بحث:رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
در پایان نامه: پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا
در پایان نامه: پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا


علمی که رسول باید در آن داناتر از همه باشد علم به احکام شریعت و اداء تکلیف است و علم خضر علم به باطن امور و اصطلاح بعضی از مفاسد و اموری بود غیر از ادای تکلیف و ارشاد به طریق عبودیت که در آن وقت مخصوص به موسی {{ع}} بوده و با هم منافات ندارند. موسی مأمور به احکام ظاهر بود و خضر مأمور به اصلاحات امور باطنی بنابراین مؤکداً به موسی {{ع}} گفت تو هرگز قدرت تحمل آنرا نداری که با من باشی زیرا تو از حکمت باطن اموری که من مأمور بر انجامشان هستم خبر نداری و بعد از رخ دادن ماجراهایی و صبر نکردن موسی بر آنها و پرسش از آنها بر خلاف وعده‌ای که داده بود که صبر داشته باشد خضر به موسی می‌گوید: «هذا فراقُ بینی و بینُک سانبوک بتأویل ما لم تستطع علیه صبراً»: خضر به موسی گفت آن شرط این جدایی است بین من و تو بایستی از هم جدا گردیم و بزودی خبردار می‌کنم تو را به تأویل و حکمت آنچه را که توانا نبودی بر آن صبر بنمایی.(بانو امین اصفهانی، سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، بی‌چا، نشر نهضت زنان: تهران 1361 ش، ج 14، ص 156.)
یکی از مسائلی که در حیطه‌ی علم لدنی به حساب آورده شده است آگاهی به جهان غیب می‌باشد. عالم غیب در مقابل عالم شهود است چیزهایی که بوسیله‌ی حواس قابل درک نباشند و از قلمرو حواس برتر و بالاتر باشند از علم غیب محسوب می‌شوند مانند اوضاع قیامت و معاد، بهشت و دوزخ، ثوابها و عقابهای اخروی، ملائکه و فرشتگان و حوادث گذشته و آینده که برای انسان با این حواس مادی غیر قابل درکند ولی نسبت به پروردگار جهان حاضر می‌باشند و در آیاتی چند از قرآن کریم به علم غیب اشاره شده و آنرا فقط از آن خداوند به حساب آورده‌اند و هر چند قرآن علم غیب را از مختصات خداوند برشمرده ولی برخی بندگان لایق و برگزیدۀ خدا را استثناء کرده است (امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، بی‌ چا، دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، بی جا، 1350، هـ ش، ص 287) که می‌فرماید: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا » جن / 26 (آیات 26 و 27 سوره جن)
کسی عالم به غیب نیست مگر آن اندازه دانش و اطلاعاتی که بر خداوند برای پیمبرانش پسندیده و در امر رسالت محتاج به آن باشند و در اطراف او فرشتگانی گماشته و حفظه قرار داده که هنگام نزول وحی شیاطین و جنیان را منع و طرد نمایند که اطلاع از کلمات وحی که از عالم ما فوق الطبیعه فرود می‌آید پیدا ننماید تا آنکه استراق سمع نموده به کَهَنه بیاموزند و معجزه با سحر مشتبه گردد.(بانو امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، پیشین، ج 14، ص 156.)
- «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء» یعنی خدا شما را بر غیب مطلع نمی‌کند لکن از پیغمبرانش هر کس را خواست انتخاب می‌نماید. آل عمران / 179
- «انه لقول رسول کریم، ذی قوة عند ذی العرش مکین، مطاع ثم امین، و ما صاحبکم بمجنون، و لقدرآه بالافق المبین، ما هو علی الغیب بضنین.
یعنی قرآن گفتار فرشتۀ ارجمندی است که نیرومند است و نزد صاحب عرش مقامی دارد. هم مطاع است و هم امی. محمد صاحب شما مجنون نیست فرشته را در افق نمایان دیده است. در تبلیغ و اخبار از امور غیبی بخیل نیست.
 
- «ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ» آل عمران / 44 – یوسف / 102
- یعنی: «این از اخبار غیبی است که بر تو وحی می‌کنیم»
- «تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ» هود / 49
- این از اخبار غیبی است که بر تو وحی می‌کنیم.
از اینن قبیل آیات استفاده می‌شود که خداوند متعال پاره‌ای از حقایق و مطالب غیبی را بوسیلۀ وحی بر پیغمبران نازل می‌کند و بدین وسیله آنان را با جهان غیب مرتبط می‌سازد و پیغمبران و بندگان برگزیدۀ خدا علومشان وابسته به تأییدات و افاضات خداوند است.


- «و انزل الله علیک الکتاب و الحکمةَو علَّمَکَ ما لم تکن تعلمُ و کان فضل الله علیک عظیما»
که گفته شده شاید مقصود از حکمت همان علم لدّنی باشد یعنی تو را به حقیقت هر چیزی آگاه گردانیدیم و تو را به آنچه قبلاً نمی‌دانستی مطلع و دانا کردیم که در تمام امور به حق حکم نمایی و فضل خدا بر تو خیلی بزرگ است.(همان، ج 4، ص 160.)


ص32
ص32
==محمد زمان رستمی و طاهره آل‌بویه==
==محمد زمان رستمی و طاهره آل‌بویه==
در کتاب: علم امام  
در کتاب: علم امام  
۷۳٬۰۹۴

ویرایش