←جستارهای وابسته
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# [[زید بن علی بن حسین]]، از عمهاش زینب دختر [[امیر المؤمنین]]، از مادرش فاطمه زهرا{{س}} روایت میکند که فرمود: هنگام [[ولادت امام حسین]]{{ع}}، پدر بزرگوارم بر من وارد شد، کودکم را که در پارچهای زرد پیچیده بودم به دست او دادم، حضرت پارچه زرد را کناری افکند و پارچه سفیدی گرفت و حسین را در آن پیچید و به دست من داد و سپس فرمود: فاطمه جان! حسین را بگیر، وی خود، [[امام]]، فرزند امام و پدر ۹ امام و پیشواست، [[امامان]] شایستهای از [[نسل]] او به وجود میآیند که قائمشان، نهمین فرد آنان است | # [[زید بن علی بن حسین]]، از عمهاش زینب دختر [[امیر المؤمنین]]، از مادرش فاطمه زهرا{{س}} روایت میکند که فرمود: هنگام [[ولادت امام حسین]]{{ع}}، پدر بزرگوارم بر من وارد شد، کودکم را که در پارچهای زرد پیچیده بودم به دست او دادم، حضرت پارچه زرد را کناری افکند و پارچه سفیدی گرفت و حسین را در آن پیچید و به دست من داد و سپس فرمود: فاطمه جان! حسین را بگیر، وی خود، [[امام]]، فرزند امام و پدر ۹ امام و پیشواست، [[امامان]] شایستهای از [[نسل]] او به وجود میآیند که قائمشان، نهمین فرد آنان است | ||
# [[سهل بن سعد انصاری]] میگوید: از [[فاطمه]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}} پرسیدم: [[پیشوایان دین]] کدامند؟ فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} به علی{{ع}} میفرمود: علی! تو [[پیشوا]] و [[جانشین]] پس از من و به [[مؤمنان]] سزاوارتر از خودشان هستی، پس از تو فرزندت [[حسن]]، بعد از او [[حسین]]، پس از او پسرش [[علی بن حسین]]، بعد از او پسرش محمد، پس از او پسرش جعفر، بعد از او پسرش [[موسی]]، پس از او پسرش علی، بعد از او پسرش محمد، پس از او پسرش علی، بعد از او پسرش حسن، پس از حسن [[قائم]] [[مهدی]] از خود مؤمنان به آنان سزاوارتر است. [[خداوند]] به وسیله او [[شرق]] و [[غرب]] [[گیتی]] را میگشاید، آنان [[امامان بر حق]] و زبان گویای اسلامند، هرکس به [[یاری]] آنها بشتابد، [[خدا]] آنان را یاری و هرکس آنان را تنها بگذارد، خداوند او را در وادی [[تنهایی]] رها میسازد<ref>به کفایة الاثر، ص۱۹۳- ۲۰۰ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۶۹.</ref>. | # [[سهل بن سعد انصاری]] میگوید: از [[فاطمه]] [[دختر رسول خدا]]{{صل}} پرسیدم: [[پیشوایان دین]] کدامند؟ فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} به علی{{ع}} میفرمود: علی! تو [[پیشوا]] و [[جانشین]] پس از من و به [[مؤمنان]] سزاوارتر از خودشان هستی، پس از تو فرزندت [[حسن]]، بعد از او [[حسین]]، پس از او پسرش [[علی بن حسین]]، بعد از او پسرش محمد، پس از او پسرش جعفر، بعد از او پسرش [[موسی]]، پس از او پسرش علی، بعد از او پسرش محمد، پس از او پسرش علی، بعد از او پسرش حسن، پس از حسن [[قائم]] [[مهدی]] از خود مؤمنان به آنان سزاوارتر است. [[خداوند]] به وسیله او [[شرق]] و [[غرب]] [[گیتی]] را میگشاید، آنان [[امامان بر حق]] و زبان گویای اسلامند، هرکس به [[یاری]] آنها بشتابد، [[خدا]] آنان را یاری و هرکس آنان را تنها بگذارد، خداوند او را در وادی [[تنهایی]] رها میسازد<ref>به کفایة الاثر، ص۱۹۳- ۲۰۰ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۶۹.</ref>. | ||
===مبانی و [[فلسفه احکام]] اسلام=== | |||
در [[خطبه]] معروفی که [[فاطمه زهرا]]{{س}} در جمع [[صحابه]] ایراد فرمود و پس از [[ماجرای سقیفه]] [[ابوبکر]] را مورد [[اعتراض]] قرار داد، آمده است: | |||
۱. [[بندگان خدا]]! شما [[مسئولان]] [[امر و نهی]] [[پروردگار]] و حاملان [[دین]] و [[وحی]] او و [[نمایندگان]] [[خدا]] بر خویشتن و مبلّغان او به سوی [[امتها]] هستید. پاسدار [[حق الهی]] میان شما، و [[حافظ]] [[پیمان]] [[خداوند]] در دسترس همه شماست. آنچه [[پیامبر]] پس از خود میان [[امت]] به یادگار نهاده کتاب [[ناطق]] [[الهی]] و [[قرآن]] [[راستگو]] و [[نور]] آشکار و [[روشنایی]] پرفروغ است. کتابی که دلائلش روشن، باطنش آشکار، ظواهرش پر نور و پیروانش پرافتخارند. کتابی که [[پیروان]] خود را به [[بهشت]] فرامیخواند، و مستمعان خویش را به ساحل [[نجات]] [[رهبری]] میکند، از طریق آن به دلائل روشن الهی میتوان رهنمون گشت، [[تفسیر]] [[واجبات]] او را دریافت و از [[محرّمات]] [[نهی]] شدهاش اجتناب کرد و [[براهین]] روشن و کافی را بررسی و [[دستورات اخلاقی]] مجاز و [[مشروع]] را در آن، مکتوب یافت. | |||
۲. در همین خطبه به [[فلسفه قانونگذاری]] در [[اسلام]] پرداخته و فرموده است: | |||
خداوند [[ایمان]] را سبب [[تطهیر]] و [[پیراستگی]] شما از [[شرک]]، [[نماز]] را وسیله [[پاکی]] از [[کبر]] و [[غرور]]، [[زکات]] را موجب [[تزکیه نفس]] و افزایش روزی قرار داد. [[روزه]] را عامل تثبیت [[اخلاص]]، [[حج]] را وسیله تقویت [[آیین اسلام]]، [[عدالت]] را مایه [[هماهنگی]] و [[یکپارچگی]] [[دلها]]، [[اطاعت]] ما را باعث [[نظام]] و سامان [[ملت]] اسلام، [[امامت]] ما را أمان از [[تفرقه]] و پراکندگی، [[جهاد]] را موجب [[عزّت]] و سر بلندی اسلام مقرّر داشت. [[صبر]] و [[شکیبایی]] را وسیله جلب [[پاداش]] [[حق]]، [[امر به معروف]] را ابزار [[اصلاح]] تودههای [[مردم]]، [[نیکی به پدر و مادر]] را موجب [[پیشگیری]] از [[خشم خدا]]، [[صله رحم]] را وسیله افزایش [[جمعیت]] و [[قدرت]]، [[قصاص]] را مایه [[حفظ جان]] مردم، وفای به [[نذر]] را موجب [[آمرزش]]، جلوگیری از [[کمفروشی]] را وسیله [[مبارزه]] با کمبودها، نهی از شرابخواری را سبب [[پاکسازی]] از [[پلیدیها]]، [[پرهیز]] از [[تهمت]] و نسبتهای ناروا را حجابی در برابر [[خشم]] و [[غضب]] [[پروردگار]]، ترک دزدی را برای [[حفظ نفس]] و [[تحریم]] [[شرک]] را برای [[اخلاص]] در [[بندگی خدا]] و [[ربوبیّت]] [[حق]] دانست. | |||
۳. [[احمد بن یحیی صوفی]]، از [[عبد الرحمان بن دیس ملائیّ]]، از [[بشیر بن زیاد جزری]]، از [[عبد الله بن حسن]]، از مادرش [[فاطمه]] دخت [[امام حسین]]{{ع}} روایتی را در باب برخی مبانی [[قانونگذاری]] از [[حضرت زهرا]]{{س}} نقل کرده که فرمود: هرگاه یکی از [[بندگان خدا]] [[بیمار]] شود [[خداوند]] به فرشتگانش [[فرمان]] میدهد تا زمانی که بندهام در بستر [[بیماری]] است، از او قلم بردارید زیرا من او را در بستر نگاه داشتهام، یا جانش را میگیرم و یا او را رها میسازم. | |||
[[راوی]] میگوید: ماجرا را به یکی از [[فرزندان]] [[عبد الله بن حسن]] یادآور شدم وی گفت: پدرم اظهار میداشت: خداوند به فرشتگانش [[وحی]] میکند، [[پاداش]] کارهایی را که بندهام در دوران صحتش انجام میداد برایش بنویسید. | |||
۴. علی{{ع}} از [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[روایت]] کرده که آن مخدّره فرمود: | |||
[[پیامبر خدا]]{{صل}} به من فرمود: ای [[محبوب]] [[دل]] [[پدر]]! [[نوشیدن]] هر مستکنندهای حرام و هر مستکنندهای شراب بهشمار میآید<ref>دلائل الامامه، ص۳.</ref>. | |||
۵. [[سلیمان بن ابوسلیمان]]، از مادرش امّ سلیمان روایت کرده که گفت: بر [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] وارد شدم و درباره خوردن گوشت [[قربانی]] از او مسألهای پرسیدم گفت: [[رسول خدا]] ابتدا از خوردن آنها [[نهی]] و سپس اجازه فرمودند. | |||
[[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از سفری به [[خانه]] بازگشت، فاطمه{{س}} مقداری گوشت قربانی برای او حاضر کرد، [[حضرت]] فرمود: مگر رسول خدا از خوردن گوشت قربانی نهی نفرمود. فاطمه{{س}} عرضه داشت: رسول خدا اجازه استفاده از آن را صادر فرمود. فاطمه{{س}} اظهار داشت: علی{{ع}} [[خدمت]] رسول خدا{{صل}} رسید و از آن حضرت در این زمینه [[پرسش]] نمود، رسول خدا{{صل}} فرمود: میتوانید از گوشت همه قربانیها از [[ذی حجه]] تا ذی حجه [[سال]] بعد استفاده کنید. | |||
۶. از [[فاطمه زهرا]]{{س}} دخت [[خاتم پیامبران]] ([[صلوات]] [[الله]] علیهم) [[روایت]] شده که از [[پدر]] بزرگوارش [[رسول خدا]]{{صل}} پرسید: پدر [[جان]]! [[زنان]] و مردانی که در [[نماز]] خود [[سهلانگاری]] میکنند چه [[کیفری]] دارند؟ | |||
رسول خدا{{صل}} فرمود: | |||
[[فاطمه]] جان! مردان و زنانی که در مورد نماز خود سهلانگاری کنند، [[خداوند]] آنان را به پانزده [[عقوبت]] [[مبتلا]] میسازد، شش عقوبت [[دنیوی]]، سه عقوبت هنگام [[مرگ]]، سه عقوبت در [[قبر]]، و سه عقوبت در [[قیامت]] هنگام [[برانگیخته شدن]] از قبر دامنگیر وی میشود. | |||
عقوبتهای دنیوی: | |||
خداوند [[برکت]] را از [[عمر]] او برمیدارد؛ | |||
از [[برکات]] روزی او میکاهد؛ | |||
خدای عزّوجلّ [[نورانیّت]] چهره شایستگان را از صورتش میزداید؛ | |||
هر کاری انجام دهد بر آن پاداشی به او نمیدهد؛ | |||
دعایش به [[آسمان]] بالا نمیرود؛ | |||
مشمول [[دعای خیر]] شایستگان قرار نمیگیرد؛ | |||
هنگام مرگ: | |||
با [[خواری]] و [[ذلّت]] میمیرد؛ | |||
در حال [[گرسنگی]] جان میدهد؛ | |||
تشنهکام از [[دنیا]] میرود؛ و اگر از نهرهای دنیا آب بیاشامد، [[عطش]] وی فرونخواهد نشست. | |||
در قبر: | |||
خداوند فرشتهای را بر او موکّل میکند تا در قبر، او را [[آزار]] و [[شکنجه]] دهد؛ | |||
قبر، بر او تنگ میگردد؛ | |||
قبرش را [[تاریکی]] فرامیگیرد؛ | |||
در قیامت آنگاه که از قبرش برانگیخته میشود: | |||
خداوند فرشتهای را بر او [[موکل]] میکند تا او را در برابر دیدگان [[مردم]] به صورت، روی [[زمین]] بکشد؛ | |||
وی را شدیدا مورد [[حسابرسی]] قرار میدهد؛ | |||
خداوند، به او نظر [[رحمت]] نخواهد داشت و وی را پیراسته نمیگرداند و [[عذاب]] دردناکی در [[انتظار]] اوست<ref>سفینة البحار، ج۲، ص۴۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۲۸۱.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |