جز
جایگزینی متن - 'اشراف' به 'اشراف'
(صفحهای تازه حاوی «==ولی الله؛ مبیّن اعتباریّات شرعی== *امر الهی در تکوینیات، به منزله اعط...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'اشراف' به 'اشراف') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*[[خداوند]] درباره [[اهل کتاب]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. | *[[خداوند]] درباره [[اهل کتاب]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. | ||
*بر این اساس، میتوان عذابهای [[الهی]] و یا گشایشهایی را که [[خداوند]] برای [[مؤمنین]] در [[زندگی]] قرار میدهد، [[تبیین]] نمود. به عنوان قاعدهای کلّی، [[خداوند]] در [[سوره]] اللیل میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى}}<ref>«که کوشیدنتان گونهگون است امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم و اما آنکه تنگچشمی کند و بینیازی نشان دهد و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد زودا که او را در راه سختی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۴-۱۰.</ref>. | *بر این اساس، میتوان عذابهای [[الهی]] و یا گشایشهایی را که [[خداوند]] برای [[مؤمنین]] در [[زندگی]] قرار میدهد، [[تبیین]] نمود. به عنوان قاعدهای کلّی، [[خداوند]] در [[سوره]] اللیل میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى}}<ref>«که کوشیدنتان گونهگون است امّا آنکه بخشش کند و پرهیزگاری ورزد و آن وعده نیکوترین (بهشت) را راست بشمارد زودا که او را در راه (خیر و) آسانی قرار دهیم و اما آنکه تنگچشمی کند و بینیازی نشان دهد و وعده نیکوترین (بهشت) را دروغ شمرد زودا که او را در راه سختی قرار دهیم» سوره لیل، آیه ۴-۱۰.</ref>. | ||
*بنابراین، در [[احکام دینی]]، رابطه میان [[قوانین]] [[شرعی]] با یکدیگر از یک سو و هماهنگی آنها با [[قوانین]] [[تکوین]] از سوی دیگر، به حدّی دقیقه و پیچیده است که تنظیم آنها تنها از سوی [[پروردگار]] ممکن است. به همین [[دلیل]] است که اوّلاً، | *بنابراین، در [[احکام دینی]]، رابطه میان [[قوانین]] [[شرعی]] با یکدیگر از یک سو و هماهنگی آنها با [[قوانین]] [[تکوین]] از سوی دیگر، به حدّی دقیقه و پیچیده است که تنظیم آنها تنها از سوی [[پروردگار]] ممکن است. به همین [[دلیل]] است که اوّلاً، اشراف بر آنها و [[تبیین]] پیچیدگیهای آن از عهده [[بشر]] عادّی خارج است و تنها کسانی که بر [[نظام تکوین]] و [[تشریع]]، به [[اذن الهی]]، اشراف دارند - یعنی صاحبان [[مقام ولایت الهی]]- میتوانند آن را برای دیگران بیان کنند. لذا وجود آنها در میان [[مردم]] ضروری است (چنانکه در [[برهان]] اوّل اشاره شد). | ||
*نتیجه دیگری که از این بیان به دست میآید آنکه، در [[نظام تکوین]]، [[ولایت الهی]] فوق همه ولایتها است و هیچ [[قانون]] و سنّتی در [[تکوین]]، بدون [[اذن]] و تنفیذ [[الهی]] در محلّ خود جاری نمیشود. به عبارت دقیقتر، [[امر]] وجودی و [[فرمان]] هستیبخش [[پروردگار]]، همانطور که به عالمْ هستی میبخشد، به آنان [[اذن]] در [[ولایت]] نیز میبخشد. به همین ترتیب، در [[نظام]] [[تشریع]]، که آن نیز مطابق با [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[حقیقی]] و برخواسته از [[باطن]] [[نظام تکوین]] است، [[فرمان]] ولایی [[پروردگار]] از مجرای [[اولیاء الهی]]{{عم}} بر [[مردم]] جاری میشود و به ولایتها و مالکیّتها و [[حکومتها]] اجازه [[نفوذ]] در عمل و تأثیر [[شرعی]] میبخشد. معنای این سخن در [[احکام]] اعتباری و نظامات [[اجتماعی]] آن است که همه ولایتها و تصرّفات مالکانه، تا آنجا نافذ و صحیح است که با [[اذن]] و اجازه [[مقام ولایت]] صورت پذیرد؛ در غیر این صورت، [[ولایتی]] غاصبانه است و درنتیجه، نه در [[دنیا]] آثار [[تکوینی]] و یا [[اجتماعی]] خود را دارد و نه در [[آخرت]] [[نورانیّت]] و ثوابی برای عامل آن خواهد داشت. {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمیداریم» سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref> | *نتیجه دیگری که از این بیان به دست میآید آنکه، در [[نظام تکوین]]، [[ولایت الهی]] فوق همه ولایتها است و هیچ [[قانون]] و سنّتی در [[تکوین]]، بدون [[اذن]] و تنفیذ [[الهی]] در محلّ خود جاری نمیشود. به عبارت دقیقتر، [[امر]] وجودی و [[فرمان]] هستیبخش [[پروردگار]]، همانطور که به عالمْ هستی میبخشد، به آنان [[اذن]] در [[ولایت]] نیز میبخشد. به همین ترتیب، در [[نظام]] [[تشریع]]، که آن نیز مطابق با [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[حقیقی]] و برخواسته از [[باطن]] [[نظام تکوین]] است، [[فرمان]] ولایی [[پروردگار]] از مجرای [[اولیاء الهی]]{{عم}} بر [[مردم]] جاری میشود و به ولایتها و مالکیّتها و [[حکومتها]] اجازه [[نفوذ]] در عمل و تأثیر [[شرعی]] میبخشد. معنای این سخن در [[احکام]] اعتباری و نظامات [[اجتماعی]] آن است که همه ولایتها و تصرّفات مالکانه، تا آنجا نافذ و صحیح است که با [[اذن]] و اجازه [[مقام ولایت]] صورت پذیرد؛ در غیر این صورت، [[ولایتی]] غاصبانه است و درنتیجه، نه در [[دنیا]] آثار [[تکوینی]] و یا [[اجتماعی]] خود را دارد و نه در [[آخرت]] [[نورانیّت]] و ثوابی برای عامل آن خواهد داشت. {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمیداریم» سوره کهف، آیه ۱۰۳.</ref> | ||
*نتیجه آنکه، [[ضرورت]] [[اذن]] [[ولیّ خدا]] در همه تصرّفات ضروری است؛ خواه [[امام]] در رأس [[جامعه]] و دارای [[قدرت]] و [[حکومت]] باشد یا نباشد؛ نیز، خواه [[انسان]] در [[زندگی فردی]]، بر متعلّقات خود [[اعمال]] [[ولایت]] کند و یا در [[روابط اجتماعی]]، بخواهد بر دیگران [[اعمال]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نماید، در هر صورت [[حاکمیّت]] [[انسانها]] بر خود و یا متعلّقات خود - چه در امور فردی و یا [[اجتماعی]]- متوقّف بر [[اذن الهی]] و [[اولیاء]] او{{عم}} در قالب [[شرایع آسمانی]] است؛ زیرا مبنای [[ولایت]] به [[حاکمیّت]]، و [[حاکمیت]] نیز به خالقیّت باز میگردد. در نتیجه، [[ولایت]] [[خداوند]] فوق همه ولایتها است و چون [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} مندکّ در [[ولایت الهی]] است، همان [[حکم]] درباره [[ولایت]] آنان نیز جاری است. بر این اساس، همان طور که تصرّف در ممکنات بدون [[اذن خداوند]] عقلاً ممکن نیست، [[خداوند]] تشریعاً [[ولایت]] [[اولیاء]] خود{{عم}} را به منزله [[ولایت]] خود محسوب داشته و در نتیجه، همه مالکیّتها و حاکمیّتها و محاکمات و تصرّفات میباید با [[اذن]] و تنفیذ [[ولیّ خدا]] صورت گیرد؛ و الا هرگز مقبول نیست<ref>در بخش براهین قرآنی، به تفصیل به آیاتی که بیانگر عدم انفکاک ولایت الهی و اولیاء معصوم او{{عم}}، اعمّ از رسولان الهی{{عم}} و یا اوصیاء آنان{{عم}} است، اشاره خواهد شد. برای نمونه رجوع کنید به این آیه: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}} «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۴۸۵-۴۹۰.</ref>. | *نتیجه آنکه، [[ضرورت]] [[اذن]] [[ولیّ خدا]] در همه تصرّفات ضروری است؛ خواه [[امام]] در رأس [[جامعه]] و دارای [[قدرت]] و [[حکومت]] باشد یا نباشد؛ نیز، خواه [[انسان]] در [[زندگی فردی]]، بر متعلّقات خود [[اعمال]] [[ولایت]] کند و یا در [[روابط اجتماعی]]، بخواهد بر دیگران [[اعمال]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نماید، در هر صورت [[حاکمیّت]] [[انسانها]] بر خود و یا متعلّقات خود - چه در امور فردی و یا [[اجتماعی]]- متوقّف بر [[اذن الهی]] و [[اولیاء]] او{{عم}} در قالب [[شرایع آسمانی]] است؛ زیرا مبنای [[ولایت]] به [[حاکمیّت]]، و [[حاکمیت]] نیز به خالقیّت باز میگردد. در نتیجه، [[ولایت]] [[خداوند]] فوق همه ولایتها است و چون [[ولایت]] [[اولیاء الهی]]{{عم}} مندکّ در [[ولایت الهی]] است، همان [[حکم]] درباره [[ولایت]] آنان نیز جاری است. بر این اساس، همان طور که تصرّف در ممکنات بدون [[اذن خداوند]] عقلاً ممکن نیست، [[خداوند]] تشریعاً [[ولایت]] [[اولیاء]] خود{{عم}} را به منزله [[ولایت]] خود محسوب داشته و در نتیجه، همه مالکیّتها و حاکمیّتها و محاکمات و تصرّفات میباید با [[اذن]] و تنفیذ [[ولیّ خدا]] صورت گیرد؛ و الا هرگز مقبول نیست<ref>در بخش براهین قرآنی، به تفصیل به آیاتی که بیانگر عدم انفکاک ولایت الهی و اولیاء معصوم او{{عم}}، اعمّ از رسولان الهی{{عم}} و یا اوصیاء آنان{{عم}} است، اشاره خواهد شد. برای نمونه رجوع کنید به این آیه: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}} «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بیگمان خداوند کافران را دوست نمیدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۴۸۵-۴۹۰.</ref>. |