بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==مراد از [[عمود نور]] در [[روایات]]== | ==مراد از [[عمود نور]] در [[روایات]]== | ||
روایاتی درباره [[عمود نور]] از حضرات [[معصومین]] {{ع}} وارد شده است مانند: [[صالح بن سهل]] نقل میکند: "نزد [[امام صادق]]{{ع}} نشسته بودیم حضرت فرمودند: "ای صالح بن سهل [[خداوند]] در میان خودش و [[امام]] [[ستونی از نور]] قرار داده است، خداوند از این طریق به امام مینگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش مینگرد و هنگامی که بخواهد چیزی را بداند در آن [[ستون نور]] نظر میافکند و از آن [[آگاه]] میشود"<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ فَقَالَ ابْتِدَاءً مِنْهُ يَا صَالِحَ بْنَ سَهْلٍ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّسُولِ رَسُولًا وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ رَسُولًا قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص | روایاتی درباره [[عمود نور]] از حضرات [[معصومین]] {{ع}} وارد شده است مانند: [[صالح بن سهل]] نقل میکند: "نزد [[امام صادق]]{{ع}} نشسته بودیم حضرت فرمودند: "ای صالح بن سهل [[خداوند]] در میان خودش و [[امام]] [[ستونی از نور]] قرار داده است، خداوند از این طریق به امام مینگرد و امام نیز از این طریق به پروردگارش مینگرد و هنگامی که بخواهد چیزی را بداند در آن [[ستون نور]] نظر میافکند و از آن [[آگاه]] میشود"<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ فَقَالَ ابْتِدَاءً مِنْهُ يَا صَالِحَ بْنَ سَهْلٍ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّسُولِ رَسُولًا وَ لَمْ يَجْعَلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ رَسُولًا قَالَ قُلْتُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ جَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْإِمَامِ عَمُوداً مِنْ نُورٍ يَنْظُرُ اللَّهُ بِهِ إِلَى الْإِمَامِ وَ يَنْظُرُ الْإِمَامُ إِذَا أَرَادَ عِلْمَ شَيْءٍ نَظَرَ فِي ذَلِكَ النُّورِ فَعَرَفَهُ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۴۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶</ref> | ||
اینکه منظور از [[نور الهی]] در روایات چیست، روشن نیست، ولی بعضی از [[راویان]]، نور الهی را به "[[ملک]]" تعبیر کردهاند: "[[محمد بن عیسی بن عبید]] میگوید: من و ابنفضال نشسته بودیم، [[یونس]] وارد شد و گفت: من [[خدمت]] [[امام رضا]]{{ع}} رسیدم و به او گفتم: قربان شما شوم! مردم درباره [[عمود]]، [[سخن]] بسیار گفتهاند. امام به من فرمود: ای یونس! نظر تو درباره آن چیست؟ نظرت این است، یک عمود آهنی است که برای صاحب تو برافرازند؟! عرض کردم: نمیدانم. فرمود: عمود، فرشتهای است که بر هر شهری گماشته شده است و [[خدا]] به وسیله او [[کردار]] آن [[شهرها]] را میرساند"<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ أَكْثَرَ النَّاسُ فِي الْعَمُودِ قَالَ فَقَالَ لِي يَا يُونُسُ مَا تَرَاهُ أَ تَرَاهُ عَمُوداً مِنْ حَدِيدٍ يُرْفَعُ لِصَاحِبِكَ قَالَ قُلْتُ مَا أَدْرِي قَالَ لَكِنَّهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِكُلِّ بَلْدَةٍ يَرْفَعُ اللَّهُ بِهِ أَعْمَالَ تِلْكَ الْبَلْدَةِ قَالَ فَقَامَ ابْنُ فَضَّالٍ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ وَ قَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَا تَزَالُ تَجِيءُ بِالْحَدِيثِ الْحَقِّ الَّذِي يُفَرِّجُ اللَّهُ بِهِ عَنَّا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص | اینکه منظور از [[نور الهی]] در روایات چیست، روشن نیست، ولی بعضی از [[راویان]]، نور الهی را به "[[ملک]]" تعبیر کردهاند: "[[محمد بن عیسی بن عبید]] میگوید: من و ابنفضال نشسته بودیم، [[یونس]] وارد شد و گفت: من [[خدمت]] [[امام رضا]]{{ع}} رسیدم و به او گفتم: قربان شما شوم! مردم درباره [[عمود]]، [[سخن]] بسیار گفتهاند. امام به من فرمود: ای یونس! نظر تو درباره آن چیست؟ نظرت این است، یک عمود آهنی است که برای صاحب تو برافرازند؟! عرض کردم: نمیدانم. فرمود: عمود، فرشتهای است که بر هر شهری گماشته شده است و [[خدا]] به وسیله او [[کردار]] آن [[شهرها]] را میرساند"<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَدْ أَكْثَرَ النَّاسُ فِي الْعَمُودِ قَالَ فَقَالَ لِي يَا يُونُسُ مَا تَرَاهُ أَ تَرَاهُ عَمُوداً مِنْ حَدِيدٍ يُرْفَعُ لِصَاحِبِكَ قَالَ قُلْتُ مَا أَدْرِي قَالَ لَكِنَّهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِكُلِّ بَلْدَةٍ يَرْفَعُ اللَّهُ بِهِ أَعْمَالَ تِلْكَ الْبَلْدَةِ قَالَ فَقَامَ ابْنُ فَضَّالٍ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ وَ قَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَا تَزَالُ تَجِيءُ بِالْحَدِيثِ الْحَقِّ الَّذِي يُفَرِّجُ اللَّهُ بِهِ عَنَّا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص ۳۸۸.</ref>. | ||
بنابراین اگر منظور از [[نور الهی]]، [[ملک]] یا [[روحالقدس]] باشد، نمیتوان آن را منبع جداگانهای برای [[علم امام]] دانست، بلکه همان القای [[روح القدس]] است. به عبارتی دیگر [[عمود نور]] امری جدا از [[امام]] نیست؛ بلکه ویژگی و توانی در امام است که [[خداوند]] آن را برای [[احتجاج]] بر خلقش برای امام فراهم نموده است؛ مانند روایتی که پس از اشاره به وجود منار [[نور]] میفرماید: {{متن حدیث|فَبِهَذَا یَحْتَجُ اللَّهُ عَلَی خَلْقِه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۸۷.</ref>. علامۀ [[مجلسی]] ذیل این [[روایت]]، [[ضمیر]] اشاره منفصل "هذا" را به خود امام برمیگرداند و صحیح هم همین است<ref>مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۳۶۰.</ref>. با توجه به این جمله، اگر منار یا عمود نور را امری جدا از امام بدانیم، [[احتجاج]] [[الهی]] به امام صحیح نخواهد بود. علامۀ مجلسی میگوید:<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۶۸.</ref> "نامیده شدن ملک با عنوان [[عمود]]، استعاره است؛ گویی ملک عمودی از نور است که امام در آن نظر میکند. همچنین ممکن است این [[تشبیه]] به این دلیل صورت گرفته که [[اعتماد]] امام در [[کشف]] امور، به ملک است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref>. | بنابراین اگر منظور از [[نور الهی]]، [[ملک]] یا [[روحالقدس]] باشد، نمیتوان آن را منبع جداگانهای برای [[علم امام]] دانست، بلکه همان القای [[روح القدس]] است. به عبارتی دیگر [[عمود نور]] امری جدا از [[امام]] نیست؛ بلکه ویژگی و توانی در امام است که [[خداوند]] آن را برای [[احتجاج]] بر خلقش برای امام فراهم نموده است؛ مانند روایتی که پس از اشاره به وجود منار [[نور]] میفرماید: {{متن حدیث|فَبِهَذَا یَحْتَجُ اللَّهُ عَلَی خَلْقِه}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۸۷.</ref>. علامۀ [[مجلسی]] ذیل این [[روایت]]، [[ضمیر]] اشاره منفصل "هذا" را به خود امام برمیگرداند و صحیح هم همین است<ref>مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۳۶۰.</ref>. با توجه به این جمله، اگر منار یا عمود نور را امری جدا از امام بدانیم، [[احتجاج]] [[الهی]] به امام صحیح نخواهد بود. علامۀ مجلسی میگوید:<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۶۸.</ref> "نامیده شدن ملک با عنوان [[عمود]]، استعاره است؛ گویی ملک عمودی از نور است که امام در آن نظر میکند. همچنین ممکن است این [[تشبیه]] به این دلیل صورت گرفته که [[اعتماد]] امام در [[کشف]] امور، به ملک است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴.</ref>. |