معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
خط ۵۹: خط ۵۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛
| تصویر = 304464.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]]]
| تصویر = 304464.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]]]
::::::آیت الله '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت الله '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌ (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] حالتی است نفسانی که [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشیم، از آن بر می‌آید و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، پس هر [[قدر]] که [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] و مهیا شدن قوی‌تر خواهد بود، نمی‌بینی اگر مسافری داشته باشی که در [[انتظار]] مقدمش به سر می‌بری، هرچه هنگام آمدنش نزدیک‌تر شود، مهیا شدنت فزونی می‌یابد، بلکه احیاناً خوابت به [[بیداری]] مبدل می‌گردد، چون انتظارت شدید است. و همان طور که مراتب [[انتظار]] از این جهت متفاوت است از جهت [[محبت]] نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه [[محبت]] شدیدتر و [[دوستی]] بیشتر باشد، مهیا شدن برای [[محبوب]] زیادتر می‌شود و فراقش دردناک‌تر می‌گردد، به گونه‌ای که [[منتظِر]]، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می‌ماند و دردهای بزرگ و محنت‌های شدید را احساس نمی‌کند.
::::::«[[انتظار]] حالتی است نفسانی که [[آمادگی]] برای آنچه انتظارش را می‌کشیم، از آن بر می‌آید و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، پس هر [[قدر]] که [[انتظار]] شدیدتر باشد، [[آمادگی]] و مهیا شدن قوی‌تر خواهد بود، نمی‌بینی اگر مسافری داشته باشی که در [[انتظار]] مقدمش به سر می‌بری، هرچه هنگام آمدنش نزدیک‌تر شود، مهیا شدنت فزونی می‌یابد، بلکه احیاناً خوابت به [[بیداری]] مبدل می‌گردد، چون انتظارت شدید است. و همان طور که مراتب [[انتظار]] از این جهت متفاوت است از جهت [[محبت]] نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه [[محبت]] شدیدتر و [[دوستی]] بیشتر باشد، مهیا شدن برای [[محبوب]] زیادتر می‌شود و فراقش دردناک‌تر می‌گردد، به گونه‌ای که [[منتظِر]]، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می‌ماند و دردهای بزرگ و محنت‌های شدید را احساس نمی‌کند.
خط ۶۷: خط ۶۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خامنه‌ای؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خامنه‌ای؛
| تصویر = 11760.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]]]
| تصویر = 11760.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید علی حسینی خامنه‌ای]]]]
::::::[[آیت‌الله]]  '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در دو کتاب  ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' و ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت‌الله]]  '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در دو کتاب  ''«[[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]»'' و ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[انتظار ظهور امام زمان]] {{ع}} به معنای [[انتظار]] برای پر شدن [[جهان]] از [[عدل و داد]] و [[عدالت]] برای همه [[انسان‌ها]] [و] [[انتظار]] [[رفع ظلم]] از صحنه زندگی [[بشر]] و [[انتظار]] فرا رسیدن دنیایی [[برتر]] از لحاظ معنوی و مادی است<ref>سخنرانی مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>.
:::::*«[[انتظار ظهور امام زمان]] {{ع}} به معنای [[انتظار]] برای پر شدن [[جهان]] از [[عدل و داد]] و [[عدالت]] برای همه [[انسان‌ها]] [و] [[انتظار]] [[رفع ظلم]] از صحنه زندگی [[بشر]] و [[انتظار]] فرا رسیدن دنیایی [[برتر]] از لحاظ معنوی و مادی است<ref>سخنرانی مقام معظم رهبری، ۸/۱۰/۱۳۷۵.</ref>.
خط ۷۸: خط ۸۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله شهید صدر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله شهید صدر؛
| تصویر = 1368171.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
| تصویر = 1368171.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد صدر]]]]
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«مفهوم اسلامی گسترده و درست [[انتظار]]، عبارت است از اینکه [[انسان]] پیوسته چشم به راه روزی باشد که [[هدف]] و مقصود نهایی خدایی برآورده شود، و روزی فرا رسد که [[انسانیت]] از یک زندگانی عادلانه کامل، تحت [[رهبری]] و [[زعامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برخوردار باشد.
::::::«مفهوم اسلامی گسترده و درست [[انتظار]]، عبارت است از اینکه [[انسان]] پیوسته چشم به راه روزی باشد که [[هدف]] و مقصود نهایی خدایی برآورده شود، و روزی فرا رسد که [[انسانیت]] از یک زندگانی عادلانه کامل، تحت [[رهبری]] و [[زعامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} برخوردار باشد.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله جوادی آملی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. آیت‌الله جوادی آملی؛
| تصویر = 769540432.jpg
| تصویر = 769540432.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالله جوادی آملی]]]]
| پاسخ‌دهنده = عبدالله جوادی آملی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در کتاب ''«[[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[منتظر]]: "نظر" نگاه عمیق در امر مادی یا [[معنوی]]، با چشم یا از روی [[بصیرت]] و تأمل است<ref>ر. ک: مفردات، ص ۸۱۲؛ التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۶۶،"ن ظ ر".</ref>. "[[انتظار]]" درنگ و [[چشم‌داشت]] و توقع چیزی است<ref>ر. ک: لسان العرب،ج ۵، ص ۲۱۹؛ النهایه، ابن اثیر، ج ۵، ص ۷۸، "ن ظ ر".</ref>. به گفته برخی، واژه "[[انتظار]]" دارای گستره مفهومی فراتر از واژگان همگون آن، مانند "ترجی" ([[امید]] [[نیکی]]) و "تربص" (درنگ طولانی) و "امهال" (مکث نامشخص) است و بر [[امیدواری]] به امر شدنی دلالت دارد؛ خیر باشد یا [[شر]]؛ یقینی باشد یا نه<ref>ر. ک: الفروق فی اللغه، ص ۶۷ – ۶۸.</ref>.
::::::«[[منتظر]]: "نظر" نگاه عمیق در امر مادی یا [[معنوی]]، با چشم یا از روی [[بصیرت]] و تأمل است<ref>ر. ک: مفردات، ص ۸۱۲؛ التحقیق، ج ۱۲، ص ۱۶۶،"ن ظ ر".</ref>. "[[انتظار]]" درنگ و [[چشم‌داشت]] و توقع چیزی است<ref>ر. ک: لسان العرب،ج ۵، ص ۲۱۹؛ النهایه، ابن اثیر، ج ۵، ص ۷۸، "ن ظ ر".</ref>. به گفته برخی، واژه "[[انتظار]]" دارای گستره مفهومی فراتر از واژگان همگون آن، مانند "ترجی" ([[امید]] [[نیکی]]) و "تربص" (درنگ طولانی) و "امهال" (مکث نامشخص) است و بر [[امیدواری]] به امر شدنی دلالت دارد؛ خیر باشد یا [[شر]]؛ یقینی باشد یا نه<ref>ر. ک: الفروق فی اللغه، ص ۶۷ – ۶۸.</ref>.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
| تصویر = 11046759983.jpg
| تصویر = 11046759983.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
| پاسخ‌دهنده = محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]]]
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت‌الله]] '''[[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌]]'''، در کتاب ''«[[دانشنامهٔ امام مهدی (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو و یا "[[انتظار فرج]]"، یکی از مفاهیم پُرتکرار در [[احادیث]] است. این مفهوم، به گونه‌های متفاوت زیر، در [[آیات]] و [[احادیث]] آمده است:
::::::«[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو و یا "[[انتظار فرج]]"، یکی از مفاهیم پُرتکرار در [[احادیث]] است. این مفهوم، به گونه‌های متفاوت زیر، در [[آیات]] و [[احادیث]] آمده است:
خط ۱۵۴: خط ۱۵۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. آیت‌الله آصفی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. آیت‌الله آصفی؛
| تصویر = 151910.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد مهدی آصفی]]]]
| تصویر = 151910.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد مهدی آصفی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[محمد مهدی آصفی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[انتظار]]، مفهومی [[اسلامی]] و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معینی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در [[زندگی]] [[مردم]] خواهد بود. "[[انتظار]]"، [[فرهنگ]] است و مفهومی [[فرهنگی]] که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]]، دخالت مؤثر و فعالی دارد و در ترسیم خط [[سیاسی]] ما برای حال و [[آینده]]، تأثیرگذار است<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۱.</ref>.
:::::*«[[انتظار]]، مفهومی [[اسلامی]] و ارزشی [[فرهنگی]] است که از آن، [[رفتار]] [[فرهنگی]] معینی سرچشمه می‌گیرد. [[مردم]] گاهی از [[انتظار]]، برداشت منفی می‌کنند که در این صورت، [[انتظار]] به مفهومی برای تخدیر و مانعی برای حرکت تبدیل می‌شود و گاهی نیز از آن برداشت مثبت دارند که در این صورت، عاملی برای حرکت، [[قیام]] و انگیزش در [[زندگی]] [[مردم]] خواهد بود. "[[انتظار]]"، [[فرهنگ]] است و مفهومی [[فرهنگی]] که در ساختار ذهنی، اسلوب [[اندیشه]]، شیوه [[زندگی]] و چگونگی نگرش ما به [[آینده]]، دخالت مؤثر و فعالی دارد و در ترسیم خط [[سیاسی]] ما برای حال و [[آینده]]، تأثیرگذار است<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۱.</ref>.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۴:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آیت الله فضلی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. آیت الله فضلی؛
| تصویر = 151907.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالهادی فضلی]]]]
| تصویر = 151907.jpg
| پاسخ‌دهنده = عبدالهادی فضلی]]]]
::::::آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت الله دکتر '''[[عبدالهادی فضلی]]'''، در کتاب ''«[[در انتظار مهدی موعود (کتاب)|در انتظار مهدی موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«آن‌چه که در این رابطه از [[روایات]] به دست می‌آید این است که مراد و مقصود از [[انتظار]]، [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]]{{ع}} است.  
::::::«آن‌چه که در این رابطه از [[روایات]] به دست می‌آید این است که مراد و مقصود از [[انتظار]]، [[وجوب]] [[آماده‌سازی]] و [[زمینه‌سازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]]{{ع}} است.  
خط ۱۷۶: خط ۱۷۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. آیت‌الله سید محسن خرازی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. آیت‌الله سید محسن خرازی؛
| تصویر = 136882.jpg
| تصویر = 136882.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید محسن خرازی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محسن خرازی]]]]
::::::آیت‌الله '''[[سید محسن خرازی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آیت‌الله '''[[سید محسن خرازی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی (مقاله)|انتظار ریشه اصلاحات فردی و اجتماعی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در [[روایات]] بسیاری مورد ترتیب قرار گرفته و بسیار بر آن تأکید شده است و با دقت، معلوم می‌‌شود که تأکیدهای به خصوص و شدیدی است؛ مثلا از علمای [[عامه]] [[نقل]] شده که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}. آیا ترغیب از این بالاتر امکان دارد؟! این چه حقیقتی است که چنین ارزشی دارد؟ باز در [[روایت]] منقول از علمای [[شیعه]] آمده است:
::::::«[[انتظار]] در [[روایات]] بسیاری مورد ترتیب قرار گرفته و بسیار بر آن تأکید شده است و با دقت، معلوم می‌‌شود که تأکیدهای به خصوص و شدیدی است؛ مثلا از علمای [[عامه]] [[نقل]] شده که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث| أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}. آیا ترغیب از این بالاتر امکان دارد؟! این چه حقیقتی است که چنین ارزشی دارد؟ باز در [[روایت]] منقول از علمای [[شیعه]] آمده است:
خط ۱۸۸: خط ۱۹۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| تصویر = 11736.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
| تصویر = 11736.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
::::::[[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[آیت الله]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]]، یکی از [[برترین]] [[عبادات]] است؛ چه این‌که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این زمینه با استفاده از تعابیر مختلفی، فرموده‌اند: {{عربی|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ {{عربی|"أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. به عبارت دیگر، گویا [[پیامبر خدا]] {{صل}} با استفاده از این تعابیر در مورد [[انتظار]]، به حرکت آفرینی [[انتظار]] نظر دارند، گویا ایشان بر آن هستند که [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی نمایند.
::::::«[[انتظار فرج]]، یکی از [[برترین]] [[عبادات]] است؛ چه این‌که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در این زمینه با استفاده از تعابیر مختلفی، فرموده‌اند: {{عربی|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ {{عربی|"أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref> {{عربی|"أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. به عبارت دیگر، گویا [[پیامبر خدا]] {{صل}} با استفاده از این تعابیر در مورد [[انتظار]]، به حرکت آفرینی [[انتظار]] نظر دارند، گویا ایشان بر آن هستند که [[انتظار]] را به عنوان عامل [[پویایی]] و رشد و پشتوانه حرکت به سوی [[خدا]] معرفی نمایند.
خط ۲۱۴: خط ۲۱۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
| تصویر = 13681056.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
| تصویر = 13681056.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید جعفر موسوی‌نسب]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید جعفر موسوی‌نسب]]'''، در کتاب ''«[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«۱. '''[[انتظار]] در لغت:''' به معنای چشم‌براه بودن، دیده‌‏بانی، درنگ در امور و نوعی [[امید]] بستن به آینده است، و [[منتظر]] به کسی گفته می‌شود که از وضع حاضر و موجود [[راضی]] نیست و برای وضع بهتری در [[تلاش]] است<ref>التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
::::::«۱. '''[[انتظار]] در لغت:''' به معنای چشم‌براه بودن، دیده‌‏بانی، درنگ در امور و نوعی [[امید]] بستن به آینده است، و [[منتظر]] به کسی گفته می‌شود که از وضع حاضر و موجود [[راضی]] نیست و برای وضع بهتری در [[تلاش]] است<ref>التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
خط ۲۲۴: خط ۲۲۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
| تصویر = Pic259.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
| تصویر = Pic259.jpg
| پاسخ‌دهنده = عبدالمجید زهادت]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] یعنی چشم‌داشتن و چشم به راه بودن<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».</ref>. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] می‌یابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون به بیرون سرایت می‌کند و حرکت و [[اقدام]] را می‌آفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل می‌دهد و به کارها و تلاش‌های او جهت خاصی می‌بخشد.
::::::«[[انتظار]] یعنی چشم‌داشتن و چشم به راه بودن<ref>ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».</ref>. [[انتظار]]، چشم به راه بودن است و این چشم به راهی به تناسب بستر و زمینه آن [[ارزش]] می‌یابد و آثار و پیامدهایی دارد. [[انتظار]] تنها یک حالت روحی و درونی نیست؛ بلکه از درون به بیرون سرایت می‌کند و حرکت و [[اقدام]] را می‌آفریند. به همین [[دلیل]] است که در [[روایات]]، [[انتظار]]، یک عمل و بلکه [[بهترین]] اعمال، معرفی شده است. [[انتظار]] به "[[منتظر]]" شکل می‌دهد و به کارها و تلاش‌های او جهت خاصی می‌بخشد.
خط ۲۳۳: خط ۲۳۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
| تصویر = 1368299.jpg
| تصویر = 1368299.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] [[موعود]] [[جهان]] مسأله [[انتظار]] است. [[انتظار]] در لغت به‏‌معنای [[انتظار]] کشیدن و مراقب بودن است، و معمولا به حالت کسی گفته می‏‌‏شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‏‌‏کند. مثلا بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‏‌شد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‏‌‏کوشند. بنابراین مسئله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و [[قیام]] [[مصلح جهانی]]، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات؛ عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است.
::::::«یکی از مهمترین و پرارزشترین [[وظایف]] و [[تکالیف]] [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] [[موعود]] [[جهان]] مسأله [[انتظار]] است. [[انتظار]] در لغت به‏‌معنای [[انتظار]] کشیدن و مراقب بودن است، و معمولا به حالت کسی گفته می‏‌‏شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری [[تلاش]] می‏‌‏کند. مثلا بیماری که [[انتظار]] بهبودی می‏‌شد، یا پدری که در [[انتظار]] بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق [[فرزند]] ناراحتند و برای وضع بهتری می‏‌‏کوشند. بنابراین مسئله [[انتظار]] [[حکومت]] [[حق]] و [[عدالت]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} و [[قیام]] [[مصلح جهانی]]، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر نفی و عنصر اثبات؛ عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتر بودن است.
خط ۲۶۴: خط ۲۶۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛
| تصویر = 13681170.jpg
| تصویر = 13681170.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[بهروز محمدی منفرد]]]]
| پاسخ‌دهنده = بهروز محمدی منفرد]]]]
::::::حجت الاسلام والمسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام والمسلمین '''[[بهروز محمدی منفرد]]''' در کتاب ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|مهدویت]]»'' (ج۱۰ ''«[[چلچراغ حکمت ج۱۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]»''؛ برگرفته از آثار [[شهید مطهری]]) در این‌باره گفته‌ است:
::::::«اصل [[انتظار فرج]]، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" استنتاج می‌شود. بدین‌سان که [[مؤمن]] به [[عنایات]] الهی هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نداده و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌شود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۱۴.</ref>.
::::::«اصل [[انتظار فرج]]، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "[[حرمت]] [[یأس از روح الله]]" استنتاج می‌شود. بدین‌سان که [[مؤمن]] به [[عنایات]] الهی هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نداده و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌شود<ref>[[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۱۴.</ref>.
خط ۲۷۳: خط ۲۷۶:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| تصویر = 783993038.jpg
| تصویر = 783993038.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«کلمه "[[انتظار]]" مصدر ثلاثی مزید از ماده "نظر" است. این واژه و مشتقات آن در منابع لغت به معنای چشم دوختن، با تأمل نگاه کردن<ref>{{عربی|"النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"}}؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).</ref>، نظاره‌گر بودن، توقع امری را داشتن و مراقب بودن آمده است<ref>{{عربی|" نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه‏"}}؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).</ref>.
:::::*«کلمه "[[انتظار]]" مصدر ثلاثی مزید از ماده "نظر" است. این واژه و مشتقات آن در منابع لغت به معنای چشم دوختن، با تأمل نگاه کردن<ref>{{عربی|"النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"}}؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).</ref>، نظاره‌گر بودن، توقع امری را داشتن و مراقب بودن آمده است<ref>{{عربی|" نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه‏"}}؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).</ref>.
خط ۲۹۱: خط ۲۹۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۰. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛
| تصویر = 11773.jpg
| تصویر = 11773.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
| پاسخ‌دهنده = رسول رضوی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشم‌داشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشم‌داشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آینده‌نگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختی‌ها، ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها، [[ظلم‌ها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار می‌گردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آن‌چنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] می‌کردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در آشکار و [[نهان]]، هستند." و نیز فرمود: "[[انتظار فرج]]، خودش، بزرگ‌ترین فرج‌هاست."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.
::::::«[[انتظار]]، در لغت، به معنای "چشم‌داشت پیدا کردن"<ref>المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.</ref> و در اصطلاح، به معنای "چشم‌داشتن به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[حکومت]] [[عدل الهی]] توسط آن [[حضرت]]" است. [[انتظار]]، به معنای [[آینده‌نگری]] و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و [[راضی]] شدن به آینده بهتر است؛ [[انتظار فرج]]، یعنی آماده بودن برای [[ظهور امام زمان]]{{ع}} و تشکیل [[دولت]] اسلامی و [[حکومت]] [[آخرین سفیر]] الهی؛ [[انتظار فرج]]، یعنی مهیا ساختن [[روح]] و جسم خود برای روزی که تمام بدبختی‌ها، ناکامی‌ها، بیدادگری‌ها، [[ظلم‌ها]] از میان رفته و [[فقر]] و [[تنگدستی]]، ... یکباره و برای همیشه، رخت برمیبندد و به وسیله آن [[حضرت]] {{ع}} [[حکومت]] [[عدل]] در سراسر [[گیتی]] برقرار می‌گردد. برای چنین روزی، باید [[انتظار]] کشید و امیدوار بود. [[امید]] و آرزوی [[عدل]] فراگیر، در [[روایات]] اسلامی، [[عبادت]]، بلکه [[افضل]] [[عبادات]]، و نشانه [[شیعه]] در دوران [[غیبت]] شمرده شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "همانا، اهل زمان [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} و معتقدان به [[امامت]] آن [[حضرت]] و کسانی که [[منتظر]] [[ظهور]] ایشان هستند، از اهل هر زمانی [[افضل]] هستند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]]، آن‌چنان به آنان داده که به سبب آن، [[غائب]] بودن [[امام]]، همانند حاضر بودن [[امام]] است و [[خداوند]]، آنان را در آن زمان، به منزله کسانی قرار داده که در کنار [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} با [[شمشیر]] [[جهاد]] می‌کردند. آنان، [[مخلصان]] واقعی و [[شیعیان راستین]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]]، در آشکار و [[نهان]]، هستند." و نیز فرمود: "[[انتظار فرج]]، خودش، بزرگ‌ترین فرج‌هاست."<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.</ref>.
خط ۳۰۹: خط ۳۱۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۲. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛
| تصویر = 11130.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد مروجی طبسی]]]]
| تصویر = 11130.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد جواد مروجی طبسی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد مروجی طبسی]]'''، در کتاب ''«[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«به استناد [[روایات]]، یکی از [[وظایف]] مسلّم [[مردم]] در دوران [[غیبت کبری]]، [[انتظار فرج]] است؛ [[انتظار]] برای تحقق [[حکومت]] [[موعود]] الهی.
::::::«به استناد [[روایات]]، یکی از [[وظایف]] مسلّم [[مردم]] در دوران [[غیبت کبری]]، [[انتظار فرج]] است؛ [[انتظار]] برای تحقق [[حکومت]] [[موعود]] الهی.
خط ۳۲۵: خط ۳۲۷:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛
| تصویر = 152035.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[میرتقی حسینی گرگانی]]]]
| تصویر = 152035.jpg
| پاسخ‌دهنده = میرتقی حسینی گرگانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت می‌بخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازه‌های [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظاره‌گر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچم‌های [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏ " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روح‌بخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ‏ الْغالِبُون‏}}، حماسه‌ای شب‌شکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هاله‌ای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همه‌گیر و بی‌پایان به‌وسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافله‌های [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیث‌های فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع می‌کند. برخی گفته‌اند: از جمله نشانه‌های ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر می‌گویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیت‌المقدس باز می‌گردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حق‌پوش هبوط می‌کند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالت‌گستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آن‌را به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله،‌ در برخی از روایت‌ها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -‌إعلام‌الوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیث‌ها، طلوع شمس را از نشانه‌های قیامت می‌دانند. ملاحظه می‌کنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آن‌چه که ما پیش‌تر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانه‌های نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایت‌ها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده،‌ و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آن‌چه که پیش و پس از ظهور اتفاق می‌افتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستاره‌شناسان روسی پیش‌بینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعه‌ای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیده‌ای که از نشانه‌های ظهور است، اگر معنای ظاهری‌اش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچ‌گونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل می‌دهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانه‌ای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت می‌گیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همین‌خاطر، نظریه‌ای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت می‌گردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی می‌گوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همان‌گونه که از برخی اخبار نیز استفاده می‌شود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جمله‌ای است که نشان‌گر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز می‌گزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروب‌گاهش طلوع می‌کند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵‌-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروب‌گاهش" برداشت می‌شود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آن‌ها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظه‌شماری برای نام‌نویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سروده‌اند: {{عربی|" وَ أَنَ‏ حِزْبَكَ‏ هُمُ‏ الْغَالِبُونَ‏ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون‏ " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ‏ أَدْفَعُ‏ كُلَ‏ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ‏ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ-  {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ ‏}}  " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب این‌ها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع می‌کنم؛ و به سبب آن‌ها شدائد و سختی‌ها را برطرف می‌کنم و از آن‌ها غُل و زنجیر را بر می‌دارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافته‌اند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و می‌گویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرت‌انگیز و [[صبر]] بی‌صبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>.
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان می‌آورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از [[ظلمت]] و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای [[دیدار]] [[خورشید]]، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت می‌بخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون [[هدف]] آن است. [[انتظار]]، یعنی [[آمادگی]] برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به [[امید]] [[فتح]] و گشوده شدن دروازه‌های [[قسطنطنیه]]، جبال و [[دیلم]]؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظاره‌گر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال [[فرزندان]] صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچم‌های [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏ " }} بر پهنه [[گیتی]] گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روح‌بخش، [[مقاومت]] و [[صلابت]] چون {{متن قرآن| هُمُ‏ الْغالِبُون‏}}، حماسه‌ای شب‌شکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و [[پایداری]]، جریان [[خون]] در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هاله‌ای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش [[خورشید]] [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و [[دادگری]] سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی [[اشتیاق]] به [[آرامش]] بعد از [[طوفان]]، [[امید]] استقرار [[صلح]] و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همه‌گیر و بی‌پایان به‌وسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافله‌های [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع [[خورشید]] خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیث‌های فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع می‌کند. برخی گفته‌اند: از جمله نشانه‌های ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر می‌گویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیت‌المقدس باز می‌گردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حق‌پوش هبوط می‌کند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالت‌گستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آن‌را به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله،‌ در برخی از روایت‌ها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -‌إعلام‌الوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیث‌ها، طلوع شمس را از نشانه‌های قیامت می‌دانند. ملاحظه می‌کنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آن‌چه که ما پیش‌تر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانه‌های نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایت‌ها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده،‌ و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آن‌چه که پیش و پس از ظهور اتفاق می‌افتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستاره‌شناسان روسی پیش‌بینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعه‌ای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} می‌فرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیده‌ای که از نشانه‌های ظهور است، اگر معنای ظاهری‌اش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچ‌گونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل می‌دهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانه‌ای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت می‌گیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همین‌خاطر، نظریه‌ای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت می‌گردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی می‌گوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همان‌گونه که از برخی اخبار نیز استفاده می‌شود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جمله‌ای است که نشان‌گر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز می‌گزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروب‌گاهش طلوع می‌کند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵‌-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروب‌گاهش" برداشت می‌شود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آن‌ها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظه‌شماری برای نام‌نویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سروده‌اند: {{عربی|" وَ أَنَ‏ حِزْبَكَ‏ هُمُ‏ الْغَالِبُونَ‏ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون‏ " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ‏ أَدْفَعُ‏ كُلَ‏ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ‏ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ-  {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‏ ‏}}  " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب این‌ها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع می‌کنم؛ و به سبب آن‌ها شدائد و سختی‌ها را برطرف می‌کنم و از آن‌ها غُل و زنجیر را بر می‌دارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافته‌اند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و می‌گویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرت‌انگیز و [[صبر]] بی‌صبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>.
خط ۳۳۲: خط ۳۳۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۴. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| تصویر = 152046.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد بنی‌هاشمی]]]]
| تصویر = 152046.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمی‌تواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمه‌ای از لفظ آن را ارائه کرده‌ایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا می‌توانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر می‌باشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمی‌فهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم ساده‌تر نمی‌باشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن می‌باشد.  
::::::«درمعنای [[انتظار]]، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که [[انتظار]] یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از [[عربی]] به فارسی است و نمی‌تواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از [[انتظار]] ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمه‌ای از لفظ آن را ارائه کرده‌ایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا می‌توانیم مفهوم [[انتظار]] را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا [[انتظار]]، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر می‌باشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "[[انتظار]]" یک [[امر]] کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را [[وجدان]] نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، [[حقیقت]] آن را نمی‌فهمد. [[انتظار]] یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم ساده‌تر نمی‌باشد. تنها راه [[درک]] آن، [[وجدان]] [[حقیقت]] آن می‌باشد.  
