زهیر بن قین بجلی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


گفتنی است آنچه در کتاب مجالس المواعظ آمده که زُهَیر، در [[کودکی]] با [[امام حسین]]{{ع}} [[بازی]] می‌کرده است و خاکِ جای پای او را بوسیده و بدین جهت، مورد [[ملاطفت]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفته است، در منابع معتبر نیامده و بررسی [[زندگی]] زُهَیر نیز قرینه عدم صحّت این گزارش است. این ماجرا، در کتاب المنتخب طُرَیحی، مفصّل‌تر آمده؛ ولی نام [[کودک]]، بیان نشده است و در افواه نیز، معمولاً نام آن کودک، [[حبیب بن مظاهر]] گفته می‌شود؛ ولی به هر حال، اصل ماجرا و نام کودک، [[مدرک]] معتبری ندارد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۴۸.</ref>
گفتنی است آنچه در کتاب مجالس المواعظ آمده که زُهَیر، در [[کودکی]] با [[امام حسین]]{{ع}} [[بازی]] می‌کرده است و خاکِ جای پای او را بوسیده و بدین جهت، مورد [[ملاطفت]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفته است، در منابع معتبر نیامده و بررسی [[زندگی]] زُهَیر نیز قرینه عدم صحّت این گزارش است. این ماجرا، در کتاب المنتخب طُرَیحی، مفصّل‌تر آمده؛ ولی نام [[کودک]]، بیان نشده است و در افواه نیز، معمولاً نام آن کودک، [[حبیب بن مظاهر]] گفته می‌شود؛ ولی به هر حال، اصل ماجرا و نام کودک، [[مدرک]] معتبری ندارد.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۴۸.</ref>
==[[خطبه]] زهیر بن قین==
آنگاه زهیر بن قین بر اسبی که دمی پرمو داشت سوار شد و سر تا پا مسلح، بیرون آمد و گفت: ای [[مردم کوفه]]! شما را به [[عذاب]] [[خدا]] هشدار می‌دهم. [[وظیفه]] [[مسلمان]] این است که [[خیرخواه]] [[برادر]] مسلمانش باشد. تا زمانی که بین ما و شما [[شمشیر]] [[حاکم]] نشود، با هم برادریم، [[دین]] واحد داشته، [[امت]] واحدی به حساب می‌آییم؛ لذا سزاوار [[پند]] و [[اندرز]] ما هستید ولی زمانی که شمشیر به میان آمد این [[ارتباط]] قطع می‌شود، ما امتی و شما امتی دیگر خواهید شد.
[[خداوند]]، ما و شما را به‌وسیله [[فرزندان]] پیامبرش [[محمد]]{{صل}} آزموده است، تا ببیند ما و شما با آنان چگونه [[معامله]] می‌کنیم، ما شما را به [[یاری]] آنها و جدایی از این [[طغیانگر]] [[عبیدالله بن زیاد]] [[دعوت]] می‌کنیم، شما از آن دو عبیدالله و پدرش زیاد در تمام دوران سلطنت‌شان غیر از [[بدی]] ندیده‌اید آنها چشم‌هایتان را از کاسه بیرون می‌آوردند، دست‌ها و پاهایتان را می‌بریدند، شما را [[شکنجه]] می‌کردند و بر تنه درخت خرما می‌آویختند، بزرگواران و [[قاریان]] قرآنتان مثل [[حجر بن عدی]] و یارانش، [[هانی بن عروة]] و امثالش را می‌کشند.
در این هنگام [[سپاهیان]] [[دشمن]] وی را [[دشنام]] دادند و از عبیدالله بن زیاد سپاس‌گذاری کرده و برایش [[دعا]] نمودند، گفتند: به خدا قسم تا زمانی که [[دوست]] تو و همراهانش را به [[قتل]] نرسانیم یا وی را با یارانش در حال [[تسلیم]] نزد عبیدالله نبریم دست برنخواهیم داشت!
زهیر گفت: [[بندگان خدا]]! [[فرزند فاطمه]] به [[دوست داشتن]] و کمک سزاوارتر از پسر [[سمیه]] است<ref>سمیه کنیز زانیه‌ای بود که در جاهلیت پرچمی نشانه فحشا بر سر خانه خویش نصب می‌کرد و زیاد زنازاده‌ای بود که از او متولد شده است.</ref>، اگر یاریشان نمی‌کنید [[پناه]] بر خدا از این که آنها را به قتل برسانید، این مرد [[حسین]]{{ع}} را با پسرعمویش [[یزید بن معاویه]] [[آزاد]] بگذارید، در کار او و [[یزید]] دخالت نکنید قسم به جانم اگر [[حسین]] را هم به [[قتل]] نرسانید، [[یزید]] از شما [[راضی]] خواهد شد، و به همین اندازه که از او [[اطاعت]] کردید و دست از [[یاری]] حسین برداشتید و خود را برای [[جنگ]] با حسین آماده کرده‌اید اکتفا خواهد نمود. در این هنگام [[شمر بن ذی الجوشن]] به طرف [[زهیر]] تیری انداخت و گفت: ساکت باش، [[خدا]] صدایت را خفه کند. با کثرت کلامت ما را خسته کرده‌ای.
