جز
جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را '
(صفحهای تازه حاوی «==نویسنده: آقای واثق== '''بداء'''، یکی از اعتقادات شیعه است بدان معنا که خداون...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را ') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==رابطه بداء با [[لوح محو و اثبات]]== | ==رابطه بداء با [[لوح محو و اثبات]]== | ||
* این [[حقیقت]] [[قرآنی]] که [[خداوند]] آنچه را بخواهد تغییر میدهد، همان مسألهی [[بداء|بدا]] است که [[شیعه]] به آن اعتقاد دارد و [[اهل سنت]] آن را نفی میکنند. از نظر [[شیعه]] [[بداء|بدا]] همان کاری است که [[خداوند]] در [[لوح محو و اثبات]] میکند و چیزی فراتر از آن نیست و این که بعضی از نویسندگان [[اهل سنت]] به [[شیعه]] نسبت میدهند که گویا [[شیعه]] معتقد است، گاهی [[خدا]] چیزی را نمیداند و سپس [[علم]] بر او عارض میشود و این همان بداست، نسبت ناروا و خلاف واقعی است و هرگز [[شیعه]] [[بداء|بدا]] را به این معنی بر [[خدا]] اثبات نمیکند و از آن بیزار است<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۴.</ref>. | * این [[حقیقت]] [[قرآنی]] که [[خداوند]] آنچه را بخواهد تغییر میدهد، همان مسألهی [[بداء|بدا]] است که [[شیعه]] به آن اعتقاد دارد و [[اهل سنت]] آن را نفی میکنند. از نظر [[شیعه]] [[بداء|بدا]] همان کاری است که [[خداوند]] در [[لوح محو و اثبات]] میکند و چیزی فراتر از آن نیست و این که بعضی از نویسندگان [[اهل سنت]] به [[شیعه]] نسبت میدهند که گویا [[شیعه]] معتقد است، گاهی [[خدا]] چیزی را نمیداند و سپس [[علم]] بر او عارض میشود و این همان بداست، نسبت ناروا و خلاف واقعی است و هرگز [[شیعه]] [[بداء|بدا]] را به این معنی بر [[خدا]] اثبات نمیکند و از آن بیزار است<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۴.</ref>. | ||
*آنچه [[شیعه]] از زمان [[امامان]]{{هم}} تا به حال به آن [[عقیده]] دارد این است که گاهی [[خداوند]] چیزی را که مقدر کرده تغییر میدهد و این نه بدان جهت است که [[خداوند]] از اول [[مصلحت]] واقعی را نمیدانست و بعد آنرا دانست، بلکه برای آن است که [[خداوند]] [[صلاح]] میدانست چیزی اول به گونهای مقدر شود و سپس به گونهای دیگر تحقّق یابد و این به خاطر مصالحی است که بعضی از | *آنچه [[شیعه]] از زمان [[امامان]]{{هم}} تا به حال به آن [[عقیده]] دارد این است که گاهی [[خداوند]] چیزی را که مقدر کرده تغییر میدهد و این نه بدان جهت است که [[خداوند]] از اول [[مصلحت]] واقعی را نمیدانست و بعد آنرا دانست، بلکه برای آن است که [[خداوند]] [[صلاح]] میدانست چیزی اول به گونهای مقدر شود و سپس به گونهای دیگر تحقّق یابد و این به خاطر مصالحی است که بعضی از آن را میدانیم و بعضی را نمیدانیم؛ یکی از آن [[مصالح]] که میدانیم اعلام [[قدرت]] مطلقۀ خداوند است و دیگر اینکه [[مردم]] به انجام کارهای خوب [[تشویق]] شوند و بدانند اگر آن [[کارها]] را بکنند [[خداوند]] [[سرنوشت]] آنها را تغییر میدهد و [[گمان]] نکنند [[ایمان]] و عمل صالح در سرنوشت محتوم [[انسان]] تأثیری ندارد<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>. | ||
