←ازدواج در دانشنامه امام رضا
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==ازدواج در دانشنامه امام رضا== | ==ازدواج در دانشنامه امام رضا== | ||
زناشویی و همسر گرفتن مرد یا زن به سبب عقد خاص با شرایط آن. در روایتها و متون منسوب به امام رضا{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و آداب | [[زناشویی]] و [[همسر]] گرفتن مرد یا [[زن]] به سبب [[عقد]] خاص با شرایط آن. در [[روایتها]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و [[آداب]] [[ازدواج]]، ویژگیهای همسر [[شایسته]]، [[احکام ازدواج]] و غیر اینها مطرح شده است. | ||
«ازدواج» مصدر باب افتعال از ماده «ز و ج» است و به معنای صنف و نوع از هر چیزی است. به زن و مردی که با یکدیگر رابطه زناشویی دارند «زوجین» میگویند. ازدواج در معنای اسم مصدری یعنی جفتجفتی، جفتشدگی، زوجشدگی و اتصال نیز کاربرد دارد<ref>لسان العرب، ج۲، ص۲۹۲.</ref>. ازدواج با نکاح تقریباً هم معناست، ولی نکاح به معنای همخوابگی کردن نیز آمده است<ref>فرهنگ معاصر عربی - فارسی، ص۷۱۴.</ref>. در روایتهای منسوب به امام رضا{{ع}} همچون سایر متون | «ازدواج» مصدر باب افتعال از ماده «ز و ج» است و به معنای صنف و نوع از هر چیزی است. به زن و مردی که با یکدیگر رابطه زناشویی دارند «زوجین» میگویند. ازدواج در معنای اسم مصدری یعنی جفتجفتی، جفتشدگی، زوجشدگی و اتصال نیز کاربرد دارد<ref>لسان العرب، ج۲، ص۲۹۲.</ref>. ازدواج با [[نکاح]] تقریباً هم معناست، ولی نکاح به معنای همخوابگی کردن نیز آمده است<ref>فرهنگ معاصر عربی - فارسی، ص۷۱۴.</ref>. در روایتهای منسوب به امام رضا{{ع}} همچون سایر متون [[اسلامی]]، بیشتر از مشتقات کلمه ازدواج، مثل تزویج و تزوج استفاده شده و واژه نکاح و مشتقات آن نیز به کار رفته است. گاه نیز از عباراتی کنایی مانند این استفاده میشود: «از [[سعادت]] مرد آن است که [[جامه]] از زنی سپید بر کشد»<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۸.</ref>. | ||
اهمیت ازدواج به اندازهای است که در فقه یک کتاب مستقل به آن اختصاص داده و احکام شرعی مربوط بدان را طرح نمودهاند. امروزه نیز به غیر از فقیهان و حقوقدانان، جامعهشناسان، روانشناسان و اقتصاددانان از ابعاد دیگر به مسأله ازدواج نگریسته و هر یک مباحث مفصلی را از زوایه دید خویش مطرح ساختهاند. | اهمیت ازدواج به اندازهای است که در [[فقه]] یک کتاب مستقل به آن اختصاص داده و [[احکام شرعی]] مربوط بدان را طرح نمودهاند. امروزه نیز به غیر از [[فقیهان]] و حقوقدانان، جامعهشناسان، [[روانشناسان]] و اقتصاددانان از ابعاد دیگر به مسأله ازدواج نگریسته و هر یک مباحث مفصلی را از زوایه دید خویش مطرح ساختهاند. | ||
از نظر قرآن | از نظر [[قرآن کریم]]، همسر از [[نعمتهای الهی]] و [[نشانه]] [[حکمت خداوند]] است<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. زن و شوهر از جنس یکدیگر و مکمل هم [[آفریده]] شدهاند: {{متن قرآن|خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا}}<ref>«و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید» سوره روم، آیه ۲۱؛ {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ {{متن قرآن|خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا...}} «شما را از تنی یگانه آفرید سپس از او همسرش را پدید آورد.».. سوره زمر، آیه ۶؛ {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا}} «پدیدآورنده آسمانها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. [[هدف از ازدواج]] به دست آوردن [[آرامش]] و سکون<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ}} «اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند -پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایستهای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۱۸۹؛ {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>، [[بقای نسل]] و فرزندآوری<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ}} «و خداوند از خودتان برای شما همسرانی آفرید و برای شما از همسرانتان فرزندان و فرزندزادگانی پدید آورد و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد؛ آیا باز هم آنان به باطل ایمان میآورند و به نعمتهای خداوند ناسپاسی میورزند؟» سوره نحل، آیه ۷۲.</ref>، و گسترش [[روابط]] [[خویشاوندی]]<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا}} «و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.</ref> است. زوجین برای یکدیگر نقش [[لباس]] برای [[انسان]] برهنه را [[بازی]] میکنند<ref>{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ...}} «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید.».. سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>. اساس [[زندگی]] [[زناشویی]] بر [[مودت]] و [[رحمت]] است<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}} «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref>. یافتن [[همسر]] [[شایسته]]، مطلوب انسان [[مؤمن]] و مورد درخواست او از [[پروردگار]] است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا}} «و آنان که میگویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.</ref>. | ||
در قرآن شریف و روایتهای | در [[قرآن شریف]] و روایتهای [[اسلامی]]، [[دستور]] به تزویج افراد بیهمسر و تلاش در جهت [[ازدواج]] آنان آمده و [[خداوند]] [[وعده]] رفع تنگنای [[اقتصادی]] بر اثر ازدواج را داده است<ref>{{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲؛ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۱۷.</ref>. افرادی که [[توانایی]] ازدواج ندارند باید [[پاکدامنی]] پیشه کنند و برقراری [[روابط]] [[نامشروع]]، هرگز جایگزین رابطه سالم ازدواج نمیگردد<ref>{{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref>. در [[احادیث]] منقول از [[امام رضا]]{{ع}}، بیهمسری و [[ترک ازدواج]] برای همیشه، نه تنها فاقد هر گونه [[فضیلت]] دانسته شده، بلکه از آن [[نهی]] نیز شده است<ref>بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۱۹- ۳۲۰.</ref>. از طرف دیگر، بیمبالاتی و عدم دقت در [[انتخاب همسر]] نیز [[نکوهش]] شده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۱۹؛ عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۱۰.</ref>. [[حضرت]] فرموده است: به شرابخوار دختر ندهید و هر کس چنین کند مانند آن است که دخترش را به [[زنا]] فرستاده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. آن [[قدر]] هم سختگیر نباشیم که با وجود احراز صلاحیت باز [[وسواس]] به [[خرج]] دهیم که در این صورت موجبات [[فتنه]] و [[فساد]] در [[جامعه]] پدید خواهد آمد. [[حضرت رضا]]{{ع}} از [[پدران]] گرامیاش از [[پیامبر]]{{صل}} نقل میکند که فرمود: «هرگاه کسی که از [[دین]] و [[امانتداری]] او [[راضی]] بودید به [[خواستگاری]] [دخترانتان] آمد، با او وصلت کنید، که اگر چنین نکنید در [[زمین]] فتنه و فسادی فراگیر به وجود آید»<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۱۹؛ عوالی اللئالی، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. در [[حدیث قدسی]] منقول از امام رضا{{ع}} از [[پدران]] گرامیاش آمده است: [[خداوند]] توسط [[جبرئیل]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[سلام]] رسانده، میگوید: دو شیزگان میوه بر درختاند که اگر رسید دارویی جز چیدن ندارد و الا [[خورشید]] و باد آن را [[فاسد]] میسازد. [[دختران]] نیز وقتی به سن [[بلوغ]] نکاحی رسیدند باید [[ازدواج]] کنند و الا دچار [[فتنه]] و [[فساد]] خواهند شد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۸۹؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۳۳.</ref>. | ||
برای ازدواج تقسیمات گوناگون ذکر شده است. فقیهان به اعتبار اموری که بر ازدواج عارض میشود آن را بر پنج قسم | برای ازدواج تقسیمات گوناگون ذکر شده است. [[فقیهان]] به اعتبار اموری که بر ازدواج عارض میشود آن را بر پنج قسم [[واجب]]، [[مستحب]]، [[حرام]]، [[مکروه]] و [[مباح]] تقسیم کردهاند. مثلاً وقتی کسی از [[ترک ازدواج]] به حرام میافتد، ازدواج بر او واجب است یا ازدواجی که موجب ترک [[تکلیف]] واجب مثل [[تحصیل علم]] واجب یا [[حق]] واجب میشود حرام میباشد. چنان که اگر ازدواج موجب وقوع شخص در عمل مکروه گردد، مکروه است و اگر [[مصلحت]] فعل و ترک ازدواج هر دو برابر باشد، مباح خواهد بود<ref>العروة الوثقی، ج۵، ص۴۸۰.</ref>. | ||
در کتاب فقه الرضا{{ع}}، ازدواج به چهار قسم تقسیم گردیده است: نخست ازدواج دائم که به آن | در کتاب [[فقه]] [[الرضا]]{{ع}}، ازدواج به چهار قسم تقسیم گردیده است: نخست ازدواج دائم که به آن «[[نکاح]] [[میراث]]» اطلاق شده، زیرا در نکاح دائم توارث بین [[زن]] و شوهر وجود دارد. دوم [[ازدواج موقت]] که در آن [[ارث]] وجود ندارد، ولی مهر و [[اجل]] موجود میباشد. سوم ازدواج ناشی از [[مالک]] رقبه بودن که در [[نظام]] [[بردهداری]] وجود داشته و مردی که [[کنیز]] را خریداری میکرده میتوانسته از او [[تمتع]] جنسی برد و فرزنددار شود. چهارم ازدواج ناشی از تحلیل که مالک کنیز، استمتاع از وی را برای دیگری به مدت معلوم [[اباحه]] مینموده است. البته در دو صورت اخیر، [[احکام]] استبرا باید رعایت شود تا فرد مطمئن شود که کنیز از دیگری باردار نیست<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۳.</ref>. | ||
در روایتها و متون منسوب به امام رضا{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و آداب ازدواج، ویژگیهای همسر | در [[روایتها]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}}، مباحث مختلفی راجع به اهمیت و [[آداب]] ازدواج، ویژگیهای [[همسر]] [[شایسته]]، [[احکام ازدواج]] و غیر اینها مطرح شده است. در بخش آداب ازدواج قبل از هر چیز باید کسی که [[اراده]] [[ازدواج]] دارد به [[خداوند]] [[توسل]] جوید و از او [[طلب]] خیر کند، دو رکعت [[نماز]] بخواند و دست به [[دعا]] بردارد و بگوید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أُرِيدُ التَّزْوِيجَ فَسَهِّلْ لِي مِنَ النِّسَاءِ أَحْسَنَهُنَّ خُلُقاً وَ خَلْقاً وَ أَعَفَّهُنَّ فَرْجاً وَ أَحْفَظَهُنَّ نَفْساً فِيَّ وَ فِي مَالِي وَ أَكْمَلَهُنَّ جَمَالًا وَ أَكْثَرَهُنَّ أَوْلَاداً}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴.</ref>. [[بدیهی]] است دعا در [[مشاهد مشرفه]] [[اهل بیت]]{{عم}}که [[واسطه فیض]] الهیاند تأثیر بیشتر دارد و [[کرامات]] آن بزرگواران دلیل این مدعاست<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۸۲؛ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۳۳۰.</ref>. | ||
