بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==[[روایات]] دربارۀ [[عرش]]== | ==[[روایات]] دربارۀ [[عرش]]== | ||
#از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[آیه]] {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.</ref> [[سؤال]] شد، حضرت فرمودند: "عرش جمیع [[خلقت]] است که هشت [[فرشته]] آن را حمل میکنند و هر یک بر هشت طبقۀ [[عالم]] اشراف دارند. یکی از این [[ملائکه]] برای [[انسانها]] از [[خداوند]] [[طلب]] [[روزی]] میکند؛ یکی دیگر برای تمام بهائم از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای وحوش از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای پرندگان از خداوند طلب روزی میکند"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص۳۱۵.</ref>.<ref>ر.ک: رستمی، محمد | #از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[آیه]] {{متن قرآن|الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى}}<ref>«(خداوند) بخشنده بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا دارد» سوره طه، آیه ۵.</ref> [[سؤال]] شد، حضرت فرمودند: "عرش جمیع [[خلقت]] است که هشت [[فرشته]] آن را حمل میکنند و هر یک بر هشت طبقۀ [[عالم]] اشراف دارند. یکی از این [[ملائکه]] برای [[انسانها]] از [[خداوند]] [[طلب]] [[روزی]] میکند؛ یکی دیگر برای تمام بهائم از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای وحوش از خداوند طلب روزی میکند؛ یکی دیگر برای پرندگان از خداوند طلب روزی میکند"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص۳۱۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آلبویه|آلبویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص۸۵ ـ ۹۰.</ref> | ||
#در [[روایت]] دیگری آمده است: "عرش را که [[علم]] است چهار نفر از اولین یعنی [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]]{{ع}} و چهار نفر از آخرین یعنی [[محمد]]{{صل}} و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} حمل مینمایند. ایشان به این [[دلیل]] [[حاملان عرش]] هستند که انبیای قبل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر چهار [[شریعت]] نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بودهاند و بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز علم از محمد{{صل}} و علی و حسن و حسین{{ع}} به دیگران انتقال مییابد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۹۹.</ref>. یعنی [[امامان]]{{ع}} حاملان عرش و به عبارتی [[علم الهی]] هستند<ref>ر.ک: رستمی، محمد | #در [[روایت]] دیگری آمده است: "عرش را که [[علم]] است چهار نفر از اولین یعنی [[نوح]] و [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]]{{ع}} و چهار نفر از آخرین یعنی [[محمد]]{{صل}} و [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} حمل مینمایند. ایشان به این [[دلیل]] [[حاملان عرش]] هستند که انبیای قبل از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر چهار [[شریعت]] نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بودهاند و بعد از [[پیامبر]]{{صل}} نیز علم از محمد{{صل}} و علی و حسن و حسین{{ع}} به دیگران انتقال مییابد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۹۹.</ref>. یعنی [[امامان]]{{ع}} حاملان عرش و به عبارتی [[علم الهی]] هستند<ref>ر.ک: [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آلبویه|آلبویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص۸۵ ـ ۹۰؛ [[حسین صالحی مالستانی|صالحی مالستانی، حسین]]، [[علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی (مقاله)|علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی]]، ش ۸۸.</ref>. | ||
#همچنین حضرت در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> فرمودند: "[[آسمانها]] و [[زمین]] و آنچه میان آن دو است، در [[کرسی]] است و عرش، [[علمی]] است که اندازه آن را هیچکس نمیتواند تقدیر کند"<ref>{{متن حدیث|فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَقَالَ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَیْنَهُمَا فِی الْکُرْسِیِّ وَ الْعَرْشُ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِی لَا یَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص۳۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴، ص۸۹.</ref>. | #همچنین حضرت در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> فرمودند: "[[آسمانها]] و [[زمین]] و آنچه میان آن دو است، در [[کرسی]] است و عرش، [[علمی]] است که اندازه آن را هیچکس نمیتواند تقدیر کند"<ref>{{متن حدیث|فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَقَالَ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَیْنَهُمَا فِی الْکُرْسِیِّ وَ الْعَرْشُ هُوَ الْعِلْمُ الَّذِی لَا یَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص۳۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴، ص۸۹.</ref>. | ||
# [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "[[عرش]] اسم [[علم]] و [[قدرت]] است، عرشی است که در آن همه چیز موجود است. آنگاه حمل را به دیگر آفریدههایش، نسبت میدهد؛ زیرا او [[خلق]] خود را با حمل عرش خویش [[بنده]] خود ساخته است و آنان حاملین علم اویند"<ref>{{متن حدیث|... الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ وَ عَرْشٍ فِیهِ کُلُّ شَیْءٍ ثُمَّ أَضَافَ الْحَمْلَ إِلَی غَیْرِهِ خَلْقٍ مِنْ خَلْقِهِ لِأَنَّهُ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِحَمْلِ عَرْشِهِ وَ هُمْ حَمَلَةُ عِلْمِه...}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: خاکپور، | # [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "[[عرش]] اسم [[علم]] و [[قدرت]] است، عرشی است که در آن همه چیز موجود است. آنگاه حمل را به دیگر آفریدههایش، نسبت میدهد؛ زیرا او [[خلق]] خود را با حمل عرش خویش [[بنده]] خود ساخته است و آنان حاملین علم اویند"<ref>{{متن حدیث|... الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ وَ عَرْشٍ فِیهِ کُلُّ شَیْءٍ ثُمَّ أَضَافَ الْحَمْلَ إِلَی غَیْرِهِ خَلْقٍ مِنْ خَلْقِهِ لِأَنَّهُ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِحَمْلِ عَرْشِهِ وَ هُمْ حَمَلَةُ عِلْمِه...}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین خاکپور|خاکپور، حسین]]، [[علی اکبر نصیری|نصیری، علی اکبر]]، [[نعیمه معینالدینی|معینالدینی، نعیمه]]، [[تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم (مقاله)|تبیین مفهوم عرش و کرسی بر مبنای علم بلا معلوم]]، فصلنامه پژوهشهای فلسفی کلامی، ش ۶۳، ص۱۳۷ـ ۱۴۵.</ref> | ||
#در [[روایات]] بسیاری آمده است، [[ائمه]]{{ع}} فرمودند: "ماییم [[مَثَل]] اعلای [[الهی]] و ماییم حامل عرش [[پروردگار]]"<ref>{{متن حدیث|... نَحْنُ حَمَلَةُ الْعَرْش...}}؛ دلائل الامامه، ص۲۰۱.</ref>.<ref>ر.ک: نمازی شاهرودی، | #در [[روایات]] بسیاری آمده است، [[ائمه]]{{ع}} فرمودند: "ماییم [[مَثَل]] اعلای [[الهی]] و ماییم حامل عرش [[پروردگار]]"<ref>{{متن حدیث|... نَحْنُ حَمَلَةُ الْعَرْش...}}؛ دلائل الامامه، ص۲۰۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب ۲ (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۳۹.</ref> | ||
باید توجه داشت در این زمینه روایاتی نیز وارد شده مبنی بر اینکه [[ارواح]] [[امامان]]{{ع}} در شبهای [[جمعه]] به [[عرش الهی]] [[صعود]] میکند و در آنجا [[کسب علم]] مینمایند و تا زمانی که سرشار از علم و [[معرفت]] نشدند به ابدان خود باز نمیگردند. روایات مربوط به این موضوع در [[اصول کافی]] ذیل بابی با عنوان {{متن حدیث|بَابٌ فِی أَنَّ الْأَئِمَّةَ یَزْدَادُونَ فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَة}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢۵٣ ـ ٢۵۴.</ref> و در بصائر با عنوان {{متن حدیث|باب ما یزاد الأئمة فی لیلة الجمعة من العلم المستفاد}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۱۳۰.</ref> [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲؛ افتخاری، سید | باید توجه داشت در این زمینه روایاتی نیز وارد شده مبنی بر اینکه [[ارواح]] [[امامان]]{{ع}} در شبهای [[جمعه]] به [[عرش الهی]] [[صعود]] میکند و در آنجا [[کسب علم]] مینمایند و تا زمانی که سرشار از علم و [[معرفت]] نشدند به ابدان خود باز نمیگردند. روایات مربوط به این موضوع در [[اصول کافی]] ذیل بابی با عنوان {{متن حدیث|بَابٌ فِی أَنَّ الْأَئِمَّةَ یَزْدَادُونَ فِی لَیْلَةِ الْجُمُعَة}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ١، ص٢۵٣ ـ ٢۵۴.</ref> و در بصائر با عنوان {{متن حدیث|باب ما یزاد الأئمة فی لیلة الجمعة من العلم المستفاد}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۱۳۰.</ref> [[نقل]] شده است<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲؛ [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۷۲ و ۷۳.</ref>. برخی از این [[روایات]] عبارتاند از: | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "ای [[اباعبدالله]] به [[راستی]] برای ما در هر [[شب جمعه]] [[سروری]] است. عرض کردم آن [[سرور]] چیست؟ [[امام]] فرمود: چون شب جمعه شود [[رسول خدا]]{{صل}} به [[عرش]] برآید و [[ائمه]] هم با او برآیند و ما هم با آنها برآییم و سپس [[روح]] ما به [[بدن]] ما برنگردد مگر با [[علمی]] که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود [[علم]] ما تمام میشد"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فِیهَا سُرُورٌ قُلْتُ کَیْفَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ إِذَا کَانَتْ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص١٣۱، ح ۵.</ref>.<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲؛ رستمی، محمد | # [[امام صادق]]{{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "ای [[اباعبدالله]] به [[راستی]] برای ما در هر [[شب جمعه]] [[سروری]] است. عرض کردم آن [[سرور]] چیست؟ [[امام]] فرمود: چون شب جمعه شود [[رسول خدا]]{{صل}} به [[عرش]] برآید و [[ائمه]] هم با او برآیند و ما هم با آنها برآییم و سپس [[روح]] ما به [[بدن]] ما برنگردد مگر با [[علمی]] که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود [[علم]] ما تمام میشد"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فِیهَا سُرُورٌ قُلْتُ کَیْفَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ إِذَا کَانَتْ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ الْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ الْعَرْشَ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص١٣۱، ح ۵.</ref>.<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آلبویه|آلبویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص۸۵ ـ ۹۰.</ref> | ||
#ایشان در [[حدیثی]] دیگر میفرمایند: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِیِّینَ لَتُوَافی الْعَرْشَ لَیْلَةَ کُلِّ جُمُعَةٍ فَمَا تُرَدُّ فِی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِجَمِّ الْغَفِیرِ مِنَ الْعِلْم}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص١٣٢، ح ۶.</ref>.<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲.</ref> | #ایشان در [[حدیثی]] دیگر میفرمایند: {{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ أَرْوَاحَنَا وَ أَرْوَاحَ النَّبِیِّینَ لَتُوَافی الْعَرْشَ لَیْلَةَ کُلِّ جُمُعَةٍ فَمَا تُرَدُّ فِی أَبْدَانِنَا إِلَّا بِجَمِّ الْغَفِیرِ مِنَ الْعِلْم}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص١٣٢، ح ۶.</ref>.<ref>ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۶۲.</ref> | ||
#امام صادق{{ع}} همچنین میفرمایند: "به [[درستی]] برای ما در شبهای [[جمعه]] جایگاه ویژهای است. [[راوی]] میگوید: عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] و اوصیای مرده و [[ارواح]] [[اوصیاء]] و [[وصی]] در میان شما [[اذن]] داده میشود به [[آسمان]] [[عروج]] نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان میگردند و [[طواف]] مینمایند در حالی که میگویند، "بسیار [[پاک]] و منزه و پر [[قداست]] است [[پروردگار]] فرشتگان و پروردگار[[روح]] (سبوح [[قدوس]] [[رب]] الملائکة والروح)". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت [[نماز]] به جای میآورند. سپس همه میروند؛ پس [[فرشتگان]] پس از [[تلاش]] فراوانی که [[خداوند متعال]] قرار داده ـ که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه میبینند میباشد، که به همان اندازه از این تلاش و [[ترس]] بر آنان افزوده میگردد ـ منصرف گردیده میروند، همچنین [[پیامبران]] و [[اوصیا]] و [[ارواح]] زندگان منصرف میگردند در حالی که بسیار شگفت زده هستند و برای خود بسیار شادامانند. به [[وصی]] و [[اوصیاء]] الهامی از [[علم]] [[الهام]] شده است، [[علمی]] بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمانتر نیست. (این امر را) مخفی نگاهدار که به [[خدا]] قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیتتر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر میباشد (...)"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَنَا فِی لَیَالِی الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیُّ شَأْنٍ قَالَ تُؤْذَنُ لِلْمَلَائِکَةِ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْأَوْصِیَاءِ الْمَوْتَی وَ أَرْوَاحِ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْوَصِیِّ الَّذِی بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ یُعْرَجُ بِهَا إِلَی السَّمَاءِ فَیَطُوفُونَ بَعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ یَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّی إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ کُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِکَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شَدِیداً عظامهم [إِعْظَامُهُمْ] لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِیدَ فِی اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلَهُ وَ یَنْصَرِفُ النَّبِیُّونَ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْیَاءِ شَدِیداً حُبُّهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ یُصْبِحُ الْوَصِیُّ وَ الْأَوْصِیَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً جَمّاً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِیرِ لَیْسَ شَیْءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اکْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ کَذَا و کَذَا...}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۱۳۱، ح ۶.</ref>.<ref>ر.ک: وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام؛ افتخاری، سید | #امام صادق{{ع}} همچنین میفرمایند: "به [[درستی]] برای ما در شبهای [[جمعه]] جایگاه ویژهای است. [[راوی]] میگوید: عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] و اوصیای مرده و [[ارواح]] [[اوصیاء]] و [[وصی]] در میان شما [[اذن]] داده میشود به [[آسمان]] [[عروج]] نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان میگردند و [[طواف]] مینمایند در حالی که میگویند، "بسیار [[پاک]] و منزه و پر [[قداست]] است [[پروردگار]] فرشتگان و پروردگار[[روح]] (سبوح [[قدوس]] [[رب]] الملائکة والروح)". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت [[نماز]] به جای میآورند. سپس همه میروند؛ پس [[فرشتگان]] پس از [[تلاش]] فراوانی که [[خداوند متعال]] قرار داده ـ که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه میبینند میباشد، که به همان اندازه از این تلاش و [[ترس]] بر آنان افزوده میگردد ـ منصرف گردیده میروند، همچنین [[پیامبران]] و [[اوصیا]] و [[ارواح]] زندگان منصرف میگردند در حالی که بسیار شگفت زده هستند و برای خود بسیار شادامانند. به [[وصی]] و [[اوصیاء]] الهامی از [[علم]] [[الهام]] شده است، [[علمی]] بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمانتر نیست. (این امر را) مخفی نگاهدار که به [[خدا]] قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیتتر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر میباشد (...)"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَنَا فِی لَیَالِی الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَیُّ شَأْنٍ قَالَ تُؤْذَنُ لِلْمَلَائِکَةِ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْأَوْصِیَاءِ الْمَوْتَی وَ أَرْوَاحِ الْأَوْصِیَاءِ وَ الْوَصِیِّ الَّذِی بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ یُعْرَجُ بِهَا إِلَی السَّمَاءِ فَیَطُوفُونَ بَعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ یَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّی إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ کُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ یَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِکَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شَدِیداً عظامهم [إِعْظَامُهُمْ] لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِیدَ فِی اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلَهُ وَ یَنْصَرِفُ النَّبِیُّونَ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْیَاءِ شَدِیداً حُبُّهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ یُصْبِحُ الْوَصِیُّ وَ الْأَوْصِیَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً جَمّاً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِیرِ لَیْسَ شَیْءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اکْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ کَذَا و کَذَا...}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج ۱، ص۱۳۱، ح ۶.</ref>.<ref>ر.ک: وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام؛ [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۷۲ و ۷۳؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[طاهره آلبویه|آلبویه، طاهره]]، [[علم امام ۲ (کتاب)|علم امام]]، ص۸۵ ـ ۹۰.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |