←پاسخهای دیگر
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
::::::{{عربی|اندازه=150%|«عَنِ الصَّقْرِ بْنِ دُلَفَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا {{عم}} يَقُولُ: إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي ابْنِي عَلِيٌّ أَمْرُهُ أَمْرِي وَ قَوْلُهُ قَوْلِي وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي ابْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ ثُمَّ سَكَتَ فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى {{ع}} بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ: لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِه»}}<ref>به نقل از صقر بن ابی دلف: شنیدم که امام جواد {{ع}} میفرماید: امام پس از من، فرزندم علی است. فرمان او، فرمان من، سخن او، سخن من و اطاعت از او، اطاعت از من است، و امام پس از او، فرزندش حسن است و فرمان او، فرمان پدرش، سخن او، سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت از پدرش است و سپس ساکت شد. به ایشان گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! امام پس از حسن کیست؟ ایشان به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق است که انتظارش را میشکند. به ایشان گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! چرا قائم نامیده شده است؟ فرمود: زیرا پس از آن که دیگر، یادی از او نمیشود و بیشتر باورمندان به امامتش، از عقیده به او بر میگردند، قیام میکند؛ کمال الدین: ص ۳۷۸، ح ۳، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۴۳، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۳۰ ح ۴.</ref> <ref>دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>. | ::::::{{عربی|اندازه=150%|«عَنِ الصَّقْرِ بْنِ دُلَفَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا {{عم}} يَقُولُ: إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِي ابْنِي عَلِيٌّ أَمْرُهُ أَمْرِي وَ قَوْلُهُ قَوْلِي وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الْإِمَامَةُ بَعْدَهُ فِي ابْنِهِ الْحَسَنِ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِيهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِيهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ ثُمَّ سَكَتَ فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَكَى {{ع}} بُكَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ فَقُلْتُ لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّيَ الْقَائِمَ قَالَ: لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِه»}}<ref>به نقل از صقر بن ابی دلف: شنیدم که امام جواد {{ع}} میفرماید: امام پس از من، فرزندم علی است. فرمان او، فرمان من، سخن او، سخن من و اطاعت از او، اطاعت از من است، و امام پس از او، فرزندش حسن است و فرمان او، فرمان پدرش، سخن او، سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت از پدرش است و سپس ساکت شد. به ایشان گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! امام پس از حسن کیست؟ ایشان به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق است که انتظارش را میشکند. به ایشان گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! چرا قائم نامیده شده است؟ فرمود: زیرا پس از آن که دیگر، یادی از او نمیشود و بیشتر باورمندان به امامتش، از عقیده به او بر میگردند، قیام میکند؛ کمال الدین: ص ۳۷۸، ح ۳، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۴۳، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۳۰ ح ۴.</ref> <ref>دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۲۰ - ۱۲۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. آیت الله هادوی تهرانی}} | {{جمع شدن|۲. آیت الله هادوی تهرانی}} | ||
[[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | [[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | ||
خط ۳۷: | خط ۳۸: | ||
:::::#اما در تحلیل این روایت، میتوان به چند نکته اشاره کرد: یک: امام جواد در سال ۱۹۵ متولد شده و امام رضا در سال ۲۰۳ شهید شده است. بنابر این امام جواد یک سال پس از شهادت پدرشان نهایت نه ساله بوده است؛ و نه یازده ساله. دوم: از همان روزهای اول امامت امام جواد، حضرتشان، تحت مراقبت بوده و به دستور مأمون، ایشان را از مدینه به بغداد آورده بودند و حال، چگونه میتوان پذیرفت که مأمون ایشان را نمیشناخته است. سوم: امام با این موقعیت اجتماعی و مناظرات علمی که در همان زمان انجام داده، بعید به نظر میرسد که در شهری که تازه وارد آن شده، به کوچهها رفته و در آنجا با کودکان به بازی پرداخته باشد. با این حال، میتوان با توجیهاتی کلیات این روایت را پذیرفت و کلام امام در انتهای این نقل، هم میتواند، کلامی جدلی و در ساکت کردن مخاطب و هم میتواند، اشاره به غصب خلافت توسط مأمون بوده باشد. در ضمن، در روایت نیامده که باز شکاری، ماهی را از آسمان شکار کرده تا به آن ایراد شود، بلکه باز شکاری، به آسمان پرواز کرده و مدتی غایب بود که شاید در آن مدت، به رودخانهای رفته و شکاری به دست آورده بود»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa36737 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | :::::#اما در تحلیل این روایت، میتوان به چند نکته اشاره کرد: یک: امام جواد در سال ۱۹۵ متولد شده و امام رضا در سال ۲۰۳ شهید شده است. بنابر این امام جواد یک سال پس از شهادت پدرشان نهایت نه ساله بوده است؛ و نه یازده ساله. دوم: از همان روزهای اول امامت امام جواد، حضرتشان، تحت مراقبت بوده و به دستور مأمون، ایشان را از مدینه به بغداد آورده بودند و حال، چگونه میتوان پذیرفت که مأمون ایشان را نمیشناخته است. سوم: امام با این موقعیت اجتماعی و مناظرات علمی که در همان زمان انجام داده، بعید به نظر میرسد که در شهری که تازه وارد آن شده، به کوچهها رفته و در آنجا با کودکان به بازی پرداخته باشد. با این حال، میتوان با توجیهاتی کلیات این روایت را پذیرفت و کلام امام در انتهای این نقل، هم میتواند، کلامی جدلی و در ساکت کردن مخاطب و هم میتواند، اشاره به غصب خلافت توسط مأمون بوده باشد. در ضمن، در روایت نیامده که باز شکاری، ماهی را از آسمان شکار کرده تا به آن ایراد شود، بلکه باز شکاری، به آسمان پرواز کرده و مدتی غایب بود که شاید در آن مدت، به رودخانهای رفته و شکاری به دست آورده بود»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa36737 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۳. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت) | |||
{{جمع شدن|۳. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛}} | |||
[[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | [[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | ||
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی|عبدالرحیم موسوی حُصَینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی|عبدالرحیم موسوی حُصَینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«پیروان مکتب [[اهل بیت]] قایل به [[عصمت]] همه امامان هستند، حتی [[امام جواد]] که در سن هفت سالگی به امامت رسیدند. امام به همه چیز عالم است، نه فقط احکام نماز و حج بلکه همه امور. او خدا را نافرمانی نمیکند و حتی اشتباه هم نمیکند. دشمنان اهل بیت در آن زمان که حکومت را در دست داشتند از این عقیده شیعیان آگاه بودند. این یک عقیده سرى و پنهان نبود، آنها میدانستند که شیعیان قایل به عصمت [[ائمه|امامان]] خویش هستند. حکومت با تمام امکانات و ابزارهای خود کوشید تا این واقعیت را تکذیب کند اما موفق نشد. امام جواد را که خردسال بودند میآوردند و دانشمندان و در رأس آنان قاضی یحیی بن اکثم را نیز جمع میکردند. یحیی بن اکثم در جایگاه قضاوت خود مینشست و به امام جواد رو میکرد و میگفت: سؤالی بپرسم؟ امام فرمود: "برخیز و همچون سؤال کنندهاى در برابر سؤال شونده بنشین (و آنگاه سؤال کن)". و یحیی بن اکثم با وجود کهنسالی بر میخیزد و همچون سؤال کنندهای مؤدبانه در برابر امام زانو میزند. یحیی بن اکثم با خود اندیشید درباره چه چیز از امام سؤال کنم؟ آیا درباره نماز و احکام آن بپرسم، در حالی که او میدانست امام و خانوادهاش هر روز نماز میخوانند پس احکام نماز را میداند. با خود گفت این پسر در بغداد زندگی میکند و به حج نرفته است زیرا انسان در طول حیات خود فقط یکبار حج واجب انجام میدهد و اگر توفیق پیدا کند مثلا ده بار آن را انجام میدهد، گذشته از آن امام هنوز کودک است و به حج نرفته است، پس به امام گفت: ای پسر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] نظر شما درباره محرمی که صیدی را کشته است چیست؟ امام جواب داد: او را در حل کشته است یا در حرم؟ حکم مسأله را میدانسته یا نه؟ از روی عمد کشته است یا اشتباها؟ محرم، آزاد بوده یا عبد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار کشته یا برای چندمین بار؟ آن صید پرنده بوده یا غیر پرنده؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ آیا بر کار خود پافشاری میکند یا پشیمان است؟ شب آن حیوان را کشته یا روز؟ در هنگام کشتن، برای عمره محرم بوده یا برای حج؟ یحیی بن اکثم حیرت زده شد و آثار عجز و ناتوانی در چهرهاش آشکار گشت. سپس امام به تفصیل جواب مسأله را داد که در کتابها آمده است.<ref>بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۷۶</ref> این ماجرا نشانه این است که امام دارای عصمت مورد عنایت خداوند است که [[علم حضوری]] را نیز در بر دارد.<ref>مراجعه شود به کتاب [[العصمة و شروط الحفاظ على النظام (کتاب)|العصمة و شروط الحفاظ على النظام]]، [[سید مهدى الحکیم]] (نسخه دست نویس) و هم چنین کتاب [[بحث حول الإمامة (کتاب)|بحث حول الإمامة]]، [[سید کمال حیدرى]] و نیز کتاب [[الإمامة و الولایة (کتاب)|الإمامة و الولایة]] گروهى از نویسندگان</ref> علمی که [[امام معصوم]] دارد و در اثر آن به اشیاء شناخت کامل پیدا میکند و اهداف رسالت با آن تحقق مییابد، موهبتی است از طرف خداوند، بدون اینکه خود امام آن را کسب کرده باشد. هدف خداوند از اعطای این علم این است که امام قدرت کامل برای محقق ساختن اهداف الهی که شایسته است به کاملترین شکل محقق شود داشته باشد و آن را بر همه دینها پیروز گرداند»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۳۹-۴۱.</ref>. | ::::::«پیروان مکتب [[اهل بیت]] قایل به [[عصمت]] همه امامان هستند، حتی [[امام جواد]] که در سن هفت سالگی به امامت رسیدند. امام به همه چیز عالم است، نه فقط احکام نماز و حج بلکه همه امور. او خدا را نافرمانی نمیکند و حتی اشتباه هم نمیکند. دشمنان اهل بیت در آن زمان که حکومت را در دست داشتند از این عقیده شیعیان آگاه بودند. این یک عقیده سرى و پنهان نبود، آنها میدانستند که شیعیان قایل به عصمت [[ائمه|امامان]] خویش هستند. حکومت با تمام امکانات و ابزارهای خود کوشید تا این واقعیت را تکذیب کند اما موفق نشد. امام جواد را که خردسال بودند میآوردند و دانشمندان و در رأس آنان قاضی یحیی بن اکثم را نیز جمع میکردند. یحیی بن اکثم در جایگاه قضاوت خود مینشست و به امام جواد رو میکرد و میگفت: سؤالی بپرسم؟ امام فرمود: "برخیز و همچون سؤال کنندهاى در برابر سؤال شونده بنشین (و آنگاه سؤال کن)". و یحیی بن اکثم با وجود کهنسالی بر میخیزد و همچون سؤال کنندهای مؤدبانه در برابر امام زانو میزند. یحیی بن اکثم با خود اندیشید درباره چه چیز از امام سؤال کنم؟ آیا درباره نماز و احکام آن بپرسم، در حالی که او میدانست امام و خانوادهاش هر روز نماز میخوانند پس احکام نماز را میداند. با خود گفت این پسر در بغداد زندگی میکند و به حج نرفته است زیرا انسان در طول حیات خود فقط یکبار حج واجب انجام میدهد و اگر توفیق پیدا کند مثلا ده بار آن را انجام میدهد، گذشته از آن امام هنوز کودک است و به حج نرفته است، پس به امام گفت: ای پسر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] نظر شما درباره محرمی که صیدی را کشته است چیست؟ امام جواب داد: او را در حل کشته است یا در حرم؟ حکم مسأله را میدانسته یا نه؟ از روی عمد کشته است یا اشتباها؟ محرم، آزاد بوده یا عبد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار کشته یا برای چندمین بار؟ آن صید پرنده بوده یا غیر پرنده؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ آیا بر کار خود پافشاری میکند یا پشیمان است؟ شب آن حیوان را کشته یا روز؟ در هنگام کشتن، برای عمره محرم بوده یا برای حج؟ یحیی بن اکثم حیرت زده شد و آثار عجز و ناتوانی در چهرهاش آشکار گشت. سپس امام به تفصیل جواب مسأله را داد که در کتابها آمده است.<ref>بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۷۶</ref> این ماجرا نشانه این است که امام دارای عصمت مورد عنایت خداوند است که [[علم حضوری]] را نیز در بر دارد.<ref>مراجعه شود به کتاب [[العصمة و شروط الحفاظ على النظام (کتاب)|العصمة و شروط الحفاظ على النظام]]، [[سید مهدى الحکیم]] (نسخه دست نویس) و هم چنین کتاب [[بحث حول الإمامة (کتاب)|بحث حول الإمامة]]، [[سید کمال حیدرى]] و نیز کتاب [[الإمامة و الولایة (کتاب)|الإمامة و الولایة]] گروهى از نویسندگان</ref> علمی که [[امام معصوم]] دارد و در اثر آن به اشیاء شناخت کامل پیدا میکند و اهداف رسالت با آن تحقق مییابد، موهبتی است از طرف خداوند، بدون اینکه خود امام آن را کسب کرده باشد. هدف خداوند از اعطای این علم این است که امام قدرت کامل برای محقق ساختن اهداف الهی که شایسته است به کاملترین شکل محقق شود داشته باشد و آن را بر همه دینها پیروز گرداند»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۳۹-۴۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛}} | |||
[[پرونده:11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه (کتاب)|ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[محمد علی کراجکی]] در موردی دیگر ضمن اشاره به [[علم امام]] [[امام جواد|جواد]]{{ع}} در سن کودکی، آن را از راه [[الهام]] و به طور خارقالعاده و موهوبی معرفی کرده است نه از طریق اکتساب؛ زیرا سن آن حضرت در آن هنگام ۸ یا ۹ سال بوده که نمیتوانسته چنان علومی را از کسی بیاموزد<ref>محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد، ج۱، ص۳۷۰.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/index.php?title=%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)&action=edit&redlink=1 ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||