قیام شهید فخ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
یکی از قیام‌هایی که در [[کتب حدیث]] و [[تاریخ اسلام]] مطرح است، [[قیام حسین بن علی شهید فخ]] است. درباره این قیام در [[اصول کافی]] خبری وارد شده است. این قیام در [[زمان امام کاظم]]{{ع}} رخ داده و با قیام [[محمد بن عبدالله]] متفاوت بوده است. قبل از نقل خبر کافی لازم است اندکی درباره این حرکت انقلابی درنگ نماییم.
یکی از قیام‌هایی که در کتب حدیث و تاریخ اسلام مطرح است، "قیام حسین بن علی شهید فخ" است. درباره این قیام در [[اصول کافی]] خبری وارد شده است. این قیام در زمان [[امام کاظم]]{{ع}} رخ داده و با قیام "محمد بن عبدالله" متفاوت بوده است. قبل از نقل خبر کافی لازم است اندکی درباره این حرکت انقلابی درنگ نماییم.
[[مجلسی]] در مرآت العقول (شرح کافی) در شرح این [[حدیث]] بیش از پنج صفحه درباره این قیام سخن گفته است. مجلسی درباره [[نسب]] وی این‌گونه نوشته است: وی [[حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن]] است. مادرش [[زینب]] دختر [[عبدالله بن حسن]] دخترعموی [[پدر]] وی است. [[حسین]] در [[زمان]] [[خلافت]] [[هادی عباسی]] در [[مدینه]] در [[ذی‌قعده]] [[سال]] ۱۶۹ بعد از [[مرگ]] [[مهدی عباسی]] قیام کرد و جمع زیادی از [[علویان]] با او همراه شدند<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۱-۱۵۸.</ref>. در هشتم [[ذی‌حجه]] با [[شهادت حسین]] و یارانش در [[فخ]](در شش میلی [[مکه]]) این قیام پایان یافت<ref>علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۲۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۳.</ref>.
 
==نسب==
علامه مجلسی درباره [[نسب]] "شهید فخ" این‌گونه نوشته است: وی "حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن" است. مادرش [[زینب]] دختر "عبدالله بن حسندخترعموی پدر وی است. [[حسین]] در [[زمان]] [[خلافت]] [[هادی عباسی]] در [[مدینه]] در [[ذی‌قعده]] [[سال]] ۱۶۹ بعد از [[مرگ]] [[مهدی عباسی]] قیام کرد و جمع زیادی از [[علویان]] با او همراه شدند<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۱-۱۵۸.</ref>. در هشتم [[ذی‌حجه]] با [[شهادت حسین]] و یارانش در [[فخ]] (در شش میلی [[مکه]]) این قیام پایان یافت<ref>علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۲۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۳.</ref>.


==علت قیام==
==علت قیام==
مهدی عباسی [[اسحاق بن عیسی بن علی]] را بر [[شهر مدینه]] گماشته بود. وقتی [[مهدی]] [[خلیفه عباسی]] مُرد، اسحاق بن عیسی برای گفتن [[تسلیت]] به [[عراق]] رفت و مردی از [[خاندان]] [[عمر بن خطاب]] به نام [[عبدالعزیز بن عبدالله]] را [[جانشین]] خود در مدینه قرار داد<ref>ابوجعفرمحمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۴۱۰.</ref>. عبدالعزیز به علویان [[حمله]] می‌کرد و بر آنان سخت می‌گرفت و از آنان می‌خواست هر [[روز]] خود را معرفی کنند و آنان را به بهانه [[کفالت]] دیگری مورد [[مؤاخذه]] قرار می‌داد؛ به گونه‌ای که حسین بن علی کفالت [[یحیی بن عبدالله بن حسن]] و او کفالت [[حسن بن محمد]] را بر عهده گرفت و.... هفتاد تن از [[شیعیان]] با حسین [[دیدار]] کردند. خبر این دیدار به مرد عمری رسید. او بیشتر [[خشونت]] نشان داد و مردی را بر طالبیان گمارد. او [[روز جمعه]] آنان را جمع کرد و به آنها اجازه رفتن به منزل‌هایشان نمی‌داد. آنان مجبور شدند [[نماز عصر]] را همانجا در [[دارالاماره]] بخوانند. بعد از آن، افراد را با نام می‌خواند. در جمع آنان [[حسن بن محمد]] [[غایب]] بود. به [[یحیی]] و [[حسین]] گفت: باید او را بیاورید و الا شما را [[زندانی]] می‌کنم؛ زیرا سه [[روز]] است که در [[مدینه]] دیده نشده؛ او رفته یا غیبش زده است. بین حسین و [[حاکم]] درگیری لفظی به وجود آمد و حاکم عمری حسین را [[تهدید]] کرد که اگر تا شب او را نیاورید، حسین را هزار ضربه شلاق می‌زنم و اگر [[حسن]] را بیابد، او را خواهد کشت و بر این کار [[سوگند]] خورد. یحیی هم سوگند خورد او را بیاورد. بعد از آن، جوانمردان طالبی جمع شدند و طرفداران آنان که جمعاً ۲۶ نفر از [[علویان]] و ده نفر از [[حجاج]] و جمعی از [[موالی]] آنان بودند، با گفتن [[اذان]] صبح توسط [[عبدالله بن جعفر]] افطس و گفتن جمله {{عربی|حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ}} [[قیام]] خود را آغاز کردند. مرد عمری ترسید و خود را مخفی کرد و بعد گریخت<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۷۲؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۱؛ ابن‌طقطقی، الفخری، ص۱۸۸؛ شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۰، ص۳۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۴.</ref>.
مهدی عباسی "اسحاق بن عیسی بن علی" را بر [[شهر مدینه]] گماشته بود. وقتی [[مهدی]]، [[خلیفه عباسی]] مُرد، اسحاق بن عیسی برای گفتن [[تسلیت]] به [[عراق]] رفت و مردی از [[خاندان]] [[عمر بن خطاب]] به نام "عبدالعزیز بن عبدالله" را [[جانشین]] خود در مدینه قرار داد<ref>ابوجعفرمحمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۴۱۰.</ref>. عبدالعزیز به علویان [[حمله]] می‌کرد و بر آنان سخت می‌گرفت و از آنان می‌خواست هر روز خود را معرفی کنند و آنان را به بهانه کفالت دیگری مورد [[مؤاخذه]] قرار می‌داد؛ به گونه‌ای که حسین بن علی کفالت [[یحیی بن عبدالله بن حسن]] و او کفالت [[حسن بن محمد]] را بر عهده گرفت و.... هفتاد تن از [[شیعیان]] با حسین [[دیدار]] کردند. خبر این دیدار به مرد عُمری رسید. او بیشتر [[خشونت]] نشان داد و مردی را بر طالبیان گمارد. او [[روز جمعه]] آنان را جمع کرد و به آنها اجازه رفتن به منزل‌هایشان نمی‌داد. آنان مجبور شدند [[نماز عصر]] را همانجا در [[دارالاماره]] بخوانند. بعد از آن، افراد را با نام می‌خواند. در جمع آنان [[حسن بن محمد]] [[غایب]] بود. به [[یحیی]] و [[حسین]] گفت: باید او را بیاورید و الا شما را [[زندانی]] می‌کنم؛ زیرا سه روز است که در [[مدینه]] دیده نشده؛ او رفته یا غیبش زده است. بین حسین و [[حاکم]] درگیری لفظی به وجود آمد و حاکم عُمری حسین را تهدید کرد که اگر تا شب او را نیاورید، حسین را هزار ضربه شلاق می‌زنم و اگر [[حسن]] را بیابد، او را خواهد کشت و بر این کار [[سوگند]] خورد. یحیی هم سوگند خورد او را بیاورد. بعد از آن، جوانمردان طالبی جمع شدند و طرفداران آنان که جمعاً ۲۶ نفر از [[علویان]] و ده نفر از [[حجاج]] و جمعی از [[موالی]] آنان بودند، با گفتن [[اذان]] صبح توسط "عبدالله بن جعفر افطس" و گفتن جمله {{عربی|حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ}} [[قیام]] خود را آغاز کردند. مرد عمری ترسید و خود را مخفی کرد و بعد گریخت<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۷۲؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۱؛ ابن‌طقطقی، الفخری، ص۱۸۸؛ شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۰، ص۳۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۴.</ref>.


==بیعت‌نامه حسین==
==بیعت‌نامه حسین==
[[حسین شهید فخ]] مدینه را [[تصرف]] کرد و بیعت‌نامه وی با [[مردم]] چنین بود: با شما [[بیعت]] می‌کنم بر [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} و بر اینکه از [[خدا]] [[اطاعت]] شود و [[معصیت الهی]] انجام نگیرد و شما را به رضای از [[آل‌محمد]] [[دعوت]] می‌کنم. بنا بر اینکه در میان شما به کتاب خدا و سنت پیامبر{{صل}} عمل شود و به [[عدالت]] در میان مردم [[رفتار]] شود و [[بیت‌المال]] بین همه افراد مساوی تقسیم می‌شود و اینکه با ما قیام کنید و همراه ما با [[دشمن]] ما بجنگید<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۷۸؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۴.</ref>.
حسین شهید فخ مدینه را [[تصرف]] کرد و بیعت‌نامه وی با [[مردم]] چنین بود: با شما [[بیعت]] می‌کنم بر [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} و بر اینکه از [[خدا]] [[اطاعت]] شود و [[معصیت الهی]] انجام نگیرد و شما را به رضای از [[آل‌محمد]] [[دعوت]] می‌کنم. بنابر اینکه در میان شما به کتاب خدا و سنت پیامبر{{صل}} عمل شود و به [[عدالت]] در میان مردم [[رفتار]] شود و [[بیت‌المال]] بین همه افراد مساوی تقسیم می‌شود و اینکه با ما قیام کنید و همراه ما با [[دشمن]] ما بجنگید<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۳۷۸؛ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۴.</ref>.
 
این متن مشابه متنی است که [[زید بن علی بن الحسین]] در [[بیعت]] خود، قرار داده بود که هم عمل طبق [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} در آن آمده بود و هم [[دعوت]] به رضای از [[آل‌محمد]] و هم تقسیم بالسویه [[بیت‌المال]]<ref>احمد بن اعثم، الفتوح، ج۸، ص۲۸۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۵.</ref>.
این متن مشابه متنی است که [[زید بن علی بن الحسین]] در [[بیعت]] خود، قرار داده بود که هم عمل طبق [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} در آن آمده بود و هم [[دعوت]] به رضای از [[آل‌محمد]] و هم تقسیم بالسویه [[بیت‌المال]]<ref>احمد بن اعثم، الفتوح، ج۸، ص۲۸۷.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۳۲۵.</ref>.


۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش