شریک بن حارث سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل بصره' به 'اهل بصره'
جز (جایگزینی متن - 'اهل بصره' به 'اهل بصره')
خط ۲۴: خط ۲۴:


==[[شریک]] و [[مسلم بن عقیل]] در [[منزل]] هانی و [[تشویق]] به کشتن [[ابن زیاد]]==
==[[شریک]] و [[مسلم بن عقیل]] در [[منزل]] هانی و [[تشویق]] به کشتن [[ابن زیاد]]==
در کتب [[تاریخی]] و در شرح حال [[مسلم بن عقیل]] آمده است که [[یزید بن معاویه]] پس از اطلاع از [[بیعت]] [[مردم کوفه]] با [[مسلم بن عقیل]] و [[دعوت]] از [[حسین بن علی]]{{ع}} برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[مردم]] آن بلاد به [[عبیدالله بن زیاد]] [[مأموریت]] داد تا از [[بصره]] به [[کوفه]] برود و از خطری که [[حکومت]] آنجا را [[تهدید]] می‌کند جلوگیری نماید. زیاد برادرش [[عثمان]] را بر [[حکومت]] [[بصره]] برگزید و [[امارت]] او را با [[ارعاب]] و [[تهدید]] [[مردم]]، محکم کرد. سپس خود با پانصد نفر از [[اهل]] [[بصره]] که در میان آنان [[شریک بن اعور]]<ref>شریک بن اعور مورد وثوق و اطمینان عبیدالله بود، لذا طبق نقل تاریخ طبری، ج۵، ص۳۲۱ در سال ۵۹ هجری از طرف عبیدالله بر کرمان حکومت میکرده است؛ اما در باطن دل در گرو خاندان پیامبر{{صل}} داشت.</ref> نیز حضور داشت به جانب [[کوفه]] عزیمت کرد. ولی [[شریک]] در بین [[راه]] همواره خود را به واماندگی و خستگی می‌زد تا قافله [[عبیدالله بن زیاد]] کندتر حرکت کند تا شاید [[ابا عبدالله]] الحسین{{ع}} زودتر از او به [[کوفه]] وارد شود و نقشه‌های [[یزید]] و [[ابن زیاد]] نقش بر آب گردد. ولی عبیدالله به این [[راز]] واقف بود و به واماندگی او توجهی نمی‌کرد و به سرعت پیش می‌رفت و سرانجام قبل از ورود [[امام حسین]]{{ع}} خود را به [[کوفه]] رسانید.
در کتب [[تاریخی]] و در شرح حال [[مسلم بن عقیل]] آمده است که [[یزید بن معاویه]] پس از اطلاع از [[بیعت]] [[مردم کوفه]] با [[مسلم بن عقیل]] و [[دعوت]] از [[حسین بن علی]]{{ع}} برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[مردم]] آن بلاد به [[عبیدالله بن زیاد]] [[مأموریت]] داد تا از [[بصره]] به [[کوفه]] برود و از خطری که [[حکومت]] آنجا را [[تهدید]] می‌کند جلوگیری نماید. زیاد برادرش [[عثمان]] را بر [[حکومت]] [[بصره]] برگزید و [[امارت]] او را با [[ارعاب]] و [[تهدید]] [[مردم]]، محکم کرد. سپس خود با پانصد نفر از [[اهل بصره]] که در میان آنان [[شریک بن اعور]]<ref>شریک بن اعور مورد وثوق و اطمینان عبیدالله بود، لذا طبق نقل تاریخ طبری، ج۵، ص۳۲۱ در سال ۵۹ هجری از طرف عبیدالله بر کرمان حکومت میکرده است؛ اما در باطن دل در گرو خاندان پیامبر{{صل}} داشت.</ref> نیز حضور داشت به جانب [[کوفه]] عزیمت کرد. ولی [[شریک]] در بین [[راه]] همواره خود را به واماندگی و خستگی می‌زد تا قافله [[عبیدالله بن زیاد]] کندتر حرکت کند تا شاید [[ابا عبدالله]] الحسین{{ع}} زودتر از او به [[کوفه]] وارد شود و نقشه‌های [[یزید]] و [[ابن زیاد]] نقش بر آب گردد. ولی عبیدالله به این [[راز]] واقف بود و به واماندگی او توجهی نمی‌کرد و به سرعت پیش می‌رفت و سرانجام قبل از ورود [[امام حسین]]{{ع}} خود را به [[کوفه]] رسانید.


[[ابن زیاد]] در ابتدای ورودش به [[کوفه]]، [[عمامه]] سیاه بر سر گذاشت و صورت خود را پوشاند تا [[مردم]] او را نشناسند، زیرا [[مردم کوفه]] [[منتظر]] قدوم [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بودند، لذا همراهان [[ابن زیاد]]، او را با نام [[حسین]] [[سلام]] می‌دادند و و برایش به عنوان پسر [[رسول خدا]]{{صل}} مرحبا و خوش آمد می‌گفتند. بالاخره هنگامی که [[ابن زیاد]] در کاخ [[کوفه]] مستقر شد خود را معرفی کرد که او عبیدالله [[نماینده]] [[یزید بن معاویه]] است، نه [[حسین بن علی]]؛ [[مردم]] از شنیدن این خبر بسیار محزون و [[دل]] شکسته شدند.
[[ابن زیاد]] در ابتدای ورودش به [[کوفه]]، [[عمامه]] سیاه بر سر گذاشت و صورت خود را پوشاند تا [[مردم]] او را نشناسند، زیرا [[مردم کوفه]] [[منتظر]] قدوم [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بودند، لذا همراهان [[ابن زیاد]]، او را با نام [[حسین]] [[سلام]] می‌دادند و و برایش به عنوان پسر [[رسول خدا]]{{صل}} مرحبا و خوش آمد می‌گفتند. بالاخره هنگامی که [[ابن زیاد]] در کاخ [[کوفه]] مستقر شد خود را معرفی کرد که او عبیدالله [[نماینده]] [[یزید بن معاویه]] است، نه [[حسین بن علی]]؛ [[مردم]] از شنیدن این خبر بسیار محزون و [[دل]] شکسته شدند.
۲۱۷٬۸۲۶

ویرایش