بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==معناشناسی== | ||
[[بیعت]] از ماده "ب-ی-ع" و در کنار "بیع" مصدر دیگر این [[خانواده]] به شمار رفته و به معنای [[معاهده]] و معاقده، [[عهد]] و [[پیمان]]، [[پذیرش]] [[ریاست]] و [[فرمانبرداری]] و اعلام [[وفاداری]] است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۵۵۷-۵۵۸؛ النهایه، ج۱، ص۱۷۴، «بیع»؛ صبح الاعشی، ج۹، ص۲۸۱.</ref>. | |||
عربها هنگام خرید و فروش و برای قطعی کردن معامله، [[دست]] راست خود را به یکدیگر میزدند و آن را "صَفْقَه" یا [[بیعت]] میگفتند. آنها همچنین برای [[پذیرش]] [[ریاست]] [[حاکم]] و [[امیر]] [[دست]] خود را در دست او میگذاشتند و به آن نیز به همین مناسبت [[بیعت]] میگفتند<ref>مقدمه ابن خلدون، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و به این صورت، [[بیعتکننده]] [[اطاعت]] و [[فرمانبرداری]] را پذیرفته و بیعتشونده نیز تعهداتی چون [[تأمین امنیت]] و... را بر عهده میگرفت<ref>النهایه، ج۱، ص۱۷۴؛ لسان العرب، ج۱، ص۵۵۸، «بیع».</ref>. | |||
در [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز در هنگام [[بیعت]] و پس از آن معمولا از [[حقوق]] متقابل سخن به میان آمده است که بر جنبه طرفینی این مفهوم دلالت دارد<ref>ر.ک: السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۷؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۴، ۲۱۶.</ref>. | |||
[[بیعت]] از مهمترین سنتهای [[عرب پیش از اسلام]] بود که در دوره [[اسلامی]] نیز پذیرفته و استفاده شد. [[بیعت]] در دوره [[جاهلی]] برای [[انتخاب]] یا اعلام [[وفاداری]] به [[حاکم]]، [[رئیس]] [[قبیله]] و [[فرمانده]] [[جنگ]] به شکلهای گوناگون انجام میگرفت که یکی از انواع آن [[بیعت]] به شکل مکاتبه و دست دادن یا فرو بردن دست در ظرف [[آب]] بود<ref>ر.ک: بیعة علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۵۳.</ref>. [[بیعت]] نوعی [[پیمان]] به شمار میرفت و نزدیکی فراوانی با انواع دیگر [[پیمانها]] نزد [[عرب]] داشت که نمونه این تقارب را میتوان در "[[عقد]] الاحلاف" و "[[عقد]] الایمان" [[مشاهده]] کرد، از همینروی [[قبایل]] گوناگون هنگام [[پیمان]] بستن و برای تأکید بر پایبندی به آن با یکدیگر [[بیعت]] نیز میکردند. در این بین "حلف" بیشترین نزدیکی را با [[بیعت]] داشته، گاه خود نوعی از آن به شمار میرفت. حلف در لغت به معنای [[عقد]] و [[عهد]] و در اصطلاح به معنای معاقده و [[معاهده]] است<ref>لسان العرب، ج۳، ص۲۸۵، «حلف».</ref> و حتی برخی در تعریف آن از مبایعه نیز یاد کردهاند<ref>المفصل، ج۴، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref>. | |||
حلف در [[جاهلیت]] دارای [[آداب]] و شرایط خاص و [[قداست]] ویژهای بود و آن را با [[سوگند]] مستحکم میکردند <ref>المفصل، ج۴، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref>. [[وفاداری]] به حلف و به طور کلی وفای به [[پیمانها]] در میان [[عرب]] به شدت رعایت میشد و افراد میبایست در [[حفظ]] و نگهداری [[عهد]] خود کوشا باشند و اگر کسی [[پیمان]] میشکست در بازار [[عکاظ]] پرچمی برای او برمیافراشتند تا [[مردم]] او را بشناسند. گاه نیز برای او مجسمهای از گل میساختند و آن را در منظر عموم میگذاشتند و از [[مردم]] میخواستند تا او را [[لعنت]] کنند<ref>المفصل، ج۴، ص۴۰۳.</ref>. | |||
از مهمترین بیعتهای قبل از [[اسلام]] میتوان به [[بیعت]] [[قریش]] و [[بنیکنانه]] با [[قصی بن کلاب]] برای اخراج [[خزاعه]] و [[بنیبکر]] از [[مکه]] اشاره کرد. از حلفها نیز میتوان از حلف المطیبین، حلف الاحلاف، [[حلف الفضول]] و [[پیمان]] لعقة الدم نام برد<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۵-۸۷؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref>. اگرچه [[آیات قرآن]] به بیعتهای فوق تصریح یا اشارهای ندارند؛ اما برخی [[مفسران]] معتقدند کلمه "عقود" در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ}}<ref>«ای مؤمنان! به پیمانها وفا کنید» سوره مائده، آیه ۱.</ref> به عقدهای [[دوران جاهلیت]] اشاره دارد<ref>جامع البیان، مج ۴، ج۶، ص۶۵.</ref>. بعضی نیز در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> گفتهاند: این [[آیه]] درباره کسانی است که در [[جاهلیت]] [[پیمان]] بستند و [[اسلام]] [[دستور]] به پایبندی به آن را داده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۱۱۱؛ روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۲۵.</ref>. عبارت برخی [[مفسران]] و [[تمثیل]] آنها نیز موهم این است که [[آیه]] دوم درباره [[حلف الفضول]] باشد<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۴؛ ج۱۰، ص۱۱۱.</ref>. [[حلف الفضول]] پیمانی بود که در میان عدهای از [[قریش]] برای [[دفاع از مظلومان]] بسته شد و [[پیامبر]]{{صل}} نیز در آن حضور داشت و پس از [[بعثت]] نیز همواره به آن [[افتخار]] میکرد <ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص۲۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷.</ref>.[[سنت]] [[بیعت]] با توجه به [[حفظ]] برخی سنتهای خوب [[عصر جاهلی]]، مورد [[پذیرش]] [[اسلام]] قرار گرفت و در [[قرآن]] نیز بازتاب یافت<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
==[[بیعت]] در [[قرآن]]== | ==[[بیعت]] در [[قرآن]]== | ||
مفهوم [[بیعت]] به شکل صریح تنها ۵ بار و در ۳ [[آیه]] آمده که همه از باب مفاعله است{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ...}}<ref> «بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند» سوره فتح، آیه ۱۰؛ {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ}} «به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ... فَبَايِعْهُنَّ}} «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند... با آنان بیعت کن»... سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref>. البته یک مورد دیگر نیز از این باب در [[قرآن]] آمده که همانند دیگر همخانوادههای آن به معنای خرید و فروش است{{متن قرآن|وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ}}<ref> «...و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید»... سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>. | |||
افزون بر آن تعابیر دیگری چون [[عهد]]، [[عقد]] و [[میثاق]] نیز که به معنای مطلق [[پیمان]] است، گاه در خصوص [[بیعت]] استفاده یا به آن [[تفسیر]] شده یا بر یکی از بیعتهای دوره [[پیامبر]] [[تطبیق]] داده شده است {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref> «و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید؛ جز این نیست که آنچه نزد خداوند است برای شما بهتر است اگر بدانید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم؛ و از خداوند پروا کنید بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره مائده، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ}}<ref>«و از کسانی که میگفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه میکردند آگاه کند» سوره مائده، آیه ۱۴.</ref>. | |||
