جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] ==منابع== +]] {{پایان مدخلهای وابسته}} ==منابع==)) |
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
*در ابتدا سرزمین [[حمیر]]، جزئی از سرزمین قتبان به شمار میآمد و به آنها [[جزیه]] میپرداخت. سبئیون به آنها "[[ولداله عم]]" و "[[ملت عم]]" میگفتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. در ابتدا سرزمینشان به سرزمین "رشای" و "حبان" در شمال، "حضرموت" در [[شرق]] و سرزمین "[[ذبیب]]" در [[غرب]] بود. آنان رفتهرفته سرزمینهای دیگری همچون "[[رعین]]" و "[[عرش]]" را نیز [[تصرف]] کردند و "ظفار" را پایتخت خود قرار دادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref> و هنگامی که "مارب" به تصرفشان در آمد ۔ مانند [[ملوک]] سبئی - [[لقب]] رسمی "ذوریدان" را برگزیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. | *در ابتدا سرزمین [[حمیر]]، جزئی از سرزمین قتبان به شمار میآمد و به آنها [[جزیه]] میپرداخت. سبئیون به آنها "[[ولداله عم]]" و "[[ملت عم]]" میگفتند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. در ابتدا سرزمینشان به سرزمین "رشای" و "حبان" در شمال، "حضرموت" در [[شرق]] و سرزمین "[[ذبیب]]" در [[غرب]] بود. آنان رفتهرفته سرزمینهای دیگری همچون "[[رعین]]" و "[[عرش]]" را نیز [[تصرف]] کردند و "ظفار" را پایتخت خود قرار دادند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref> و هنگامی که "مارب" به تصرفشان در آمد ۔ مانند [[ملوک]] سبئی - [[لقب]] رسمی "ذوریدان" را برگزیدند<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۱۸.</ref>. | ||
*آغازگر [[حکومت حمیری]]، "[[یاسر یهصدق]]" بود که در حوالی سال ۷۵ میلادی به [[حکومت]] پرداخت<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۲۱.</ref>. [[حمیریان]]، [[خویشاوند]] سبئیان به شمار میرفتند؛ اما چون شاخه کوچکتر [[خاندان]] بودند، [[وارث]] [[فرهنگی]] و بازرگانی معینی - سبئی شدند. زبانشان همان زبان معینی – سبئی بود و بیشتر درآمدشان از راه [[تجارت]]، به ویژه [[تجارت]] کندر و بخور تأمین میشد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۱.</ref>. | *آغازگر [[حکومت حمیری]]، "[[یاسر یهصدق]]" بود که در حوالی سال ۷۵ میلادی به [[حکومت]] پرداخت<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۵۲۱.</ref>. [[حمیریان]]، [[خویشاوند]] سبئیان به شمار میرفتند؛ اما چون شاخه کوچکتر [[خاندان]] بودند، [[وارث]] [[فرهنگی]] و بازرگانی معینی - سبئی شدند. زبانشان همان زبان معینی – سبئی بود و بیشتر درآمدشان از راه [[تجارت]]، به ویژه [[تجارت]] کندر و بخور تأمین میشد<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۱.</ref>. | ||
* | *شکوه تجاری [[حمیریان]] در قبل از میلاد به حدی رسید که "اغسطوس" [[قیصر روم]] را برای حمله به [[یمن]] و به دست آوردن اموالشان تحریک کرد. این حمله در سال ۲۴ ق. م ناکام ماند<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۶.</ref>؛ اما رفته رفته [[حمیریان]]، [[اختیار]] بازرگانی را در دریای سرخ - که روزگاری مختص آنان بود - از دست دادند<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[رومیان]] در اواخر دوران بطلمیوسی موفق شدند بر جریانهای موسمی دریا فائق آیند و دارچین و فلفل را از [[هند]] به [[روم]] برسانند. این جریان به منزله آغازی برای سقوط [[دولت]] تجاری [[حمیریان]] بود<ref>فلیپ حتی، تاریخ عرب، ج۱، ص۷۶.</ref>. [[حمیریان]] در سال ۳۰۰ م، با [[خروج]] از این حالت خمودگی و رکود، [[حکومت]] جدیدی را پایهریزی کردند. آنها حضرموت، شحر و [[شرق]] یمامه را نیز به قلمرو خود افزودند و امیرانشان به "شاه سبأ"، "ذوریدان"، "حضرموت"، "یمنات"<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۶۷.</ref> و "تبع"<ref>دینوری، اخبار الطوال، ص۴۶؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۸.</ref> ملقب شدند. | ||
*بر اساس [[روایات]] [[تاریخی]]، قبیلههای پراکنده [[حمیری]] که در قلمرو [[پادشاهی]] سبأ و حضرموت بودند در زمان نیای بزرگ تبابعه، "[[حارث]] رائش" متحد شدند و به [[فرمان]] او در آمدند. او با [[جنگاوری]]، [[غنایم]] بسیاری را برای یمنیان به ارمغان آورد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۵–۹۶.</ref>. *افسانههای زیادی درباره کشورگشاییهای تابعه در کتب [[عربی]] ذکر شده است<ref>زکریا بن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۵۳۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۷؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۲۱.</ref>. بعد از "تبع بن حسان"، [[خاندان]] "عبید کلال" به [[ریاست]] "مرثد بن عبید کلال" [[قدرت]] یافتند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۵ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. آنها با [[تفرقهافکنی]] بین [[امیران]] [[حمیری]]، این [[دولت]] را به [[ضعف]] کشاندند تا اینکه قوای وحشی، بعد از [[قتل]] "ذونواس" آخرین شاه [[حمیری]] - بساط این [[حکومت]] را در ۵۲۴ م برچیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱-۳۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۸.</ref>. | *بر اساس [[روایات]] [[تاریخی]]، قبیلههای پراکنده [[حمیری]] که در قلمرو [[پادشاهی]] سبأ و حضرموت بودند در زمان نیای بزرگ تبابعه، "[[حارث]] رائش" متحد شدند و به [[فرمان]] او در آمدند. او با [[جنگاوری]]، [[غنایم]] بسیاری را برای یمنیان به ارمغان آورد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۵–۹۶.</ref>. *افسانههای زیادی درباره کشورگشاییهای تابعه در کتب [[عربی]] ذکر شده است<ref>زکریا بن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، ص۵۳۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۷؛ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۹۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۲۱.</ref>. بعد از "تبع بن حسان"، [[خاندان]] "عبید کلال" به [[ریاست]] "مرثد بن عبید کلال" [[قدرت]] یافتند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۵ علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۵۱؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.</ref>. آنها با [[تفرقهافکنی]] بین [[امیران]] [[حمیری]]، این [[دولت]] را به [[ضعف]] کشاندند تا اینکه قوای وحشی، بعد از [[قتل]] "ذونواس" آخرین شاه [[حمیری]] - بساط این [[حکومت]] را در ۵۲۴ م برچیدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۱-۳۷؛ خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۸.</ref>. | ||
*[[اعراب]]، [[دینداری]] و [[عزت]] خود را مرهون [[حمیریان]] میدانستند؛ از این رو [[امیران]] [[حمیری]]، [[جایگاه]] ویژهای میان آنها داشتند<ref>همدانی، تاریخ همدانی، ص۵۹.</ref>. نیز در ابتدا [[بتپرست]] بوده، "[[الهه]] نسر" را میپرستیدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref> و برای آن [[قربانی]] میکردند؛ اما در اشعار [[جاهلی]] [[عرب]] و شعرای [[حمیری]]، نامی از [[الهه]] نسر وجود ندارد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>. | *[[اعراب]]، [[دینداری]] و [[عزت]] خود را مرهون [[حمیریان]] میدانستند؛ از این رو [[امیران]] [[حمیری]]، [[جایگاه]] ویژهای میان آنها داشتند<ref>همدانی، تاریخ همدانی، ص۵۹.</ref>. نیز در ابتدا [[بتپرست]] بوده، "[[الهه]] نسر" را میپرستیدند<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref> و برای آن [[قربانی]] میکردند؛ اما در اشعار [[جاهلی]] [[عرب]] و شعرای [[حمیری]]، نامی از [[الهه]] نسر وجود ندارد<ref>ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۱.</ref>. |