←امانتداری
(←منابع) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
پیش از [[نبوت]]، [[لقب]] «[[امین]]» به حضرت دادند. [[ابوجهل]] در یکی از سخنانش گفته است که [[محمد بن عبدالله]] در [[اجتماع]] ما نشو و نما کرد و ما او را امین نامیدیم؛ زیرا شخصی [[امانت]] دار، آرام و [[راستگو]] بود. او را [[احترام]] کردیم تا اینکه مقام والایی یافت. آن گاه ادعا کرد که پیامبر خداست<ref>سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۴۶.</ref> | پیش از [[نبوت]]، [[لقب]] «[[امین]]» به حضرت دادند. [[ابوجهل]] در یکی از سخنانش گفته است که [[محمد بن عبدالله]] در [[اجتماع]] ما نشو و نما کرد و ما او را امین نامیدیم؛ زیرا شخصی [[امانت]] دار، آرام و [[راستگو]] بود. او را [[احترام]] کردیم تا اینکه مقام والایی یافت. آن گاه ادعا کرد که پیامبر خداست<ref>سفینة البحار، ج۱، ص۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۴۶.</ref> | ||
«[[[پیامبر اکرم]]{{صل}}] [[پیش از بعثت]] برای [[خدیجه]] که بعد به همسریاش در آمد، یک [[سفر]] تجارتی به [[شام]] انجام داد. در آن سفر بیش از پیش [[لیاقت]] و [[استعداد]] و [[امانت]] و درست کاریاش روشن شد. | |||
او در میان [[مردم]] چنان به [[درستی]] شهره شده بود که «[[محمد امین]]» [[لقب]] یافته بود و [[امانتها]] را به او میسپردند. پس از [[بعثت]] نیز [[قریش]] با همه [[دشمنی]] که با او پیدا کردند، باز هم امانتهای خود را به او میسپردند. از همین رو، پس از [[هجرت به مدینه]]، علی{{ع}} را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانتها را به صاحبان اصلی برساند»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |