←پاسخهای دیگر
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سیدباقری؛}} | {{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سیدباقری؛}} | ||
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | [[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتابهای ''«[[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]»'' و ''«[[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::: | :::::*«آزادی تشریعی به معنای آن است که هیچ کس [[حق]] ندارد دیگری را [[بنده]] و [[مطیع]] خود سازد و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواستههای خود را بر خلاف میل و رغبت او بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و [[قانون]]، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیمگیریها]] و قانونگذاریها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>؛ لذا گفته میشود که آزادی یعنی رهاشدن از [[بردگی]] و [[اطاعت]] غیرخداست. از [[آزادی تکوینی]] نمیتوان چنین برداشت کرد که انسان در مرحله تشریع و [[انتخاب]] [[عقیده]] بتواند به هر سو که خواست میل کند و [[خداوند]] به میل او [[ارج]] نهد، چنین نیست، آزادی تکوینی در کنار [[وظیفه]] تشریعی قابل [[تفسیر]] است<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۸۹- ۱۹۰.</ref>. | ||
::::::اساس مفهوم و مبنای آزادی تشریعی آن است که هیچ کس حق ندارد دیگری را بنده و مطیع خود سازد، آن گونه که در این نگرش، [[حاکمیت]] و [[قانونگذاری]] نیز از آن خداوند است، [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ}}<ref>«داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref> تصریح میکند خداوند به صورت مطلق، [[حکم]] و حاکمیت را به خود اختصاص داده و از غیر خود [[نفی]] کرده است. ایشان مینویسد: {{عربی|ان القرآن یری أن الحکم یختص بالله تعالی و لیس لأحد من خلقه أن یبادر الی تشریع حکم و وضعه فی المجتمع الانسانی}}<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۸۵.</ref>. | ::::::اساس مفهوم و مبنای آزادی تشریعی آن است که هیچ کس حق ندارد دیگری را بنده و مطیع خود سازد، آن گونه که در این نگرش، [[حاکمیت]] و [[قانونگذاری]] نیز از آن خداوند است، [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ}}<ref>«داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref> تصریح میکند خداوند به صورت مطلق، [[حکم]] و حاکمیت را به خود اختصاص داده و از غیر خود [[نفی]] کرده است. ایشان مینویسد: {{عربی|ان القرآن یری أن الحکم یختص بالله تعالی و لیس لأحد من خلقه أن یبادر الی تشریع حکم و وضعه فی المجتمع الانسانی}}<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۸۵.</ref>. | ||
::::::[[قرآن]] بیان میدارد که حکم تنها مختص به [[خداوند متعال]] است و هیچ کس از آفریدهها، حق ندارند که برای [[جامعه انسانی]]، حکم وضع کنند و [[قانون]] گذارند. و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواستههای خود را بر خلاف میل و رغبتش بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و قانون، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیم]] گیریها و قانونگذاریها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۴۲.</ref> | ::::::[[قرآن]] بیان میدارد که حکم تنها مختص به [[خداوند متعال]] است و هیچ کس از آفریدهها، حق ندارند که برای [[جامعه انسانی]]، حکم وضع کنند و [[قانون]] گذارند. و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواستههای خود را بر خلاف میل و رغبتش بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و قانون، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیم]] گیریها و قانونگذاریها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۴۲.</ref> | ||
:::::*«[[آزادی]] [[تشریعی]] به معنای آن است که هیچ کس [[حق]] ندارد دیگری را [[بنده]] و [[مطیع]] خود سازد و [[اراده]] و عمل او را [[مالک]] گشته و خواستههای خود را بر خلاف میل و رغبتش بر او [[تحمیل]] کند، در این نگرش و [[نظام]] [[تشریع]]، همه افراد [[بشر]] بدون استثنا از [[حقوق]] مساوی برخوردارند و به [[حکم شرع]] و [[قانون]]، [[انسان]] از اراده دیگران در [[تصمیمگیریها]] و قانونگذاریها [[آزاد]] است: {{متن قرآن|وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. لذا گفته میشود آزادی، یعنی رهاشدن از [[بردگی]] و [[اطاعت غیر خدا]]<ref>عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref>»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[عدالت سیاسی در قرآن کریم (کتاب)|عدالت سیاسی در قرآن کریم]]، ص ۸۲.</ref> | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||