←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[سمّاک بن خَرَشه بن لوذان بن عبدود بن ثعلبه خزرجی]] یا [[سمّاک بن اوس بن خرشه بن لوذان بن عبدود بن ثعلبه خزرجی]] [[انصاری]] [[صحابی]] باوفای [[پیامبر]]{{صل}} | |||
[[ابودجانه]] از [[قبیله خزرج]] و [[طایفه]] [[بنیساعده]] بود.<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۹۲، البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲.</ref> در [[پیمان]] [[مؤاخات]]، [[پیامبر]]{{صل}} او را [[برادر]] [[عتبه بن غزوان]] قرار داد.<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۲۴۳.</ref> وی در [[جنگ اُحد]] حضور داشت و [[ثبات قدم]] و دفاعش از [[رسول خدا]] در آن [[روز]]، مشهور است.<ref> سیره ابنهشام، ج ۳، ص ۶۶؛ الطبقات، ج ۳، ص ۴۲۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۴.</ref> در [[غزوه خیبر]] نیز شرکت داشته و حارثِ [[یهودی]] از [[شجاعان]] [[دشمن]] و چند تن دیگر را کشته است.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۶۵۴ و ۷۱۰.</ref> به [[نقلی]] دیگر، وی در آن [[نبرد]] به [[فرماندهی]] [[امام علی]]{{ع}} تعدادی از جنگجویان و قهرمانان دشمن را کشته و سرهایشان را نزد رسول خدا آورده است؛<ref>مناقب، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref> سپس در پیشاپیشِ [[مسلمانان]] به قلعههای [[خیبر]] [[حمله]] برده،<ref> البدایة و النهایه، ج ۴، ص ۱۶۰.</ref> در [[جنگ حنین]] و با کمک امام علی چند نفر از پرچمداران دشمن را به [[قتل]] رسانده و به نقلی، در [[غزوه تبوک]]، پیامبر، [[پرچم]] [[خزرجیان]] را به او سپرده است.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۰۲ و ۹۹۶.</ref> گویا از همین رو است که [[ابن شهر آشوب]]، وی را در شمار [[صحابه]] جنگجو و مشهور به [[جهاد]] آورده است <ref> مناقب، ج ۲، ص ۷۸ و ۷۹.</ref> و بنا به نقلی، در حجّهالوداع، پیامبر{{صل}} او را در [[مدینه]] به جای خود گمارد.<ref>سیره ابنهشام، ج ۴، ص ۶۰۱.</ref> بر اساس روایتی، پیامبر به [[حضرت علی]] [[دستور]] داد که برای دفع [[جن]] و [[سحر]]، برای ابودجانه حرزی بنویسد.<ref>بحار الانوار، ج ۹۱، ص ۲۲۰.</ref> وی در [[سال یازدهم هجری]]، همراه لشکری بود که برای سرکوبی [[مسیلمه کذالب|مسیلمه کذّابِ]] مدّعی [[نبوّت]]، به [[سرزمین]] یمامه اعزام شدند. ابودجانه خود را با تاکتیکی خاص به درون [[باغی]] که مسیلمه و طرفدارانش در آن سنگر گرفته بودند، رساند؛ پس از او، [[براء بن مالک]] با همان روش وارد باغ شد. در را باز کرد و [[مسلمانان]] وارد باغ شدند.<ref>البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲؛ ریحانة الادب، ج ۷، ص ۹۶.</ref> [[ابودجانه]] بهطور مستقیم در [[قتل]] [[مسیلمه]] شرکت داشت<ref>الطبقات، ج۳، ص۴۲۰؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۰؛ اسدالغابه، ج ۶، ص۹۳.</ref> و گفتهاند که در همین [[نبرد]]، به [[شهادت]] رسید. [[ابنکثیر]] این نقل را درستتر میداند؛ ولی [[نقلی]] را هم که تا [[خلافت امام علی]] زنده بوده و در [[جنگ صفّین]] شرکت داشته، آورده است.<ref> البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲.</ref> برپایه گزارشی، وی در این [[جنگ]]، به شهادت رسیده است.<ref>ریحانهالادب، ج ۷، ص ۹۶.</ref> براساس [[نقل]] دیگری، عُمَر وی را پس از جنگ با [[ایران]] [[مأمور]] گردآوری [[خمس]] سرزمینهای [[فتح]] شده کرده است؛<ref> البدایة و النهایه، ج ۷، ص ۹۸.</ref> امّا [[ابن حجر عسقلانی]] به نقل از الفتوح و دیگران، سمّاک بن خَرَشه [[انصاری]] را که در [[جنگ قادسیه]] و نیز در [[جنگ صفین]] در رکاب [[حضرت علی]] بوده، غیر ابودجانه دانسته است.<ref>الاصابه، ج ۳، ص ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref> [[سیوطی]]،<ref> الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۶۸۸.</ref> به نقل از [[جابر]] آورده است که روزی [[اصحاب]] در [[مسجد]] و در حضور [[پیامبر]] از [[بهشت]] سخن میگفتند. [[حضرت]] فرمود: ای ابادجانه! آیا میدانی هرکس که ما را [[دوست]] بدارد و به [[محبّت]] ما آزموده شود، [[خداوند تعالی]] او را دربهشت با ما ساکن خواهد کرد؟ سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) جویبارانند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴-۵۵.</ref> را [[تلاوت]] فرمود.