زهیر در پاسخش گفت: ای پسر کسی که بر پاشنه‌های پایش ادرار می‌کرد! من با تو سخن نمی‌گویم. بی‌تردید تو یک حیوانی! به خدا قسم [[گمان]] نمی‌کنم دو [[آیه]] از [[کتاب خدا]] را به [[درستی]] بدانی! [[عذاب]] سخت و [[خواری]] و [[خفت]] [[روز قیامت]] بر تو [[بشارت]] باد!
[[شمر]] گفت: [[خداوند]] تو و رفیقت (منظور حسین{{ع}}) را همین الان به قتل خواهد رساند!
زهیر گفت: آیا مرا از [[مرگ]] می‌ترسانی! والله مردن در کنار او حسین{{ع}} نزد من از [[حیات]] [[جاودانه]] در کنار شما محبوب‌تر است.
آنگاه زھیر رو به [[مردم]] کرد و با صدای بلند گفت: [[بندگان خدا]]! این مرد بداخلاق و تندخو و امثالش شما را در دینتان [[فریب]] ندهند، والله [[شفاعت]] [[محمد]]{{صل}} شامل حال آنها که [[خون]] [[فرزندان]] و [[خاندان پیامبر]] را ریخته‌اند و کسانی را که به این [[خاندان]] یاری رسانده و از [[حریم]] آنها [[دفاع]] کردند را کشته‌اند، نخواهد شد. در این هنگام مردی زهیر را صدا زد و گفت: [[اباعبدالله]] به شما می‌گوید: بیا، قسم به جانم همان‌گونه که [[مؤمن آل فرعون]] [[قوم]] خویش را [[نصیحت]] کرده و به خوبی از آنان [[دعوت]] نمود، شما هم آن‎ها را نصیحت کرده و به خوبی از آنان دعوت نموده‌ای، اگر نصیحت و [[ابلاغ]]، نفعی برساند!<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۶-۴۲۷، به نقل از ابی مخنف از حنظلة بن اسعد شبامی از مردمی از قومش به نام کثیر بن عبدالله شعبی، که شاهد قتل امام حسین{{ع}} بود.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۵۵.</ref>
==[[شهادت]] زهیر بن قین==
زهیر بن قین به میدان آمده به شانه [[حسین]]{{ع}} زد و گفت: پابرجا باش من هنوز شما را بر [[حق]] می‌دانم که از جانب [[خداوند]]، [[هدایت]] شده‌اید هم [[هادی]] و هم [[مهدی]] هستید، امروز جدت [[نبی]] [[خدا]] و [[حسن]] و [[علی]] [[مرتضی]] و [[جعفر طیار]] آن [[جوان]] شجاعی که خداوند به او دو بال داده و [[حمزه]] آن [[شیر خدا]]، آن [[شهید]] زنده را [[ملاقات]] خواهی کرد.
سپس [[نبرد]] [[سختی]] به‎پا کرد و به [[شعر]] می‌گفت: من زهیرم من زاده قینم، و با [[شمشیر]] آنان را از حسین دور می‌رانم. در نهایت [[کثیر بن عبدالله شِعبی]] و [[مهاجر بن اوس]] به او [[حمله]] بردند، و او را به [[قتل]] رساندند. [[رحمت خدا]] بر او باد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱، ادامه خبر محمد بن قیس؛ سبط ابن جوزی اشعار زهیر را همراه با اندکی حذف و تغییر ذکر نموده است، ر.ک: تذکرة الخواص، ص۲۵۲، به نقل از هشام بن محمد راوی مقتل ابی مخنف.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا» فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴ ص۷۷.</ref>


==منابع==
==منابع==
خط ۱۳۴: خط ۱۵۵:
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:1100824.jpg|22px]] [[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگ‌نامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگ‌نامه کربلا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۴''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۷۳٬۳۸۳

ویرایش