زهیر بن سلیم ازدی در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۴
، ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۱←شجاعت زهیر بن سلیم در قادسیه
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[زهیر]] فرزند [[سلیم ازدی]]، [[برادر]] [[مخنف بن سلیم ازدی]] که از [[یاران]] باوفای [[حضرت علی]]{{ع}} بود، میباشد. [[سلیم]] مردی [[شجاع]] و دارای سابقه [[شجاعت]] و [[دلاوری]] بود، او در [[جنگ قادسیه]] دلاوری و رشادتهای خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در [[شب عاشورا]] از [[سپاه عمر سعد]] فاصله گرفت و به [[کاروان حسینی]] پیوست و [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸.</ref> | [[زهیر]] فرزند [[سلیم ازدی]]، [[برادر]] [[مخنف بن سلیم ازدی]] که از [[یاران]] باوفای [[حضرت علی]]{{ع}} بود، میباشد. [[سلیم]] مردی [[شجاع]] و دارای سابقه [[شجاعت]] و [[دلاوری]] بود، او در [[جنگ قادسیه]] دلاوری و رشادتهای خود را به نمایش گذاشته بود. زهیر در [[شب عاشورا]] از [[سپاه عمر سعد]] فاصله گرفت و به [[کاروان حسینی]] پیوست و [[روز عاشورا]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۸.</ref> | ||
==شجاعت [[زهیر بن سلیم]] در [[قادسیه]]== | ==شجاعت [[زهیر بن سلیم ازدی]] در [[قادسیه]]== | ||
یکی از جنگهایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشتساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. میگویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت. | یکی از جنگهایی که [[مسلمانان]] در عصر [[خلیفه دوم]] با [[ایرانیان]] کردند، جنگ قادسیه است. این [[جنگ]] برای مسلمانان بسیار مهم و سرنوشتساز بود. [[سپاه]] [[ایران]] به [[فرماندهی]] رستم و [[سپاه اسلام]] به فرماندهی [[سعد بن ابی وقاص]] مقابل هم قرار گرفتند. وقتی [[یزدگرد]] دوم [[پادشاه ایران]] [[احساس]] کرد رستم نیاز به نیرو دارد، سپاهی به سرکردگی نخارجان یا نخیرخان را برای [[پشتیبانی]] رستم روانه کرد. میگویند: نخارجان، [[فرمانده سپاه]] ایران که مردی [[تنومند]] و درشت قامت بود، به مصاف با زهیر رفت. زهیر نیز که مردی چهارشانه و دارای بازوان محکم بود با این سردار [[ایرانی]] به [[مبارزه]] پرداخت. | ||
نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینهاش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد. | نخارجان در این جنگ تن به تن بر زهیر مسلط شد و او را روی [[زمین]] افکند و بر سینهاش نشست و چون خنجر کشید که سر او را از [[بدن]] جدا کند، ناگهان انگشت ابهام او در دهان زهیر رفت، زهیر از این موقعیت استفاده کرد و انگشت او را آن قدر جوید تا جایی که نخارجان [[سست]] شد. زهیر بلافاصله برخاست و خنجر نخارجان را از وی گرفت و دست زیر [[زره]] او برد و شکم او را [[درید]] و به [[زندگی]] فرمانده سپاه ایران خاتمه داد؛ سپس بر اسب نخارجان که اسبی آزموده بود سوار شد و دو بازوبند نخارجان (سوارین) که شاید نشان افسری یا نشان تلاش و [[لیاقت]] او بود و نیز [[قبا]] و کمربند و زره پُر قیمت او را برداشت و نزد سردار [[اسلامی]] خود ([[سعد بن ابی وقاص]]) آورد. |