*این که میگوییم: "[[بدا]] لله" به معنای آن نیست که برای [[خدا]] چیزی که معلوم نبود [[آشکار]] شد، بلکه به این معناست، [[خداوند]] چیزی را که بر [[بندگان]] [[پنهان]] بود [[آشکار]] کرد و "[[بدا]] للّهِ" به معنای "أبدی و أظهر" میباشد. البته "[[بدا]] لفلان" در لغت به معنای آشکار شدن چیزی پس از [[جهل]] به آن است ولی معلوم است که هیچ موحدی آن را به [[خدا]] نسبت نمیدهد و خداوند منزه از آن است و نسبت آن به [[خدا]] از باب مجاز است مانند نسبت دادن [[مکر]] و کید و خدعه و [[نسیان]] به [[خداوند]] که در [[آیات قرآنی]] آمده و منظور از آن، معنای لغوی این الفاظ نیست، بلکه از باب مجاز معنای درست دیگری دارند که میتوان آنها را به خدا نسبت داد<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>. | *این که میگوییم: "[[بدا]] لله" به معنای آن نیست که برای [[خدا]] چیزی که معلوم نبود [[آشکار]] شد، بلکه به این معناست، [[خداوند]] چیزی را که بر [[بندگان]] [[پنهان]] بود [[آشکار]] کرد و "[[بدا]] للّهِ" به معنای "أبدی و أظهر" میباشد. البته "[[بدا]] لفلان" در لغت به معنای آشکار شدن چیزی پس از [[جهل]] به آن است ولی معلوم است که هیچ موحدی آن را به [[خدا]] نسبت نمیدهد و خداوند منزه از آن است و نسبت آن به [[خدا]] از باب مجاز است مانند نسبت دادن [[مکر]] و کید و خدعه و [[نسیان]] به [[خداوند]] که در [[آیات قرآنی]] آمده و منظور از آن، معنای لغوی این الفاظ نیست، بلکه از باب مجاز معنای درست دیگری دارند که میتوان آنها را به خدا نسبت داد<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>. | ||
*[[امامان]]{{عم}} [[اعتقاد]] به [[بداء|بدا]] را بالاترین نشان اعتقاد به [[توحید]] و تنزیه [[پروردگار]] میدانند و آن را یکی از آموزههای مشترک ادیان معرفی میکنند: "[[امام باقر]]{{ع}} یا [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: [[خداوند]] با چیزی مانند [[بداء|بدا]] عبادت نشده است"<ref>{{عربی|" عَنْ أَحَدِهِمَا {{ع}} قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ "}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۴۶</ref>؛ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "هیچ [[پیامبری]] [[مبعوث]] نشد مگر به حرام بودن شراب و [[اقرار]] به [[بدا]] برای [[خداوند]]" <ref>{{عربی|" عَنِ الرِّضَا {{ع}} قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا بِتَحْرِيمِ الْخَمْرِ وَ أَنْ يُقِرَّ لَهُ بِالْبَدَاء "}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>. | *[[امامان]]{{عم}} [[اعتقاد]] به [[بداء|بدا]] را بالاترین نشان اعتقاد به [[توحید]] و تنزیه [[پروردگار]] میدانند و آن را یکی از آموزههای مشترک ادیان معرفی میکنند: "[[امام باقر]]{{ع}} یا [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: [[خداوند]] با چیزی مانند [[بداء|بدا]] عبادت نشده است"<ref>{{عربی|" عَنْ أَحَدِهِمَا {{ع}} قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ "}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۴۶</ref>؛ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "هیچ [[پیامبری]] [[مبعوث]] نشد مگر به حرام بودن شراب و [[اقرار]] به [[بدا]] برای [[خداوند]]" <ref>{{عربی|" عَنِ الرِّضَا {{ع}} قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا بِتَحْرِيمِ الْخَمْرِ وَ أَنْ يُقِرَّ لَهُ بِالْبَدَاء "}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>. |