جز
جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده'
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین') |
جز (جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده') |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
*برحسب [[عقیده]] [[توحید]]، [[حکومت]] و [[ولایت]] و [[مالکیت]] حقیقیّه مطلقه، مختص به خداست و [[حق]] و [[حقیقت]] این صفات، بنابر [[آیات قرآنی]]: {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}<ref> «اما خداوند است که سرور (راستین) است» سوره شوری، آیه ۹.</ref> فقط برای او ثابت است<ref>آیت الله جوادی آملی در کتاب شمیم ولایت، ص۹۴-۱۰۰ انحصار ولایت را برای خداوند با ادله عقلی و نقلی اثبات میکند.</ref>. و هیچ کس در عوض [[خدا]]، حتی بر نفس خود، نه [[سلطنت]] و [[ولایت تکوینی]] دارد و نه [[ولایت تشریعی]]؛ تا چه رسد به اینکه بر دیگری [[ولایت]] و [[حکومت]] داشته باشد، یا مالک امر او باشد<ref>لطفالله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۶.</ref>. | *برحسب [[عقیده]] [[توحید]]، [[حکومت]] و [[ولایت]] و [[مالکیت]] حقیقیّه مطلقه، مختص به خداست و [[حق]] و [[حقیقت]] این صفات، بنابر [[آیات قرآنی]]: {{متن قرآن|فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}<ref> «اما خداوند است که سرور (راستین) است» سوره شوری، آیه ۹.</ref> فقط برای او ثابت است<ref>آیت الله جوادی آملی در کتاب شمیم ولایت، ص۹۴-۱۰۰ انحصار ولایت را برای خداوند با ادله عقلی و نقلی اثبات میکند.</ref>. و هیچ کس در عوض [[خدا]]، حتی بر نفس خود، نه [[سلطنت]] و [[ولایت تکوینی]] دارد و نه [[ولایت تشریعی]]؛ تا چه رسد به اینکه بر دیگری [[ولایت]] و [[حکومت]] داشته باشد، یا مالک امر او باشد<ref>لطفالله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۶.</ref>. | ||
*بنابراین، [[ولایت]] [[حقیقی]]، اوّلاً و بالذّات از آنِ خداست و [[ولایت]] و [[حکومت]] و مالکیتی که به [[اذن خدا]] برای بعضی از بندگانش اعتبار میشود، اعتباری و قراردادی بوده و [[حقیقی]] نیست<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>. لذا به [[عزل]] و اسباب دیگر، قابل زوال و انتقال است. این [[ولایت]] از نوع [[ولایت]] و [[حکومت]] الهیه نیست، چون [[حکومت]] و [[ولایت]] [[خدا]] [[حقیقی]] و خودبهخود و دائم و [[ابدی]] است و مقتضای [[ارتباط]] و تعلق مخلوق به [[خالق]]، [[حکومت]] و [[ولایت]] و [[مالکیت]] [[حقیقی]] [[خالق]] است. مخلوق، هویتش مملوکیت و [[نیازمندی]] و [[فرمانپذیری]] و عنایتخواهی است، نه مملوکیت [[بنده]] و تحت [[ولایت]] [[خدا]] بودن او قابل سلب شدن است، چون ذات او، هویتش و واقعیتش همین است؛ و نه [[مالکیت]] و [[حکومت]] و [[ولایت]] [[خدا]] بر بندگانش قابل سلب و اعطا و انتزاع است<ref>لطفالله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۸.</ref>. | *بنابراین، [[ولایت]] [[حقیقی]]، اوّلاً و بالذّات از آنِ خداست و [[ولایت]] و [[حکومت]] و مالکیتی که به [[اذن خدا]] برای بعضی از بندگانش اعتبار میشود، اعتباری و قراردادی بوده و [[حقیقی]] نیست<ref>عبدالله جوادی آملی، شمیم ولایت، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>. لذا به [[عزل]] و اسباب دیگر، قابل زوال و انتقال است. این [[ولایت]] از نوع [[ولایت]] و [[حکومت]] الهیه نیست، چون [[حکومت]] و [[ولایت]] [[خدا]] [[حقیقی]] و خودبهخود و دائم و [[ابدی]] است و مقتضای [[ارتباط]] و تعلق مخلوق به [[خالق]]، [[حکومت]] و [[ولایت]] و [[مالکیت]] [[حقیقی]] [[خالق]] است. مخلوق، هویتش مملوکیت و [[نیازمندی]] و [[فرمانپذیری]] و عنایتخواهی است، نه مملوکیت [[بنده]] و تحت [[ولایت]] [[خدا]] بودن او قابل سلب شدن است، چون ذات او، هویتش و واقعیتش همین است؛ و نه [[مالکیت]] و [[حکومت]] و [[ولایت]] [[خدا]] بر بندگانش قابل سلب و اعطا و انتزاع است<ref>لطفالله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۹۸.</ref>. | ||
*و خلاصه اینکه [[تصرف در امور]] [[عامه]] و رتق و فتق امور و حلّ و فصل [[کارها]] و اِعمال [[ولایت]] بر خلقالله، اگرچه یک نفر هم باشد، [[تصرف]] در [[سلطنت الهی]] و [[مُلک]] خدایی است که باید به اِذن [[خدا]] باشد؛ چنانکه برحسب [[آیات قرآن کریم]]<ref>مانند آیات ولایت، اولوالامر و تطهیر.</ref> و [[احادیث متواتر]]<ref>برای نمونه ر.ک: اصول کافی، کتاب الحجه، ج۱.</ref> که از طریق [[شیعه]] و [[سنّی]] [[روایت]] شده است، در [[امت]] این برنامه انجام شده و [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نظام امامت]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرده و "اولوالامری" که تا [[روز قیامت]] عهدهدار این منصباند و | *و خلاصه اینکه [[تصرف در امور]] [[عامه]] و رتق و فتق امور و حلّ و فصل [[کارها]] و اِعمال [[ولایت]] بر خلقالله، اگرچه یک نفر هم باشد، [[تصرف]] در [[سلطنت الهی]] و [[مُلک]] خدایی است که باید به اِذن [[خدا]] باشد؛ چنانکه برحسب [[آیات قرآن کریم]]<ref>مانند آیات ولایت، اولوالامر و تطهیر.</ref> و [[احادیث متواتر]]<ref>برای نمونه ر.ک: اصول کافی، کتاب الحجه، ج۱.</ref> که از طریق [[شیعه]] و [[سنّی]] [[روایت]] شده است، در [[امت]] این برنامه انجام شده و [[حضرت رسول]]{{صل}} [[نظام امامت]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرده و "اولوالامری" که تا [[روز قیامت]] عهدهدار این منصباند و دوازده نفرند، به [[امت]] معرفی شدهاند<ref>لطفالله صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج۱، ص۱۰۱.</ref>. | ||
*از بیانات پیشین میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین [[شناخت امام]] و [[یگانگی خداوند]] [[متعال]] رابطهای دو طرفه است، زیرا از طرفی باید [[توحید خداوند]] و [[حاکمیت]] مطلق باریتعالی را پذیرفت و از طرفی نیز باید [[ایمان]] که [[معرفت خداوند]] فقط در پرتو [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[ائمه اطهار]]{{عم}} امکانپذیر است. در لسان [[روایات]] این مطلب به صراحت مطرح شده است؛ چنانکه [[ابوحمزه]] میگوید: [[امام باقر]]{{ع}} به من فرمود: "[[خدا]] را یقیناً کسی پرستد که او را بشناسد و کسی که به [[خدا]] [[معرفت]] پیدا نکند او را گمراهانه میپرستد". عرض کردم: فدایت شَوم؛ [[معرفت خدا]] چیست؟ فرمود: "[[باور]] داشتن [[خدای متعال]] و [[باور]] داشتن [[پیغمبر]]{{صل}} و [[دوست داشتن علی]] و [[پیروی]] از او و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[بیزاری جستن]] به [[خدای سبحان]] از [[دشمن]] آنان. این چنین شناخته میشود [[خدای عزوجل]]"<ref>کلینی، اصول کافی، کتاب الحجه، بابُ معرفة الإمام و الرَّد إلیه.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۶۵-۶۸.</ref>. | *از بیانات پیشین میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین [[شناخت امام]] و [[یگانگی خداوند]] [[متعال]] رابطهای دو طرفه است، زیرا از طرفی باید [[توحید خداوند]] و [[حاکمیت]] مطلق باریتعالی را پذیرفت و از طرفی نیز باید [[ایمان]] که [[معرفت خداوند]] فقط در پرتو [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[ائمه اطهار]]{{عم}} امکانپذیر است. در لسان [[روایات]] این مطلب به صراحت مطرح شده است؛ چنانکه [[ابوحمزه]] میگوید: [[امام باقر]]{{ع}} به من فرمود: "[[خدا]] را یقیناً کسی پرستد که او را بشناسد و کسی که به [[خدا]] [[معرفت]] پیدا نکند او را گمراهانه میپرستد". عرض کردم: فدایت شَوم؛ [[معرفت خدا]] چیست؟ فرمود: "[[باور]] داشتن [[خدای متعال]] و [[باور]] داشتن [[پیغمبر]]{{صل}} و [[دوست داشتن علی]] و [[پیروی]] از او و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و [[بیزاری جستن]] به [[خدای سبحان]] از [[دشمن]] آنان. این چنین شناخته میشود [[خدای عزوجل]]"<ref>کلینی، اصول کافی، کتاب الحجه، بابُ معرفة الإمام و الرَّد إلیه.</ref><ref>[[هادی اکبری ملکآبادی|اکبری]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۶۵-۶۸.</ref>. | ||