در مجموعه دیگری از [[آیات]] بدون آنکه واژه خاصی ناظر به [[بیعت]] به کار رفته باشد، از طریق [[شأن نزول]] یا برخی [[روایات]] به موضوع [[بیعت]] [[ارتباط]] داده شده است که برای نمونه میتوان از [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان»... سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> یاد کرد که درباره [[بیعت]] با امیرمؤمنان، [[امام علی]]{{ع}} در [[واقعه غدیر]] است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۸؛ الارشاد، ج۱، ص۱۷۵، ۱۷۷؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. *در نگاهی کلی به [[سنت]] [[بیعت]] در [[قرآن]] بر پایبندی به آن در قالب آموزه [[وفای به عهد]] تأکید فراوان شده است. [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ...}}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است»... سوره مائده، آیه ۷.</ref> [[مسلمانان]] را به [[یادآوری]] و [[تعهد]] به پیمانی که در [[عقبه دوم]] بسته بودند [[دستور]] میدهد<ref>فی ظلال القرآن، ج۳، ص۱۷۱۷؛ تفسیر المنار، ج۱۱، ص۴۹-۵۰.</ref>. نیز به وفاکنندگان به [[عهد]] و [[پیمان]] [[بشارت]] میدهد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ...}}<ref>«و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref>. [[آیات]] {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ...}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا...}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref> نیز از [[نقض]] [[بیعت]] و شکستن [[پیمان]] [[نهی]] کرده است. | |||
در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> ابتدا [[وفای به عهد]] را ذکر کرده، سپس از [[شکست]] [[پیمان]] [[نهی]] میکند. برخی [[مفسران]] معتقدند که این [[آیه]] درباره نو مسلمانانی که با [[پیامبر]]{{صل}}[[بیعت]] میکردند نازل شده و از آنها خواسته بر [[پیمان]] خود [[استوار]] باشند و اندک بودن [[مسلمانان]] و فراوانی [[مشرکان]] آنها را به شکستن [[بیعت]] وادار نکند<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۹-۵۹۰؛ روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref>. | |||
*در ادامه [[آیات]] چنین شخصی به زنی [[نادان]] [[تشبیه]] شده که پس از مدتی نخریسی، رشتههای خود را پنبه میکرد و به حال نخست باز میگرداند. [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا...}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref> شکستن [[بیعت]] را به تجارتی [[تشبیه]] کرده که در آن [[عهد الهی]] را به ثمنی بخس میفروشد که منظور از [[عهد]]، [[بیعت]] با [[پیامبر]]{{صل}} است و منظور از فروش [[عهد الهی]]، شکستن آن و جایگزین ساختن برخی [[منافع]] زودگذر به جای آن دانسته شده است<ref>روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۳۱.</ref>. | *در ادامه [[آیات]] چنین شخصی به زنی [[نادان]] [[تشبیه]] شده که پس از مدتی نخریسی، رشتههای خود را پنبه میکرد و به حال نخست باز میگرداند. [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا...}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref> شکستن [[بیعت]] را به تجارتی [[تشبیه]] کرده که در آن [[عهد الهی]] را به ثمنی بخس میفروشد که منظور از [[عهد]]، [[بیعت]] با [[پیامبر]]{{صل}} است و منظور از فروش [[عهد الهی]]، شکستن آن و جایگزین ساختن برخی [[منافع]] زودگذر به جای آن دانسته شده است<ref>روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۳۱.</ref>. | ||
امّا مهمترین [[آیه]] درباره شکستن [[بیعت]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> است که پس از طرح بحث [[بیعت]] با صراحت از بازگشت زیان [[پیمانشکنی]] به خود پیمانشکن و [[پاداش]] [[وفای به عهد]] به شخص [[وفادار]] سخن گفته، میفرماید: هرکس [[پیمانشکنی]] کند تنها به زیان خود [[پیمان]] شکسته است، و آنکس که به عهدی که با [[خدا]] بسته [[وفا]] کند به زودی [[پاداش]] عظیمی به او خواهد داد<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
==[[بیعتهای پیامبر]]{{صل}}== | ==[[بیعتهای پیامبر]]{{صل}}== | ||
[[پیامبر]]{{صل}} در رخدادهای گوناگون از [[مسلمانان]] [[بیعت]] میگرفتند که برخی از آنها در [[قرآن]] آمده است: | |||
===[[بیعت عشیره]]=== | ===[[بیعت عشیره]]=== | ||
هنگامی که [[پیامبر]]{{صل}} [[دعوت]] خود را با [[بنیهاشم]] در میان نهاد تنها [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} به این [[دعوت]] پاسخ مثبت داده، با [[پیامبر]]{{صل}}[[بیعت]] کردند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۳؛ جامع البیان، مج ۱۱، ج۱۹، ص۱۴۸؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> به این رخداد اشاره میکند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۰۳؛ جامع البیان، مج ۱۱، ج۱۹، ص۲۱۵؛ مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۲-۳۲۳.</ref><ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
===[[بیعت عقبه اول]]=== | ===[[بیعت عقبه اول]]=== | ||
پس از آشنایی [[مردم]] یثرب با [[دعوت پیامبر]]{{صل}} ۱۲ نفر از آنان در سال ۱۲ [[بعثت]] در محلی به نام [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}}[[بیعت]] کردند<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۳۳؛ الکامل، ج۲، ص۹۶؛ تفسیر ابن ابیحاتم، ج۱۰، ص۳۳۵۱.</ref>. مواد این [[بیعت]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref> بیان شده است<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
===[[بیعت عقبه دوم]]=== | ===[[بیعت عقبه دوم]]=== | ||
پس از [[بیعت عقبه اول]]، [[دعوت پیامبر]] در یثرب با [[اقبال]] عمومی روبهرو شد و در سال بعد ۷۲ مرد و سه [[زن]] از [[مسلمانان]] این [[شهر]] به [[مکه]] آمده، در همان [[عقبه]] با [[پیامبر]]{{صل}} [[دیدار]] و [[بیعت]] کردند. این [[بیعت]] که بر [[دفاع]] از [[پیامبر]]{{صل}} بود<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۴۴۱؛ الکامل، ج۱، ص۹۸.</ref> زمینهساز [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به یثرب گردید. به [[اعتقاد]] [[مفسران]]، [[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم؛ و از خداوند پروا کنید بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره مائده، آیه ۷.</ref><ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۰؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۳۱۹؛ روح المعانی، مج ۴، ج۶، ص۱۲۱.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا}}<ref>«و بیگمان اینان پیشتر با خداوند پیمان بسته بودند که (در جنگ به دشمن) پشت نکنند و پیمان خداوند بازخواست میگردد» سوره احزاب، آیه ۱۵.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۹۹.</ref> به این [[بیعت]] اشاره دارد<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
===[[بیعت رضوان]]=== | ===[[بیعت رضوان]]=== | ||
این [[بیعت]] در سفر [[پیامبر]]{{صل}} و [[مسلمانان]] به [[مکه]] برای [[زیارت]] [[خانه خدا]] و پیش از [[صلح حدیبیه]] انجام گرفت. در پی جلوگیری [[مشرکان]] از ورود [[مسلمانان]] به [[مکه]]، [[پیامبر]]{{صل}} [[عثمان]] را برای [[مذاکره]] با آنها فرستاد. تأخیر در بازگشت [[عثمان]] زمینهساز انتشار خبر کشته شدن او شد و [[پیامبر]]{{صل}} [[مسلمانان]] حاضر در آنجا را به [[بیعت]] فرا خواندند<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۳۱۵؛ مجمع البیان، ج۹، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>. [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت میکردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> ضمن اشاره به این [[بیعت]]، [[رضایت خداوند]] را از این [[اقدام]] [[مؤمنان]] اعلام میکند: [[خداوند]] از [[مؤمنان]]، هنگامی که زیر آن درخت با تو [[بیعت]] کردند، [[راضی]] و [[خشنود]] شد. [[خدا]] آنچه را در دلهایشان نهفته بود میدانست، از اینرو [[آرامش]] را بر دلهایشان فرود آورد و [[پیروزی]] نزدیکی به عنوان [[پاداش]] نصیب آنها فرمود<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
===[[بیعت النساء]]=== | ===[[بیعت النساء]]=== | ||
[[پیامبر]] پس از [[فتح مکه]] افزون بر مردان، با [[زنان]] نیز [[بیعت]] کردند؛ امّا مفاد و چگونگی آن متفاوت از مردان بود. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.</ref> به این [[بیعت]] و مواد آن اشاره دارد<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
===[[بیعت غدیر]]=== | ===[[بیعت غدیر]]=== | ||
این [[بیعت]] از مهمترین رخدادهای آخرین سال [[زندگی پیامبر]]{{صل}} بود که در آن [[امام علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود [[منصوب]] کرد و [[مسلمانان]] حاضر در آنجا نیز به [[دستور پیامبر]]{{صل}} با [[امام]] به عنوان [[جانشین پیامبر]]{{صل}} [[بیعت]] کردند و به [[اعتقاد]] بسیاری از [[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به این واقعه اشاره دارد<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۷۵-۱۷۷؛ المیزان، ج۶، ص۵۹.</ref> که میفرماید: ای [[پیامبر]] آنچه از طرف پروردگارت به تو نازل شده است، کاملاً به مردم برسان و اگر نکنی، [[رسالت]] او را انجام ندادهای. [[خداوند]] تو را از خطرهای احتمالی [[مردم]] نگاه میدارد... . | |||
افزون بر بیعتهای فوق که عمومی بوده، نامی ویژه یافتهاند، برخی بیعتهای موردی نیز در [[سیره پیامبر]] گزارش شده و پارهای [[آیات]] مانند: {{متن قرآن|يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ}}<ref>«آنان که به عهد خداوند وفا میکنند و پیمان را نمیشکنند» سوره رعد، آیه ۲۰.</ref> بر آنها [[تطبیق]] داده شده است<ref>ر.ک: تفسیر قرطبی، ج۹، ص۲۰۲.</ref>؛ همچنین [[مسلمانان]] گاه پیش از غزوههای [[پیامبر]] با وی [[بیعت]] میکردند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ...}}<ref>«و بیگمان اینان پیشتر با خداوند پیمان بسته بودند که (در جنگ به دشمن) پشت نکنند و پیمان خداوند بازخواست میگردد» سوره احزاب، آیه ۱۵.</ref> نمونهای از این دسته است. این [[آیه]] بر [[بیعت]] با [[پیامبر]] پیش از [[جنگ خندق]] [[تطبیق]] داده شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۹۹؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۵.</ref>. افزون بر این موارد که در رخدادی [[تاریخی]] و خارجی تبلور یافته برخی [[آیات]] نیز بر مطلق [[بیعت]] با [[پیامبر]] یا در خصوص [[جهاد]]، [[پذیرش]] [[اسلام]] یا [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[پیامبر]]{{صل}} بدون نظر به واقعهای خاص [[تفسیر]] شده است. | |||
تعبیر {{متن قرآن|أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> در [[آیه]] ۹۱ [[سوره نحل]] به [[بیعت]] بر [[اسلام]] {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۱۱۱؛ روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۲۵.</ref>. | |||
و در [[آیه]] ۹۷ [[سوره نحل]] به [[بیعت]] با [[پیامبر]] [[تفسیر]] شده<ref>روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۳۱.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> نیز در [[ستایش]] [[وفاداران]] و پایبندان به [[بیعت]] با [[پیامبر]] دانسته شده است<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۹؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۷.</ref>. | |||
در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> نیز تعبیر [[بیعت]] و [[عهد]] هر دو به کار رفته و دومی به اولی [[تفسیر]] شده است<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۷۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۷۷.</ref>. | |||
واژه [[میثاق]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا}}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم» سوره مائده، آیه ۷.</ref> به [[بیعت]] با [[پیامبر]] و [[تعهد]] به [[پیروی]] از [[دستورات]] ایشان پس از [[مسلمان]] شدن [[تفسیر]] شده است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۲؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۳۱۹.</ref>. | |||
[[آیات]] {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}<ref>«و نعمت خداوند را به یاد آورید و (نیز) پیمانی را که استوار با شما بسته است هنگامی که گفتید: شنیدیم و گردن نهادیم؛ و از خداوند پروا کنید بیگمان خداوند به اندیشهها داناست» سوره مائده، آیه ۷.</ref><ref>تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۳۲، ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref><ref>جامع البیان، مج ۵، ج۷، ص۲۱۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۱۱۱؛ روح المعانی، مج ۸، ج۱۴، ص۳۲۵.</ref> نیز بنا به نظر [[مفسران]] به [[بیعت]] بر [[اسلام]] و [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}} و [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و داراییهاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار میکنند، میکشند و کشته میشوند بنا به وعدهای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کردهاید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref><ref>فی ظلال القرآن، ج۳، ص۱۷۱۶.</ref> به [[بیعت]] بر [[جهاد]] اشاره دارند<ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
==بازتاب [[بیعت]] در [[فقه سیاسی]]== | ==بازتاب [[بیعت]] در [[فقه سیاسی]]== | ||
کارکرد [[بیعت]] در دوره [[اسلامی]] نسبت به [[عصر جاهلی]] [[تغییر]] یافت. وفای به [[بیعت]] در [[عصر جاهلی]] در قالب [[نظام اخلاقی]] آن [[مردم]]، الزامی عرفی و [[اجتماعی]] داشت و از مفهوم [[وجوب شرعی]] برخوردار نبود، در حالی که در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و پس از آن در قالب [[شریعت اسلامی]] مفهوم [[فقهی]] و [[وجوب شرعی]] یافت که وجود پارهای [[آیات]] مبنی بر [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] و [[پرهیز]] از شکستن آن {{متن قرآن|وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا}}<ref> «و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا}}<ref> «و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید» سوره نحل، آیه ۹۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref> «بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند و هر کس به آنچه با خداوند پیمان بسته است وفا کند به زودی به او پاداشی سترگ خواهد داد» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> و روایاتی<ref>ر.ک: بحارالانوار، ج۲۷، ص۶۸.</ref> با همین مضامین و در این روند بیتأثیر نبوده است. | |||
مهمترین [[پرسش]] [[فقهی]] درباره [[آیات]] [[بیعت]] این است که آیا این بیعتها برای اعلام [[وفاداری]] و [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} و تأکید آنها بر پایبندی به [[ایمان]] خود بوده یا دربردارنده مفهوم اعطای [[حاکمیت]] و [[ریاست]] به [[پیامبر]] از سوی [[مردم]] نیز هست؟ اصطلاح [[بیعت]] "تأکیدی" و "انشایی" در [[فقه]] به این موضوع اشاره دارد. مفهوم تأکیدی بدین معناست که عمل [[بیعت]] تنها [[حاکمیت]] [[خدادادی]] را تأکید و تثبیت میکند و مفهوم انشایی به این معناست که عمل [[بیعت]] خود عامل پیدایش این [[حاکمیت]] است<ref>ولایة الفقیه، ج۱، ص۵۲۳-۵۲۶.</ref>. | |||
گروهی از [[فقیهان]] [[اهل سنت]] با تفکیک دو [[مقام رسالت]] و [[ریاست]]، [[برگزیدگی]] [[پیامبر]] به [[مقام رسالت]] را از جانب [[خداوند]] و [[انتخاب]] ایشان به [[ریاست]] و [[حکومت]] را از سوی [[مردم]] از راه [[بیعت]] دانستهاند<ref>ر.ک: البیعة عند مفکری اهل السنه، ص۲۵.</ref>. در نقد این دیدگاه میتوان به پارهای از [[آیات]] استناد کرد که [[حاکمیت]] [[پیامبر]] بر [[مردم]] را دارای خاستگاهی [[الهی]] میشمرد؛ در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید.».. سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ...}}<ref>«و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید» سوره تغابن، آیه ۱۲.</ref> با تکرار تعبیر {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} به دو گونه [[اطاعت]] متفاوت اشاره شده است: [[اطاعت خدا]] با [[پذیرش]] آنچه [[تشریع]] کرده و [[اطاعت رسول]] با [[انقیاد]] و [[امتثال]] دستوراتی که برحسب [[ولایت]] بر [[امت]] بیان میدارد<ref>المیزان، ج۴، ص۳۸۸؛ ج۱۹، ص۳۱۹.</ref>. این [[آیات]] که [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] را در یک سیاق، [[واجب]] میشمرند و نیز [[آیات]] مشابه، مانند [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند.».. سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> که [[ولایت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه]] را بر عهده [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} میداند بر این امر دلالت دارند که [[حکومت]] [[پیامبر]] از طرف [[خداوند]] به ایشان [[تفویض]] شده و [[بیعت]] با ایشان جنبه تأکیدی داشته، مفهوم اعطای [[حاکمیت]] و [[ریاست]] از سوی [[مردم]] ندارد<ref>ولایت فقیه، ص۸۵.</ref>. | |||
گروهی از [[فقیهان]] معاصر در حلّ این [[نزاع]] به راهی میانهگراییده، کوشیدهاند به این وسیله از چالش بین خاستگاه [[الهی]] [[حکومت]] و [[اندیشه]] مردم سالاری رهایی یابند. در این دیدگاه بین [[الهی]] بودن [[حکومت]] [[پیامبر]] و انشایی بودن [[بیعت]] با آن [[حضرت]] جمع شده است؛ به این صورت که [[ولایت]] [[سیاسی]] [[پیامبر]] که از سوی [[خداوند]] به او داده شده، تنها در صورتی تحقق [[عینی]] مییابد که [[مردم]] با او [[بیعت]] کنند، بنابراین بدون [[بیعت مردم]]، [[پیامبر]] نمیتواند اِعمال [[حاکمیت]] کند؛ به عبارت دیگر [[خدا]] و [[مردم]] در دو [[مقام]]، انشای [[حاکمیت]] میکنند [[خداوند]] [[مردم]] را موظف به [[بیعت]] با [[پیامبر]] کرده، ولی [[اعمال]] این [[حاکمیت]] را از سوی [[پیامبر]] به انعقاد [[پیمان]] [[بیعت]] منوط کرده است؛ بنابراین گرچه این [[منصب]] از سوی [[خدا]] به [[پیامبر]] [[تفویض]] شده است، اما بدون [[بیعت مردم]] نیز به فعلیت نمیرسد <ref>ولایة الفقیه، ج۱، ص۵۲۵-۵۲۶.</ref>. | |||
در تقریری دیگر از این دیدگاه چنین گفته شده است که [[خداوند]] [[عناصر حکومت]] را برای [[پیامبر]]{{صل}} مهیا ساخت و او را [[ولیّ]] نامید و بر این اساس [[مسلمانان]] با او به عنوان [[امام]] و [[رهبر]] [[حکومت]] [[بیعت]] کردند و [[ریاست]] آن [[حضرت]] و ولایتش را بر خود به طور ضمنی یا با صراحت پذیرفتند<ref>النظام السیاسی فی الاسلام، ص۶۸-۷۲.</ref>. مهمترین نقدی که بر این دیدگاه وارد میشود، ناظر به فرض منشأ دوگانه در [[مشروعیت حکومت]] [[پیامبر]]{{صل}} است که مانع از پاسخ صریح به [[پرسش]] اصلی بحث، یعنی تأکیدی یا انشایی بودن [[بیعت]] است؛ به نحوی که نظریّه مزبور را دچار ناسازگاری درونی کرده است. | |||
در [[ارتباط]] با همین موضوع، گروهی دیگر اساساً بیعتهای [[پیامبر]] را فارغ از مفهوم [[سیاسی]] شمرده، معتقدند که هیچ یک از بیعتهای مطرح در [[قرآن]] دربردارنده معنای [[سیاسی]] [[بیعت]] -چنانکه بعد از [[رحلت پیامبر]] بود- نیست یا حداکثر تنها مفهوم [[اطاعت از حاکم]] را فارغ از مسئله تأکیدی و انشایی در خود دارد<ref>نظام الحکم فی الشریعة والتاریخ، ج۱، ص۲۵۸.</ref><ref>[[حمید رضا مطهریفر|مطهریفر، حمید رضا]]، [[بیعت ۱ (مقاله)|بیعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۶.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۶۰: | خط ۷۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:بیعت]] | [[رده:بیعت]] |