|
|
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}} | | {{مدخل مرتبط |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | موضوع مرتبط = سقیفه بنی ساعده |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[روز شمار فتنه سقیفه در حدیث]] - [[روز شمار فتنه سقیفه در کلام اسلامی]]</div>
| | | عنوان مدخل = |
| <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[روز شمار فتنه سقیفه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| | | مداخل مرتبط = |
| | | پرسش مرتبط = |
| | }} |
|
| |
|
| '''روز شمار فتنه سقیفه''' حوادث تلخی را که در روزهای آخر عمر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و چند روز پس از رحلت او در مدینه واقع شد و سیاستبازان [[سقیفه]]، [[امام]] [[حق]] و پیشوای نور را کنار زدند و [[اهل بیت]] را از جایگاه خود دور ساخته و وصایای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را نادیده گرفتند، میتوان "فتنۀ [[سقیفه]]" نام نهاد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۸۵.</ref>. | | '''[[روز شمار فتنه سقیفه]]''' حوادث تلخی را که در روزهای آخر [[عمر]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و چند [[روز]] پس از رحلت او در [[مدینه]] واقع شد و سیاستبازان [[سقیفه]]، امام حق و پیشوای [[نور]] را کنار زدند و [[اهل بیت]] را از جایگاه خود دور ساخته و وصایای [[رسول خدا]]{{صل}} را نادیده گرفتند، میتوان "فتنۀ سقیفه" نام نهاد. |
|
| |
|
| | == مقدمه == |
| | [[سیر]] آن دو هفته به صورت زیر بود:<ref>برگرفته و تلخیص از «جواهر التاریخ» علی الکورانی (دار الهدی)، ج ۱ ص۱۶۷ تا ۱۷۵.</ref> |
| | # روز یکشنبه (۲۷ صفر ۱۱ هجری) [[عایشه]] و [[حفصه]] در حالی که [[پیامبر]] بیهوش بود، به آن حضرت دوایی خوراندند که به بدتر شدن حال پیامبر انجامید و روز دوشنبه [[وفات]] نمود. |
| | # تعدادی از افراد، از جمله [[ابوبکر]] و عمر از پیوستن به [[سپاه اسامه]] [[سرپیچی]] کردند و بعضی از آنان هم که رفته بودند، روز یکشنبه به مدینه برگشتند. |
| | # بعدازظهر دوشنبه تا صبح سهشنبه، علی{{ع}} مشغول تجهیز و [[غسل]] و کفن پیامبر بود. [[مسلمانان]] [[اجازه]] یافتند از ظهر تا عصر سهشنبه، تکتک بر پیامبر [[نماز]] بخوانند، و عصر همان روز بر علی{{ع}} فشار آوردند که [[بیعت]] کند، وگرنه به خانهاش هجوم میآورند. |
| | # یکی دو [[ساعت]] پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، [[قریش]] و کسانی از [[اوس و خزرج]] در سقیفه جمع شدند و گفتگوها برای [[انتخاب خلیفه]] آغاز شد. در نهایت، حاضران با ابوبکر[[بیعت]] کردند. |
| | # [[سعد بن عباده]]، با حالت [[بیماری]] که داشت، نسبت به [[انتخابات]] سقیفه [[اعتراض]] کرد، امّا مورد هجوم و [[دشنام]] قرار گرفت و هوادارانش او را به [[خانه]] بردند. سقیفه پایگاه [[سلطه]] و [[برنامهریزی]] برای سرکوب مخالفان شد. |
| | # ابوبکر، عمر و دیگر افراد [[قریش]] و باند سقیفه، جنازۀ پیامبر را برای دودمانش واگذاشتند و درپی تحکیم پایههای [[قدرت]] خود بودند. |
| | # روز دوّم، همراهان ابوبکر و عمر، با [[سلاح]] و سروصدا ابوبکر را به [[مسجد پیامبر]] آوردند و با نیروی [[اسلحه]] و [[تهدید]]، از افراد خواستند [[بیعت]] کنند. [[ابوبکر]] بر [[منبر]] نشست، عدّهای بیعت کردند، ابوبکر [[نماز]] [[مغرب]] را با آنان خواند، و بیآنکه خانۀ [[پیامبر]] را دیدار کنند و بر جنازهاش نماز بخوانند، ابوبکر به [[سقیفه]] برگشت. |
| | # شب چهارشنبه، پس از نیمهشب، علی{{ع}} بر جنازۀ پیامبر نماز خواند و [[بنی هاشم]] و بعضی از [[انصار]] در مراسم دفن آن حضرت شرکت داشتند و هیچیک از سران قریش و [[طلقاء]] حضور نداشتند. |
| | # شب پنجشنبه، [[امیر المؤمنین]]، همراه [[فاطمه]] و حسنین{{عم}} به در خانههای انصار رفتند و از آنان خواستند که به بیعت و عهدی که با پیامبر بسته بودند که از او و خاندانش [[دفاع]] و [[یاری]] کنند [[وفا]] کنند. چهل و چهار نفر پاسخ مساعد دادند. حضرت از آنان خواست که فردا با سرهای تراشیده و آمادۀ [[شهادت]] نزد او بیایند، جز چهار نفر نیآمدند. [[شب جمعه]] و [[شنبه]] باز هم در خانههای [[مردم]] رفت امّا جز همان چهار نفر ([[مقداد]]، [[عمّار]]، [[ابوذر]]، و [[سلمان]]) نیآمدند. |
| | # [[قدرت]] [[حاکم]] در این مدّت، کسانی را نزد [[اسامه]] و [[سپاه]] او فرستاد که از اردوگاه به [[مدینه]] بیایند و با ابوبکر[[بیعت]] کنند. اسامه میگفت: وقتی پیامبر درگذشت، من فرمانده ابوبکر بودم، او هنوز سرباز تحت [[فرمان]] من است و حاضر نبود برگردد و بیعت کند. |
| | # [[قریش]]، از [[بیم]] آنکه علی{{ع}} قدرت یابد و بر ضدّ آنان اقدام کند، پیاپی کسانی را نزد آن حضرت میفرستادند و میخواستند که به سقیفه آید و بیعت کند. حضرت هم عذر میآورد که مشغول مراسم پس از دفن پیامبر و [[جمعآوری قرآن]] هستم. امّا فشار زیاد شد و مسلّحانه به [[خانه]] هجوم آوردند و علی{{ع}} را دست بسته به سقیفه بردند. امیر المؤمنین آنجا با [[اقتدار]] تمام با آنان بحث و [[احتجاج]] کرد، آن [[روز]] او را واگذاشتند و این هجوم اول به خانۀ علی و [[فاطمه زهرا]]{{عم}} بود که احتمالا چهارشنبه یا پنجشنبه بود. |
| | # دوازده نفر از [[مهاجرین]] و انصار، هماهنگ شدند که در نخستین جمعۀ پس از [[وفات پیامبر]]، در [[مسجد]] حاضر شوند و بر ضدّ [[غصب خلافت]] حرف بزنند و وصایای [[رسول خدا]]{{صل}} را در [[روز غدیر]] یادآوری کنند. آنان عبارت بودند از: [[خالد بن سعید]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[عمار یاسر]]، بریدۀ اسلمی، [[ابو الهیثم بن تیهان]]، [[سهل بن حنیف]]، [[عثمان بن حنیف]]، [[خزیمة بن ثابت]]، [[ابی بن کعب]]، [[ابو ایوب انصاری]] (و به قولی: [[ابن مسعود]]). وقتی [[ابوبکر]] به [[منبر]] رفت، تصمیم داشتند او را از منبر پایین بکشند، امّا چون با [[حضرت علی]]{{ع}} [[مشورت]] کردند، [[امام]] آن را [[صلاح]] ندانست و به زیانشان ارزیابی کرد، امّا فرمود: هرکدامتان آنچه را از [[پیامبر]] شنیدهاید، بیان کنید تا [[حجت]] تمام باشد. آنان یکایک برخاستند، شنیدههای خود را دربارۀ [[امیر المؤمنین]] و [[خلافت]] او یادآور شدند و ابوبکر را مورد توبیخ و ملامت قرار دادند و به [[تقوا]] و [[خداترسی]] [[دعوت]] کردند. |
| | # هجوم دوم به خانۀ علی{{ع}} و آسیب رساندن به [[حضرت زهرا]]{{عم}} و سقط جنین آن حضرت، پس از این واقعۀ مسجد و [[احتجاج]] [[اصحاب]] بود، که علی{{ع}} را به [[سقیفه]] کشاندند و [[تهدید]] کردند که اگر [[بیعت]] نکند او را میکشند. |
| | # درپی تأثیر سخنان و [[احتجاجات]] آن دوازده [[صحابی]] که موجی بر ضدّ توطئۀ سقیفه برانگیخت و ابوبکر پاسخی نداشت، سه [[روز]] در [[خانه]] ماند، ولی [[عمر]] و دیگران او را [[سرزنش]] کردند و دوباره تحریک کردند که بر سر کار بیاید و خلافت را ادامه دهد. |
| | # جمعۀ دوم پس از وفات پیامبر، حضرت علی{{ع}} در [[مسجد مدینه]] خطبۀ معروف به "خطبۀ وسیله" را خواند و با اهل سقیفه [[احتجاج]] کرد و از [[حق]] خلافت خود و جایگاه اهل بیت [[دفاع]] نمود. |
| | # پس از قضایای سقیفه و [[غصب فدک]] و فشار [[اقتصادی]] به [[اهل بیت]]، حضرت زهرا{{عم}} به مسجد مدینه آمد و در حضور [[مهاجران]] و [[انصار]]، آن خطبۀ معروف را در نقد عملکرد [[غاصبان خلافت]] و [[فدک]] ایراد کرد و آنان را [[رسوا]] ساخت. |
| | # حادثۀ [[کتک زدن]] [[حضرت زهرا]]{{عم}} توسط [[عمر]] در کوچه، باید یکی دو [[روز]] پس از خطبۀ آن حضرت باشد که جداگانه پیش [[ابوبکر]] رفت و با او [[احتجاج]] کرد، ابوبکر دستخطی نوشت که فدک را به او برگردانند. عمر فهمید، در راه خود را به حضرت زهرا{{عم}} رساند و او را کتک زد و نامه را از او گرفت و پاره کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۸۵.</ref>. |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == منابع == |
| *سیر آن دو هفته به صورت زیر بود:<ref>برگرفته و تلخیص از «جواهر التاریخ» علی الکورانی (دار الهدی) ، ج ۱ ص ۱۶۷ تا ۱۷۵</ref>
| | {{منابع}} |
| #روز یکشنبه (۲۷ صفر ۱۱ هجری) [[عایشه]] و [[حفصه]] در حالی که [[پیامبر]] بیهوش بود، به آن حضرت دوایی خوراندند که به بدتر شدن حال [[پیامبر]] انجامید و روز دوشنبه وفات نمود.
| | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] |
| #تعدادی از افراد، از جمله [[ابوبکر]] و [[عمر]] از پیوستن به سپاه اسامه سرپیچی کردند و بعضی از آنان هم که رفته بودند، روز یکشنبه به مدینه برگشتند.
| | {{پایان منابع}} |
| #بعدازظهر دوشنبه تا صبح سهشنبه، [[امام علی|علی]]{{ع}} مشغول تجهیز و غسل و کفن [[پیامبر]] بود. مسلمانان اجازه یافتند از ظهر تا عصر سهشنبه، تکتک بر [[پیامبر]] نماز بخوانند، و عصر همان روز بر [[امام علی|علی]]{{ع}} فشار آوردند که [[بیعت]] کند، وگرنه به خانهاش هجوم میآورند.
| |
| #یکی دو ساعت پس از رحلت [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}}، قریش و کسانی از اوس و خزرج در [[سقیفه]] جمع شدند و گفتگوها برای انتخاب خلیفه آغاز شد. در نهایت، حاضران با ابوبکر بیعت کردند.
| |
| #سعد بن عباده، با حالت بیماری که داشت، نسبت به انتخابات سقیفه اعتراض کرد، امّا مورد هجوم و دشنام قرار گرفت و هوادارانش او را به خانه بردند. سقیفه پایگاه سلطه و برنامهریزی برای سرکوب مخالفان شد.
| |
| #[[ابوبکر]]، عمر و دیگر افراد قریش و باند سقیفه، جنازۀ [[پیامبر]] را برای دودمانش واگذاشتند و درپی تحکیم پایههای قدرت خود بودند.
| |
| #روز دوّم، همراهان ابوبکر و عمر، با سلاح و سروصدا ابوبکر را به مسجد [[پیامبر]] آوردند و با نیروی اسلحه و تهدید، از افراد خواستند بیعت کنند. ابوبکر بر منبر نشست، عدّهای بیعت کردند، ابوبکر نماز مغرب را با آنان خواند، و بیآنکه خانۀ [[پیامبر]] را دیدار کنند و بر جنازهاش نماز بخوانند، ابوبکر به [[سقیفه]] برگشت. | |
| #شب چهارشنبه، پس از نیمهشب، [[امام علی|علی]]{{ع}} بر جنازۀ [[پیامبر]] نماز خواند و بنی هاشم و بعضی از انصار در مراسم دفن آن حضرت شرکت داشتند و هیچیک از سران قریش و طلقاء حضور نداشتند.
| |
| #شب پنجشنبه، [[امام علی|امیر المؤمنین]]، همراه [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و حسنین{{عم}} به در خانههای انصار رفتند و از آنان خواستند که به [[بیعت]] و عهدی که با [[پیامبر]] بسته بودند که از او و خاندانش دفاع و یاری کنند وفا کنند. چهل و چهار نفر پاسخ مساعد دادند. حضرت از آنان خواست که فردا با سرهای تراشیده و آمادۀ [[شهادت]] نزد او بیایند، جز چهار نفر نیامدند. شب جمعه و شنبه باز هم در خانههای مردم رفت امّا جز همان چهار نفر (مقداد، عمّار، ابوذر، و سلمان) نیامدند.
