بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وجوه [[قرآنی]] اصالت [[امامت]] عبارتاند از: | وجوه [[قرآنی]] اصالت [[امامت]] عبارتاند از: | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>، این [[آیه]] بنابر [[نقل]] [[شیعه]] و [[سنی]]، در مورد [[ابلاغ]] [[ولایت]] و امامت [[امیر المؤمنین]] {{ع}} نازل شده است. به مقتضای این [[آیه شریفه]] و با توجه به [[شأن نزول]]، امامت در هندسۀ [[تفکر]] [[اسلامی]] از چنان جایگاه والایی برخوردار است که ابلاغ نکردن آن توسط [[پیامبر]]{{صل}} به منزلۀ ابلاغ نکردن همۀ [[معارف]] و [[احکام الهی]] است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹.</ref> و این خود [[دلالت]] واضحی دارد بر اینکه امامت از اصول دین است و برای ابلاغ آن چنین تأکیدی به پیامبر{{صل}} شده است<ref>رک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از دیدگاه فریقین (کتاب)|عصمت از دیدگاه فریقین]]، ج ۴، ص۱۹۵؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۶۳.</ref>؛ زیرا اگر امامت از [[فروع]] بود، عدم تبلیغش مساوی با عدم ابلاغ [[رسالت پیامبر]] نبود. مطابق [[روایات]] شأن نزول<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۴؛ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۲، ص۲۹۸؛ برای آشنایی بیشتر با روایات اهل سنت دربارۀ شأن نزول آیه شریفه رجوع شود به کتاب جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج ۴، بخش آیات غدیر، ص۱۹۳-۳۵۴.</ref>، این [[آیه]] در [[عرفه]] و در [[حجة الوداع]] بر [[پیامبر]] نازل شده است و تا آن [[روز]] همه [[معارف]] و [[احکام]] اساسی [[اسلام]] (اصول و [[فروع]]) بر پیامبر نازل شده بود و آن [[حضرت]] آنها را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرده بود. مسئله [[امامت]]، اگرچه از نخستین روزهای [[نبوت]] مورد توجه و تأکید قرار داشت، [[ولی]] در جمع [[مسلمانان]] از شهرهای مختلف و به صورت رسمی بیان نشده بود. پیامبر [[مأموریت]] یافت این [[کار]] را در جریان حجة الوداع (در [[غدیر خم]]) که جمع کثیری از مسلمانان [[مدینه]] و دیگر شهرهای [[کشور اسلامی]] در آن شرکت داشتند، انجام دهد. پس این آیه ناظر به اهمیت امامت و [[برتری]] آن بر همه مسائل [[دین]] است. در [[حقیقت]] مفاد این آیه با آیۀ «[[اکمال دین]]» هماهنگ است؛ یعنی [[دین اسلام]] بدون امامت کامل نخواهد بود<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹-۴۰.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>، این [[آیه]] بنابر [[نقل]] [[شیعه]] و [[سنی]]، در مورد [[ابلاغ]] [[ولایت]] و امامت [[امیر المؤمنین]] {{ع}} نازل شده است. به مقتضای این [[آیه شریفه]] و با توجه به [[شأن نزول]]، امامت در هندسۀ [[تفکر]] [[اسلامی]] از چنان جایگاه والایی برخوردار است که ابلاغ نکردن آن توسط [[پیامبر]]{{صل}} به منزلۀ ابلاغ نکردن همۀ [[معارف]] و [[احکام الهی]] است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹.</ref> و این خود [[دلالت]] واضحی دارد بر اینکه امامت از اصول دین است و برای ابلاغ آن چنین تأکیدی به پیامبر{{صل}} شده است<ref>رک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از دیدگاه فریقین (کتاب)|عصمت از دیدگاه فریقین]]، ج ۴، ص۱۹۵؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۶۳.</ref>؛ زیرا اگر امامت از [[فروع]] بود، عدم تبلیغش مساوی با عدم ابلاغ [[رسالت پیامبر]] نبود. مطابق [[روایات]] شأن نزول<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۴۴؛ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۲، ص۲۹۸؛ برای آشنایی بیشتر با روایات اهل سنت دربارۀ شأن نزول آیه شریفه رجوع شود به کتاب جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج ۴، بخش آیات غدیر، ص۱۹۳-۳۵۴.</ref>، این [[آیه]] در [[عرفه]] و در [[حجة الوداع]] بر [[پیامبر]] نازل شده است و تا آن [[روز]] همه [[معارف]] و [[احکام]] اساسی [[اسلام]] (اصول و [[فروع]]) بر پیامبر نازل شده بود و آن [[حضرت]] آنها را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرده بود. مسئله [[امامت]]، اگرچه از نخستین روزهای [[نبوت]] مورد توجه و تأکید قرار داشت، [[ولی]] در جمع [[مسلمانان]] از شهرهای مختلف و به صورت رسمی بیان نشده بود. پیامبر [[مأموریت]] یافت این [[کار]] را در جریان حجة الوداع (در [[غدیر خم]]) که جمع کثیری از مسلمانان [[مدینه]] و دیگر شهرهای [[کشور اسلامی]] در آن شرکت داشتند، انجام دهد. پس این آیه ناظر به اهمیت امامت و [[برتری]] آن بر همه مسائل [[دین]] است. در [[حقیقت]] مفاد این آیه با آیۀ «[[اکمال دین]]» هماهنگ است؛ یعنی [[دین اسلام]] بدون امامت کامل نخواهد بود<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹-۴۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، بر اساس [[روایات اهل بیت]]{{ع}} این آیه بعد از ابلاغ [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به مردم و در غدیر خم، بر پیامبر{{صل}} نازل گردیده است<ref>الفتونی، محمد طاهر العاملی، ضیاء العالمین فی بیان امامة الائمة المصطفین، ج ۶، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>. مفاد آیه این است که امامت، سبب کامل شدن دین و متمّم [[نعمت خداوند]] است. [[امامت]] امری است که [[خداوند]]، اسلام را با آن میخواهد و اسلام بدون امامت هرگز مورد [[رضایت خداوند]] نیست. با توجه به اینکه [[مسلمین]] پیش از [[نزول]] این آیه [[نماز]] میخواندند و [[روزه]] میگرفتند و [[حج]] به جا میآوردند و [[مقید]] به انجام سایر [[احکام]] بودند و اینکه [[اکمال دین]] و [[رضایت]] [[خدای سبحان]] به [[اسلام]]، منوط شده به پذیرش [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}}، [[دلیل]] است بر اینکه [[امامت]] از [[اصول دین]] است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، اصول العامه لمسائل الامامه، ص۹۸-۹۹؛ همچنین رک: [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۲۹۹-۳۰۰؛ ضیاء العالمین، ج ۶، ص۲۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۶۳؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹.</ref> | #{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، بر اساس [[روایات اهل بیت]]{{ع}} این آیه بعد از ابلاغ [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به مردم و در غدیر خم، بر پیامبر{{صل}} نازل گردیده است<ref>الفتونی، محمد طاهر العاملی، ضیاء العالمین فی بیان امامة الائمة المصطفین، ج ۶، ص۱۸۰-۱۸۱.</ref>. مفاد آیه این است که امامت، سبب کامل شدن دین و متمّم [[نعمت خداوند]] است. [[امامت]] امری است که [[خداوند]]، اسلام را با آن میخواهد و اسلام بدون امامت هرگز مورد [[رضایت خداوند]] نیست. با توجه به اینکه [[مسلمین]] پیش از [[نزول]] این آیه [[نماز]] میخواندند و [[روزه]] میگرفتند و [[حج]] به جا میآوردند و [[مقید]] به انجام سایر [[احکام]] بودند و اینکه [[اکمال دین]] و [[رضایت]] [[خدای سبحان]] به [[اسلام]]، منوط شده به پذیرش [[ولایت امیر المؤمنین]]{{ع}}، [[دلیل]] است بر اینکه [[امامت]] از [[اصول دین]] است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، اصول العامه لمسائل الامامه، ص۹۸-۹۹؛ همچنین رک: [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۲۹۹-۳۰۰؛ ضیاء العالمین، ج ۶، ص۲۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۶۳؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۳۹.</ref> | ||
