علم مکفوف و علم مبذول به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = )
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۳۷: خط ۳۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛
| تصویر = 76373803937.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]]
| تصویر = 76373803937.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[سید محمد علی مسعودی]] در مقاله ''«[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[سید محمد علی مسعودی]] در مقاله ''«[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در روایات بسیاری آمده است که خداوند متعال دو گونه‌ علم‌ دارد‌؛ نخست، علمی که بر دیگران آشکار ساخته و به‌ ایشان‌ آموخته است و دوم، علمی که از غیر خود دریغ داشته و تنها به خود اختصاص داده است. از این علم‌ در‌ روایات‌ با تعابیر مختلفی چون علم مخزون<ref>واژه «مخزون» به معنای چیزی است که در خزانه و مخفیگاه نگهداری شود؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۳۹.</ref>، علم مکنون<ref>واژه «مکنون» به معنای شیء پوشانده شده و مخفی است؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۳۶۰.</ref>، علم مستأثر‌<ref>واژه «استئثار» در لغت به معنای چیزی را به طور اختصاصی و ویژه برای خود خواستن است؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۶۲.</ref>، علم مکفوف<ref>واژه «مکفوف» به معنای چیزی است که از تهاجم یا تعرض دیگران دفع شده باشد؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۷۳.</ref> و علم موقوف<ref>واژه «موقوف» در لغت به معنای چیزی است که مانعی داشته باشد و محبوس مانده باشد؛ قاموس القرآن، ج۸، ص۲۳۶.</ref> یاد شده است. این روایات را می‌توان در کتاب‌هایی مانند کافی و بصائر‌الدرجات و کتب [[شیخ‌ صدوق‌]] و در‌ ابواب متنوعی مانند باب [[بداء]] و ابواب مرتبط با علم [[ائمه]]{{عم}} ‌یافت‌<ref>برای مشاهدۀ نمونه‌ها، نک: کافی، ج۱، ص۳۵۹، ح۷، ۸، ۹، ص۵۷۱، ح۱، ص۵۷۳، ح۳، ص۶۳۴، ح۱ - ۴، ص۶۳۷، ح۲، ج۲، ص۳۸، ح۶؛ بصائر الدرجات‌، ج۱، ص۱۰۹- ۱۱۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۸۲.</ref>. برای‌ مثال، مرحوم [[شیخ کلینی]] به سند صحیح از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} چنین نقل می‌کند:همانا خداوند دو گونه علم دارد؛ علمی پوشانده شده و در مخفیگاه‌ الهی‌ که‌ جز او کسی از آن آگهی ندارد که [[بداء]] از این علم است؛ و علمی‌ که‌ به فرشتگان و رسل و پیامبران خویش آموخته است که ما آن را می‌دانیم<ref>{{عربی|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ نَحْنُ نَعْلَمُه‏ "}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۶۱، ح۹.</ref>»<ref>[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ - ۱۲.</ref>.
::::::«در روایات بسیاری آمده است که خداوند متعال دو گونه‌ علم‌ دارد‌؛ نخست، علمی که بر دیگران آشکار ساخته و به‌ ایشان‌ آموخته است و دوم، علمی که از غیر خود دریغ داشته و تنها به خود اختصاص داده است. از این علم‌ در‌ روایات‌ با تعابیر مختلفی چون علم مخزون<ref>واژه «مخزون» به معنای چیزی است که در خزانه و مخفیگاه نگهداری شود؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۳۹.</ref>، علم مکنون<ref>واژه «مکنون» به معنای شیء پوشانده شده و مخفی است؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۳۶۰.</ref>، علم مستأثر‌<ref>واژه «استئثار» در لغت به معنای چیزی را به طور اختصاصی و ویژه برای خود خواستن است؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۶۲.</ref>، علم مکفوف<ref>واژه «مکفوف» به معنای چیزی است که از تهاجم یا تعرض دیگران دفع شده باشد؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۷۳.</ref> و علم موقوف<ref>واژه «موقوف» در لغت به معنای چیزی است که مانعی داشته باشد و محبوس مانده باشد؛ قاموس القرآن، ج۸، ص۲۳۶.</ref> یاد شده است. این روایات را می‌توان در کتاب‌هایی مانند کافی و بصائر‌الدرجات و کتب [[شیخ‌ صدوق‌]] و در‌ ابواب متنوعی مانند باب [[بداء]] و ابواب مرتبط با علم [[ائمه]]{{عم}} ‌یافت‌<ref>برای مشاهدۀ نمونه‌ها، نک: کافی، ج۱، ص۳۵۹، ح۷، ۸، ۹، ص۵۷۱، ح۱، ص۵۷۳، ح۳، ص۶۳۴، ح۱ - ۴، ص۶۳۷، ح۲، ج۲، ص۳۸، ح۶؛ بصائر الدرجات‌، ج۱، ص۱۰۹- ۱۱۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۸۲.</ref>. برای‌ مثال، مرحوم [[شیخ کلینی]] به سند صحیح از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} چنین نقل می‌کند:همانا خداوند دو گونه علم دارد؛ علمی پوشانده شده و در مخفیگاه‌ الهی‌ که‌ جز او کسی از آن آگهی ندارد که [[بداء]] از این علم است؛ و علمی‌ که‌ به فرشتگان و رسل و پیامبران خویش آموخته است که ما آن را می‌دانیم<ref>{{عربی|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ‏ مَكْنُونٌ‏ مَخْزُونٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ نَحْنُ نَعْلَمُه‏ "}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۶۱، ح۹.</ref>»<ref>[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ - ۱۲.</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۲:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٥. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٥. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛
| تصویر = 11276.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد کاظم رحمان ستایش]]]]
| تصویر = 11276.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد کاظم رحمان ستایش]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد کاظم رحمان ستایش]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[روح الله شهیدی]]''' در مقاله ''«[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد کاظم رحمان ستایش]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[روح الله شهیدی]]''' در مقاله ''«[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است:
::::::«[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است:
خط ۷۰: خط ۷۲:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٧. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٧. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛
| تصویر = 11819.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی|غلامی]]]]
| تصویر = 11819.jpg
| پاسخ‌دهنده = اصغر غلامی|غلامی]]]]
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در این‌باره گفته است:
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل می‌کند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم می‌کند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛  بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده می‌شود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشده‌اند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده می‌شود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی]]، ص٤٩٣.</ref>.
::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل می‌کند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم می‌کند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛  بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده می‌شود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشده‌اند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده می‌شود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی]]، ص٤٩٣.</ref>.
خط ۷۷: خط ۸۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٨. آقای دکتر بهشادفر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٨. آقای دکتر بهشادفر؛
| تصویر = 11984.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]]
| تصویر = 11984.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]]
آقای دکتر '''[[علی رضا بهشادفر]]'''، در مقاله ''«[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 بدا در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
آقای دکتر '''[[علی رضا بهشادفر]]'''، در مقاله ''«[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 بدا در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«بر اساس نصوص وحیانی، خدا را دو علم است: علمی که ذاتیِ اوست و علمی که فعل خداوند است. در روایات، از [[علم ذاتی]]، به [[علم مکفوف]]، [[علم مخزون]]، [[علم مکنون]]، [[علم خاص]] تعبیر کرده‌اند، و از علم دوم به [[علم محمول]]، [[علم‌‌‌‌‌‌‌ مبذول]]، [[علم عام]]. علم اول هیچ نسبتی با آفریدگان ندارد، زیرا عین ذات خداوند است که قدّوس و مقدّس و منزّه از هرگونه حدّ و تعیّن است. اما علم دوم را به ملائکه آموخته و پیش از آن به چهارده نور پاک تعلیم فرموده است.<ref>بنگرید: مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۸۵ به بعد، صدوق، توحید، ص۱۳۸.</ref>این حقیقت در برخی از آیات قرآن بیان شده است. در اینجا فقط به یک آیه می‌پردازیم.
::::::«بر اساس نصوص وحیانی، خدا را دو علم است: علمی که ذاتیِ اوست و علمی که فعل خداوند است. در روایات، از [[علم ذاتی]]، به [[علم مکفوف]]، [[علم مخزون]]، [[علم مکنون]]، [[علم خاص]] تعبیر کرده‌اند، و از علم دوم به [[علم محمول]]، [[علم‌‌‌‌‌‌‌ مبذول]]، [[علم عام]]. علم اول هیچ نسبتی با آفریدگان ندارد، زیرا عین ذات خداوند است که قدّوس و مقدّس و منزّه از هرگونه حدّ و تعیّن است. اما علم دوم را به ملائکه آموخته و پیش از آن به چهارده نور پاک تعلیم فرموده است.<ref>بنگرید: مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۸۵ به بعد، صدوق، توحید، ص۱۳۸.</ref>این حقیقت در برخی از آیات قرآن بیان شده است. در اینجا فقط به یک آیه می‌پردازیم.
خط ۸۸: خط ۹۲:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٩. آقای دکتر ابطحی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ٩. آقای دکتر ابطحی؛
| تصویر = 11187.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]]
| تصویر = 11187.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[سید عبدالحمید ابطحی]]''' در مقاله  ''«[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای دکتر '''[[سید عبدالحمید ابطحی]]''' در مقاله  ''«[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموخته‌اند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نموده‌اند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نموده‌اند و تأکید کرده‌اند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامت‌پژوهی (نشریه)|فصلنامه امامت‌پژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref>
::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموخته‌اند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نموده‌اند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نموده‌اند و تأکید کرده‌اند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامت‌پژوهی (نشریه)|فصلنامه امامت‌پژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref>
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش