←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[ابو الجنوب]]، تیری به پیشانی [[امام]] زد و [[خون]] از آن جاری شد. [[امام]] تیر را درآورد و [[خون]] بر صورت و محاسنش جاری شد و فرمود: «خدایا تو میبینی که من از دست این [[بندگان]] [[سرکش]] چه میکشم. بار الها شمارشان را اندک کن و ایشان را با [[درماندگی]] بمیران و بر روی [[زمین]] کسی از آنان مگذار و هرگز آنان را میامرز»<ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار{{ع}}، علامه مجلسی، ملامحمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ شمسی.، ج۴۵،ص۵۳.</ref> | [[ابو الجنوب]]، تیری به پیشانی [[امام]] زد و [[خون]] از آن جاری شد. [[امام]] تیر را درآورد و [[خون]] بر صورت و محاسنش جاری شد و فرمود: «خدایا تو میبینی که من از دست این [[بندگان]] [[سرکش]] چه میکشم. بار الها شمارشان را اندک کن و ایشان را با [[درماندگی]] بمیران و بر روی [[زمین]] کسی از آنان مگذار و هرگز آنان را میامرز»<ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار{{ع}}، علامه مجلسی، ملامحمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ شمسی.، ج۴۵،ص۵۳.</ref> | ||
پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[ابوالجنوب]] به همراه جمعی از [[سپاهیان]] [[کوفه]] به [[ | پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[ابوالجنوب]] به همراه جمعی از [[سپاهیان]] [[کوفه]] به غارت اموال [[امام]]{{ع}} پرداخت؛ او شتری را که [[امام]]{{ع}} و یارانش از آن برای آبکشی استفاده میکردند را به [[سرقت]] برد<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۳، ص۲۰۴، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |