جز
جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )) |
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱.حجت الاسلام و المسلمین محمدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱.حجت الاسلام و المسلمین محمدی؛ | ||
| تصویر = 137988.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رضا محمدی]]]] | | تصویر = 137988.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[رضا محمدی]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[رضا محمدی]]''' در مقاله ''«[[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[رضا محمدی]]''' در مقاله ''«[[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«این [[آیه]] به اتّفاق نظر [[محدّثان]] [[شیعه]] و تصریح گروه بسیاری از [[مفسران]] [[اهل سنّت]] در محل "[[غدیر خم]]" و سال [[حجه الوداع]] -[[سال]] آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}- نازل شد. لحن و آهنگ [[آیه]] حکایت از امر مهمّی دارد که مساوی و معادل امر [[نبوّت]] و [[رسالت]] است. [[ابلاغ]] چه امری در آخرین روزهای [[حیات پیامبر]]{{صل}} (هفتاد روز قبل از [[رحلت]]) آن چنان مهمّ است که تلاش بیست و سه ساله [[پیامبر]]{{صل}} در [[ابلاغ]] [[رسالت]]، در گرو انجام آن است؟ [[پیامبر]]{{صل}} که در طول [[رسالت]] بیست و سه ساله خود از هیچ چیز نترسیده بود و هنگامی که یک تنه و با [[همراهی]] [[نوجوانی]] نورس و همسرش کار را شروع کرد هیچگاه از آن همه [[دشمن]] نیرومند نهراسید، حال که [[اسلام]] تقریباً تمام [[جزیرة العرب]] را تسخیر کرده و [[مسلمانان]] قدرتمند هستند، [[پیامبر]] از چه خطری ممکن است بترسد؟ [[بدیهی]] است که این خطر از خارج نیست بلکه از داخل [[جامعه اسلامی]] است و روشن است که [[پیامبر]]{{صل}} بر [[جان]] خود نمیترسد، بلکه بر [[اسلام]] و [[تفرقه]] [[مسلمانان]] میترسد؛ زیرا [[پیامبری]] که به فرموده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگام [[نبرد]] هرگاه کار سخت میشد، [[مسلمانان]] پناهگاهی جز او نمییافتند و او با [[آرامش]] کامل آنان را [[پناه]] میداد، شخصی نبود که از [[دشمنی]] [[هراس]] داشته باشد. | ::::::«این [[آیه]] به اتّفاق نظر [[محدّثان]] [[شیعه]] و تصریح گروه بسیاری از [[مفسران]] [[اهل سنّت]] در محل "[[غدیر خم]]" و سال [[حجه الوداع]] -[[سال]] آخر [[عمر]] [[پیامبر]]{{صل}}- نازل شد. لحن و آهنگ [[آیه]] حکایت از امر مهمّی دارد که مساوی و معادل امر [[نبوّت]] و [[رسالت]] است. [[ابلاغ]] چه امری در آخرین روزهای [[حیات پیامبر]]{{صل}} (هفتاد روز قبل از [[رحلت]]) آن چنان مهمّ است که تلاش بیست و سه ساله [[پیامبر]]{{صل}} در [[ابلاغ]] [[رسالت]]، در گرو انجام آن است؟ [[پیامبر]]{{صل}} که در طول [[رسالت]] بیست و سه ساله خود از هیچ چیز نترسیده بود و هنگامی که یک تنه و با [[همراهی]] [[نوجوانی]] نورس و همسرش کار را شروع کرد هیچگاه از آن همه [[دشمن]] نیرومند نهراسید، حال که [[اسلام]] تقریباً تمام [[جزیرة العرب]] را تسخیر کرده و [[مسلمانان]] قدرتمند هستند، [[پیامبر]] از چه خطری ممکن است بترسد؟ [[بدیهی]] است که این خطر از خارج نیست بلکه از داخل [[جامعه اسلامی]] است و روشن است که [[پیامبر]]{{صل}} بر [[جان]] خود نمیترسد، بلکه بر [[اسلام]] و [[تفرقه]] [[مسلمانان]] میترسد؛ زیرا [[پیامبری]] که به فرموده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگام [[نبرد]] هرگاه کار سخت میشد، [[مسلمانان]] پناهگاهی جز او نمییافتند و او با [[آرامش]] کامل آنان را [[پناه]] میداد، شخصی نبود که از [[دشمنی]] [[هراس]] داشته باشد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲.آقایان فیاضبخش و محسنی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲.آقایان فیاضبخش و محسنی؛ | ||
| تصویر = 1379158.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی فیاضبخش]]]] | | تصویر = 1379158.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی فیاضبخش]]]] | ||
::::::آقایان '''[[محمد تقی فیاضبخش]]''' و دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::آقایان '''[[محمد تقی فیاضبخش]]''' و دکتر '''[[فرید محسنی]]''' در کتاب ''«[[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[شأن نزول]] این [[آیه]] و [[آیه اکمال]] در یک [[سیاق]] است. خلاصه ماجرا چنین است که بعد از [[حجةالوداع]]، [[خداوند]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را [[مأمور]] کرد که رسماً [[جانشینی]] و [[وصایت]] [[علی]]{{ع}} را به [[مردم]] اعلام نماید و [[ولایت]] ایشان را به آنان [[آگاهی]] دهد. [[رسول الله]]{{صل}} میترسید که مبادا مردم ایشان را متهم ساخته و زبان به طعنش گشایند و بگویند که در میان همه [[مسلمانان]]، داماد و پسر عمش را نامزد این [[منصب]] کرده است. از این رو، [[خدای تعالی]] این آیه را با ادبیاتی تأکیدی فرو فرستاد و [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز]] [[غدیرخم]]، در آن واقعه معروف- که ذیل [[آیه ولایت]] بدان اشاره گردیده است<ref>ر.ک: برهان اول، آیه ولایت.</ref> -امر [[ولایت علی]]{{ع}} را اعلام فرمود. | ::::::«[[شأن نزول]] این [[آیه]] و [[آیه اکمال]] در یک [[سیاق]] است. خلاصه ماجرا چنین است که بعد از [[حجةالوداع]]، [[خداوند]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را [[مأمور]] کرد که رسماً [[جانشینی]] و [[وصایت]] [[علی]]{{ع}} را به [[مردم]] اعلام نماید و [[ولایت]] ایشان را به آنان [[آگاهی]] دهد. [[رسول الله]]{{صل}} میترسید که مبادا مردم ایشان را متهم ساخته و زبان به طعنش گشایند و بگویند که در میان همه [[مسلمانان]]، داماد و پسر عمش را نامزد این [[منصب]] کرده است. از این رو، [[خدای تعالی]] این آیه را با ادبیاتی تأکیدی فرو فرستاد و [[رسول خدا]]{{صل}} در [[روز]] [[غدیرخم]]، در آن واقعه معروف- که ذیل [[آیه ولایت]] بدان اشاره گردیده است<ref>ر.ک: برهان اول، آیه ولایت.</ref> -امر [[ولایت علی]]{{ع}} را اعلام فرمود. |