خط ۳۴۴: خط ۳۴۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۵. حجت الاسلام و المسلمین حیدری‌نیک؛
| تصویر = Pic1397.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[مجید حیدری‌نیک]]]]
| تصویر = Pic1397.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجید حیدری‌نیک]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مجید حیدری‌نیک]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی دوباره به انتظار (کتاب)|نگاهی دوباره به انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>  با مطالعه فرهنگ‌های لغت در می‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد.
::::::«[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>  با مطالعه فرهنگ‌های لغت در می‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد.
خط ۳۵۵: خط ۳۶۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۶. حجت الاسلام و المسلمین شفائی؛
| تصویر = 13681166.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محبوب شفائی]]]]
| تصویر = 13681166.jpg
| پاسخ‌دهنده = محبوب شفائی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محبوب شفائی]]'''، در کتاب ''«[[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است"<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کمال القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>. با مطالعه فرهنگ‌های لغت درمی‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد: یکی این حالت روانی [[چشم به راهی]]، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آینده‌ای مطلوب، بدون هیچ‌گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد. دیگر اینکه [[چشم به راهی]] و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیع‌تر گردد. با توجه به این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده می‌شود که [[معصومان]]{{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیده‌اند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، "[[انتظار]] را عمل نامیده‌اند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref> "یا آن را [[عبادت]] خوانده‌اند، آن هم محبوب‌ترین [[اعمال]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۶۵، ح ۵۱.</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کسی که وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و [[تحمل]] می‌کند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده می‌شود»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۵.</ref>.
::::::«"[[انتظار]] در لغت، به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است"<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کمال القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>. با مطالعه فرهنگ‌های لغت درمی‌یابیم که [[انتظار]] یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت می‌توان کرد: یکی این حالت روانی [[چشم به راهی]]، [[انسان]] را به اعتزال و [[انزوا]] بکشاند و [[منتظر]]، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را [[تحمل]] کند و به [[امید]] آینده‌ای مطلوب، بدون هیچ‌گونه تلاشی فقط [[انتظار]] بکشد. دیگر اینکه [[چشم به راهی]] و [[انتظار]] سبب حرکت، [[پویایی]] و عمل و [[آمادگی]] وسیع‌تر گردد. با توجه به این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و [[رهبران]] [[دینی]] با مراجعه به متون [[روایی]]، مشاهده می‌شود که [[معصومان]]{{عم}} خیلی روشن و صریح با ارائه تصویری مناسب از [[انتظار]]، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیده‌اند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، "[[انتظار]] را عمل نامیده‌اند، آن هم [[برترین]] [[اعمال]]"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، مترجم: علی دوانی، ج ۵۲، ص ۱۲۲.</ref> "یا آن را [[عبادت]] خوانده‌اند، آن هم محبوب‌ترین [[اعمال]]"<ref>بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۶۵، ح ۵۱.</ref>. اساساً این یک قاعده [[عقلی]] و منطقی است؛ آن کسی که وضعیت موجود را نمی‌پذیرد و [[تحمل]] می‌کند، در [[انتظار]] [[گشایش]] است و برایش آماده می‌شود»<ref>[[محبوب شفائی|شفائی، محبوب]]، [[موعود حق (کتاب)|موعود حق]]، ص ۴۵.</ref>.
خط ۳۶۵: خط ۳۷۱:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۷. حجت الاسلام و المسلمین الهی‌نژاد؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۷. حجت الاسلام و المسلمین الهی‌نژاد؛
| تصویر = 1368264.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[حسین الهی‌نژاد]]]]
| تصویر = 1368264.jpg
| پاسخ‌دهنده = حسین الهی‌نژاد]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در کتاب ''«[[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«واژه "[[انتظار]]" از ریشه "نظر" است که در باب افتعال به کار رفته و از مترادف‌های معنایی آن تأنی و ترقب است و در لغت به معنای تأمل کردن چشم داشتن، چشم به راه بودن، [[امید]] داشتن و [[امیدوار]] بودن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. آنچه باعث تمایز این واژه از مترادف‌های آن می‌شود، وجود خاصیت "مطاوعه" در معنای آن است که به طور کلی از خصوصیات باب افتعال به شمار می‌رود. مطاوعه به معنای تأثیرپذیری است و بدین سبب معنای واژه [[انتظار]] برابر با "چشم به راه شدن" خواهد بود. از مطلب مذکور به این نتیجه می‌رسیم که [[انتظار]] حالت و وصفی است که بر شخص متأثر، سلسله اموری مترتب می‌شود و بین وی و آنچه [[منتظر]] آن است، رابطه تأثیر و تأثر برقرار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۲۲.</ref>.
::::::«واژه "[[انتظار]]" از ریشه "نظر" است که در باب افتعال به کار رفته و از مترادف‌های معنایی آن تأنی و ترقب است و در لغت به معنای تأمل کردن چشم داشتن، چشم به راه بودن، [[امید]] داشتن و [[امیدوار]] بودن است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. آنچه باعث تمایز این واژه از مترادف‌های آن می‌شود، وجود خاصیت "مطاوعه" در معنای آن است که به طور کلی از خصوصیات باب افتعال به شمار می‌رود. مطاوعه به معنای تأثیرپذیری است و بدین سبب معنای واژه [[انتظار]] برابر با "چشم به راه شدن" خواهد بود. از مطلب مذکور به این نتیجه می‌رسیم که [[انتظار]] حالت و وصفی است که بر شخص متأثر، سلسله اموری مترتب می‌شود و بین وی و آنچه [[منتظر]] آن است، رابطه تأثیر و تأثر برقرار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت (کتاب)|بررسی و تحلیل انتظار در اهل‌سنت]]، ص ۲۲.</ref>.
خط ۳۷۲: خط ۳۷۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۸. حجت الاسلام و المسلمین صالح‌نیا؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۸. حجت الاسلام و المسلمین صالح‌نیا؛
| تصویر = 858395.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[یحیی صالح‌نیا]]]]
| تصویر = 858395.jpg
| پاسخ‌دهنده = یحیی صالح‌نیا]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالح‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[یحیی صالح‌نیا]]'''، در کتاب ''«[[تنها بر فراز (کتاب)|تنها بر فراز]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، برگرفته از ریشه "نظر" و در لغت به معنای تأمل در یک چیز و [[چشم‌داشت]] به آن و چشم به راه آن بودن است<ref>جوهری، صحاح، ذیل ریشه «نظر».</ref>. اما در مباحث [[مهدویت]]، مراد از "[[انتظار]]" چشم به راه [[ظهور]] [[آخرین حجت الهی]] بودن است. البته با در نظر گرفتن مجموع [[روایات]]، نمی‌توان [[انتظار]] را فقط چشم به راه [[ظهور]] بودن معنا کرد؛ بلکه بر اساس [[روایات انتظار فرج]]، [[انتظار]]؛ یعنی [[امید]] به فردایی بهتر و تلاش در جهت ایجاد فردایی روشن‌تر و [[اعتقاد]] به اینکه فردای روشن جز با حضور [[انسان کامل]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} محقق نخواهد شد.
::::::«[[انتظار]]، برگرفته از ریشه "نظر" و در لغت به معنای تأمل در یک چیز و [[چشم‌داشت]] به آن و چشم به راه آن بودن است<ref>جوهری، صحاح، ذیل ریشه «نظر».</ref>. اما در مباحث [[مهدویت]]، مراد از "[[انتظار]]" چشم به راه [[ظهور]] [[آخرین حجت الهی]] بودن است. البته با در نظر گرفتن مجموع [[روایات]]، نمی‌توان [[انتظار]] را فقط چشم به راه [[ظهور]] بودن معنا کرد؛ بلکه بر اساس [[روایات انتظار فرج]]، [[انتظار]]؛ یعنی [[امید]] به فردایی بهتر و تلاش در جهت ایجاد فردایی روشن‌تر و [[اعتقاد]] به اینکه فردای روشن جز با حضور [[انسان کامل]] و [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} محقق نخواهد شد.
خط ۳۸۰: خط ۳۸۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۹. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲۹. حجت الاسلام و المسلمین فروهی؛
| تصویر = Pic3063.jpg
| تصویر = Pic3063.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر فروهی]]]]
| پاسخ‌دهنده = ناصر فروهی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر فروهی]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۶ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای [[مراقبت]]، [[چشم به راه]] بودن و نگرانی است<ref>تاج العروس، ج۷، ص ۵۳۹ و فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص ۳۶۴.</ref>. و در مفهوم، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[نا امیدی]] است. پس هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای [[مراقبت]]، [[چشم به راه]] بودن و نگرانی است<ref>تاج العروس، ج۷، ص ۵۳۹ و فرهنگ فارسی معین، ج۱، ص ۳۶۴.</ref>. و در مفهوم، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[نا امیدی]] است. پس هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] نیز بیشتر است<ref>مکیال المکارم، ج۲، ص ۲۱۸.</ref>.
خط ۳۹۳: خط ۴۰۰:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 30. حجت الاسلام و المسلمین علی نصیری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 30. حجت الاسلام و المسلمین علی نصیری؛
| تصویر = 11364.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[علی نصیری]]]]
| تصویر = 11364.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی نصیری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در کتاب ''«[[انتظار موعود (کتاب)|انتظار موعود]]»'' و مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[علی نصیری]]'''، در کتاب ''«[[انتظار موعود (کتاب)|انتظار موعود]]»'' و مقاله ''«[[نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن (مقاله)|نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیات‌بخش آن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در مفهوم غیرشیعی، تنها به معنای نظرداشت [[ظهور منجی]] به‌کار می‌‌رود، در حالی که طبق دیدگاه [[شیعه]] افزون بر چنین انتظاری، [[انتظار]] [[ملاقات]] و [[دیدار]] با [[منجی]] نیز قابل تصور است. بنابراین [[انتظار]] در دکترین [[شیعه]] به دو گونه قابل تقسیم بوده و برای هر یک از آن‌ها می‌توان آثار و نتایج ویژه‌ای برشمرد.این دو گونه عبارت‌اند از:  
::::::«[[انتظار]] در مفهوم غیرشیعی، تنها به معنای نظرداشت [[ظهور منجی]] به‌کار می‌‌رود، در حالی که طبق دیدگاه [[شیعه]] افزون بر چنین انتظاری، [[انتظار]] [[ملاقات]] و [[دیدار]] با [[منجی]] نیز قابل تصور است. بنابراین [[انتظار]] در دکترین [[شیعه]] به دو گونه قابل تقسیم بوده و برای هر یک از آن‌ها می‌توان آثار و نتایج ویژه‌ای برشمرد.این دو گونه عبارت‌اند از:  
خط ۴۰۵: خط ۴۱۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 31. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 31. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی شهیدی؛
| تصویر = 151937.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
| تصویر = 151937.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید اسدالله هاشمی شهیدی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[سید اسدالله هاشمی شهیدی]]'''، در کتاب  ''«[[ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (کتاب)|ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از دیدگاه [[مکتب]] تشیّع، [[انتظار]]، لفظ نیست، گفتار نیست، توقّع تنها نیست، [[امید]] و آرزوی خالی نیست؛ بلکه [[پندار]] و [[کردار]] است، عمل و حرکت است، [[نهضت]] و [[مبارزه]] است، تلاش و کوشش است، [[صبر]] و [[مقاومت]] است، [[جهاد]] و [[فداکاری]] است. و ازاین‌رو، ریشه تمام حرکت‌ها و نهضت‌های [[اسلامی]] و جنبش‌ها و قیام‌های [[شیعی]] پس از [[رحلت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} تاکنون، همین [[روح]] حرکت‌بخشی [[انتظار]] است.  
::::::«از دیدگاه [[مکتب]] تشیّع، [[انتظار]]، لفظ نیست، گفتار نیست، توقّع تنها نیست، [[امید]] و آرزوی خالی نیست؛ بلکه [[پندار]] و [[کردار]] است، عمل و حرکت است، [[نهضت]] و [[مبارزه]] است، تلاش و کوشش است، [[صبر]] و [[مقاومت]] است، [[جهاد]] و [[فداکاری]] است. و ازاین‌رو، ریشه تمام حرکت‌ها و نهضت‌های [[اسلامی]] و جنبش‌ها و قیام‌های [[شیعی]] پس از [[رحلت]] [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} تاکنون، همین [[روح]] حرکت‌بخشی [[انتظار]] است.  
