آیا معجزه به واسطه علم غیب است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۲
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله مکارم شیرازی؛ | ||
| تصویر = مکارم شیرازی.jpg| | | تصویر = مکارم شیرازی.jpg | ||
| پاسخدهنده = ناصر مکارم شیرازی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]''' در کتاب ''«[https://library.tebyan.net/f/Viewer/Text/81982/248#251 تفسیر نمونه]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]''' در کتاب ''«[https://library.tebyan.net/f/Viewer/Text/81982/248#251 تفسیر نمونه]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[معجزه]] مربوط به [[عالم غیب]] است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ...]]}} (...) <ref>«و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است...»؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>. کلمه "[[غیب]]" در جمله {{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}} ممکن است اشاره به این باشد که [[معجزه]] امری است مربوط به [[عالم غیب]]، و در اختیار من نیست و مخصوص خدا است و یا اشاره به این است که مصالح امور و اینکه در چه موردی حکمت ایجاب نزول [[معجزه]] را می کند جزء [[اسرار غیب]] است و مخصوص خدا است، او هر مورد را که صلاح بداند، و طالب معجزه را جویای حقیقت ببیند، معجزه را نازل میکند؛ [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|چراکه غیب و اسرار نهان مخصوص ذات پاک او است]]»<ref>[https://library.tebyan.net/f/Viewer/Text/81982/248#251 تفسیر نمونه، ج۸، ص ۲۵۱.]</ref>. | ::::::«[[معجزه]] مربوط به [[عالم غیب]] است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ...]]}} (...) <ref>«و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است...»؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>. کلمه "[[غیب]]" در جمله {{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}} ممکن است اشاره به این باشد که [[معجزه]] امری است مربوط به [[عالم غیب]]، و در اختیار من نیست و مخصوص خدا است و یا اشاره به این است که مصالح امور و اینکه در چه موردی حکمت ایجاب نزول [[معجزه]] را می کند جزء [[اسرار غیب]] است و مخصوص خدا است، او هر مورد را که صلاح بداند، و طالب معجزه را جویای حقیقت ببیند، معجزه را نازل میکند؛ [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|چراکه غیب و اسرار نهان مخصوص ذات پاک او است]]»<ref>[https://library.tebyan.net/f/Viewer/Text/81982/248#251 تفسیر نمونه، ج۸، ص ۲۵۱.]</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله رضوی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله رضوی؛ | ||
| تصویر = 11732.jpg| | | تصویر = 11732.jpg | ||
| پاسخدهنده = مرتضی رضوی|رضوی]]]] | |||
::::::آیتالله '''[[مرتضی رضوی]]''' در کتاب ''«[[محیالدین در آینه فصوص (کتاب)|محیالدین در آینه فصوص]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[مرتضی رضوی]]''' در کتاب ''«[[محیالدین در آینه فصوص (کتاب)|محیالدین در آینه فصوص]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«یک بار [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} به یکی از اصحابش در مراسم حج نشان داده که عدهای از حاضرین در شکل حیوانات هستند. این حدیث نه ربطی به [[علم غیب]] دارد و نه ربطی به دیدن [[غیب]]. این یک "معجزه است" شبیه نسوختن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در میان آتش، معجزه یک اتفاق و حادثه موردی است که در طول تاریخ بشر موارد آن خیلی معدود و کم و اندک و نادر بوده است. اینگونه معجزهها "علم" نیستند بل از مصادیق "دعا" هستند، آن هم دعای [[معصوم]]{{ع}} که در مورد خاصی از خدا بخواهد چیزی را خدا به او نشان دهد و یکی از معانی آن چند حدیث که در بالا مذکور شد که [[امام]]{{ع}} میگوید: "هر وقت اراده کردیم میدانیم والّا نه" موارد معجزه است. | ::::::«یک بار [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} به یکی از اصحابش در مراسم حج نشان داده که عدهای از حاضرین در شکل حیوانات هستند. این حدیث نه ربطی به [[علم غیب]] دارد و نه ربطی به دیدن [[غیب]]. این یک "معجزه است" شبیه نسوختن [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در میان آتش، معجزه یک اتفاق و حادثه موردی است که در طول تاریخ بشر موارد آن خیلی معدود و کم و اندک و نادر بوده است. اینگونه معجزهها "علم" نیستند بل از مصادیق "دعا" هستند، آن هم دعای [[معصوم]]{{ع}} که در مورد خاصی از خدا بخواهد چیزی را خدا به او نشان دهد و یکی از معانی آن چند حدیث که در بالا مذکور شد که [[امام]]{{ع}} میگوید: "هر وقت اراده کردیم میدانیم والّا نه" موارد معجزه است. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آقای دکتر بشارتی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آقای دکتر بشارتی؛ | ||
| تصویر = 11982.jpg| | | تصویر = 11982.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی محمد بشارتی|بشارتی]]]] | |||
::::::آقای دکتر '''[[علی محمد بشارتی]]''' در کتاب ''«[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آقای دکتر '''[[علی محمد بشارتی]]''' در کتاب ''«[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«معجزه بر چند نوع است که یکی از آنها خبرهای غیبی و اطلاع از عالم غیب است، که اگر [[پیغمبر]] از خدا در خواست کند و بخواهد تا از ماجرایی با ماجراهایی از غیب آگاه شود، خدای متعال او را آگاه میکند. روزی در سفر تبوک شتر [[پیغمبر]]{{صل}} گم شد، اصحاب آن حضرت برای پیدا کردن آن شتر به این طرف و آن طرف رفته و به جستجو پرداختند. یکی از منافقان كه همراه لشکریان بود، از روی تمسخر گفت: او میپندارد که [[پیامبر]] است و از آسمانها به شما خبر میدهد، اما اکنون نمیداند شترش کجاست. [[رسول خدا]]{{صل}} چون این سخن را شنید، رو به افرادی که در حضورش بودند، کرده و فرمودند: "مردی از لشکریان سخن گفته است، ولی به خدا سوگند من چیزی را نمیدانم جز آن چه را خدا به من یاد دهد. اکنون خداوند مرا به مکان آن شتر راهنمایی کرد. شتر من در همین وادی و در فلان دره است که افسارش به درختی گیر کرده است. بروید و آن شتر را بیاورید. یکی از اصحاب به محلی که [[پیامبر]]{{صل}} دقیقاً راهنمایی کرده بود، رفت و زمام شتر را همان گونه که [[پیامبر]] فرموده بود، به شاخه درختی گیر کرده بود، باز کرد و شتر را نزد [[پیامبر]] آورد.<ref>رسول محلاتی، زندگانی حضرت محمد{{صل}}، ص۶۰۸.</ref>»<ref>[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]، ص۷۲.</ref>. | ::::::«معجزه بر چند نوع است که یکی از آنها خبرهای غیبی و اطلاع از عالم غیب است، که اگر [[پیغمبر]] از خدا در خواست کند و بخواهد تا از ماجرایی با ماجراهایی از غیب آگاه شود، خدای متعال او را آگاه میکند. روزی در سفر تبوک شتر [[پیغمبر]]{{صل}} گم شد، اصحاب آن حضرت برای پیدا کردن آن شتر به این طرف و آن طرف رفته و به جستجو پرداختند. یکی از منافقان كه همراه لشکریان بود، از روی تمسخر گفت: او میپندارد که [[پیامبر]] است و از آسمانها به شما خبر میدهد، اما اکنون نمیداند شترش کجاست. [[رسول خدا]]{{صل}} چون این سخن را شنید، رو به افرادی که در حضورش بودند، کرده و فرمودند: "مردی از لشکریان سخن گفته است، ولی به خدا سوگند من چیزی را نمیدانم جز آن چه را خدا به من یاد دهد. اکنون خداوند مرا به مکان آن شتر راهنمایی کرد. شتر من در همین وادی و در فلان دره است که افسارش به درختی گیر کرده است. بروید و آن شتر را بیاورید. یکی از اصحاب به محلی که [[پیامبر]]{{صل}} دقیقاً راهنمایی کرده بود، رفت و زمام شتر را همان گونه که [[پیامبر]] فرموده بود، به شاخه درختی گیر کرده بود، باز کرد و شتر را نزد [[پیامبر]] آورد.<ref>رسول محلاتی، زندگانی حضرت محمد{{صل}}، ص۶۰۸.</ref>»<ref>[[رضوان معارف (کتاب)|رضوان معارف]]، ص۷۲.</ref>. |