| |
| #قدرت حاکم در این مدّت، کسانی را نزد اسامه و سپاه او فرستاد که از اردوگاه به مدینه بیایند و با ابوبکر بیعت کنند. اسامه میگفت: وقتی [[پیامبر]] درگذشت، من فرمانده ابوبکر بودم، او هنوز سرباز تحت فرمان من است و حاضر نبود برگردد و بیعت کند.
| |
| #قریش، از بیم آنکه [[امام علی|علی]]{{ع}} قدرت یابد و بر ضدّ آنان اقدام کند، پیاپی کسانی را نزد آن حضرت میفرستادند و میخواستند که به سقیفه آید و بیعت کند. حضرت هم عذر میآورد که مشغول مراسم پس از دفن [[پیامبر]] و جمعآوری قرآن هستم. امّا فشار زیاد شد و مسلّحانه به خانه هجوم آوردند و [[امام علی|علی]]{{ع}} را دست بسته به [[سقیفه]] بردند. [[امام علی|امیر المؤمنین]] آنجا با اقتدار تمام با آنان بحث و احتجاج کرد، آن روز او را واگذاشتند و این هجوم اول به خانۀ [[امام علی|علی]] و [[فاطمه زهرا]]{{عم}} بود که احتمالا چهارشنبه یا پنجشنبه بود.
| |
| #دوازده نفر از مهاجرین و انصار، هماهنگ شدند که در نخستین جمعۀ پس از وفات [[پیامبر]]، در مسجد حاضر شوند و بر ضدّ غصب [[خلافت]] حرف بزنند و وصایای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را در روز غدیر یادآوری کنند. آنان عبارت بودند از: [[خالد بن سعید]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[عمار یاسر]]، [[بریدۀ اسلمی]]، [[ابو الهیثم بن تیهان]]، [[سهل بن حنیف]]، [[عثمان بن حنیف]]، [[خزیمة بن ثابت]]، [[ابی بن کعب]]، [[ابو ایوب انصاری]] (و به قولی: ابن مسعود). وقتی ابوبکر به منبر رفت، تصمیم داشتند او را از منبر پایین بکشند، امّا چون با [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} مشورت کردند، امام آن را صلاح ندانست و به زیانشان ارزیابی کرد، امّا فرمود: هرکدامتان آنچه را از [[پیامبر]] شنیدهاید، بیان کنید تا [[حجت]] تمام باشد. آنان یکایک برخاستند، شنیدههای خود را دربارۀ [[امام علی|امیر المؤمنین]] و خلافت او یادآور شدند و ابوبکر را مورد توبیخ و ملامت قرار دادند و به تقوا و خداترسی دعوت کردند.
| |
| #هجوم دوم به خانۀ [[امام علی|علی]]{{ع}} و آسیب رساندن به [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} و سقط جنین آن حضرت، پس از این واقعۀ مسجد و احتجاج اصحاب بود، که [[امام علی|علی]]{{ع}} را به سقیفه کشاندند و تهدید کردند که اگر بیعت نکند او را میکشند.
| |
| #درپی تأثیر سخنان و احتجاجات آن دوازده صحابی که موجی بر ضدّ توطئۀ سقیفه برانگیخت و ابوبکر پاسخی نداشت، سه روز در خانه ماند، ولی عمر و دیگران او را سرزنش کردند و دوباره تحریک کردند که بر سر کار بیاید و خلافت را ادامه دهد.
| |
| #جمعۀ دوم پس از وفات [[پیامبر]]، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در مسجد مدینه خطبۀ معروف به "خطبۀ وسیله" را خواند و با اهل سقیفه احتجاج کرد و از حق خلافت خود و جایگاه [[اهل بیت]] دفاع نمود.
| |
| #پس از قضایای [[سقیفه]] و [[غصب فدک]] و فشار اقتصادی به [[اهل بیت]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} به مسجد مدینه آمد و در حضور مهاجران و انصار، آن خطبۀ معروف را در نقد عملکرد غاصبان [[خلافت]] و فدک ایراد کرد و آنان را رسوا ساخت.
| |
| #حادثۀ کتک زدن [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} توسط [[عمر]] در کوچه، باید یکی دو روز پس از خطبۀ آن حضرت باشد که جداگانه پیش [[ابوبکر]] رفت و با او احتجاج کرد، ابوبکر دستخطی نوشت که فدک را به او برگردانند. عمر فهمید، در راه خود را به [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} رساند و او را کتک زد و نامه را از او گرفت و پاره کرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۸۵.</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
| |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| | | [[رده:سقیفه بنی ساعده]] |
| [[رده:روز شمار فتنه سقیفه]] | |
| [[رده:روز شمار فتنه سقیفه]]
| |
| [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |