مقصره در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
از جمله [[خطوط فکری]] موجود در [[کوفه]]، [[فرقه بتریه]] است. سردمداران این خط فکری هرچند از [[اصحاب صادقین]]{{ع}} بودند با این همه در بحث [[مقامات امام]]، به ویژه [[علم ویژه]] ایشان تردید می‌کردند<ref>موسوی خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۷۲؛ ج۳، ص۳۹۹.</ref>. همچنین در امر [[برائت]] از [[دو خلیفه]] نیز با [[باور]] امامیان زاویه می‌گرفتند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. نامیده شدن این خط به نام [[اهل تقصیر]] در این نوشته از همین‌روست. این خط فکری اگرچه [[افضلیت امام علی]]{{ع}} را می‌پذیرفت، اما [[خلافت]] [[خلفای نخستین]] را نیز صحیح می‌دانست و عملاً برای پندارِ سنیان در مسئله [[امامت]] و خلافت، ‌تن‌پوشی از [[اعتقاد شیعه]] ارائه می‌نمود. این نظریه، خود را در نظریه مشهور [[امامت مفضول]] نمایاند؛ نظریه‌ای که در ابتدا از سوی این خط فکری ارائه شد<ref>همان، ص۱۸۶.</ref>. سرشناس‌ترین هواداران این جریان عبارتند از کثیر‌النواء، [[حسن ‌بن صالح ‌بن حی]] و برادرش [[علی ‌بن صالح ‌بن حی|علی]]، [[سالم ‌بن ابی حفصة]]، [[سلمة ‌بن کهیل]] و [[ابو‌المقدام ثابت الحداد]]. این افراد با بروز جریان [[زیدیه]] در کوفه، به تدریج از [[امامیه]] جدا شدند و به جریان زیدیه پیوستند<ref>این جریان در مقاله‌ای از نویسنده با عنوان «مرجئه شیعه» واکاوی شده و در آستانه نشر قرار دارد.</ref>.
از جمله [[خطوط فکری]] موجود در [[کوفه]]، [[فرقه بتریه]] است. سردمداران این خط فکری هرچند از [[اصحاب صادقین]]{{ع}} بودند با این همه در بحث [[مقامات امام]]، به ویژه [[علم ویژه]] ایشان تردید می‌کردند<ref>موسوی خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۷۲؛ ج۳، ص۳۹۹.</ref>. همچنین در امر [[برائت]] از [[دو خلیفه]] نیز با [[باور]] امامیان زاویه می‌گرفتند<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. نامیده شدن این خط به نام [[اهل تقصیر]] در این نوشته از همین‌روست. این خط فکری اگرچه [[افضلیت امام علی]]{{ع}} را می‌پذیرفت، اما [[خلافت]] [[خلفای نخستین]] را نیز صحیح می‌دانست و عملاً برای پندارِ سنیان در مسئله [[امامت]] و خلافت، ‌تن‌پوشی از [[اعتقاد شیعه]] ارائه می‌نمود. این نظریه، خود را در نظریه مشهور [[امامت مفضول]] نمایاند؛ نظریه‌ای که در ابتدا از سوی این خط فکری ارائه شد<ref>همان، ص۱۸۶.</ref>. سرشناس‌ترین هواداران این جریان عبارتند از [[کثیر‌النواء]]، [[حسن ‌بن صالح ‌بن حی]] و برادرش [[علی ‌بن صالح ‌بن حی|علی]]، [[سالم ‌بن ابی حفصة]]، [[سلمة ‌بن کهیل]] و [[ابو‌المقدام ثابت الحداد]]. این افراد با بروز جریان [[زیدیه]] در کوفه، به تدریج از [[امامیه]] جدا شدند و به جریان زیدیه پیوستند<ref>ر.ک: اقوام کرباسی، اکبر، مرجئه شیعه، مجله نقد و نظر پاییز 1391، سال هفدهم - شماره 3، ص34-66.</ref>.
 
چه‌بسا به‌دلیل اختلاف‌های بسیاری که میان مقصران ([[منکران برائت]]) و [[امامیان]] ([[معتقدان به برائت]]) بروز کرد<ref>برای مثال،ر.ک: طبری، تاریخ الامم، ج۵، ص۴۹۱.</ref> برخی بزرگان امامیه تنها به این دلیل که [[تقیه]] می‌کردند و سخنانی بر زبان می‌راندند که به دیدگاه [[مقصره]] نزدیک بود،<ref>ر.ک: کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۳۳.</ref> متهم به تقصیر شدند؛ اتهامی که بیش از همه از یک برداشت ناقص و نادرست از [[شخصیت]] و سخن آنان سرچشمه می‌گرفت. از جمله این افراد، به [[عبد اللّه بن ابی یعفور]] [[صحابی خاص امام صادق]]{{ع}}<ref>نجاشی، رجال، ص۲۱۳، ش۵۵۶.</ref> می‌توان اشاره کرد<ref>مدرسی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۱۵۰.</ref>. حضور انبوه «[[مرجئه شیعه]]» که [[لقب]] دیگری برای بَتریه یا مُقصره بود، در [[تشییع جنازه]] عبداللّه‌ بن ابی یعفور<ref>کشّی، رجال، ج۲، ص۵۱۶، ش۴۵۸.</ref> از بارزترین دستاویزها برای این [[اتهام]] است. همچنین تفسیرهای گونه‌گون از [[روایات]] نقل شده از او، اندیشه‌ای تقصیری موسوم به [[علمای ابرار]] را به او نسبت داده است. به [[زعم]] برخی نویسندگان، این نگره و [[نظریه]] [[انکار عصمت]] و [[علم ویژه‌ اهل بیت]]{{عم}} را در پی‌ دارد؛<ref>مدرسی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۷۳.</ref> اما این ادعا موجّه نیست و شواهد کافی و دقیقی آن را [[همراهی]] نمی‌کند؛ چراکه برخی [[پژوهش‌ها]] به [[درستی]] نشان داده‌اند که اصطلاح «علمای ابرار» اصطلاحی بود که از سوی اهل بیت{{عم}} برای تبیین معنای [[علم ویژه]] و [[عصمت]] در عصر [[تقیه]] به کار رفته است و به هیچ روی به معنای کوتاهی‌ورزیدن در [[ویژگی‌های امام]]، نزد [[امامیه]] نیست<ref>سبحانی، نقد کتاب مکتب در فرآیند تکامل، جلسه دوم؛ رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۳۱.</ref>.


چه‌بسا به‌دلیل اختلاف‌های بسیاری که میان مقصران ([[منکران برائت]]) و [[امامیان]] ([[معتقدان به برائت]]) بروز کرد<ref>برای مثال، نک: طبری، تاریخ الامم، ج۵، ص۴۹۱.</ref> برخی بزرگان امامیه تنها به این دلیل که [[تقیه]] می‌کردند و سخنانی بر زبان می‌راندند که به دیدگاه [[مقصره]] نزدیک بود،<ref>ر.ک: کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۳۳.</ref> متهم به تقصیر شدند؛ اتهامی که بیش از همه از یک برداشت ناقص و نادرست از [[شخصیت]] و سخن آنان سرچشمه می‌گرفت. از جمله این افراد، به [[عبد اللّه بن ابی یعفور]] [[صحابی خاص امام صادق]]{{ع}}<ref>نجاشی، رجال، ص۲۱۳، ش۵۵۶.</ref> می‌توان اشاره کرد<ref>مدرسی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۱۵۰.</ref>. حضور انبوه «[[مرجئه شیعه]]» که [[لقب]] دیگری برای بَتریه یا مُقصره بود، در [[تشییع جنازه]] عبداللّه‌ بن ابی یعفور<ref>کشّی، رجال، ج۲، ص۵۱۶، ش۴۵۸.</ref> از بارزترین دستاویزها برای این [[اتهام]] است. همچنین تفسیرهای گونه‌گون از [[روایات]] نقل شده از او، اندیشه‌ای تقصیری موسوم به [[علمای ابرار]] را به او نسبت داده است. به [[زعم]] برخی نویسندگان، این نگره و [[نظریه]] [[انکار عصمت]] و [[علم ویژه‌ اهل بیت]]{{عم}} را در پی‌ دارد؛<ref>مدرسی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۷۳.</ref> اما این ادعا موجّه نیست و شواهد کافی و دقیقی آن را [[همراهی]] نمی‌کند؛ چراکه برخی [[پژوهش‌ها]] به [[درستی]] نشان داده‌اند که اصطلاح «علمای ابرار» اصطلاحی بود که از سوی اهل بیت{{عم}} برای تبیین معنای [[علم ویژه]] و [[عصمت]] در عصر [[تقیه]] به کار رفته است و به هیچ روی به معنای کوتاهی‌ورزیدن در [[ویژگی‌های امام]]، نزد [[امامیه]] نیست<ref>سبحانی، نقد کتاب مکتب در فرآیند تکامل، جلسه دوم؛ رضایی، «امتداد جریان فکری هشام بن حکم تا مدرسۀ کلامی بغداد»، ص۳۱.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲۱۸٬۰۵۷

ویرایش