مناسب است ازدواج همراه با تشریفات و مراسم ویژه انجام پذیرد. از جمله اینکه مراسم عقد در حضور عدهای صورت گیرد و قبل از انشای | مناسب است ازدواج همراه با تشریفات و [[مراسم]] ویژه انجام پذیرد. از جمله اینکه [[مراسم عقد]] در حضور عدهای صورت گیرد و قبل از انشای [[عقد]]، خطبهای مشتمل بر [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[شهادت]] به [[یگانگی]] [[پروردگار]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}}، و [[دعای خیر]] و [[برکت]] برای طرفین ایراد گردد<ref>العروة الوثقی، ج۵، ص۴۷۸.</ref>. همچنین [[خواستگاری]] از [[مستحبات]] [[نکاح]] به شمار میرود، چنان که در مراسم تزویج [[امحبیبه]]، [[خواهر]] [[مأمون]]، به [[حضرت رضا]]{{ع}} صورت پذیرفت<ref>إثبات الوصیة، ص۲۱۲.</ref>. از جمله تشریفات ازدواج، [[اطعام]] و مهمانی است. [[امام رضا]]{{ع}} از [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نقل میکند: اطعام و مهمانی به هنگام ازدواج از شیوهها و [[سنن]] [[پیامبران]] است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۶۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۹۴.</ref>. از دیگر [[آداب]] ازدواج، برگزاری مراسم آن، شب هنگام است.؛ چراکه [[هدف ازدواج]] [[آرامش]] است و خداوند شب را مایه آرامش قرار داده است. در [[سخن امام رضا]]{{ع}} آمده است: همانا خداوند شب را آرامش و [[زن]] را آرامش قرار داد و ازدواج در شب و [[غذا]] دادن از [[سنت]] است<ref>التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۳۷۱: تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۱۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۷، ص۸۰؛ ج۲۰، ص۹۱.</ref>. | ||
همچنین مطابق فرمایش امام رضا{{ع}} اهدای هدیه (ولو بخشی از مهر باشد) از سوی همسر به زن به هنگام عروسی و در مراسم زفاف، از آداب ازدواج به شمار میرود<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۲۵۵؛ الکافی، ج۵، ص۴۱۳.</ref>. از امام رضا{{ع}} نقل شده است: هنگام عروسی وقتی زوجه به خانه شوهر در آمد، وی موهای جلوی سر همسرش را بگیرد و رو به قبله کند و این دعا را بخواند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِكَ أَخَذْتُهَا وَ بِمِيثَاقِكَ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَهَا اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْهَا وَلَداً مُبَارَكاً سَوِيّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكاً وَ لَا نَصِيباً}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. | همچنین مطابق فرمایش امام رضا{{ع}} اهدای [[هدیه]] (ولو بخشی از مهر باشد) از سوی [[همسر]] به زن به هنگام [[عروسی]] و در مراسم زفاف، از آداب ازدواج به شمار میرود<ref>وسائل الشیعة، ج۲، ص۲۵۵؛ الکافی، ج۵، ص۴۱۳.</ref>. از امام رضا{{ع}} نقل شده است: هنگام [[عروسی]] وقتی زوجه به [[خانه]] شوهر در آمد، وی موهای جلوی سر همسرش را بگیرد و رو به [[قبله]] کند و این [[دعا]] را بخواند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بِأَمَانَتِكَ أَخَذْتُهَا وَ بِمِيثَاقِكَ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَهَا اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْهَا وَلَداً مُبَارَكاً سَوِيّاً وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكاً وَ لَا نَصِيباً}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. | ||
در باب اخلاق | در باب [[اخلاق]] [[ازدواج]]، [[حسن معاشرت]] شرط [[زندگی]] [[زناشویی]] است و [[قرآن شریف]] بدان [[دستور]] داده، میفرماید: {{متن قرآن|عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ}}<ref>«و با آنان شایسته رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>. حسن معاشرت، نخستین [[تکلیف]] از [[تکالیف]] متقابل زوجین است که به محض انعقاد رابطه زوجیت برقرار میشود. در سخن [[پیامبر گرامی]]{{صل}} نیز آمده که [[کاملترین]] [[مؤمنان]] از حیث [[ایمان]] خوش خلقترین آنهاست و [[شایستهترین]] شما آنهایی هستند که با زنانشان خوشرفتارترند<ref>الأمالی، طوسی، ص۳۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۱۵۷.</ref>. دستور به [[خوشرفتاری]] ویژه مردان نیست. [[زنان]] نیز باید با شوهر خود حسن معاشرت داشته باشند،؛ چراکه [[جهاد]] [[زن]]، خوب [[شوهرداری]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۳؛ ج۲۰، ص۱۶۳، ۲۲۱.</ref>. حسن معاشرت، دامنهای گسترده دارد و برقراری رابطه جنسی، بخشی از آن محسوب میگردد. ترک رابطه جنسی اگر به قصد ایذای [[همسر]] باشد، به هر مقدار [[ممنوع]] است، ولی اگر به دلیل [[بیماری]] یا [[نابسامانی]] [[روحی]] باشد، باز هم بیش از چهار ماه ممنوع میباشد. برقراری رابطه جنسی در مورد زوجین [[جوان]] اهمیت بیشتری مییابد، ولی [[اذن]] زوجه، تکلیف را بر میدارد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۴۰.</ref>. | ||
مردی که چند همسر دارد باید در رفتار خویش میان آنان عدالت را برقرار سازد، اگرچه در قلب خود ممکن است یکی را بر دیگری ترجیح دهد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۳۱، ص۳۴۱.</ref>. اگر مرد بعد از ازدواج دیوانه شد چنان که جنون کامل پیدا کرده، به گونهای که اوقات نمازها را تشخیص نمیدهد، بهتر است زن از او جدا شود و نکاح را فسخ نماید، ولی اگر اوقات نماز را تشخیص میدهد، بهتر است زن بردباری کند و با او بسازد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>. | مردی که چند همسر دارد باید در [[رفتار]] خویش میان آنان [[عدالت]] را برقرار سازد، اگرچه در [[قلب]] خود ممکن است یکی را بر دیگری ترجیح دهد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۳۱، ص۳۴۱.</ref>. اگر مرد بعد از ازدواج دیوانه شد چنان که [[جنون]] کامل پیدا کرده، به گونهای که اوقات [[نمازها]] را تشخیص نمیدهد، بهتر است زن از او جدا شود و [[نکاح]] را فسخ نماید، ولی اگر اوقات [[نماز]] را تشخیص میدهد، بهتر است [[زن]] [[بردباری]] کند و با او بسازد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>. | ||
در جریان همسریابی، ملاک ارزشگذاری، ایمان و پاکدامنی است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۸۹؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۲۳؛ الجواهر السنیة، ص۱۱۶.</ref>. همسر شایسته هم جمال ظاهری دارد (مثل سفید پوست بودن و سایر ویژگیهای جسمی)<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۵.</ref> و هم جمال معنوی. ولی تعلق به طبقه اجتماعی خاص از نظر امام رضا{{ع}} ملاک برتری | در جریان همسریابی، ملاک ارزشگذاری، [[ایمان]] و [[پاکدامنی]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۸۹؛ بحار الأنوار، ج۱۶، ص۲۲۳؛ الجواهر السنیة، ص۱۱۶.</ref>. [[همسر]] [[شایسته]] هم [[جمال]] ظاهری دارد (مثل سفید پوست بودن و سایر ویژگیهای جسمی)<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۵.</ref> و هم جمال [[معنوی]]. ولی تعلق به [[طبقه اجتماعی]] خاص از نظر [[امام رضا]]{{ع}} ملاک [[برتری]] نیست؛ لذا [[پیشوایان معصوم]]{{عم}} با [[کنیزان]] از دواج میکردند<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴.</ref>. در کتاب [[فقه]] [[الرضا]]{{ع}} چنین آمده که [[زنان]] در [[ارتباط]] با [[ازدواج]] دستههای گوناگون دارند: اول زنی که شوهر خود را [[دوست]] دارد، به اندازهای که به او [[عشق]] میورزد. دوم زنی که مانند [[هلال]] هنگام تجلی خویش، [[ظهور]] میکند (و فقط از امتیاز [[زیبایی]] برخوردار است). سوم هم زنی که همچون شب تاریک، [[تنفر]] زا و ظلمانی جلوهگر میشود. پس [[خوشبخت]] کسی است که به همسر شایسته دسترس یابد و آن کس که همسری [[ناشایست]] برگزیند حقیقتاً گرفتار گشته است. [[شایستهترین]] همسر، ولود و [[دود]] (بچهزا و [[مهربان]]) است که [[یار]] و [[یاور]] شوهر خویش در امر [[دنیا]] و [[آخرت]] میباشد. اما همسر نازا که نه زیبایی دارد و نه [[اخلاق نیکو]] و نه یاور همسر در [[امور خیر]] است یا همسری که پر سر صدا و جنجالی است و همواره درگیر میشود، بدگو و [[بهتان]] زننده است، [[لطف]] بسیار شوهر را کم میشمارد و عطای کم را نمیپذیرد، شایسته همسری نیست و نباید [[فریب]] وی را خورد. امام رضا{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} نقل میکند که فرمود: «از [[خضراء]] الدمن بپرهیزید! گفته شد: خضراء الدمن کیست ای [[رسول خدا]]؟ [[حضرت]] پاسخ گفت: زنی [[نیکو]] در رویشگاهی بد»<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴.</ref>. از آنجا که [[بقای نسل]] و ازدیاد [[جمعیت]] یکی از اهداف مهم ازدواج است، ولود بودن یا سهولت در فرزندآوری از ویژگیهای مورد تأکید امام رضا{{ع}} در فرایند [[انتخاب همسر]] است<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴.</ref>. | ||
از ویژگیهای همسر شایسته در سخنان امام رضا{{ع}} داشتن اخلاق نیکوست. امام فرد را از تزویج دختر خویش به مرد بداخلاقی که به خواستگاری آمده بود بر حذر داشت<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۸۱.</ref>. در نگاه امام | از ویژگیهای همسر شایسته در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} داشتن [[اخلاق]] نیکوست. [[امام]] فرد را از تزویج دختر خویش به [[مرد]] [[بداخلاقی]] که به [[خواستگاری]] آمده بود بر [[حذر]] داشت<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۸۱.</ref>. در نگاه [[امام هشتم]]، سرمایهای بالاتر از [[همسر]] [[شایسته]] نیست؛ همسری که شوهر با نگاه به او شاد گردد و غمها از دلش زدوده شود و در غیاب وی [[حافظ]] خویشتن و [[دارایی]] شوهرش باشد<ref>وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹.</ref>. بدین ترتیب، از نظر [[اسلام]]، [[تشکیل خانواده]] سالم و [[ازدواج]] موفق، سرمایهای [[ارزشمند]] و ثروتی پایانناپذیر است که هیچ یک از [[نعمتهای الهی]] به پای آن نمیرسد. | ||
درباره احکام | درباره [[احکام ازدواج]]، سخنانی از [[امام رضا]]{{ع}} مربوط به شکلگیری [[نکاح]] و آثار آن به دست ما رسیده است که در ذیل به مهمترین آنها اشاره میکنیم: | ||
رکن اساسی عقد نکاح همچون سایر | رکن اساسی [[عقد]] نکاح همچون سایر [[عقود]]، قصد انشا است که از سوی هر دو طرف باید تحقق پذیرد. قصد انشاء، [[اراده]] خلاقهای است که با ابراز آن به طور همزمان، علقه [[زناشویی]] ایجاد میگردد. هر عاملی که قصد انشا را منتفی سازد، موجب عدم تحقق نکاح خواهد بود. در سخن منقول از امام رضا{{ع}} آمده است: کسی که از روی [[مزاح]] و [[شوخی]]، صیغه عقد نکاح را واقع ساخته و قصد جدی نداشته باشد، به همسری در نیامده است<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۰۱.</ref>. آنچه در تحقق نکاح و [[صحت]] آن ملاک است، قصد [[واقعی]] طرفین است؛ لذا [[اشتباه]] در نام همسر هنگام عقد، چنانچه مصداق خاص مد نظر طرفین باشد، ایرادی ندارد<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۹۷.</ref>. همچنین شرط [[درستی]] عقد نکاح، [[رضایت]] و [[تمایل]] درونی دو طرف عقد میباشد که البته این رضایت ممکن است در حین عقد وجود نداشته و پس از آن از طریق گفتار یا [[رفتار]] ابراز شود<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۲؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۴۲۶.</ref>. | ||
پدر بر کودک خویش ولایت دارد و در صورتی که ازدواج قبل از رسیدن به سن | [[پدر]] بر [[کودک]] خویش [[ولایت]] دارد و در صورتی که ازدواج قبل از رسیدن به سن [[بلوغ]]، به [[مصلحت]] فرزند باشد، [[ازدواج]] انجام یافته از سوی [[پدر]] [[نفوذ]] [[حقوقی]] دارد و فرزند پس از بلوغ، [[حق]] برهم زدن آن را نخواهد داشت<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷۵، ۲۷۶؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۹۷؛ مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۲۵؛ مستمسک العروة، ج۱۴، ص۴۴۸. </ref>. در [[سخن امام رضا]]{{ع}} ازدواج دوشیزه بدون [[اذن]] ولی خویش مورد [[نهی]] است، هر چند به سن [[رشد]] رسیده باشد و هر چند [[ازدواج موقت]] باشد، بلکه ازدواج ثیبه نیز بدون اطلاع و کسب اذن از بزرگترها مطلوب نیست<ref>الاستبصار، ج۳، ص۲۳۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۳- ۳۴، ج۲۰، ص۲۷۲، ۲۷۶.</ref>. در مورد ازدواج دختر باکره، [[سکوت]] وی (در شرایط خاص و با وجود قرائن) نشانه [[رضایت]] او تلقی گردیده و [[تصمیم]] مستقل [[زن]] ثیبه در مورد ازدواج خویش نافذ تلقی گردیده است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۹۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷۴.</ref>. | ||
در رسیدگی قضایی به دعوای زوجیت، چنان چه مردی ادعا کند با زنی ازدواج کرده و آن زن انکار نماید، قول زن مقدم است، مگر آنکه مرد از طریق | در رسیدگی [[قضایی]] به دعوای زوجیت، چنان چه مردی ادعا کند با زنی ازدواج کرده و آن زن [[انکار]] نماید، قول زن مقدم است، مگر آنکه مرد از طریق [[شهود]]، دعوای خود را [[اثبات]] نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۵۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۹۹- ۳۰۰.</ref>. به همین ترتیب، زنی که خود را مجرد معرفی میکند و اظهار میدارد که در حباله [[نکاح]] دیگری نیست، گفته او مورد پذیرش است و مردی که میخواهد با وی ازدواج کند به احتمال خلاف اعتنا نکند<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۲.</ref>. | ||
احکام ازدواج میان انسانها در بین حیوانات وجود ندارد. امام رضا{{ع}} راجع به ازدواج کبوترها که با دختر و مادر خویش در میآمیزند فرمود: «در آنچه بین حیوانات است اشکالی نیست»<ref>الکافی، ج۶، ص۵۴۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۲۱.</ref>. در کتابهای | [[احکام ازدواج]] میان [[انسانها]] در بین حیوانات وجود ندارد. [[امام رضا]]{{ع}} راجع به ازدواج کبوترها که با دختر و [[مادر]] خویش در میآمیزند فرمود: «در آنچه بین حیوانات است اشکالی نیست»<ref>الکافی، ج۶، ص۵۴۸؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۲۱.</ref>. در کتابهای [[فقهی]]، بخشی از مباحث مربوط به ازدواج، به اسباب [[تحریم]] یا موانع نکاح اختصاص دارد و آن اموری است که وجود آنها باعث عدم امکان ازدواج میشود و نکاح با وجود آن امور [[باطل]] تلقی میگردد. قرابتهای نسبی، سببی و رضاعی از جمله آن امورند<ref>شرائع الإسلام، ج۲، ص۲۲۴.</ref>. | ||
درباره عده | درباره عده [[نکاح]]، یعنی مدتی که [[زن]] باید پس از انقضای نکاح نخست از [[ازدواج]] جدید خودداری کند، از [[امام رضا]]{{ع}} چنین نقل شده که [[بانوان]] باید به [[احکام شرعی]] مربوط به عده به ویژه مدت آن پایبند باشند،؛ چراکه ازدواج هنگامی که زن در عده نکاح مردی دیگر است [[باطل]] بوده و پیامدهای گاه جبرانناپذیر از نظر [[شرعی]] دارد. اگر تقاضای ازدواج از سوی مردی در [[زمان]] عده زن مطرح شد، وی باید از تن دادن به نکاح در مدت مزبور خودداری کند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۶۲.</ref>. | ||
درباره سایر موانع نکاح نیز سخنانی از امام رضا{{ع}} به دست ما رسیده است. در یک روایت منقول از امام رضا{{ع}} آمده که ازدواج دائم از سوی مرد مسلمان آزاد با بیش از دو زن از اهل کتاب (یهودی و نصرانی) یا دو زن از کنیزان روا نیست<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۶، ۷.</ref>. چنان که ازدواج دائم با بیشتر از چهار زن آزاد مسلمان مجاز نمیباشد. همچنین بردگان نمیتوانند بیش از دو زن آزاد یا چهار کنیز داشته باشند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. | درباره سایر موانع نکاح نیز سخنانی از امام رضا{{ع}} به دست ما رسیده است. در یک [[روایت]] منقول از امام رضا{{ع}} آمده که ازدواج دائم از سوی [[مرد]] [[مسلمان]] [[آزاد]] با بیش از دو زن از [[اهل کتاب]] ([[یهودی]] و [[نصرانی]]) یا دو زن از [[کنیزان]] روا نیست<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۶، ۷.</ref>. چنان که ازدواج دائم با بیشتر از چهار زن آزاد مسلمان مجاز نمیباشد. همچنین بردگان نمیتوانند بیش از دو زن آزاد یا چهار [[کنیز]] داشته باشند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. | ||
