←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
عبدالعظیم حسنی فرزند [[عبداللّه بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب]]{{ع}}، از [[نوادگان]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت میرسد. نام [[مبارک]] [[مادر]] ایشان [[فاطمه بنت عقبه بن قیس]] بود. ولادت با [[سعادت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}}، در [[سال ۱۷۳ هجری]] قمری، در [[شهر مدینه]] واقع شده است<ref>شناختنامه حضرت عبدالعظیم حسنی{{ع}} و شهر ری، ص۱۰۸.</ref> و مدت ۷۹ سال [[عمر]] با [[برکت]] او با دوران [[امامت]] چهار [[امام]] [[معصوم]] یعنی امام [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام رضا]]{{ع}}، امام [[محمد تقی]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} مقارن بوده و نزد این بزرگواران شاگردی نموده و [[احادیث]] بسیاری را از ایشان [[روایت]] کرده است. وی دارای کتبی چون "خطب [[امیرالمؤمنین]]" و "[[یوم]] و لیلة" است<ref>مفاتیح الجنان، ص۸۵۱-۸۵۲.</ref>. | |||
حضرت عبدالعظیم حسنی | حضرت عبدالعظیم حسنی از [[دانشمندان شیعه]] و از [[راویان حدیث]] [[ائمه معصومین]]{{عم}} و از چهرههای بارز و [[محبوب]] و مورد [[اعتماد]]، نزد [[اهل بیت]] [[عصمت]]{{عم}} و [[پیروان]] آنان بود و در مسایل [[دین]] [[آگاه]] و به [[معارف]] مذهبی و [[احکام]] [[قرآن]]، [[شناخت]] و [[معرفتی]] وافر داشت. | ||
زمینههای [[مهاجرت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} از [[مدینه]] به [[ری]] و سکونت در [[غربت]] را باید در اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن عصر جستجو کرد؛ [[خلفای عباسی]] نسبت به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[ائمه]]{{عم}} بسیار [[سختگیری]] میکردند که حضرت عبدالعظیم{{ع}} نیز از [[کینه]] و [[دشمنی]] [[خلفا]] در [[امان]] نبود و بارها [[تصمیم]] به [[قتل]] ایشان گرفتند. گزارشهای [[دروغ]] سخنچینان را بهانه این سختگیریها قرار میدادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان میکرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد مینمود. ایشان از مدینه وارد [[ایران]] شدند و [[شهر]] به شهر میگشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به [[منزل]] یکی از شیعیان رفت و در زیر [[زمین]] آن [[خانه]] به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج میشد و روزها را [[روزه]] میگرفت و شبها به [[عبادت]] و [[تهجد]] میپرداخت. تعداد کمی از [[شیعیان]] او را میشناختند و از حضورش در [[ری]] خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش میشتافتند، اما میکوشیدند این خبر فاش نشود و خطری [[جان]] ایشان را [[تهدید]] نکند. عبدالعظیم حسنی{{ع}} در میان شیعیان [[شهر]] ری بسیار ارجمند بود و [[پاسخگویی]] به مسائل [[شرعی]] و حل [[مشکلات]] مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف [[امام هادی]]{{ع}} [[وکالت]] داشتند و [[مردم]] سخن او را [[سخن امام]]{{ع}} میدانستند<ref>رجال نجاشی، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>. | زمینههای [[مهاجرت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} از [[مدینه]] به [[ری]] و سکونت در [[غربت]] را باید در اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن عصر جستجو کرد؛ [[خلفای عباسی]] نسبت به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[ائمه]]{{عم}} بسیار [[سختگیری]] میکردند که حضرت عبدالعظیم{{ع}} نیز از [[کینه]] و [[دشمنی]] [[خلفا]] در [[امان]] نبود و بارها [[تصمیم]] به [[قتل]] ایشان گرفتند. گزارشهای [[دروغ]] سخنچینان را بهانه این سختگیریها قرار میدادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان میکرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد مینمود. ایشان از مدینه وارد [[ایران]] شدند و [[شهر]] به شهر میگشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به [[منزل]] یکی از شیعیان رفت و در زیر [[زمین]] آن [[خانه]] به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج میشد و روزها را [[روزه]] میگرفت و شبها به [[عبادت]] و [[تهجد]] میپرداخت. تعداد کمی از [[شیعیان]] او را میشناختند و از حضورش در [[ری]] خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش میشتافتند، اما میکوشیدند این خبر فاش نشود و خطری [[جان]] ایشان را [[تهدید]] نکند. عبدالعظیم حسنی{{ع}} در میان شیعیان [[شهر]] ری بسیار ارجمند بود و [[پاسخگویی]] به مسائل [[شرعی]] و حل [[مشکلات]] مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف [[امام هادی]]{{ع}} [[وکالت]] داشتند و [[مردم]] سخن او را [[سخن امام]]{{ع}} میدانستند<ref>رجال نجاشی، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref>. |