جز
جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==موارد اختلافی امامیه و اهل سنت در مورد امامت چیست؟== | ==موارد اختلافی امامیه و اهل سنت در مورد امامت چیست؟== | ||
*با نگاه دوباره به تعاریف و در شرایط و [[صفات]] لازم در شخص میتوان موارد اختلاف دو [[مکتب]] [[علم کلام|کلامی]] در موضوع [[امامت]] را به شرح ذیل | *با نگاه دوباره به تعاریف و در شرایط و [[صفات]] لازم در شخص میتوان موارد اختلاف دو [[مکتب]] [[علم کلام|کلامی]] در موضوع [[امامت]] را به شرح ذیل تبیین کرد<ref>مدعا اختلا جوهری در تعریف است نه تباین، به این معنی که هر دو [[مکتب]] در سمتی از تعریف وجه مشترکی نیز دارند و آن «ریاسة عامه بر [[دین]] و دنیا» است که توضیح آن و نیز محل اختلاف اهل سنت و [[تشيع]] در متن خواهد آمد.</ref> . | ||
'''۱. چگونگی [[تعیین]] [[حاکم]] (اصل [[نصب]] یا انتخاب):''' اشاره رفت هر دو [[مکتب]] در تعریف و [[تفسیر]] [[امامت]] به [[ریاست عامه]] به [[دین]] و دنیا اتفاق نظر دارند، لکن باید به این نکته توجّه شود که خاستگاه و مبدأ [[مشروعیت]] و [[حقانیت]] [[حکومت]] [[امام]] و [[حاکم]] از دیدگاه آن دو [[مکتب]] متفاوت است. | '''۱. چگونگی [[تعیین]] [[حاکم]] (اصل [[نصب]] یا انتخاب):''' اشاره رفت هر دو [[مکتب]] در تعریف و [[تفسیر]] [[امامت]] به [[ریاست عامه]] به [[دین]] و دنیا اتفاق نظر دارند، لکن باید به این نکته توجّه شود که خاستگاه و مبدأ [[مشروعیت]] و [[حقانیت]] [[حکومت]] [[امام]] و [[حاکم]] از دیدگاه آن دو [[مکتب]] متفاوت است. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''الف. اعتبار یا عدم اعتبار اذن مس تخلف عنه:''' [[اهل سنت]] با اینکه [[امامت]] را به [[خلافت]] و [[جانشینی]] [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تعریف میکنند، لکن این ادعایشان کامل نیست؛ چرا که آنان تصدی مسند [[رسول الله]]{{صل}} توسط خلا را به اذن مستخلف عنه صورت گرفته است. اما بنابر [[مکتب]] [[امامیه]] تصدی [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} باید با اذن حضرت انجام گیرد و در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] را به این [[منصب]] [[برگزیده]] است. | '''الف. اعتبار یا عدم اعتبار اذن مس تخلف عنه:''' [[اهل سنت]] با اینکه [[امامت]] را به [[خلافت]] و [[جانشینی]] [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تعریف میکنند، لکن این ادعایشان کامل نیست؛ چرا که آنان تصدی مسند [[رسول الله]]{{صل}} توسط خلا را به اذن مستخلف عنه صورت گرفته است. اما بنابر [[مکتب]] [[امامیه]] تصدی [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} باید با اذن حضرت انجام گیرد و در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] را به این [[منصب]] [[برگزیده]] است. | ||
'''ب. رویکرد [[علم فقه|فقهی]] یا کلامی:''' [[اهل سنت]] با فرو کاستن ارزش مسئله [[امامت]] و جری آن بهصرف [[حکومت]] آن با یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] فرعی [[تفسیر]] نموده که بر [[مردم]] بهعنوان یک فعل، واجب است برای خود [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] کنند<ref>ر.ک: غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۳۴؛ آمدی، غایة المرام فی [[علم]] الکلام، ص ۳۶۳؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۲۶۹، شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref>. اما [[امامیه]] ازآنجاکه [[امامت]] و [[امام]] را تلی تلو [[نبوت]] و [[پیامبر]] میداند، معتقد است که [[امامت]] از مباحث اصولی و اساسی [[علم کلام]] و [[دین]] پژوهی میباشد که در [[علم کلام]] باید بحث و بررسی شود<ref>[[عالمان]] [[امامیه]] بعد از پذیرفتن اصل [[علم کلام|کلامی]] و از آموزه های اساسی و مهم بودن اصل [[امامت]] در اینکه [[امامت]] آیا از [[اصول دین]] یا [[اصول مذهب]] است، دو دیدگاه مختلف دارند؛ ر.ک: کلام فلسفی فصل هفتم.</ref>. البته این به معنای نفی بحث [[علم فقه|فقهی]] از [[امامت]] نیست، بلکه مقصود این است که [[جایگاه]] اصلی و اولیه [[امامت]] در [[علم کلام]] میباشد، در صفحات آینده اشاره خواهد شد که مسئله [[امامت]] در [[علم عرفان]] و [[حکمت]] متعالیه نیز قابل طرح و | '''ب. رویکرد [[علم فقه|فقهی]] یا کلامی:''' [[اهل سنت]] با فرو کاستن ارزش مسئله [[امامت]] و جری آن بهصرف [[حکومت]] آن با یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] فرعی [[تفسیر]] نموده که بر [[مردم]] بهعنوان یک فعل، واجب است برای خود [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] کنند<ref>ر.ک: غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۳۴؛ آمدی، غایة المرام فی [[علم]] الکلام، ص ۳۶۳؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۲۶۹، شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref>. اما [[امامیه]] ازآنجاکه [[امامت]] و [[امام]] را تلی تلو [[نبوت]] و [[پیامبر]] میداند، معتقد است که [[امامت]] از مباحث اصولی و اساسی [[علم کلام]] و [[دین]] پژوهی میباشد که در [[علم کلام]] باید بحث و بررسی شود<ref>[[عالمان]] [[امامیه]] بعد از پذیرفتن اصل [[علم کلام|کلامی]] و از آموزه های اساسی و مهم بودن اصل [[امامت]] در اینکه [[امامت]] آیا از [[اصول دین]] یا [[اصول مذهب]] است، دو دیدگاه مختلف دارند؛ ر.ک: کلام فلسفی فصل هفتم.</ref>. البته این به معنای نفی بحث [[علم فقه|فقهی]] از [[امامت]] نیست، بلکه مقصود این است که [[جایگاه]] اصلی و اولیه [[امامت]] در [[علم کلام]] میباشد، در صفحات آینده اشاره خواهد شد که مسئله [[امامت]] در [[علم عرفان]] و [[حکمت]] متعالیه نیز قابل طرح و تبیین است. | ||
'''۲. نگاه حداقلی و حداکثری به [[صفات]] [[امام]] ( [[علم]] و [[عصمت]]):''' یکی دیگر از موارد اختلاف [[اهل سنت]] و [[شیعه]] در تعریف و | '''۲. نگاه حداقلی و حداکثری به [[صفات]] [[امام]] ( [[علم]] و [[عصمت]]):''' یکی دیگر از موارد اختلاف [[اهل سنت]] و [[شیعه]] در تعریف و تبیین [[امامت]] لحاظ و اعتبار [[صفات]] خاص [[امام]] میباشد، [[اهل سنت]] به دلیل نگاه سطحی به [[امامت]] و پایین آوردن [[مقام]] و [[منزلت]] آن، "نقش [[امام]] بهعنوان یک [[حاکم]] نهایت [[حاکم دینی]]" [[صفات]] حداقلی برای [[امام]] ملحوظ داشتند که مهمترین و چالشیترین آنها عبارتاند از: الف. [[علم دینی]] در حد [[اجتهاد]]؛ ب. [[عدالت]] و [[تقوا]]<ref>ر.ک: بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۴۷؛قاضی ایجی، شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۸۱؛ [[امام]] الحرمین جوینی، کتاب الأرشاد، ص ۳۵۸؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۴۴؛ ابن خلدون، مقدمه، ص ۱۹۱؛ قاضی عبدالجبار، شرح الأصول الخمسه، ص ۷۵۱.</ref> | ||
روشن است بسندگی در [[صفت]] [[علم]] به حد [[اجتهاد]] - که دارای مراتب قوت و ضعف است - بر دو نکته دلات میکند. اولی عدم اعتبار [[صفت]] اعلمیت در [[امام]] است که لازمه آن تجویز [[امامت مفضول]] بر فاضل است و دومی [[خطا]] در [[اجتهاد]] است که نتیجه آن تجویز خطای [[امام]] در [[تفسیر دین]] و آموزههای آن میباشد. | روشن است بسندگی در [[صفت]] [[علم]] به حد [[اجتهاد]] - که دارای مراتب قوت و ضعف است - بر دو نکته دلات میکند. اولی عدم اعتبار [[صفت]] اعلمیت در [[امام]] است که لازمه آن تجویز [[امامت مفضول]] بر فاضل است و دومی [[خطا]] در [[اجتهاد]] است که نتیجه آن تجویز خطای [[امام]] در [[تفسیر دین]] و آموزههای آن میباشد. | ||
مشهور [[اهل سنت]] [[صفت]] [[عدالت]] و [[تقوا]] را در ابتدای [[امامت]] و [[خلافت]] پذیرفته، اما اعتبار آن را در استمرار [[حکومت]] مورد مناقشه قرار دادند، بعضیشان معتقدند در صورت بروز فسق و خلاف [[عدالت]] برای [[حاکم]] دراثنای [[حکومت]] آن موجب سلب [[مشروعیت]] [[خلافت]] وی نمیگردد، چنانکه [[باقلانی]]<ref>ر.ک: تمهید الأوایل، ص ۴۷۸. </ref>، [[ تفتازانی]]<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۷۰.</ref> و [[نسفی]]<ref>"و لا ینعزل بالفسق و الجور"؛ شرح عاید اهل سنت، با شرح عبدالملک السعدی، ص ۲۶۷.</ref> تصریح میکنند که [[امام]] هرگز با غصب اموال، قتل نفوس و عدم [[اجرای حدود]] از [[منصب]] خود [[عزل]] نمیشود و [[امت]] تنها [[وظیفه]] دارند او را [[نصیحت]] و نهایت وی را بترسانند. | مشهور [[اهل سنت]] [[صفت]] [[عدالت]] و [[تقوا]] را در ابتدای [[امامت]] و [[خلافت]] پذیرفته، اما اعتبار آن را در استمرار [[حکومت]] مورد مناقشه قرار دادند، بعضیشان معتقدند در صورت بروز فسق و خلاف [[عدالت]] برای [[حاکم]] دراثنای [[حکومت]] آن موجب سلب [[مشروعیت]] [[خلافت]] وی نمیگردد، چنانکه [[باقلانی]]<ref>ر.ک: تمهید الأوایل، ص ۴۷۸. </ref>، [[ تفتازانی]]<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۷۰.</ref> و [[نسفی]]<ref>"و لا ینعزل بالفسق و الجور"؛ شرح عاید اهل سنت، با شرح عبدالملک السعدی، ص ۲۶۷.</ref> تصریح میکنند که [[امام]] هرگز با غصب اموال، قتل نفوس و عدم [[اجرای حدود]] از [[منصب]] خود [[عزل]] نمیشود و [[امت]] تنها [[وظیفه]] دارند او را [[نصیحت]] و نهایت وی را بترسانند. |