جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
##[[حکومت]] و [[ریاست]] [[جامعه اسلامی]]. به نظر میرسد که جمله {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}}، با توضیحی که داده شد، اشاره به [[شأن]] اول پیامبر ([[ابلاغ پیام الهی]]) داشته باشد. چرا که [[اطاعت از خدا]]، برای انسانهایی که خود پیامبر نیستند. تنها از این راه میسر است. امّا در جمله بعد که میفرماید: {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}، لزوم اطاعت از پیامبر در دو شأن دیگر، مورد اشاره قرار گرفته است؛ یعنی گفتار و [[کردار]] آن حضرت در امر تبیین و [[تعلیم]] [[دین]] و نیز مسائل [[سیاسی]]، [[حکومتی]] و [[اجتماعی]]، همانند سخنان ایشان در [[مقام]] ابلاغ وحی الهی، [[لازم الاتباع]] است. البته روشن است که اطاعت از پیامبر در عرض اطاعت از خدا نیست. بلکه اطاعت و پیروی از [[پیغمبران]] در [[حقیقت]]، شعاع و پرتوی از [[اطاعت خداوند]] است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. | ##[[حکومت]] و [[ریاست]] [[جامعه اسلامی]]. به نظر میرسد که جمله {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ}}، با توضیحی که داده شد، اشاره به [[شأن]] اول پیامبر ([[ابلاغ پیام الهی]]) داشته باشد. چرا که [[اطاعت از خدا]]، برای انسانهایی که خود پیامبر نیستند. تنها از این راه میسر است. امّا در جمله بعد که میفرماید: {{متن قرآن|وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}، لزوم اطاعت از پیامبر در دو شأن دیگر، مورد اشاره قرار گرفته است؛ یعنی گفتار و [[کردار]] آن حضرت در امر تبیین و [[تعلیم]] [[دین]] و نیز مسائل [[سیاسی]]، [[حکومتی]] و [[اجتماعی]]، همانند سخنان ایشان در [[مقام]] ابلاغ وحی الهی، [[لازم الاتباع]] است. البته روشن است که اطاعت از پیامبر در عرض اطاعت از خدا نیست. بلکه اطاعت و پیروی از [[پیغمبران]] در [[حقیقت]]، شعاع و پرتوی از [[اطاعت خداوند]] است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. | ||
#'''کنار هم آمدن اطاعت از پیامبر و [[اولی الامر]]''': نکته مهم دیگر، مسأله مقارنت [[پیروی از پیامبر]] با [[پیروی]] از [[اولوالامر]] است؛ به گونهای که [[قرآن]]، با یک امر، [[اطاعت]] هر دو را [[واجب]] فرموده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. مسلم است که بر اولوالامر [[وحی]] نازل نمیشده است؛ یعنی غیر از [[انبیا]] هیچ [[انسان]] دیگری [[وظیفه]] [[ابلاغ]] وی را نداشته است. بنابراین، [[اطاعت از اولوالامر]] فقط در همان حیطهای است که وظیفه مشترک با [[پیامبر]] دارند؛ یعنی در دو مسأله توضیح و [[تفسیر]] [[وحی الهی]] و مسائل [[سیاسی]] و [[حکومتی]]. و همان طور که در این مسائل، [[اطاعت از پیامبر]] واجب بوده، کسی [[حق]] اظهار نظر در برابر [[رأی]] و [[تصمیم]] نهایی آن [[حضرت]] ندارد، هیچکس مجاز نیست با رأی و نظر اولوالامر [[مخالفت]] نماید. | #'''کنار هم آمدن اطاعت از پیامبر و [[اولی الامر]]''': نکته مهم دیگر، مسأله مقارنت [[پیروی از پیامبر]] با [[پیروی]] از [[اولوالامر]] است؛ به گونهای که [[قرآن]]، با یک امر، [[اطاعت]] هر دو را [[واجب]] فرموده است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. مسلم است که بر اولوالامر [[وحی]] نازل نمیشده است؛ یعنی غیر از [[انبیا]] هیچ [[انسان]] دیگری [[وظیفه]] [[ابلاغ]] وی را نداشته است. بنابراین، [[اطاعت از اولوالامر]] فقط در همان حیطهای است که وظیفه مشترک با [[پیامبر]] دارند؛ یعنی در دو مسأله توضیح و [[تفسیر]] [[وحی الهی]] و مسائل [[سیاسی]] و [[حکومتی]]. و همان طور که در این مسائل، [[اطاعت از پیامبر]] واجب بوده، کسی [[حق]] اظهار نظر در برابر [[رأی]] و [[تصمیم]] نهایی آن [[حضرت]] ندارد، هیچکس مجاز نیست با رأی و نظر اولوالامر [[مخالفت]] نماید. | ||
#'''اطلاق اطاعت''': [[آیه شریفه]]، اطاعت از اولوالامر را به طور مطلق و بدون هیچ گونه قید و شرطی واجب شمرده است، که مهمترین نکته آن، در دلالت بر [[عصمت]] اولوالامر میباشد. توضیح آنکه: مسأله [[لزوم اطاعت]] بیقید و شرط از انبیا - که خود یکی از [[ادله عصمت]] آنها شمرده میشود - یک [[حقیقت]] [[قرآنی]] و واقعیت غیر قابل [[انکار]] میباشد، که [[قرآن کریم]] در موارد متعددی بدان تصریح کرده است. در این [[آیه]] نیز اطاعت مطلق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در کنار [[اطاعت از خداوند]]، [[اطاعت از معصوم]] قرار داده شده است. همانگونه که اطاعت از خداوند، اطاعت از معصوم بالذات و [[بالاصاله]] است، اطاعت از پیامبر اکرم نیز اطاعت از یک انسان [[معصوم]] میباشد. هر چند که عصمت آن حضرت در پر تو [[عصمت الهی]]، عصمتی عرضی و تبعی خواهد بود<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۷۳.</ref>. امّا نکته مهم این است که در این آیه، [[امر]] به اطاعت از اولوالامر در کنار اطاعت از پیامبر و همانند آن، به طور مطلق و بیهیچ قید و شرطی وارد شده است، که خود [[بهترین]] [[دلیل]] پر [[عصمت]] [[اولوالامر]] میباشد؛ زیرا اگر اینان [[معصوم]] از [[گناه]] نباشند و یا حتی احتمال [[سهو]] و [[نسیان]] در گفتار و [[کردار]] آنان داده شود، هر چند که [[عدالت]] و [[پارسایی]] آنان محرز باشد، باز هم نمیتوانند [[مطاع]] مطلق باشند. چون عدالت مانع از [[عصیان]] عملی میشود، | #'''اطلاق اطاعت''': [[آیه شریفه]]، اطاعت از اولوالامر را به طور مطلق و بدون هیچ گونه قید و شرطی واجب شمرده است، که مهمترین نکته آن، در دلالت بر [[عصمت]] اولوالامر میباشد. توضیح آنکه: مسأله [[لزوم اطاعت]] بیقید و شرط از انبیا - که خود یکی از [[ادله عصمت]] آنها شمرده میشود - یک [[حقیقت]] [[قرآنی]] و واقعیت غیر قابل [[انکار]] میباشد، که [[قرآن کریم]] در موارد متعددی بدان تصریح کرده است. در این [[آیه]] نیز اطاعت مطلق از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در کنار [[اطاعت از خداوند]]، [[اطاعت از معصوم]] قرار داده شده است. همانگونه که اطاعت از خداوند، اطاعت از معصوم بالذات و [[بالاصاله]] است، اطاعت از پیامبر اکرم نیز اطاعت از یک انسان [[معصوم]] میباشد. هر چند که عصمت آن حضرت در پر تو [[عصمت الهی]]، عصمتی عرضی و تبعی خواهد بود<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۷۳.</ref>. امّا نکته مهم این است که در این آیه، [[امر]] به اطاعت از اولوالامر در کنار اطاعت از پیامبر و همانند آن، به طور مطلق و بیهیچ قید و شرطی وارد شده است، که خود [[بهترین]] [[دلیل]] پر [[عصمت]] [[اولوالامر]] میباشد؛ زیرا اگر اینان [[معصوم]] از [[گناه]] نباشند و یا حتی احتمال [[سهو]] و [[نسیان]] در گفتار و [[کردار]] آنان داده شود، هر چند که [[عدالت]] و [[پارسایی]] آنان محرز باشد، باز هم نمیتوانند [[مطاع]] مطلق باشند. چون عدالت مانع از [[عصیان]] عملی میشود، لکن مانع از سهو و نسیان نمیگردد. و کسی که احتمال [[اشتباه]] [[علمی]] و عملی در کار او برود، ناگزیر باید [[رفتار]] و گفتار او را با آنچه که [[میزان]] [[علم]] و عمل است سنجید، و در این صورت، دیگر آن شخص، مطاع مطلق نمیباشد. بلکه مطاع مطلق همان میزانی خواهد بود که معیار سنجش رفتار و گفتار اوست<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۷۲.</ref>. | ||
* علاوه بر اینکه، اگر احتمال [[صدور گناه]] و یا امر به آن، در [[حق]] اولوالامر داده شود و از طرفی، [[خداوند]] به طور مطلق [[اطاعت]] از ایشان را [[واجب]] نماید. لازمه آن، [[امر]] به متناقضین خواهد بود؛ زیرا بنا به فرض، چون به [[معصیت]] و [[مخالفت]] با خداوند [[فرمان]] دادهاند، نباید از آنها [[پیروی]] نمود: {{متن حدیث|لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۳۷.</ref> ولی از طرف دیگر، خداوند در این [[آیه]]، اطاعت از آنان را به طور مطلق واجب نموده و مخالفت و [[سرپیچی]] از اوامرشان را در هیچ صورتی تجویز نکرده است<ref>کشف المراد، ص۳۶۴. </ref>. | * علاوه بر اینکه، اگر احتمال [[صدور گناه]] و یا امر به آن، در [[حق]] اولوالامر داده شود و از طرفی، [[خداوند]] به طور مطلق [[اطاعت]] از ایشان را [[واجب]] نماید. لازمه آن، [[امر]] به متناقضین خواهد بود؛ زیرا بنا به فرض، چون به [[معصیت]] و [[مخالفت]] با خداوند [[فرمان]] دادهاند، نباید از آنها [[پیروی]] نمود: {{متن حدیث|لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۳۷.</ref> ولی از طرف دیگر، خداوند در این [[آیه]]، اطاعت از آنان را به طور مطلق واجب نموده و مخالفت و [[سرپیچی]] از اوامرشان را در هیچ صورتی تجویز نکرده است<ref>کشف المراد، ص۳۶۴. </ref>. | ||
* بنابراین، همانطور که [[لزوم اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]]، [[دلیل]] بر عصمت آن [[حضرت]] شمرده میشود، امر به اطاعت بیقید و و شرط از اولوالامر، حکایت از عصمت آنان میکند.(...) | * بنابراین، همانطور که [[لزوم اطاعت]] مطلق از [[پیامبر]]، [[دلیل]] بر عصمت آن [[حضرت]] شمرده میشود، امر به اطاعت بیقید و و شرط از اولوالامر، حکایت از عصمت آنان میکند.(...) |