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابودجانه انصاری ۱ (مقاله)|مقاله «ابودجانه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | [[ابودجانه]] از [[قبیله خزرج]] و [[طایفه]] [[بنیساعده]] بود.<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۹۲، البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲.</ref> در [[پیمان]] [[مؤاخات]]، [[پیامبر]]{{صل}} او را [[برادر]] [[عتبه بن غزوان]] قرار داد.<ref> اسدالغابه، ج ۶، ص ۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۲۴۳.</ref> وی در [[جنگ اُحد]] حضور داشت و [[ثبات قدم]] و دفاعش از [[رسول خدا]] در آن [[روز]]، مشهور است.<ref> سیره ابنهشام، ج ۳، ص ۶۶؛ الطبقات، ج ۳، ص ۴۲۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۴.</ref> در [[غزوه خیبر]] نیز شرکت داشته و حارثِ [[یهودی]] از [[شجاعان]] [[دشمن]] و چند تن دیگر را کشته است.<ref> المغازی، ج ۲، ص ۶۵۴ و ۷۱۰.</ref> به [[نقلی]] دیگر، وی در آن [[نبرد]] به [[فرماندهی]] [[امام علی]]{{ع}} تعدادی از جنگجویان و قهرمانان دشمن را کشته و سرهایشان را نزد رسول خدا آورده است؛<ref>مناقب، ج ۱، ص ۲۴۸.</ref> سپس در پیشاپیشِ [[مسلمانان]] به قلعههای [[خیبر]] [[حمله]] برده،<ref> البدایة و النهایه، ج ۴، ص ۱۶۰.</ref> در [[جنگ حنین]] و با کمک امام علی چند نفر از پرچمداران دشمن را به [[قتل]] رسانده و به نقلی، در [[غزوه تبوک]]، پیامبر، [[پرچم]] [[خزرجیان]] را به او سپرده است.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۰۲ و ۹۹۶.</ref> گویا از همین رو است که [[ابن شهر آشوب]]، وی را در شمار [[صحابه]] جنگجو و مشهور به [[جهاد]] آورده است <ref> مناقب، ج ۲، ص ۷۸ و ۷۹.</ref> و بنا به نقلی، در حجّهالوداع، پیامبر{{صل}} او را در [[مدینه]] به جای خود گمارد.<ref>سیره ابنهشام، ج ۴، ص ۶۰۱.</ref> بر اساس روایتی، پیامبر به [[حضرت علی]] [[دستور]] داد که برای دفع [[جن]] و [[سحر]]، برای ابودجانه حرزی بنویسد.<ref>بحار الانوار، ج ۹۱، ص ۲۲۰.</ref> وی در [[سال یازدهم هجری]]، همراه لشکری بود که برای سرکوبی [[مسیلمه کذالب|مسیلمه کذّابِ]] مدّعی [[نبوّت]]، به [[سرزمین]] یمامه اعزام شدند. ابودجانه خود را با تاکتیکی خاص به درون [[باغی]] که مسیلمه و طرفدارانش در آن سنگر گرفته بودند، رساند؛ پس از او، [[براء بن مالک]] با همان روش وارد باغ شد. در را باز کرد و [[مسلمانان]] وارد باغ شدند.<ref>البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲؛ ریحانة الادب، ج ۷، ص ۹۶.</ref> [[ابودجانه]] بهطور مستقیم در [[قتل]] [[مسیلمه]] شرکت داشت<ref>الطبقات، ج۳، ص۴۲۰؛ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۰؛ اسدالغابه، ج ۶، ص۹۳.</ref> و گفتهاند که در همین [[نبرد]]، به [[شهادت]] رسید. [[ابنکثیر]] این نقل را درستتر میداند؛ ولی [[نقلی]] را هم که تا [[خلافت امام علی]] زنده بوده و در [[جنگ صفّین]] شرکت داشته، آورده است.<ref> البدایة و النهایه، ج ۶، ص ۲۵۲.</ref> برپایه گزارشی، وی در این [[جنگ]]، به شهادت رسیده است.<ref>ریحانهالادب، ج ۷، ص ۹۶.</ref> براساس [[نقل]] دیگری، عُمَر وی را پس از جنگ با [[ایران]] [[مأمور]] گردآوری [[خمس]] سرزمینهای [[فتح]] شده کرده است؛<ref> البدایة و النهایه، ج ۷، ص ۹۸.</ref> امّا [[ابن حجر عسقلانی]] به نقل از الفتوح و دیگران، سمّاک بن خَرَشه [[انصاری]] را که در [[جنگ قادسیه]] و نیز در [[جنگ صفین]] در رکاب [[حضرت علی]] بوده، غیر ابودجانه دانسته است.<ref>الاصابه، ج ۳، ص ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref> [[سیوطی]]،<ref> الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۶۸۸.</ref> به نقل از [[جابر]] آورده است که روزی [[اصحاب]] در [[مسجد]] و در حضور [[پیامبر]] از [[بهشت]] سخن میگفتند. [[حضرت]] فرمود: ای ابادجانه! آیا میدانی هرکس که ما را [[دوست]] بدارد و به [[محبّت]] ما آزموده شود، [[خداوند تعالی]] او را دربهشت با ما ساکن خواهد کرد؟ سپس [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ}}<ref>«بیگمان پرهیزگاران در بوستانها و (کنار) جویبارانند در جایگاهی راستین نزد فرمانفرمایی توانمند» سوره قمر، آیه ۵۴-۵۵.</ref> را [[تلاوت]] فرمود.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ابودجانه انصاری ۱ (مقاله)|مقاله «ابودجانه انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> |