←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[بصره]] پس از [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[پیروزی]] آن [[حضرت]] در [[جنگ جمل]]، یکی از مناطق شیعهنشین به شمار میرفت، تا آنکه [[زیاد بن ابیه]] در سال ۴۵ ق [[والی بصره]] شد و [[کشتار]] وسیعی از [[علویان]] و [[شیعیان]] به راه انداخت. او در سال ۵۳ ق از [[دنیا]] رفت (پسرش عبیدالله در این [[زمان]] [[حاکم]] ولایات [[خراسان]] بود). عبیدالله در سال ۵۶ ق از سوی [[معاویه]] بر بصره گمارده شد. وی همانند پدرش با [[خشونت]] تمام با شیعیان [[رفتار]] میکرد. [[دوستی اهل بیت]] از نگاه او گناهی نابخشودنی به شمار میآمد. در این چنین جو و فضایی [[خانه]] | [[بصره]] پس از [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[پیروزی]] آن [[حضرت]] در [[جنگ جمل]]، یکی از مناطق شیعهنشین به شمار میرفت، تا آنکه [[زیاد بن ابیه]] در سال ۴۵ ق [[والی بصره]] شد و [[کشتار]] وسیعی از [[علویان]] و [[شیعیان]] به راه انداخت. او در سال ۵۳ ق از [[دنیا]] رفت (پسرش عبیدالله در این [[زمان]] [[حاکم]] ولایات [[خراسان]] بود). عبیدالله در سال ۵۶ ق از سوی [[معاویه]] بر بصره گمارده شد. وی همانند پدرش با [[خشونت]] تمام با شیعیان [[رفتار]] میکرد. [[دوستی اهل بیت]] از نگاه او گناهی نابخشودنی به شمار میآمد. در این چنین جو و فضایی [[خانه]] ماریه سعدیه یا [[ماریه بنت منقذ عبدی]] مرکزی برای تجمع و برگزاری مجالس شیعیان و هواداران [[اهل بیت]] بود. | ||
ماریه از [[زنان]] [[متعهد]] و [[شجاع]] [[شیعی]] در بصره بود. او از کسانی بود که [[همسر]] و فرزندانش در جنگ جمل در رکاب علی{{ع}} [[شهید]] شده بودند و خود او نیز، از [[یاری رساندن]] به [[نهضت امام حسین]]{{ع}} از هیچ کاری دریغ نداشت. او با همه توان در خدمت [[امام]] بود و همه شیعیان و علاقهمندان به آن حضرت و به ویژه [[اهل]] [[قبیله]] خود را به [[یاری امام حسین]] [[تشویق]] میکرد. وی در این راه نه تنها [[منزل]] خود و همه امکاناتش را در راه خدمت به اهل بیت به ویژه [[امام حسین]] قرار داده بود. هنگامی که گزارش [[دعوت]] امام حسین{{ع}} از سوی [[کوفیان]] به شیعیان بصره رسید، در خانه ماریه جمع شدند و درباره [[امامت]] و [[رهبری امت اسلامی]] و [[انحراف]] [[جامعه اسلامی]] به [[گفتوگو]] پرداختند، تا جایی که برخی [[تصمیم]] گرفتند به [[نهضت حسینی]] بپیوندند و بعضی با [[نوشتن]] [[نامه]] از امام دعوت کردند که به بصره تشریف بیاورند<ref>مامقانی، رجال، ج۳، فصل النساء، ص۸۳؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۵.</ref>. | ماریه از [[زنان]] [[متعهد]] و [[شجاع]] [[شیعی]] در بصره بود. او از کسانی بود که [[همسر]] و فرزندانش در جنگ جمل در رکاب علی{{ع}} [[شهید]] شده بودند و خود او نیز، از [[یاری رساندن]] به [[نهضت امام حسین]]{{ع}} از هیچ کاری دریغ نداشت. او با همه توان در خدمت [[امام]] بود و همه شیعیان و علاقهمندان به آن حضرت و به ویژه [[اهل]] [[قبیله]] خود را به [[یاری امام حسین]] [[تشویق]] میکرد. وی در این راه نه تنها [[منزل]] خود و همه امکاناتش را در راه خدمت به اهل بیت به ویژه [[امام حسین]] قرار داده بود. هنگامی که گزارش [[دعوت]] امام حسین{{ع}} از سوی [[کوفیان]] به شیعیان بصره رسید، در خانه ماریه جمع شدند و درباره [[امامت]] و [[رهبری امت اسلامی]] و [[انحراف]] [[جامعه اسلامی]] به [[گفتوگو]] پرداختند، تا جایی که برخی [[تصمیم]] گرفتند به [[نهضت حسینی]] بپیوندند و بعضی با [[نوشتن]] [[نامه]] از امام دعوت کردند که به بصره تشریف بیاورند<ref>مامقانی، رجال، ج۳، فصل النساء، ص۸۳؛ سماوی، ابصار العین، ص۲۵.</ref>. |