===[[جایگاه امامت]] فراتر از [[نبوت]]=== | ===[[جایگاه امامت]] فراتر از [[نبوت]]=== | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==[[وجوب نصب امام]]== | ==[[وجوب نصب امام]]== | ||
پس از بحث پیرامون اصل یا فرع بودن [[امامت]]، و بیان اهداف و فسلفه امامت، یکی از مباحث مهم امامت، بحث [[نصب]] و [[تعیین امام]] است که در این باره سه قول وجود دارد<ref>از نظر سیر کلامی، سه قول عبارت است از: نصب امام بر عهده مکلفین است و مردم باید جانشین رسول خدا را تعیین کنند، عدهای میگویند جانشین رسول خدا را خود ایشان تعیین میکند، اعتقاد دسته سوم این است که تعیین امام از سوی خداوند انجام میشود. و قائلین هر نظریه برای اثبات مدعای خود دلیل نقلی و عقلی ارائه میکنند.</ref>. براساس [[تعریف امامت]]<ref>تعریف متفق علیه بین الفریقین.</ref>، [[امامت]]، [[ولایت و خلافت]] عام پس از [[پیامبر]]{{صل}} از [[شئون نبوت]] و [[رسالت]] است. پس هر آنچه در [[نبیّ اکرم]]{{صل}} معتبر است ـ جز [[نبوت]] ـ در [[امام]] و [[خلیفه رسول خدا]] نیز معتبر خواهد بود<ref>چنانچه عصمت در نبوت شرط باشد، در امام و خلیفه نیز شرط خواهد بود.</ref>. از آنجا که «امامت» [[نیابت]] از «نبوت» است؛ تمام وظایفی که [[نبی]] بر عهده داشته است، امام و خلیفۀ پس از او بر عهده خواهد داشت. بر این اساس، [[دلایل]] [[وجوب]] [[بعثت]] و ارسال [[رسول]] بر وجوب نصب امام و [[خلیفه]] نیز [[دلالت]] خواهد داشت و به تبع، چون بعثت رسول به دست [[خداوند]] است، [[نصب امام]] نیز به دست [[خداوند متعال]] خواهد بود<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>. | پس از بحث پیرامون اصل یا فرع بودن [[امامت]]، و بیان اهداف و فسلفه امامت، یکی از مباحث مهم امامت، بحث [[نصب]] و [[تعیین امام]] است که در این باره سه قول وجود دارد<ref>از نظر سیر کلامی، سه قول عبارت است از: نصب امام بر عهده مکلفین است و مردم باید جانشین رسول خدا را تعیین کنند، عدهای میگویند جانشین رسول خدا را خود ایشان تعیین میکند، اعتقاد دسته سوم این است که تعیین امام از سوی خداوند انجام میشود. و قائلین هر نظریه برای اثبات مدعای خود دلیل نقلی و عقلی ارائه میکنند.</ref>. براساس [[تعریف امامت]]<ref>تعریف متفق علیه بین الفریقین.</ref>، [[امامت]]، [[ولایت و خلافت]] عام پس از [[پیامبر]]{{صل}} از [[شئون نبوت]] و [[رسالت]] است. پس هر آنچه در [[نبیّ اکرم]]{{صل}} معتبر است ـ جز [[نبوت]] ـ در [[امام]] و [[خلیفه رسول خدا]] نیز معتبر خواهد بود<ref>چنانچه عصمت در نبوت شرط باشد، در امام و خلیفه نیز شرط خواهد بود.</ref>. از آنجا که «امامت» [[نیابت]] از «نبوت» است؛ تمام وظایفی که [[نبی]] بر عهده داشته است، امام و خلیفۀ پس از او بر عهده خواهد داشت. بر این اساس، [[دلایل]] [[وجوب]] [[بعثت]] و ارسال [[رسول]] بر وجوب نصب امام و [[خلیفه]] نیز [[دلالت]] خواهد داشت و به تبع، چون بعثت رسول به دست [[خداوند]] است، [[نصب امام]] نیز به دست [[خداوند متعال]] خواهد بود<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>. | ||
===[[دلیل]] اول: [[آیات جعل خلیفه]] و [[آیات جعل امام|امام]]=== | ===[[دلیل]] اول: [[آیات جعل خلیفه]] و [[آیات جعل امام|امام]]=== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، در این [[آیه]] علاوه بر اینکه به [[صراحت]] [[نصب امام]] به [[جعل]] [[پروردگار]] مستند شده است، تعبیر «[[عهد]] الاهی» نیز درباره [[امامت]] آمده است که [[مفسران]] [[فریقین]] «عهد» در آیه را به «امامت» [[تفسیر]] کردهاند<ref>تفسیر طبری،ج ۱، ص۷۳۸؛ تفسیر رازی، ج ۴، ص۴۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ج ۱، ص۱۱۸.</ref>. از دیدگاه شیعه، [[مقام امامت]] غیر از [[نبوت]] است و یکی از دلایلی که اقامه شده همین [[آیه مبارکه]] است. [[شیخ طوسی]] در تفسیر خود دیدگاه شیعه و چگونگی [[استدلال]] آنان را بر اینکه مقام امامت در این آیه غیر از نبوت است اینگونه بیان کرده است: "[[شیعیان]] به این آیه استدلال کردهاند که [[مقام]] «[[امامت]]» جدای از مقام «[[نبوت]]» است؛ زیرا [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را (در این [[آیه]]) هنگامی مورد خطاب قرار داد که او [[نبی]] بود و به او فرمود: او را به زودی [[امام]] قرار میدهد تا پاداشی باشد بر اتمام امتحانهایی که از او گرفته شده است و اگر او در همان وقتی که نبی بود، امام هم بود؛ این [[کلام خدا]] معنی نداشت. پس این آیه [[دلالت]] دارد که [[منزلت]] امامت جدای از نبوت است و همانا خداوند [[اراده]] کرده که این مقام را برای [[ابراهیم]] قرار بدهد"<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹: {{عربی|واستدلوا بها ایضا علی ان منزلة الامامة منفصلة من النبوة، لان الله خاطب ابراهیم (وهو نبی، فقال له: انه سیجعله اماما جزاء له علی اتمامه ما ابتلاه الله به من الکلمات، ولو کان اماما فی الحال، لما کان للکلام معنی، فدل ذلک علی ان منزلة الامامة منفصلة من النبوة. وانما اراد الله ان یجعلها لابراهیم}}.</ref>. | {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، در این [[آیه]] علاوه بر اینکه به [[صراحت]] [[نصب امام]] به [[جعل]] [[پروردگار]] مستند شده است، تعبیر «[[عهد]] الاهی» نیز درباره [[امامت]] آمده است که [[مفسران]] [[فریقین]] «عهد» در آیه را به «امامت» [[تفسیر]] کردهاند<ref>تفسیر طبری،ج ۱، ص۷۳۸؛ تفسیر رازی، ج ۴، ص۴۵؛ سیوطی، الدر المنثور، ج ۱، ص۱۱۸.</ref>. از دیدگاه شیعه، [[مقام امامت]] غیر از [[نبوت]] است و یکی از دلایلی که اقامه شده همین [[آیه مبارکه]] است. [[شیخ طوسی]] در تفسیر خود دیدگاه شیعه و چگونگی [[استدلال]] آنان را بر اینکه مقام امامت در این آیه غیر از نبوت است اینگونه بیان کرده است: "[[شیعیان]] به این آیه استدلال کردهاند که [[مقام]] «[[امامت]]» جدای از مقام «[[نبوت]]» است؛ زیرا [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] را (در این [[آیه]]) هنگامی مورد خطاب قرار داد که او [[نبی]] بود و به او فرمود: او را به زودی [[امام]] قرار میدهد تا پاداشی باشد بر اتمام امتحانهایی که از او گرفته شده است و اگر او در همان وقتی که نبی بود، امام هم بود؛ این [[کلام خدا]] معنی نداشت. پس این آیه [[دلالت]] دارد که [[منزلت]] امامت جدای از نبوت است و همانا خداوند [[اراده]] کرده که این مقام را برای [[ابراهیم]] قرار بدهد"<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹: {{عربی|واستدلوا بها ایضا علی ان منزلة الامامة منفصلة من النبوة، لان الله خاطب ابراهیم (وهو نبی، فقال له: انه سیجعله اماما جزاء له علی اتمامه ما ابتلاه الله به من الکلمات، ولو کان اماما فی الحال، لما کان للکلام معنی، فدل ذلک علی ان منزلة الامامة منفصلة من النبوة. وانما اراد الله ان یجعلها لابراهیم}}.</ref>. | ||
کیفیت [[استدلال]] به [[آیه ۱۲۴ سوره بقره]] این گونه است که خداوند در آیه شریفۀ {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بیگمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref> با تأکید<ref>«إنّ» و «لام» هر دو تأکید را میرساند.</ref> میفرماید [[هدایت]] [[خلق]] بر خداوند [[واجب]] است. بر این اساس روشن میشود که [[نصب امام]] و [[هادی]] نیز بر عهدۀ خداوند خواهد بود<ref>توجه به این نکته ضروری است که هدایت خلق از آن جهت بر خداوند واجب است که خود خدا این امر را از باب {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}} بر عهده خود گرفته است، و وجوب نصب امام از ناحیه خداوند از باب تعیین تکلیف برای خداوند نیست، بلکه بر اساس فرموده خود خداوند است.</ref>. وقتی خداوند هدایت خلق را بر عهده گرفته است، خود را ملزم ساخته که با [[رحمت]] خویش با خلق [[رفتار]] کند؛ از این رو باید گفت، خداوند به طور حتم و قطع این امور را انجام خواهد داد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۸۳-۳۸۵.</ref>. | کیفیت [[استدلال]] به [[آیه ۱۲۴ سوره بقره]] این گونه است که خداوند در آیه شریفۀ {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بیگمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref> با تأکید<ref>«إنّ» و «لام» هر دو تأکید را میرساند.</ref> میفرماید [[هدایت]] [[خلق]] بر خداوند [[واجب]] است. بر این اساس روشن میشود که [[نصب امام]] و [[هادی]] نیز بر عهدۀ خداوند خواهد بود<ref>توجه به این نکته ضروری است که هدایت خلق از آن جهت بر خداوند واجب است که خود خدا این امر را از باب {{متن قرآن|كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ}} بر عهده خود گرفته است، و وجوب نصب امام از ناحیه خداوند از باب تعیین تکلیف برای خداوند نیست، بلکه بر اساس فرموده خود خداوند است.</ref>. وقتی خداوند هدایت خلق را بر عهده گرفته است، خود را ملزم ساخته که با [[رحمت]] خویش با خلق [[رفتار]] کند؛ از این رو باید گفت، خداوند به طور حتم و قطع این امور را انجام خواهد داد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۸۳-۳۸۵.</ref>. | ||
از [[آیه]] فوق سه مطلب استفاده میشود: | از [[آیه]] فوق سه مطلب استفاده میشود: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
#عدم تبعیت از آیات الهی و [[تسلیم نشدن]] در مقابل کسانی که از سوی خدا برای آوردن این آیات [[مأمور]] هستند، موجب [[ذلت]] و [[خواری]] است. | #عدم تبعیت از آیات الهی و [[تسلیم نشدن]] در مقابل کسانی که از سوی خدا برای آوردن این آیات [[مأمور]] هستند، موجب [[ذلت]] و [[خواری]] است. | ||
بنابراین، هر چند که آیه در مورد ارسال رسول از ناحیه خداوند است، اما [[دلالت]] آن [[عمومیت]] دارد. به عبارت دیگر، [[حکمت]] ارسال رسول از ناحیه خدا آن است که [[آیات الاهی]] را بر خلق ارائه کند تا از او تبعیت کنند، [[هدایت]] شوند و از ذلت و خواری برهند. این امر پس از [[رسول خدا]] نیز جریان دارد و باید بعد از او کسی باشد تا به این [[رسالت]] [[قیام]] کند و واضح است هر کسی که چنین خصوصیتی داشته باشد، باید از ناحیه خدا نصب شود. خلاصه اینکه، با توجه به آیه قبل، [[امام]] [[وظیفه]] هدایت خلق را بر عهده دارد و خداوند به وسیله امام، آیات خود را بر [[مردم]] آشکار میسازد و [[حجت]] خویش را بر [[بندگان]] تمام میکند. در نتیجه [[گزینش امام]] از سوی [[مردم]] و عدم [[تسلیم]] در مقابل [[امام]] الاهی، موجب [[ذلت]] و [[خواری]] است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref> | بنابراین، هر چند که آیه در مورد ارسال رسول از ناحیه خداوند است، اما [[دلالت]] آن [[عمومیت]] دارد. به عبارت دیگر، [[حکمت]] ارسال رسول از ناحیه خدا آن است که [[آیات الاهی]] را بر خلق ارائه کند تا از او تبعیت کنند، [[هدایت]] شوند و از ذلت و خواری برهند. این امر پس از [[رسول خدا]] نیز جریان دارد و باید بعد از او کسی باشد تا به این [[رسالت]] [[قیام]] کند و واضح است هر کسی که چنین خصوصیتی داشته باشد، باید از ناحیه خدا نصب شود. خلاصه اینکه، با توجه به آیه قبل، [[امام]] [[وظیفه]] هدایت خلق را بر عهده دارد و خداوند به وسیله امام، آیات خود را بر [[مردم]] آشکار میسازد و [[حجت]] خویش را بر [[بندگان]] تمام میکند. در نتیجه [[گزینش امام]] از سوی [[مردم]] و عدم [[تسلیم]] در مقابل [[امام]] الاهی، موجب [[ذلت]] و [[خواری]] است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج ۱، ص۳۸۹-۳۹۰.</ref> | ||
==طرق و [[راههای تعیین امام]]== | ==طرق و [[راههای تعیین امام]]== |