جز
جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را ') |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
:::::#'''[[فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)|بین علم پیغمبر و امام دوگانگی نیست:]]''' قول به تفصیل بین [[علم امام]]{{ع}} به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در [[علم امام]]{{ع}} نیز بپذیریم؛ زیرا [[علم امام]]{{ع}} همان علم پیامبر است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک علم پیغمبر و امام در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران میباشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمیشود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود. | :::::#'''[[فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)|بین علم پیغمبر و امام دوگانگی نیست:]]''' قول به تفصیل بین [[علم امام]]{{ع}} به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در [[علم امام]]{{ع}} نیز بپذیریم؛ زیرا [[علم امام]]{{ع}} همان علم پیامبر است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک علم پیغمبر و امام در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران میباشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمیشود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود. | ||
:::::#'''[[آیا علم معصوم به امور غیبی تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)|در این مقام مراد از علم حضوری امام، علم در موضوعات خارجیه جزئیه است:]]''' نه این که در موضوعاتی که برای احکام کلیه وضع شده است؛ زیرا، جهل و ندانستن احکام این موضوعات را، نقص به مقام امام و تنزّل دادن عظمت امام است؛ و بیان احکام از وظایف و خصایص اوست؛ زیرا، جایز نیست، از امام، از حکم مسألهای سؤال کنند که علم آن در نزد امام حاضر نباشد. علمای کلام، درباره علم امام، دیدگاههای مختلفی دارند: برخی معتقدند که علم امام فضیلت دارد؛ و برخی معتقدند که علم امام فضیلت ندارد؛ و برخی برآنند که علم امام بالقوه میباشد؛ و صاحب نظران دیگر قائلند که علم امام در احکام فضیلت دارد؛ و در موضوعات بالقوه میباشد. این نکته لازم ذکر است که در هر جا که علم امام فضیلت نداشته باشد، امامت وی قابل اثبات نمیباشد؛ چون، لازم میآید که شخص امام در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس امام در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند امام و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون امام نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمانها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت میکند؛ این است که بگوئیم: امام باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند امام مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمیباشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت. | :::::#'''[[آیا علم معصوم به امور غیبی تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)|در این مقام مراد از علم حضوری امام، علم در موضوعات خارجیه جزئیه است:]]''' نه این که در موضوعاتی که برای احکام کلیه وضع شده است؛ زیرا، جهل و ندانستن احکام این موضوعات را، نقص به مقام امام و تنزّل دادن عظمت امام است؛ و بیان احکام از وظایف و خصایص اوست؛ زیرا، جایز نیست، از امام، از حکم مسألهای سؤال کنند که علم آن در نزد امام حاضر نباشد. علمای کلام، درباره علم امام، دیدگاههای مختلفی دارند: برخی معتقدند که علم امام فضیلت دارد؛ و برخی معتقدند که علم امام فضیلت ندارد؛ و برخی برآنند که علم امام بالقوه میباشد؛ و صاحب نظران دیگر قائلند که علم امام در احکام فضیلت دارد؛ و در موضوعات بالقوه میباشد. این نکته لازم ذکر است که در هر جا که علم امام فضیلت نداشته باشد، امامت وی قابل اثبات نمیباشد؛ چون، لازم میآید که شخص امام در آن لحظه نسبت به آن مورد خاص علم کافی نداشته باشد؛ پس امام در آن مورد خاص، هیچ برتری بر دیگران ندارد تا بتواند امام و راهنمای آنها باشد؛ بنابراین لازمه قول به اینکه هیچ زمانی خداوند هیچ امّتی را بدون امام نگذاشته است؛ و همیشه و در همه زمانها، لحظه به لحظه و کمتر از آن متوجه آنهاست، و ایشان را به سوی راه راست هدایت میکند؛ این است که بگوئیم: امام باید همیشه نسبت به همه چیز علم داشته باشد تا بتواند امام مردم باشد، و این چیزی جز فعلیت علم ایشان نمیباشد. اینجا فرض دیگری نیز قابل تصوّر است: علم به موضوعاتی که دارای احکامی متعلق به آن موضوعات باشد؛ زیرا، چنان چه علم فعلی به موضوعات آن وجود نداشته باشد، علم به احکام آن نیز فعلیت نخواهد داشت. | ||
:::::#'''[[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|قبض و بسط و فعلیت علم:]]''' لازمه بسط علم برای [[ائمه]]{{عم}}، به جز فعلیت علم آنها مفهوم دیگری نخواهد داشت. از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال شد که آیا از رطب و ریحان مسموم آگاهی داشته است؟ فرمودند: آری میدانست، ولکن | :::::#'''[[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|قبض و بسط و فعلیت علم:]]''' لازمه بسط علم برای [[ائمه]]{{عم}}، به جز فعلیت علم آنها مفهوم دیگری نخواهد داشت. از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال شد که آیا از رطب و ریحان مسموم آگاهی داشته است؟ فرمودند: آری میدانست، ولکن آن را از وی محجوب نمود، تا آن که حکم الهی اجرا شود. از این روایت استفاده میشود که [[علم امام]]{{ع}} به این موضوع و مانند آن فعلیت دارد، مگر آن که از وی سلب گردد. | ||
:::::#'''نفی تحیّر از امام:''' فرض بر این است که مسائل برای رفع تحیّر به امام رجوع مینماید، چنانچه امام، نیز در آن لحظه خود در جستجوی پاسخ آن باشد، مسائل و امام، در آن لحظه، در تحیّر یکسان خواهند بود؛ و امامت در آن لحظه اندکی قابل تأمل است. | :::::#'''نفی تحیّر از امام:''' فرض بر این است که مسائل برای رفع تحیّر به امام رجوع مینماید، چنانچه امام، نیز در آن لحظه خود در جستجوی پاسخ آن باشد، مسائل و امام، در آن لحظه، در تحیّر یکسان خواهند بود؛ و امامت در آن لحظه اندکی قابل تأمل است. | ||
:::::#'''[[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|منابع علم امام:]]''' روایات فراوان داریم از جمله: روایت [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: {{عربی|«نحن خزّان الله فی السماء و خزّانُه فی الارض»}} چنان که پیغمبر دارای ذخایر و مکنونات الهی بوده است؛ و به اقتضای آن، علم وی فعلی باشد، فعلیت علم امام، نیز به اعتبار حمل آن، ضرورت داشته است. ثانیاً: بدلیل عدم قول به فصل بین [[علم امام]]{{ع}} و علم [[پیامبر]]{{صل}}، باید [[علم امام]]{{ع}}، نیز فعلی باشد؛ چون، [[ائمه]]{{عم}} ظرف علم پیامبراند؛ و علم را از ایشان به ارث برده اند. | :::::#'''[[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|منابع علم امام:]]''' روایات فراوان داریم از جمله: روایت [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: {{عربی|«نحن خزّان الله فی السماء و خزّانُه فی الارض»}} چنان که پیغمبر دارای ذخایر و مکنونات الهی بوده است؛ و به اقتضای آن، علم وی فعلی باشد، فعلیت علم امام، نیز به اعتبار حمل آن، ضرورت داشته است. ثانیاً: بدلیل عدم قول به فصل بین [[علم امام]]{{ع}} و علم [[پیامبر]]{{صل}}، باید [[علم امام]]{{ع}}، نیز فعلی باشد؛ چون، [[ائمه]]{{عم}} ظرف علم پیامبراند؛ و علم را از ایشان به ارث برده اند. |