حضرت فرموده است: مردی که با یک زن رابطه زوجیت موقت یا دائم دارد، تا زمانی که زوجیت باقی است نمیتواند با خواهر همسرش ازدواج کند، هر چند ازدواج دوم موقت باشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. همچنین مرد نمیتواند با دختر زنی که با وی همبستر شده ازدواج کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۳۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۶.</ref>. ازدواج مرد با قابله خود که او را هنگام تولد از مادرش گرفته حرام نیست<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۰۲.</ref>. ازدواج مرد با مادر ناتنی همسر خویش پس از فوت پدر زن ایرادی ندارد، زیرا رابطه مصاهره بین داماد و مادر تنی زن برقرار شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۰؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۷، ۴۷۲.</ref>. چنان که ازدواج مرد با دختری که از مادر ناتنی او (زوجه دیگر پدرش) شیر کامل خورده جایز است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹۰.</ref>. همچنین حکم ربیبه در ازدواج موقت نیز جریان دارد. یعنی مرد هرگز نمیتواند با دختر زنی که در حباله نکاح موقت او بوده (البته به شرط وقوع نزدیکی) ازدواج کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۵۷.</ref>. | [[حضرت]] فرموده است: مردی که با یک زن رابطه زوجیت موقت یا دائم دارد، تا زمانی که زوجیت باقی است نمیتواند با [[خواهر]] همسرش ازدواج کند، هر چند ازدواج دوم موقت باشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. همچنین مرد نمیتواند با دختر زنی که با وی همبستر شده ازدواج کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۳۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۶.</ref>. ازدواج مرد با قابله خود که او را هنگام [[تولد]] از مادرش گرفته [[حرام]] نیست<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۰۲.</ref>. ازدواج مرد با [[مادر]] ناتنی [[همسر]] خویش پس از فوت [[پدر]] زن ایرادی ندارد، زیرا رابطه مصاهره بین داماد و مادر تنی زن برقرار شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۰؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۶۷، ۴۷۲.</ref>. چنان که ازدواج مرد با دختری که از مادر ناتنی او (زوجه دیگر پدرش) شیر کامل خورده جایز است<ref>الکافی، ج۵، ص۳۲۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹۰.</ref>. همچنین [[حکم]] [[ربیبه]] در [[ازدواج موقت]] نیز جریان دارد. یعنی مرد هرگز نمیتواند با دختر زنی که در حباله [[نکاح موقت]] او بوده (البته به شرط وقوع نزدیکی) [[ازدواج]] کند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۵۷.</ref>. | ||
ازدواج مسلمان با زنان اهل | ازدواج [[مسلمان]] با [[زنان]] [[اهل کتاب]]، مورد [[اختلاف]] است. برخی آن را مطلقاً مجاز میشمرند، برخی به طور مطلق [[باطل]] میدانند و برخی هم بین ازدواج دائم و موقت فرق میگذارند<ref>جواهر الکلام، ج۲۰، ص۲۸.</ref>. در یک [[روایت]] منقول از [[امام رضا]]{{ع}} ازدواج با زنان [[یهودی]]، [[مسیحی]] و زرتشتی مجاز و در روایت دیگری با وجود زنان مسلمان، چنین ازدواجی [[مکروه]] دانسته شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۶، ۳۸.</ref>. روایت سوم، بین انواع اهل کتاب فرق گذاشته و از میان سه [[مذهب]] مذکور، ازدواج با [[زن]] زرتشتی غیر مجاز اعلام گردیده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۷.</ref>. در سخنی از امام رضا{{ع}} آمده است: ازدواج یک مسلمان با زن یهودی یا [[نصرانی]]، مستلزم فرو کاستن [[ارزش]] و پایین آوردن جایگاه یک مسلمان است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۵.</ref>. از برخی [[روایتها]] ممکن است استفاده شود که ازدواج مسلمان به هر شکل با زن مسیحی مجاز نیست<ref>الکافی، ج۵، ص۳۵۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۳۴.</ref>. در صورتی که ازدواج با اهل کتاب مجاز نباشد، اگر زوجین مثلاً مسیحی نخواهد بود و حتی اگر شوهر بعداً نیز [[اسلام]] آورد باید [[عقد]] [[تجدید]] شود<ref>الکافی، ج۵، ص۳۳۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۵۴۲.</ref>. | ||
چنانچه زن و شوهر از یکدیگر طلاق گیرند و جدا شوند، سپس زن با مرد دیگری ازدواج کند و از وی دختری آورد، فرزندان زن از شوهر اول میتوانند با فرزندان وی از شوهر دوم ازدواج کنند، هر چند از برخی روایتها کراهت آن استفاده میشود<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۷۴- ۴۷۵.</ref>. کسی که زوجه دائمه دارد میتواند با اذن او رابطه جنسی با کنیز داشته باشد البته اگر مالک کنیز هم اذن داده باشد<ref>الکافی، ج، ص۴۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰- ۴۱.</ref>. | چنانچه زن و شوهر از یکدیگر [[طلاق]] گیرند و جدا شوند، سپس زن با مرد دیگری ازدواج کند و از وی دختری آورد، [[فرزندان]] زن از شوهر اول میتوانند با فرزندان وی از شوهر دوم ازدواج کنند، هر چند از برخی روایتها [[کراهت]] آن استفاده میشود<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۴۵۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۷۴- ۴۷۵.</ref>. کسی که زوجه دائمه دارد میتواند با [[اذن]] او رابطه جنسی با [[کنیز]] داشته باشد البته اگر [[مالک]] کنیز هم [[اذن]] داده باشد<ref>الکافی، ج، ص۴۶۳؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰- ۴۱.</ref>. | ||
زنی که در قید زوجیت و حباله نکاح مردی است، مادام که رابطه زناشویی باقی است نمیتواند با مرد دیگری ازدواج کند، هر چند ازدواج اول به صورت موقت و پنهانی و ازدواج دوم آشکارا و در ملأ صورت گرفته باشد<ref>قرب الإسناد، ص۳۶۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۳.</ref>. زن پس از پایان مدت در نکاح | زنی که در قید زوجیت و حباله [[نکاح]] مردی است، مادام که رابطه [[زناشویی]] باقی است نمیتواند با مرد دیگری [[ازدواج]] کند، هر چند ازدواج اول به صورت موقت و پنهانی و ازدواج دوم آشکارا و در [[ملأ]] صورت گرفته باشد<ref>قرب الإسناد، ص۳۶۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۳.</ref>. [[زن]] پس از پایان مدت در [[نکاح موقت]]، مادامی که در عده است [[حکم]] زوجه را دارد و لذا شوهر نمیتواند در این [[زمان]] با [[خواهر]] او ازدواج نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۴۳۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۴۸۰.</ref>. | ||
در مورد ازدواج | در مورد [[ازدواج موقت]]، طرفین باید نسبت به [[احکام]] آن [[آگاهی]] یابند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۹۲؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۸.</ref>، صیغه [[شرعی]] خوانده شود، مدت کاملاً معلوم باشد و به احکام مربوط به عده نکاح پایبند باشند تا به [[حرام]] [[الهی]] در نیفتند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۶؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۱.</ref>. در مورد عدد [[متعه]] نیز گرچه [[علی]] الاصول عدد خاصی لحاظ نگردیده، [[امام رضا]]{{ع}} بر اساس [[احتیاط]] [[دستور]] میدهد عدد چهار را در مورد ازدواج موقت نیز مراعات کنند<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۰.</ref>. برخی از [[فقیهان]] مقصود از احتیاط را رعایت شرایط [[تقیه]] و [[پرهیز]] از اطلاع [[مخالفان]] دانستهاند<ref>جواهر الکلام، ج۳۰، ص۸.</ref>. | ||
درباره صحت شرط توارث در نکاح موقت میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد، ولی در روایت صحیح از امام رضا{{ع}} نکاح موقت به دو قسم همراه با میراث و بدون میراث تقسیم گردیده و قسم نخست در صورتی است که طرفین به صراحت شرط توارث کرده باشند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۶، ص۲۳۰.</ref>. در ازدواج موقت به طور ضمنی این شرط هست که زن در شهر خودش میماند و لذا شوهر موقت نمیتواند وی را اجبار به انتقال از شهر خویش نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۷۷.</ref>. | درباره [[صحت]] شرط توارث در نکاح موقت میان فقیهان [[اختلاف]] نظر وجود دارد، ولی در [[روایت]] صحیح از امام رضا{{ع}} نکاح موقت به دو قسم همراه با [[میراث]] و بدون میراث تقسیم گردیده و قسم نخست در صورتی است که طرفین به [[صراحت]] شرط توارث کرده باشند<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۶، ص۲۳۰.</ref>. در ازدواج موقت به طور ضمنی این شرط هست که زن در [[شهر]] خودش میماند و لذا شوهر موقت نمیتواند وی را [[اجبار]] به انتقال از شهر خویش نماید<ref>الکافی، ج۵، ص۴۶۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۷۷.</ref>. | ||
درباره شروط ضمن عقد نکاح طرفین آزادند هر نوع شرطی را در ضمن عقد نکاح مطرح سازند و از این طریق نیازهای مد نظر خویش را که طبق احکام نخستین شرعی راهحلی ندارد برطرف سازند، ولی این آزادی تا جایی است که مخالف با احکام الزامی شارع نباشد. مثلاً در سخن امام رضا{{ع}} آمده که شرط عدم توارث در نکاح دائم پذیرفته نیست، چنان که شرط جلوگیری از بارداری (عزل) نیز در نکاح مزبور روا نمیباشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۰۲.</ref>. ولی در مثال دیگر شخصی که میخواهد کنیز خود را به ازدواج مردی آزاد در آورد و زمام جدایی بین | درباره شروط ضمن [[عقد]] نکاح طرفین آزادند هر نوع شرطی را در ضمن [[عقد]] [[نکاح]] مطرح سازند و از این طریق نیازهای مد نظر خویش را که طبق [[احکام]] نخستین [[شرعی]] راهحلی ندارد برطرف سازند، ولی این [[آزادی]] تا جایی است که مخالف با احکام الزامی [[شارع]] نباشد. مثلاً در [[سخن امام رضا]]{{ع}} آمده که شرط عدم توارث در نکاح دائم پذیرفته نیست، چنان که شرط جلوگیری از بارداری ([[عزل]]) نیز در نکاح مزبور روا نمیباشد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۷۵؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۰۲.</ref>. ولی در مثال دیگر شخصی که میخواهد [[کنیز]] خود را به [[ازدواج]] مردی [[آزاد]] در آورد و زمام جدایی بین آنها را در [[اختیار]] بگیرد، میتواند ضمن عقد به صورت شرط نتیجه شرط کند که از طرف شوهر [[وکیل]] باشد هر وقت خواست [[زن]] را مطلقه سازد<ref>تهذیب الأحکام، ج۷، ص۳۴۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۱۸۳.</ref>. | ||
در مورد مهر نیز مطالبی را در سخنان منسوب به امام رضا{{ع}} مشاهده میکنیم: مهریه میتواند هر شیء دارای | در مورد مهر نیز مطالبی را در سخنان منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} [[مشاهده]] میکنیم: مهریه میتواند هر شیء دارای [[ارزش]]، اعم از عین معین، کلی در [[ذمه]] یا عمل دارای مالیت مثلاً کار برای مدت معین یا حتی [[آموزش]] یک [[سوره]] از [[قرآن]] باشد<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۵۹.</ref>. | ||
مهریه با رقم بالا نیز علی الاصول جایز است، ولی شیربها که مبلغی برای پدر دختر در ازای تزویج او قرار میدهند نفوذ شرعی ندارد<ref>الکافی، ج۵، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref>. سبک بودن مهریه شرعاً مطلوب است و مستحب است میزان آن پانصد درهم باشد، چنان که مهریه زنان پیامبر{{صل}} همین مقدار بوده و حضرت رضا{{ع}} مهریه | مهریه با رقم بالا نیز [[علی]] الاصول جایز است، ولی شیربها که مبلغی برای [[پدر]] دختر در ازای تزویج او قرار میدهند [[نفوذ]] شرعی ندارد<ref>الکافی، ج۵، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۶۳.</ref>. سبک بودن مهریه شرعاً مطلوب است و [[مستحب]] است [[میزان]] آن پانصد [[درهم]] باشد، چنان که [[مهریه]] [[زنان پیامبر]]{{صل}} همین مقدار بوده و [[حضرت رضا]]{{ع}} مهریه [[امحبیبه]]، [[خواهر]] [[مأمون]]، را در [[مراسم]] ازدواج پانصد درهم قرار داد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۴؛ إثبات الوصیة، ص۲۱۲.</ref>. زن به محض انعقاد ازدواج [[مالک]] مهر میگردد، ولی استقرار آن مشروط به نزدیکی است. در روایتی از امام رضا{{ع}} آمده است: اگر مرد خصی با زنی ازدواج دائم کند و پس از وقوع نزدیکی او را [[طلاق]] دهد، [[حق]] [[رجوع]] به هیچ قسمتی از مهر را که قبلاً پرداخت کرده ندارد<ref>قرب الإسناد، ص۳۸۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۲۲۸.</ref>. | ||
نکاح فضولی صحیح است و اگر چند عقد به طور فضولی در مورد یک زن منعقد شده باشد، وی در گزینش هر یک حق انتخاب خواهد داشت بنابر این، اگر چند نفر، دختری را قبل از رسیدن به سن بلوغ به ازدواج فرزند خود در آورده باشند، وی پس از بلوغ امکان خواهد داشت هر یک را انتخاب کند و بر رضایت اعلام شده او پیش از بلوغ اثری مترتب نیست<ref>الکافی، ج۵، ص۳۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۸۲.</ref>. | [[نکاح]] [[فضولی]] صحیح است و اگر چند [[عقد]] به طور فضولی در مورد یک [[زن]] منعقد شده باشد، وی در [[گزینش]] هر یک [[حق]] [[انتخاب]] خواهد داشت بنابر این، اگر چند نفر، دختری را قبل از رسیدن به سن [[بلوغ]] به [[ازدواج]] فرزند خود در آورده باشند، وی پس از بلوغ امکان خواهد داشت هر یک را انتخاب کند و بر [[رضایت]] اعلام شده او پیش از بلوغ اثری مترتب نیست<ref>الکافی، ج۵، ص۳۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۸۲.</ref>. | ||
شهادت دادن زنان به تنهایی در مواردی پذیرفته است که مردان نمیتوانند به طور معمول در آن موارد تحمل شهادت کنند، ولی شهادت آنان در مورد ازدواج چنان چه در کنار شهادت یک مرد قرار گیرد مسموع خواهد بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۵۲.</ref>. در مورد عیوب نکاح و خیار تدلیس، از امام رضا{{ع}} نقل شده که جنون موجب حق فسخ است. همچنین هرگاه خصی (مردی که خصیه او را کشیده باشند) با زنی که جاهل به وضعیت اوست ازدواج کند، در حالی که خود را سالم معرفی میکند، زن حق فسخ دارد و مرد به دلیل پوشاندن واقع و تدلیس صورت گرفته، تعزیر میگردد. چنان چه نزدیکی صورت نگرفته باشد، نیمی از مهر را میپردازد و زن هم عدهای نگه نخواهد داشت. البته اگر زن راضی باشد، میتواند به زندگی ادامه دهد و پس از آن دیگر نمیتواند از حق فسخ استفاده کند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>. در مورد مرد عنین که توانایی جنسی ندارد، چنان چه زن از واقعیت بیاطلاع باشد، یک سال برای معالجه به وی فرصت میدهند. اگر معالجه شد، همچنان همسر اوست و الا زن حق فسخ دارد و نصف مهر را میگیرد، بدون آنکه عدهای نگه دارد. البته اگر بدان وضعیت رضایت داد، دیگر حق فسخ نخواهد داشت. | [[شهادت]] دادن [[زنان]] به [[تنهایی]] در مواردی پذیرفته است که مردان نمیتوانند به طور معمول در آن موارد [[تحمل]] شهادت کنند، ولی شهادت آنان در مورد ازدواج چنان چه در کنار شهادت یک مرد قرار گیرد مسموع خواهد بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۹۱؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۵۲.</ref>. در مورد [[عیوب]] نکاح و خیار تدلیس، از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده که [[جنون]] موجب حق فسخ است. همچنین هرگاه خصی (مردی که خصیه او را کشیده باشند) با زنی که [[جاهل]] به وضعیت اوست ازدواج کند، در حالی که خود را سالم معرفی میکند، زن حق فسخ دارد و مرد به دلیل پوشاندن واقع و تدلیس صورت گرفته، [[تعزیر]] میگردد. چنان چه نزدیکی صورت نگرفته باشد، نیمی از مهر را میپردازد و زن هم عدهای نگه نخواهد داشت. البته اگر زن [[راضی]] باشد، میتواند به [[زندگی]] ادامه دهد و پس از آن دیگر نمیتواند از حق فسخ استفاده کند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷.</ref>. در مورد مرد عنین که [[توانایی]] جنسی ندارد، چنان چه زن از [[واقعیت]] بیاطلاع باشد، یک سال برای معالجه به وی [[فرصت]] میدهند. اگر معالجه شد، همچنان [[همسر]] اوست و الا زن حق فسخ دارد و نصف مهر را میگیرد، بدون آنکه عدهای نگه دارد. البته اگر بدان وضعیت رضایت داد، دیگر حق فسخ نخواهد داشت. | ||
به همین ترتیب، اگر زن دارای بیماری قَرَن یا عَفَل باشد (زائدههایی در فرج که مانع نزدیکی میگردد) یا مبتلا به بیماری پیسی (بَرَص) یا دیوانگی باشد، مرد میتواند در صورت ظهور این بیماریها نکاح را فسخ کند، بدون آنکه نیازی به طلاق باشد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷- ۲۳۸.</ref>.<ref>[[سید حسن وحدتی شبیری|وحدتی شبیری، سید حسن]]، [[ازدواج - وحدتی شبیری (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۱۰-۱۱۹.</ref> | به همین ترتیب، اگر زن دارای [[بیماری]] قَرَن یا عَفَل باشد (زائدههایی در [[فرج]] که مانع نزدیکی میگردد) یا [[مبتلا]] به [[بیماری]] پیسی (بَرَص) یا دیوانگی باشد، مرد میتواند در صورت [[ظهور]] این [[بیماریها]] [[نکاح]] را فسخ کند، بدون آنکه نیازی به [[طلاق]] باشد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۳۷- ۲۳۸.</ref>.<ref>[[سید حسن وحدتی شبیری|وحدتی شبیری، سید حسن]]، [[ازدواج - وحدتی شبیری (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۱۱۰-۱۱۹.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |