جز
جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] ==منابع== +]] {{پایان مدخلهای وابسته}} ==منابع==)) |
جز (جایگزینی متن - 'شکوه' به 'شکوه') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==آثار اطعام== | ==آثار اطعام== | ||
[[خداوند]] در [[سوره بلد]] [[ابرار]] را ـ که براساس روایات [[فریقین]]، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه]] [[زهرا]] و [[حسنین]]{{عم}} هستند <ref>شواهدالتنزیل، ج ۲، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۱۶.</ref>ـ به سبب اطعام خالصانه و ایثارگرانه ستوده است و ایشان را از [[شرّ]] روزی که از آن میهراسند ([[قیامت]]) محافظت کرده و آنان را با صورتهایی [[نورانی]] و [[زیبا]] و دلهایی شاد برمیانگیزد و به موجب [[صبر]] بر [[تکالیف]] یا صبر بر [[ایثار]] با شدت احتیاجِ خودشان، در [[بهشت]] ساکن کرده و حریر بهشتی بر ایشان میپوشاند، درحالیکه در آنجا بر تختها تکیه زده و از [[گرما]] و سرما دراماناند و درختان بهشتی بر سرشان سایه افکنده و میوههایش در دسترس و [[اختیار]] آنهاست. حوریان و [[نوجوانان]] زیبایِ بهشتی با سبوهایی سیمین و جامهایی بلورین گرداگرد ایشان در گردشاند؛ جامهایی که در سفیدی همچون نقره و در [[صفا]] و درخشندگی همچون شیشه و از هر حیث اندازهگیری شده است. آنان را از شرابی که طعم زنجبیل دارد مینوشانند. در آنجا چشمهای به نام سلسبیل است. گرداگرد [[بهشتیان]] پسرانی [[جاودانی]]، همواره در گردشاند؛ پسرانی که در [[زیبایی]] همچون مروارید پراکنده در اطراف بهشتیان (برای [[خدمت]]) به نظر میآیند و چون خوب بنگری آن جایگاه با | [[خداوند]] در [[سوره بلد]] [[ابرار]] را ـ که براساس روایات [[فریقین]]، [[امیرمؤمنان]]، [[فاطمه]] [[زهرا]] و [[حسنین]]{{عم}} هستند <ref>شواهدالتنزیل، ج ۲، ص۳۹۶ ـ ۳۹۷؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۱۶.</ref>ـ به سبب اطعام خالصانه و ایثارگرانه ستوده است و ایشان را از [[شرّ]] روزی که از آن میهراسند ([[قیامت]]) محافظت کرده و آنان را با صورتهایی [[نورانی]] و [[زیبا]] و دلهایی شاد برمیانگیزد و به موجب [[صبر]] بر [[تکالیف]] یا صبر بر [[ایثار]] با شدت احتیاجِ خودشان، در [[بهشت]] ساکن کرده و حریر بهشتی بر ایشان میپوشاند، درحالیکه در آنجا بر تختها تکیه زده و از [[گرما]] و سرما دراماناند و درختان بهشتی بر سرشان سایه افکنده و میوههایش در دسترس و [[اختیار]] آنهاست. حوریان و [[نوجوانان]] زیبایِ بهشتی با سبوهایی سیمین و جامهایی بلورین گرداگرد ایشان در گردشاند؛ جامهایی که در سفیدی همچون نقره و در [[صفا]] و درخشندگی همچون شیشه و از هر حیث اندازهگیری شده است. آنان را از شرابی که طعم زنجبیل دارد مینوشانند. در آنجا چشمهای به نام سلسبیل است. گرداگرد [[بهشتیان]] پسرانی [[جاودانی]]، همواره در گردشاند؛ پسرانی که در [[زیبایی]] همچون مروارید پراکنده در اطراف بهشتیان (برای [[خدمت]]) به نظر میآیند و چون خوب بنگری آن جایگاه با شکوه را عالَمی پرنعمت و [[حکومتی]] بینهایت بزرگ از حیث بقا و وسعت خواهی یافت. بالاپوش ایشان دیبای سبز و استبرق (پارچه ضخیمی از جنس [[ابریشم]] و طلا) و زیورآلات ایشان دستبندهایی از نقره است و خدایشان آنان را شرابی طهور و گوارا مینوشاند: {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه میدارد و به آنان شادابی و شادمانی مینمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد. در آن، بر تختها پشت میدهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی میبینند و نه سرمایی. و سایهسارهای آن، نزدیک آنها و میوههای آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جامهایی بلورین میچرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیمودهاند. و در آنجا به آنان پیالهای مینوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمهای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان میگردند که چون بنگریشان، میپنداری که مرواریدهایی پراکندهاند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی میبینی. بر تن آنان جامههایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراستهاند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک مینوشاند. بیگمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس مینهند» سوره انسان، آیه ۸-۲۲.</ref> در [[روایات]]، [[پاداش دنیوی]] [[اطعام]]، زیاد شدن روزی،<ref>الکافی، ج۶، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۶۲، ۳۶۸.</ref> دفع و رفع [[بلاها]] و بیماریها،<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۷۹، ۳۸۶.</ref> ایجاد [[محبّت]] <ref>بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۴۴۹.</ref> و... دانسته شده است. در آیات {{متن قرآن|وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ}}<ref>«و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت،» سوره فجر، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ}}<ref>«نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید،» سوره فجر، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و بر خوراک دادن به بینوا، یکدیگر را برنمیانگیزید،» سوره فجر، آیه ۱۸.</ref> [[سختی]] [[معیشت]] را پیامد ترک [[اطعام]] [[یتیمان]] و [[مساکین]] برشمرده است. | ||
در [[قرآن کریم]] ترک اطعام و حتی [[تشویق]] نکردن به آن، در کنار [[بیایمانی]] به [[خدا]] قرار گرفته است: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ}}<ref>«بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و این دو را از علایم [[اصحاب شمال]] بر شمرده است. {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ}}<ref>«و نمیدانستم که حسابم چیست» سوره حاقه، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ}}<ref>«کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۷.</ref> براساس آیات {{متن قرآن| فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ }}<ref>«که در بهشتهایی به سر میبرند، از هم میپرسند از گناهکاران، چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمیدادیم، و با پریشانگویان، پریشانگویی میکردیم. و روز جزا را دروغ میشمردیم» سوره مدثر، آیه ۴۰-۴۶.</ref>، جهنّمیان [[بزهکار]] در پاسخ این [[پرسش]] که چه چیزی شما را به [[دوزخ]] کشانده گویند: از [[نمازگزاران]] نبودیم و بینوایان را اطعام نمیکردیم. با یاوهگویان یاوه میگفتیم و [[روز]] [[پاداش]] ([[آخرت]]) را [[دروغ]] میشمردیم. طبق برخی [[روایات]] مراد از عدم [[اطعام]] در این [[آیه]] نپرداختن [[حقوق]] آلمحمّد{{صل}} یعنی [[خمس]] است. | در [[قرآن کریم]] ترک اطعام و حتی [[تشویق]] نکردن به آن، در کنار [[بیایمانی]] به [[خدا]] قرار گرفته است: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ}}<ref>«بیگمان او به خداوند سترگ ایمانی نداشت» سوره حاقه، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ}}<ref>«و کسی را بر خوراک دادن به یتیمان برنمیانگیخت» سوره حاقه، آیه ۳۴.</ref> و این دو را از علایم [[اصحاب شمال]] بر شمرده است. {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ}}<ref>«و اما آنکه کارنامهاش به دست چپ وی داده شود میگوید: کاش کارنامهام به من داده نشده بود» سوره حاقه، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ}}<ref>«و نمیدانستم که حسابم چیست» سوره حاقه، آیه ۲۶.</ref>، {{متن قرآن|يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ}}<ref>«کاش همان (مرگ)، پایان کار بود!» سوره حاقه، آیه ۲۷.</ref> براساس آیات {{متن قرآن| فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ }}<ref>«که در بهشتهایی به سر میبرند، از هم میپرسند از گناهکاران، چه شما را به دوزخ درآورد؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم، و به بینوایان خوراک نمیدادیم، و با پریشانگویان، پریشانگویی میکردیم. و روز جزا را دروغ میشمردیم» سوره مدثر، آیه ۴۰-۴۶.</ref>، جهنّمیان [[بزهکار]] در پاسخ این [[پرسش]] که چه چیزی شما را به [[دوزخ]] کشانده گویند: از [[نمازگزاران]] نبودیم و بینوایان را اطعام نمیکردیم. با یاوهگویان یاوه میگفتیم و [[روز]] [[پاداش]] ([[آخرت]]) را [[دروغ]] میشمردیم. طبق برخی [[روایات]] مراد از عدم [[اطعام]] در این [[آیه]] نپرداختن [[حقوق]] آلمحمّد{{صل}} یعنی [[خمس]] است. |