←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
مشهورترین کاری که اخیراً برای مبارزه با قرآن انجام شده، انتشار کتابی است با نام الفرقان الحق که دو ناشر آمریکایی با نامهای a ۲۰۰۱ ome g" و wine press آن را با چاپی نفیس و با تبلیغاتی وسیع منتشر کردهاند. این کتاب در ۳۶۶ صفحه و ۷۷ سوره با تقلید سبک و سیاق قرآن و با استفاده از کلمات و آیات آن و آمیختن آن با تعالیم و آموزههای یهودی و مسیحی و حتی با رسم الخط قرآنی تدوین و چاپ شده است. برای نمونه در سورهای با عنوان ثالوث، بند ۱۸، چنینآمده است: «مثل الذین کفروا و کذبوا بالإنجیلالحق أعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یومعاصف لایقدرون مما کسبوا علی شی ذلک هو الضلال الأکید». واضح است این جمله از آیه ۱۸ سوره ابراهیم اقتباس شده است<ref>نک: الانتصار للقرآن.</ref>. سورههای این کتاب جعلی نامهایی چون الانجیل، الجنه، المحبه و در برخی موارد نامهایی شبیه نامهای سورههای قرآن، چون "الانبیاء"، "الفاتحه" و "المنافقون" دارند و به جای بسمله با جمله "بسم الأب الکلمة الروح الإله الواحد الأوحد..." شروع میشوند. این کتاب جعلی را برخی دانشمندان مسلمان بررسی و نقد کردهاند؛ مانند صلاح الخالدی که الانتصار للقرآن را در نقد آن نگاشته است<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۷۳- ۲۸۶.</ref>. | مشهورترین کاری که اخیراً برای مبارزه با قرآن انجام شده، انتشار کتابی است با نام الفرقان الحق که دو ناشر آمریکایی با نامهای a ۲۰۰۱ ome g" و wine press آن را با چاپی نفیس و با تبلیغاتی وسیع منتشر کردهاند. این کتاب در ۳۶۶ صفحه و ۷۷ سوره با تقلید سبک و سیاق قرآن و با استفاده از کلمات و آیات آن و آمیختن آن با تعالیم و آموزههای یهودی و مسیحی و حتی با رسم الخط قرآنی تدوین و چاپ شده است. برای نمونه در سورهای با عنوان ثالوث، بند ۱۸، چنینآمده است: «مثل الذین کفروا و کذبوا بالإنجیلالحق أعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یومعاصف لایقدرون مما کسبوا علی شی ذلک هو الضلال الأکید». واضح است این جمله از آیه ۱۸ سوره ابراهیم اقتباس شده است<ref>نک: الانتصار للقرآن.</ref>. سورههای این کتاب جعلی نامهایی چون الانجیل، الجنه، المحبه و در برخی موارد نامهایی شبیه نامهای سورههای قرآن، چون "الانبیاء"، "الفاتحه" و "المنافقون" دارند و به جای بسمله با جمله "بسم الأب الکلمة الروح الإله الواحد الأوحد..." شروع میشوند. این کتاب جعلی را برخی دانشمندان مسلمان بررسی و نقد کردهاند؛ مانند صلاح الخالدی که الانتصار للقرآن را در نقد آن نگاشته است<ref>[[سید عبدالرسول حسینیزاده|حسینیزاده، سید عبدالرسول]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۲۷۳- ۲۸۶.</ref>. | ||
==تحدی در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | |||
[[تحدی]] به معنی هماورد خواستن و مبارز طلبیدن است و در اصطلاح [[قرآنی]]، هماورد طلبیدن [[خدا]] از [[مخالفان اسلام]] و [[قرآن]] است که اگر میتوانند مانند قرآن بیاورند یا دستکم یک [[سوره]] مانند آن را بیاورند. | |||
[[قرآن کریم]] در مرحله نخست تحدّی به تمام قرآن میکند و میفرماید: اگر میتوانند مانند این قرآن بیاورند. {{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم» سوره قصص، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref>. | |||
در مرحله دوم تحدی به ده سوره از قرآن میکند و میفرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.</ref>. | |||
در مرحله سوم تحدّی به یک سوره میکند و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref>. | |||
در مرحله چهارم، [[تحدی]] به [[سختی]] مانند قرآن میکند و میفرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا يُؤْمِنُونَ فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ}}<ref>«یا میگویند (خود) آن را فرا بافته است (نه،) بلکه ایمان ندارند پس اگر راست میگویند گفتاری مانند آن بیاورند» سوره طور، آیه ۳۳-۳۴.</ref>. | |||
برخی از [[مفسران]] مراد از «[[حدیث]]» را در اینجا همه [[قرآن]] میدانند و برخی آن را شامل بخشی از قرآن که معنای کاملی را میرساند نیز میدانند مانند [[آیةالکرسی]] و مانند آن. به هر حال در این [[آیه]]، به آوردن سخنی مثل قرآن [[تحدی]] شده است، بیآنکه به مقدار آن اشاره شود. [[ولی]] ظاهراً تحدی در {{متن قرآن|فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ}}<ref>«پس اگر راست میگویند گفتاری مانند آن بیاورند» سوره طور، آیه ۳۴.</ref> عام و فراگیر از سه مرحله فوق است؛ زیرا «حدیث» نسبت به یک [[سوره]] و ۱۰ سوره و همه قرآن عمومیت دارد. پس تحدی در این آیه به مطلق [[ویژگیهای قرآن]] است<ref>المیزان، ج۱۰، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>. | |||
اصل تحدی برای [[اثبات]] [[وحیانی]] بودن قرآن و تثبیت [[رسالت پیامبر اسلام]]{{صل}} است تا به وسیله آن [[معجزه]] بودن قرآن ثابت شود، بنابراین تعریف معجزه در اینجا امری لازم و ضروری است: «معجزه امری [[خارق عادت]]، مقرون به تحدی، محفوظ از معارضه، مطابق با دعوی و توأم با [[ادعای نبوت]] است»<ref>النافع فی یوم الحشر، ص۶۱.</ref>. | |||
معجزه باید کاری [[خارقالعاده]] و از حدود [[توانایی]] [[بشر]] خارج باشد؛ به طوری که هیچ کس حتی نوابغ [[جهان]] نتوانند همانند آن را بیاورند. مانند تبدیل شدن عصای به اژدها و همچنین شقّ القمر که اموری بر خلاف [[عادت]] طبیعی هستند. معجزه باید مطابق خواسته مدعی [[نبوت]] باشد مثلاً اگر در [[مقام]] [[اعجاز]]، مدعی شفای دو چشم مریض شود که اطبّاء از بهبودی آن ناامیدند، باید بتواند او را [[شفا]] دهد، نه اینکه به طور کلی او را [[کور]] گرداند! که اگر چنین شود مطابق دعوی نیست. معجزه باید توأم با [[ادعای پیامبری]] باشد، یعنی آورنده آن به عنوان یک [[سند]] زنده برای [[صدق]] [[رسالت]] خود از طرف [[خدا]] آن را انجام دهد. معجزه باید توأم با تحدّی و [[دعوت]] به معارضه و مقابله باشد؛ به این معنی که از همه [[دعوت]] کند که اگر میتوانند مثل آن را بیاورند و کسی هم نتواند مثل آن را بیاورد. پس [[اعجاز]]، انجام کاری است که انجام دهنده آن، به منبع [[وحی]] و [[آفریدگار جهان]] در [[ارتباط]] است و [[معجزه]]، نشانه ارتباط انجام دهنده آن با [[خدا]] میباشد. | |||
فرق معجزه با کار [[ساحران]] و [[مرتاضان]] و مخترعان و هنرمندان کاملاً روشن است، زیرا: کار این گروه تمرینی، تحصیلی و تخصصی است در حالی که کار [[پیامبران]] که آورندگان معجزه هستند نه تمرینی است و نه تحصیلی و نه تخصصی. کار این گروه همراه با [[تحدی]] نیست در حالی که کار پیامبران توأم با هماوردخواهی و تحدی است. کار این گروه هرگز توأم با [[ادعای نبوت]] نبوده و نیست در حالی که کار پیامبران همراه با ادعای نبوت و [[پیغمبری]] است. این گروه با همه تمرین و تحصیل و تخصصشان، خود را از [[خطا]] و [[لغزش]] در محصول کار ایمن نمیدانند در حالی که پیامبران در آنچه که عرضه میکنند (یعنی [[پیام الهی]]) خود را [[مصون از خطا]] و لغزش میدانند. چه بسا این گروه جنبههای شهرتطلبی و انگیزههای [[نفسانی]] داشته باشند در حالی که پیامبران هرگز به دنبال شهرتطلبی و [[اعمال]] انگیزههای نفسانی و شخصی خویش نبودهاند و تنها پیامرسان و [[مجری احکام]] او هستند. | |||
در [[آیات]] تحدّی در مرحله نخست از [[مخالفان]] میخواهد [[کتابی]] همانند [[قرآن]] بیاورند، آن هم با تمام امتیازات و اوصاف قرآن و اغراضی که [[خداوند]] از آن [[اراده]] کرده است. پس از ثابت شدن [[درماندگی]] و [[ناتوانی]] آنان، [[تخفیف]] داده و میفرماید: سورهای از هر جهت شبیه یکی از [[سورههای قرآن]] در بردارنده همه امتیازات آن بیاورند. سرانجام پس از آشکار شدن ناتوانی آنان در تخفیفی دیگر میفرماید: ده [[سوره]] بیاورید که هر یک از آنها یکی از امتیازات و [[وجوه اعجاز قرآن]] را دارا باشد به گونهای که مجموع آن ده سوره، همه امتیازات یک [[سوره]] [[قرآن]] را در خود جمع کرده باشد. روشن است که ساختن یک سوره در همه ابعاد شبیه یک سورة قرآن باشد دشوارتر از فراهم آوردن چند سوره است که هر یک در جهتی مشابه قرآن باشد. در این صورت، [[تحدی]] از دشوارتر به آسانتر خواهد بود<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷، ص۲۷۸.</ref>. | |||
تحدّی و هماورد خواهی قرآن تنها مربوط به بُعد خاصی از آن نیست تا کسی یا کسانی ادعا کنند مثلاً در فلان بعد چیزی شبیه قرآن آوردهاند، بلکه این هماورد خواهی مربوط به تمام ابعاد قرآن، آن هم به صورت یک واحد مجموعی مرکب است که شامل امور زیر میشود: | |||
#از جهت [[فصاحت]] و [[بلاغت]] | |||
#از جهت [[نظم]] و [[انسجام]] و سبک خاص خود قرآن | |||
#از جهت آهنگ و موسیقی آن | |||
#از جهت محتوا و [[معارف]] جامع و والای آن | |||
#از جهت [[قوانین]] [[استوار]] و برنامههای [[جهانشمول]] آن | |||
#از جهت برهانهای ویژه و شیوه خاص [[دعوت]] آن | |||
#از جهت [[خبرهای غیبی]] گذشته و [[آینده]] آن | |||
#از جهت [[اعجاز علمی]] و اشارات دقیق آن | |||
#از جهت [[استواری]] بیان و عدم [[اختلاف]] در آن | |||
#از جهت [[هدایتگری]] و تأثیر فوقالعاده آن بر اذهان و [[دلها]]؛ تا جایی که مهمترین عامل [[پیشرفت]] و توسعه [[اسلام]] را باید در خود وجود قرآن و تأثیرگذاری آن بر [[انسانها]] جستجو کرد. مجموعه این ویژگیهای دهگانه را باید به عنوان یک واحد ذات الابعاد و جامع منظور نمود تا معنا و مفهوم «[[تحدی]]» قرآن و [[راز]] [[شکست]] [[مخالفان]] از آوردن همانند آن به [[درستی]] فهمیده شود. آری در این صورت است که عجز و [[ناتوانی]] دیگران از آوردن مثل آن، موجه و قابل قبول، جلوه میکند وگرنه ارائه نمونههایی از هماوردهای یک بُعدی هرگز نمیتواند مصداق ارائه مثل و مانند آن باشد، چنانکه هماوردنماهایی وارد این میدان شدند و در [[مقام]] معارضه با قرآن نه تنها [[شکست]] [[سختی]] خوردند، بلکه تمام دستاوردشان نیز مورد مضحکه و ریشخند کارشناسان فنِّ سخن قرار گرفت، همان طور که از [[مسیلمه]] [[کذّاب]]، جملاتی رکیک نقل شده که [[عمر بن عاص]] به او گفت: من و خودت میدانیم که [[دروغگویی]]!؛<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۱، ص۶۵.</ref>. | |||
گفتهاند: [[عبدالله بن مقفع]] درصدد هماوردی با [[قرآن]] برآمد [[ولی]] پس از مدتی منصرف شد و همه آنچه را گرد آورده بود نابود کرد<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷، ص۲۸۴.</ref>. معارضه جویانی که اخیراً نمونههایی، به عنوان معارضه با قرآن به صفحه اینترنت بردهاند و در معرض نگاه عموم قرار دادهاند، اگر به دید [[انصاف]] و حقبینی به آنها نگریسته شود الفاظی برگرفته از [[آیات قرآن]] است که بسیار ناشیانه به مونتاژ آنها پرداختهاند که اگر فرضاً سجع و وزنی داشته باشد، [[ارتباط]] معنایی قابل قبولی ندارد. مجموعهای از الفاظ [[درهم]] تنیده و ترکیب یافته سرد و بیروحاند که نه حامل پیامیاند و نه دربردارنده رهنمودی.<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تحدی - کوشا (مقاله)|مقاله «تحدی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص: ۴۲۰-۴۲۲.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۹۵: | خط ۱۲۹: | ||
# [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] | # [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[فتاح آقازاده|آقازاده، فتاح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تحدی - کوشا (مقاله)|مقاله «تحدی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|'''دانشنامه معاصر قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||