جامعه بشری در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] ==منابع== +]] {{پایان مدخل‌های وابسته}} ==منابع==))
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه')
خط ۳۰: خط ۳۰:


==تکاملی‌بودن روند کلی [[ولایت الهی]]==
==تکاملی‌بودن روند کلی [[ولایت الهی]]==
[[نظام]] [[الهی]] و [[حکومت دینی]]، [[حکومتی]] است که [[سرمایه]] اصلی خود را در تحقق‌یافتن، [[مردم]] و [[پذیرش مردمی]] می‌داند. [[تاریخ]] حکومت‌های [[دینی]] و [[نظام سیاسی اسلام]] بر این مطلب [[گواه]] است که هر وقت مردم حکومت دینی را پذیرا شدند و دست [[زمامداران]] الهی را به [[بیعت]] [[یاری]] و [[تبعیت]] فشردند. [[قدرت]] و [[شکوه]] دین رو به فراگیری گذاشت و آنگاه که به هر دلیلی، از [[رهبران]] [[حقیقی]] دینی رویگردان شدند و حاضر به [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] آنها نشدند، دست [[رهبران الهی]] در [[حکومت]] بسته شد و نتیجه طبیعی و منطقی آن به صورت [[ضعف]] و [[سستی]] [[دولت]] و [[حکومت الهی]] و باعث [[غلبه]] [[ارزش‌ها]] و حکومت‌های طاغوتی، مادی و [[نفسانی]] گردید. البته [[فرمانبری]] و [[پذیرش مردم]] از [[حکومت‌های الهی]] و عادلانه، تناسب مستقیم با [[علم]] و [[آگاهی]] آنان دارد؛ چنانچه در مقاطعی از تاریخ به تبع تفاوت [[فهم]] و [[بینش]] مردم، فراز و نشیب محسوس و مشخص را در پذیرش حکومت‌های الهی مشاهد می‌کنیم<ref>پذیرش، حکومت رسول الله{{صل}}، عدم تمکین به حکومت امیرالمؤمنین{{ع}}، بازگشت به امیرالمؤمنین، پس از چشیدن طعم حکومت سه خلیفه، تن‌دادن به حکومت معاویه و یزید و شانه خالی‌کردن مردم از حکومت امام حسن مجتبی{{ع}}، و... و بالاخره روی‌آوردن مردم به دین و حکومت دینی و استقرار نظام اسلامی در ایران.</ref>.
[[نظام]] [[الهی]] و [[حکومت دینی]]، [[حکومتی]] است که [[سرمایه]] اصلی خود را در تحقق‌یافتن، [[مردم]] و [[پذیرش مردمی]] می‌داند. [[تاریخ]] حکومت‌های [[دینی]] و [[نظام سیاسی اسلام]] بر این مطلب [[گواه]] است که هر وقت مردم حکومت دینی را پذیرا شدند و دست [[زمامداران]] الهی را به [[بیعت]] [[یاری]] و [[تبعیت]] فشردند. [[قدرت]] و شکوه دین رو به فراگیری گذاشت و آنگاه که به هر دلیلی، از [[رهبران]] [[حقیقی]] دینی رویگردان شدند و حاضر به [[پذیرش ولایت]] و [[سرپرستی]] آنها نشدند، دست [[رهبران الهی]] در [[حکومت]] بسته شد و نتیجه طبیعی و منطقی آن به صورت [[ضعف]] و [[سستی]] [[دولت]] و [[حکومت الهی]] و باعث [[غلبه]] [[ارزش‌ها]] و حکومت‌های طاغوتی، مادی و [[نفسانی]] گردید. البته [[فرمانبری]] و [[پذیرش مردم]] از [[حکومت‌های الهی]] و عادلانه، تناسب مستقیم با [[علم]] و [[آگاهی]] آنان دارد؛ چنانچه در مقاطعی از تاریخ به تبع تفاوت [[فهم]] و [[بینش]] مردم، فراز و نشیب محسوس و مشخص را در پذیرش حکومت‌های الهی مشاهد می‌کنیم<ref>پذیرش، حکومت رسول الله{{صل}}، عدم تمکین به حکومت امیرالمؤمنین{{ع}}، بازگشت به امیرالمؤمنین، پس از چشیدن طعم حکومت سه خلیفه، تن‌دادن به حکومت معاویه و یزید و شانه خالی‌کردن مردم از حکومت امام حسن مجتبی{{ع}}، و... و بالاخره روی‌آوردن مردم به دین و حکومت دینی و استقرار نظام اسلامی در ایران.</ref>.


[[تکامل]] و استقرار کامل [[حکومت دینی]]، بستگی به پیدایش کمال در [[ناحیه]] [[پذیرش مردمی]] و [[اجتماعی]] دارد و آن نیز در گرو، کمال [[فهم]] و [[ادراک]] [[بشریت]] از [[دین]] خواهد بود. هرچه [[بشر]] [[تاریخ]] را بیشتر پشت‌سر می‌گذارد، در میدان‌های جدیدتری [[توفیق]] کسب [[آزمون]]، ارتقا [[دانش]] و [[آگاهی]] می‌یابد، و این فزونی آگاهی، وی را برای [[پذیرش حکومت]] [[رهبران الهی]]، آماده و مهیا می‌سازد؛ البته هر چند که [[دوران غیبت امام عصر]] ارواحنا فداه [[ضعف]] و [[ناتوانی]] بشر را در [[کسب آمادگی]] لازم برای پذیرش [[ولیّ]] [[الهی]]، [[ثابت]] می‌کند؛ ولی از طرف دیگر دورانی است که بشریت همه راه‌های ممکن را طی خواهد نمود و در نهایت به ضعف و ناتوانی خویش، بدون [[راهنمایی]] دین و [[سرپرستی]] [[اولیای الهی]] در [[اداره امور]] واقف می‌شود و آنگاه که [[شعور]] و آگاهی بشر ارتقاء یابد، بیشترین ظرفیت پذیرش را، نسبت به ولی الهی و [[احکام]] [[نورانی]] دین پیدا خواهد کرد. بر همین اساس، [[حکومت امام عصر]] ارواحنا فداه با روند [[تاریخی]] و رو به کمال [[ولایت الهی]]، در عالی‌ترین سطح از [[قدرت]] و تعالی قرار دارد و شاید بتوان رمز اصلی آن را پیدایش عالی‌ترین سطح آگاهی و شعور بشر و در نتیجه پیدایش بیشترین امکان [[پیروی]] و پذیرش دانست.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۰۴.</ref>
[[تکامل]] و استقرار کامل [[حکومت دینی]]، بستگی به پیدایش کمال در [[ناحیه]] [[پذیرش مردمی]] و [[اجتماعی]] دارد و آن نیز در گرو، کمال [[فهم]] و [[ادراک]] [[بشریت]] از [[دین]] خواهد بود. هرچه [[بشر]] [[تاریخ]] را بیشتر پشت‌سر می‌گذارد، در میدان‌های جدیدتری [[توفیق]] کسب [[آزمون]]، ارتقا [[دانش]] و [[آگاهی]] می‌یابد، و این فزونی آگاهی، وی را برای [[پذیرش حکومت]] [[رهبران الهی]]، آماده و مهیا می‌سازد؛ البته هر چند که [[دوران غیبت امام عصر]] ارواحنا فداه [[ضعف]] و [[ناتوانی]] بشر را در [[کسب آمادگی]] لازم برای پذیرش [[ولیّ]] [[الهی]]، [[ثابت]] می‌کند؛ ولی از طرف دیگر دورانی است که بشریت همه راه‌های ممکن را طی خواهد نمود و در نهایت به ضعف و ناتوانی خویش، بدون [[راهنمایی]] دین و [[سرپرستی]] [[اولیای الهی]] در [[اداره امور]] واقف می‌شود و آنگاه که [[شعور]] و آگاهی بشر ارتقاء یابد، بیشترین ظرفیت پذیرش را، نسبت به ولی الهی و [[احکام]] [[نورانی]] دین پیدا خواهد کرد. بر همین اساس، [[حکومت امام عصر]] ارواحنا فداه با روند [[تاریخی]] و رو به کمال [[ولایت الهی]]، در عالی‌ترین سطح از [[قدرت]] و تعالی قرار دارد و شاید بتوان رمز اصلی آن را پیدایش عالی‌ترین سطح آگاهی و شعور بشر و در نتیجه پیدایش بیشترین امکان [[پیروی]] و پذیرش دانست.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۰۴.</ref>
۲۱۸٬۱۶۸

ویرایش