتصل}}. لسان العرب، ج۱۵، ۳۹۴-۳۹۵؛ فیومی، المصباح المنیر، ص۶۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۳۷.</ref>.
| |
| *[[وصی]] بر وزن فعیل به معنی مفعول یعنی سفارش شده که جمع آن [[اوصیا]] میباشد<ref>فیومی، المصباح المنیر، ص۶۲۶.</ref>.
| |
| *[[راغب]] در این باره میگوید: "وصیت با [[پند]] و [[موعظه]] بر دیگری تقدم داشتن و سفارش کردن که عمل کند و از عبارت {{عربی|أرضٌ وَاصِيَةٌ}} گرفته شده یعنی زمینی که سراسر پوشیده از گیاه است"<ref>{{متن حدیث|الوصية: التقدم إلى الغير بما يعمل به مقترنا بوعظ، من قولهم أرض واصية متصلة النبات}}؛ المفردات، ص۸۷۳.</ref>.
| |
| *[[حسن مصطفوی]] در این باره قائل است: اصل در این ماده [[عهد]] و [[متعهد]] شدن به رساندن امری است و [[وصیت]] کردن به [[مال]] و تملیک بعد از [[مرگ]] و... از مصادیق آن هستند و [[وصی]] متصف به آن [[تعهد]] میشود..."<ref>حسن مصطفوی، التحقیق، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref>.
| |
| *بنابراین در ماده [[وصی]] یک نوع [[ارتباط]] و اتصال وجود دارد و [[وصی]] در آن [[ارتباط]] نوعی سفارش را از طرف وصیت کننده به خودش یا به دیگران میرساند<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۴- ۱۴۵.</ref>.
| |
| | |
| ==[[ادله اثبات وصایت]]==
| |
| | |
| ==اوج [[وصایت]]==
| |
| *[[پیامبر خدا]] در [[سال دهم هجرت]] همگی را به [[حج]] [[دعوت]] کرد و این [[دعوت]] به دوردستترین بلاد رسانید، هنگامی که [[رسول خدا]] به [[مکه]] رسید [[علی]]{{ع}} نیز به آن [[حضرت]] پیوست.... چون [[رسول خدا]]{{صل}} [[مناسک]] [[حج]] را به جا آورد [[علی]]{{ع}} را در [[قربانی]] خود شریک ساخت و پس از به جا آوردن [[مناسک]] [[حج]] با مسلمانانی که همراهش آمده بودند به سوی [[مدینه]] حرکت کردند. در روز هیجدهم ذیالحجه به [[غدیرخم]] از منطقه [[جحفه]]<ref>در منطقه جحفه راههای اهل مدینه و مصر و عراق از همدیگر جدا میشد.</ref> رسیدند؛ اینجا بود که [[جبرئیل امین]] از طرف [[خداوند متعال]] نازل شد و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان.».. سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> را بر او [[ابلاغ]] کرد و به او [[فرمان]] داد تا [[علی]]{{ع}} را به [[امامت]] و [[ولایت]] معرفی نماید و به همه [[مسلمانان]] اعلام کند که [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] از [[علی]]{{ع}} بر همگان [[واجب]] و [[فریضه]] است.
| |
| *ولی در این [[وحی الهی]] زمانی برای این کار [[تعیین]] نشده بود، پس آن [[حضرت]] این کار را به تأخیر انداخت و موکول کرد به وقتی که از [[اختلاف]] و دو دستگی [[مردم]] نسبت به [[علی]]{{ع}} آسوده خاطر باشد. از آنجا که در [[غدیرخم]] راه [[مسلمانان]] از هم جدا میشد و هر یک به دیار خود میرفتند، [[اراده خداوند]] عزوجل بر آن بود که [[پیامبر]] آنان را در آن نقطه برای شنیدن [[فرمان]] [[جانشینی علی]]{{ع}} گرد آورد و [[حجت]] را بر همگی تمام گرداند؛ پس [[خداوند]] در این [[دستور]] [[واجب]] تأکید فرمود و [[پیامبر]] را از به تأخیر افتادن آن هشدار داد و نگه داشتن از [[مردم]] و خودداری آنان را از این [[دستور]] ضمانت کرده و به عهده گرفت.
| |
| *[[رسول خدا]] [[دستور]] توقف داد و به منادی خویش [[فرمان]] داد تا در میان [[مردم]] فریاد بزند و آنان را گرد آورد، پس همگی گرد آمدند - در آنجا هوا به قدری گرم بود که از شدت [[گرما]] [[مردم]] ردای خود را به زیر پا افکنده بودند - سپس [[مسلمانان]] [[نماز ظهر]] را با [[پیامبر]]{{صل}} ادا کردند و بعد از [[نماز]] [[حضرت]] برآن جهازهای شتران بالا رفت تا به بلندترین نقطه رسید و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را نیز پیش خواند و پس از [[حمد]] وثنای [[خدا]] و [[موعظه]] [[مردم]] فرمود: "من به زودی [[دعوت]] [[خدا]] را [[اجابت]] کرده و از میان شما میروم...".
| |
| *سپس فرمود: "ای [[مردم]]! آیا من از خود شما نسبت به [[تصرف]] سزاوارتر نیستم"<ref>{{متن حدیث|مَعَاشِرَ النَّاسِ! أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ}}؛ الخصال، ج۱، ص۳۱۱. البته در توحید ص۲۱۲، تعبیر {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْكُمْ بِأَنْفُسِكُمْ}} نیز آمده است. اشاره به آیه قرآن {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.</ref>. [[مردم]] گفتند: "خدا [[گواه]] است، بلی" <ref>{{متن حدیث|قَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى}}.</ref> سپس سر به جانب [[آسمان]] بلند کرده و فرمود و سه مرتبه این جمله را تکرار فرمود: خدایا تو [[شاهد]] باش. پس هرکس را که من مولای او هستم و نسبت به خودش اولی هستم، پس این [[علی]] مولای و اولی به اوست"<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ: أَلَا [فَ] مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ، فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ}}</ref>. "خداوندا [[دوست]] باش با هرکس که با او [[دوست]] است و [[دشمن]] باش با هرکس با او [[دشمن]] است و [[یاری]] کن هرکه را که او را [[یاری]] کند و بر [[زمین]] بزن هرکس را که او را [[ذلیل]] نماید. همانا ای مردمی که حاضر هستید به آنها که در اینجا نیستند برسانید"<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}التفسیر الامام العسکری، ص۱۱۲.</ref>
| |
| *هنوز متفرق نشده بودند که [[امین]] [[وحی]] آمد و [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} را بر [[پیغمبر اسلام]] [[ابلاغ]] نمود. در این هنگام [[پیامبر خاتم]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ مِنْ بَعْدِي وَ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}<ref>مرآة العقول، ج۳، ص۲۵۷.</ref>. آنگاه شور و غوغایی در میان [[مردم]] افتاد و [[مردم]] شروع به تبریک گفتن به [[علی]]{{ع}} کردند. از جمله کسانی که در [[بشارت]]، [[سخن]] را به درازا کشاند و بیش از دیگران اظهار [[شادمانی]] کرد [[شیخین]] مخصوصاً [[عمر بن خطاب]] بود. از جمله سخنان او این بود که گفت: "تبریک تبریک ای [[علی]]! امروز دیگر تو فرمانروای من و فرمانروای هر مؤمنی شدی"<ref>{{متن حدیث|بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ}}؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۳.</ref>.
| |
| *در این هنگام [[ابن عباس]] گفت: "به [[خدا]] [[قسم]] [[ولایت علی]]{{ع}} برگردن همه [[واجب]] شد" و [[حسان بن ثابت]] نزد [[رسول خدا]] آمد و عرض کرد: "ای [[رسول خدا]] آیا اجازه میدهی در این جا شعری بگویم که [[خدا]] را [[خشنود]] سازد؟" [[پیامبر]] فرمود: بگو ای حسان".
| |
| *[[حدیث غدیر]] که در بالا شرح آن به [[اجمال]] [[گذشت]] از کتاب گرانسنگ [[الغدیر]]<ref>علامه امینی، الغدیر، ج، ص۲۹ تا ۳۴.</ref> [[نقل]] کردیم و این [[حدیث]] از جمله مشاهیر [[اخبار]] است و آن را جمع کثیری از فضلا و محققین [[اهل سنت]] نیز [[روایت]] کردهاند<ref>علیاصغر رضوانی، شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج۱، ص۶۶۰.</ref> و [[ابنمغازلی]] بعد از آنکه آن را به [[دوازده]] [[سند روایت]] کرده؛ چنین گفته است که: "این خبری است صحیح از [[پیغمبر]]"<ref>ر.ک: ابن مغازلی، مناقب، ص۶۸.</ref>.
| |
| *[[زید بن ارقم]] میگوید: وقتی [[پیامبر]] آخرین [[حج]] خود را به جا آورد، در [[غدیر خم]] فرود آمد و امر کرد به تجمع در مکانی بزرگ و فرمود: مثل آنکه من برای [[رحلت]] از [[دنیا]] فراخوانده شدهام و [[اجابت]] نمودم، [[وصیت]] و [[ما ترک]] من در بین شما دو چیز گرانبها است که یکی از دیگری بزرگتر است، [[کتاب خدا]] و [[خویشان]] نسبی، یعنی [[اهل بیت]] من در مراعات [[حق]] آن دو بکوشید، آن دو از هم جدا نمیشوند تا در [[حوض]] بر من وارد شوند. سپس فرمود: [[خدا]] [[سرپرست]] و مولای من است و من [[سرپرست]] و مولای همه [[مؤمنان]] هستم آنگاه دست [[علی]]{{ع}} را گرفت و فرمود: "هر کس من مولای و [[سرپرست]] او هستم این [[علی]]{{ع}} [[مولی]] و [[سرپرست]] اوست خدایا [[سرپرست]] و مولای هر کسی باش که [[علی]] را [[سرپرست]] و مولای خود گرفت و [[دشمن]] هر کسی باش که با [[علی]] [[دشمنی]] نمود"<ref>سنن نسائی، کتاب المناقب، ج۵، باب ۴، ص۴۵، ح۸۱۴۸/۱۲، و همچنین سنن ابن ماجه، مجلد ۱، باب ۱۱، ح۱۱۶، ص۴۳ فی فضل اصحاب رسول الله{{صل}}.</ref>.
| |
| *نکته مهمی که از این [[حدیث]] برداشت میشود اینکه رابطه [[قرآن]] و [[اهل بیت]] ناگسستنی است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۴۹- ۱۵۴.</ref>.
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| * [[وصایت]]
| |
| * [[وصی]]
| |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:1379781.jpg|22px]] [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|'''حقوق اهل بیت''']]
| |
| | |
| ==[[:رده:آثار اهل بیت|منبعشناسی جامع اهل بیت]]==
| |
| {{فهرست اثر}}
| |
| {{ستون-شروع|3}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای اهل بیت|کتابشناسی اهل بیت]]
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای اهل بیت|مقالهشناسی اهل بیت]]
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای اهل بیت|پایاننامهشناسی اهل بیت]]
| |
| {{پایان}}
| |
| {{پایان}}
| |
| | |
| ==پانویس==
| |
| {{یادآوری پانویس}}
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:حق اهل بیت]]
| |
| [[رده:اهل بیت]]
| |
| [[رده:حق وصایت]]
| |