خط ۴۱۴: خط ۴۲۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 32. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 32. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛
| تصویر = Pic2496.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[مصطفی صادقی]]]]
| تصویر = Pic2496.jpg
| پاسخ‌دهنده = مصطفی صادقی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[مصطفی صادقی]]'''، در کتاب ''«[[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«همان‌گونه که درباره [[مهدی]] و [[غیبت]] او [[عقاید]] انحرافی در میان [[مسلمانان]] وجود دارد اصل [[اندیشه]] [[انتظار]] نیز به [[انحراف]] کشیده شده است؛ بدین معنا که گروه‌هایی از [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] در [[انتظار]] [[ظهور]] شخصی غیر از [[مهدی]] بوده‌اند و شاید [[هدف]] آنان مقابله با [[امام مهدی|مهدی]] [[شیعیان]] بوده است. البته در این بحث به جای فرقه‌ها، با قبایلی روبه‌رو هستیم که هرکدام [[انتظار]] آمدن شخصی از [[قبیله]] یا [[طایفه]] خود را داشته‌اند. از گزارش‌های تاریخی استفاده می‌شود [[اختلاف]] قبیله‌ای و [[تعصب]] نژادی که در [[جاهلیت]] رواج داشت و پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بار دیگر به میان [[مسلمانان]] بازگشت، منشأ حوادث سرنوشت‌ساز و گاه خونباری شد. [[اعراب]] شمالی ([[مکه]]) با جنوبی‌ها (یمنی‌های ساکن [[مدینه]]) [[اختلاف]] داشتند و این [[اختلاف]] پس از [[اسلام]] در قالب گروه [[مهاجر]] و [[انصار]] ادامه یافت. گاهی هم از این دو گروه به عدنانی و [[قحطانی]] تعبیر می‌شود. این دسته‌بندی‌ها پس از روی کار آمدن [[بنی امیه]] شدت یافت و خلفای [[مروانی]] به آن دامن زدند و همین نزاع‌ها در [[خراسان]] اسباب [[پیروزی]] [[ابومسلم]] و داعیان [[بنی عباس]] را فراهم کرد و بساط [[بنی امیه]] را برچید، زیرا در این منطقه عرب‌های [[قحطانی]] و عدنانی به [[رهبری]] جدیع بن [[علی]] و نصر بن سیار به [[نزاع]] پرداختند و [[ابومسلم]] با استفاده از [[اختلاف]] آنان، اهداف خود را پیش برد. به این‌گونه نزاع‌ها در بسیاری از رویدادهای [[تاریخ]] [[اسلام]] برخورد می‌کنیم. شکل جزئی‌تر این اختلاف‌ها در قالب طوایف [[ربیعه]] و مضر که دو برادر از [[فرزندان]] نزار بودند و [[قیس]] و تمیم از یک‌سو و کلب و [[ازد]] و کنده و قضاعه از سوی دیگر مطرح است. جالب این‌که از همه این قبایل و افراد منسوب به آنها در کتاب‌های [[ملاحم و فتن]] یاد می‌شود و نام آنها در [[روایات]] [[علائم ظهور]] نیز به چشم می‌خورد<ref>برای نمونه: درباره قحطانی ر.ک: ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۷۷؛ درباره پرچم‌‌های کنده و-- قیس ر.ک: شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۹؛ درباره کلبی‌‌ها ر.ک: یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص ۴۶ و ۶۹. نام یمانی و شعیب بن صالح تمیمی نیز در کتب علائم و ملاحم فراوان است.</ref>. در [[تاریخ]] [[اسلام]] نیز گزارش‌هایی مبنی بر [[انتظار]] برخی از این قبایل‌<ref>صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌‌های ظهور، ۱جلد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۷۹- ۸۱.</ref>.
::::::«همان‌گونه که درباره [[مهدی]] و [[غیبت]] او [[عقاید]] انحرافی در میان [[مسلمانان]] وجود دارد اصل [[اندیشه]] [[انتظار]] نیز به [[انحراف]] کشیده شده است؛ بدین معنا که گروه‌هایی از [[مسلمانان]] در طول [[تاریخ]] در [[انتظار]] [[ظهور]] شخصی غیر از [[مهدی]] بوده‌اند و شاید [[هدف]] آنان مقابله با [[امام مهدی|مهدی]] [[شیعیان]] بوده است. البته در این بحث به جای فرقه‌ها، با قبایلی روبه‌رو هستیم که هرکدام [[انتظار]] آمدن شخصی از [[قبیله]] یا [[طایفه]] خود را داشته‌اند. از گزارش‌های تاریخی استفاده می‌شود [[اختلاف]] قبیله‌ای و [[تعصب]] نژادی که در [[جاهلیت]] رواج داشت و پس از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] بار دیگر به میان [[مسلمانان]] بازگشت، منشأ حوادث سرنوشت‌ساز و گاه خونباری شد. [[اعراب]] شمالی ([[مکه]]) با جنوبی‌ها (یمنی‌های ساکن [[مدینه]]) [[اختلاف]] داشتند و این [[اختلاف]] پس از [[اسلام]] در قالب گروه [[مهاجر]] و [[انصار]] ادامه یافت. گاهی هم از این دو گروه به عدنانی و [[قحطانی]] تعبیر می‌شود. این دسته‌بندی‌ها پس از روی کار آمدن [[بنی امیه]] شدت یافت و خلفای [[مروانی]] به آن دامن زدند و همین نزاع‌ها در [[خراسان]] اسباب [[پیروزی]] [[ابومسلم]] و داعیان [[بنی عباس]] را فراهم کرد و بساط [[بنی امیه]] را برچید، زیرا در این منطقه عرب‌های [[قحطانی]] و عدنانی به [[رهبری]] جدیع بن [[علی]] و نصر بن سیار به [[نزاع]] پرداختند و [[ابومسلم]] با استفاده از [[اختلاف]] آنان، اهداف خود را پیش برد. به این‌گونه نزاع‌ها در بسیاری از رویدادهای [[تاریخ]] [[اسلام]] برخورد می‌کنیم. شکل جزئی‌تر این اختلاف‌ها در قالب طوایف [[ربیعه]] و مضر که دو برادر از [[فرزندان]] نزار بودند و [[قیس]] و تمیم از یک‌سو و کلب و [[ازد]] و کنده و قضاعه از سوی دیگر مطرح است. جالب این‌که از همه این قبایل و افراد منسوب به آنها در کتاب‌های [[ملاحم و فتن]] یاد می‌شود و نام آنها در [[روایات]] [[علائم ظهور]] نیز به چشم می‌خورد<ref>برای نمونه: درباره قحطانی ر.ک: ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۷۷؛ درباره پرچم‌‌های کنده و-- قیس ر.ک: شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۴۹؛ درباره کلبی‌‌ها ر.ک: یوسف مقدسی، عقد الدرر، ص ۴۶ و ۶۹. نام یمانی و شعیب بن صالح تمیمی نیز در کتب علائم و ملاحم فراوان است.</ref>. در [[تاریخ]] [[اسلام]] نیز گزارش‌هایی مبنی بر [[انتظار]] برخی از این قبایل‌<ref>صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌‌های ظهور، ۱جلد، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، معاونت پژوهشی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - قم (ایران)، چاپ: ۲، ۱۳۸۵ ه.ش.</ref>»<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]؛ [[تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور (کتاب)|تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور]]، ص ۷۹- ۸۱.</ref>.
خط ۴۳۹: خط ۴۴۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 35. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 35. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
| تصویر = 15207.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]]
| تصویر = 15207.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی اصغر رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند، و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] بیشتر است. اگر [[انسان]]، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیک تر گردد [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می یابد. حالت [[انتظار]]، گاهی به پایه‌ای می رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد، چنان که درجات [[انتظار]] از این نظر تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه را [[انتظار]] دارد تفاوت دارد. هر چه [[عشق]] به [[منتظر]] افزون باشد [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و دیر آمدن و فراق [[محبوب]] دردناک می‌گردد، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بی‌خود می‌شود و دردها و سختی‌های دردآور و مشکلات سخت خود را در راه [[محبوب]] [[حس]] نمی‌کند.
::::::«[[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند، و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است. هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] بیشتر است. اگر [[انسان]]، مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن او است، هر چه زمان رسیدن او نزدیک تر گردد [[آمادگی]] برای آمدنش فزونی می یابد. حالت [[انتظار]]، گاهی به پایه‌ای می رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد، چنان که درجات [[انتظار]] از این نظر تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه را [[انتظار]] دارد تفاوت دارد. هر چه [[عشق]] به [[منتظر]] افزون باشد [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و دیر آمدن و فراق [[محبوب]] دردناک می‌گردد، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بی‌خود می‌شود و دردها و سختی‌های دردآور و مشکلات سخت خود را در راه [[محبوب]] [[حس]] نمی‌کند.
خط ۴۴۷: خط ۴۵۸:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 36. آقای باقری‌زاده اشعری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 36. آقای باقری‌زاده اشعری؛
| تصویر = 87666522.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
| تصویر = 87666522.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو" و گاه در کتاب‌های جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد.
::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "[[امید]] به آینده‌ای روشن و نیکو" و گاه در کتاب‌های جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد.
خط ۴۵۷: خط ۴۶۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 37. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 37. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 13681078.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
| تصویر = 13681078.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]]" در لغت به‌معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] و نوعی [[امید]] به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی "[[انتظار]]" به دست می‌آید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، [[منتظر]] [[کیفر]] آن است، و کسی که بذری را در [[زمین]] پاشیده [[منتظر]] است که محصولش از [[زمین]] سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، [[منتظر]] است تا روزی فرارسد و او [[پاداش]] کار خیرش را دریافت کند. و اما [[انتظار]] در [[اسلام]] -به‌ویژه [[مذهب]] [[تشیع]]- عبارت از [[ایمان]] استوار بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی‌ عصر]] {{ع}} و [[امید]] به [[ظهور]] مبارک آن واپسین [[حجّت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]] است. [[انتظار فرج]] در [[اسلام]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] است؛ [[آمادگی]] برای [[پاک]] شدن، [[پاک]] زیستن. [[آمادگی]] برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با [[خودسازی]] و دگرسازی و [[زمینه‌سازی]]. و سرانجام [[آمادگی]] برای تهیه قوا برای شرکت در [[نهضت]] عظیم [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که آغاز آن، [[ظهور]] [[حضرت]] و پایان آن، [[شکست]] تاریکی‌ها و [[ظلم‌ها]] و نتیجه آن، برپایی [[حکومت]] [[عدل الهی]] و [[نهضت]] سبز [[مهدوی]] است.
::::::«"[[انتظار]]" در لغت به‌معنای چشم‌داشت و [[چشم‌به‌راه بودن]] و نوعی [[امید]] به آینده داشتن است. نتیجه‌ای که از معنای لغوی "[[انتظار]]" به دست می‌آید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، [[منتظر]] [[کیفر]] آن است، و کسی که بذری را در [[زمین]] پاشیده [[منتظر]] است که محصولش از [[زمین]] سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایسته‌ای انجام داده، [[منتظر]] است تا روزی فرارسد و او [[پاداش]] کار خیرش را دریافت کند. و اما [[انتظار]] در [[اسلام]] -به‌ویژه [[مذهب]] [[تشیع]]- عبارت از [[ایمان]] استوار بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی‌ عصر]] {{ع}} و [[امید]] به [[ظهور]] مبارک آن واپسین [[حجّت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]] است. [[انتظار فرج]] در [[اسلام]]، در واقع نوعی [[آمادگی]] است؛ [[آمادگی]] برای [[پاک]] شدن، [[پاک]] زیستن. [[آمادگی]] برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با [[خودسازی]] و دگرسازی و [[زمینه‌سازی]]. و سرانجام [[آمادگی]] برای تهیه قوا برای شرکت در [[نهضت]] عظیم [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} که آغاز آن، [[ظهور]] [[حضرت]] و پایان آن، [[شکست]] تاریکی‌ها و [[ظلم‌ها]] و نتیجه آن، برپایی [[حکومت]] [[عدل الهی]] و [[نهضت]] سبز [[مهدوی]] است.
خط ۴۷۰: خط ۴۸۳:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 38. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 38. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 13681061.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
| تصویر = 13681061.jpg
| پاسخ‌دهنده = ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«"[[انتظار]]"؛ یعنی "چشم داشتن" و "چشم به راه بودن"<ref>ر.ک: دهخدا، علی اکیر، لغت نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جدید؛ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳. کلمه "انتظاره"؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه "انتظار".</ref>. [[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌داشتن یک تحول، یک رویداد خوب و یک [[گشایش]] یا چشم به راه بودن آینده‌ای مطلوب، عزیزی سفر کرده، آمدن انسانی دست‌گیر و... به کار می‌رود. به این معنا، [[انتظار]] مفهومی است که با نهاد همه [[انسان‌ها]] عجین شده است و می‌توان گفت همه [[انسان‌ها]] به نوعی منتظرند. به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، هم‌زاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. از همین رو، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] آمده است: [[امید]] برای [[امت]] من مایه [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمی‌داد و هیج باغبانی درختی نمی‌کاشت<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.</ref>.  
::::::«"[[انتظار]]"؛ یعنی "چشم داشتن" و "چشم به راه بودن"<ref>ر.ک: دهخدا، علی اکیر، لغت نامه، ۱۵ ج، چاپ اول از دوره جدید؛ تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۳. کلمه "انتظاره"؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه "انتظار".</ref>. [[انتظار]] در لغت به معنای چشم‌داشتن یک تحول، یک رویداد خوب و یک [[گشایش]] یا چشم به راه بودن آینده‌ای مطلوب، عزیزی سفر کرده، آمدن انسانی دست‌گیر و... به کار می‌رود. به این معنا، [[انتظار]] مفهومی است که با نهاد همه [[انسان‌ها]] عجین شده است و می‌توان گفت همه [[انسان‌ها]] به نوعی منتظرند. به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، هم‌زاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. از همین رو، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر گرامی اسلام]] آمده است: [[امید]] برای [[امت]] من مایه [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمی‌داد و هیج باغبانی درختی نمی‌کاشت<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.</ref>.  
خط ۴۸۰: خط ۴۹۴:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 39. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 39. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛
| تصویر = 1130809.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
| تصویر = 1130809.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی قائمی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«از نظر لغت و [[مذهب]] معنی و مفهومی خاص برای [[انتظار]] است.
::::::«از نظر لغت و [[مذهب]] معنی و مفهومی خاص برای [[انتظار]] است.
خط ۴۹۶: خط ۵۱۱:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 40. آقای ربانی‌ خوراسگانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 40. آقای ربانی‌ خوراسگانی؛
| تصویر = Pic363.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]]]
| تصویر = Pic363.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]]]
::::::آقای '''[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی]]'''، در کتاب ''«[[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای چشم به راه بودن و چشم داشتگی است<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۳۶۴.</ref>؛ اما مفهوم [[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و به ویژه [[مذهب تشیع]]، عبارت است از: "[[ایمان]] [[استوار]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]"<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>. نکته در خور توجه این است که [[انتظار فرج]] در [[آموزه‌های دینی]] به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای عام و دیگری به معنای خاص»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۹.</ref>.
::::::«[[انتظار]] در لغت به معنای چشم به راه بودن و چشم داشتگی است<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۳۶۴.</ref>؛ اما مفهوم [[انتظار فرج]] در [[اسلام]] و به ویژه [[مذهب تشیع]]، عبارت است از: "[[ایمان]] [[استوار]] بر [[امامت]] و [[ولایت]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[امید به ظهور]] [[مبارک]] آن واپسین [[حجت الهی]]، و آغاز [[حکومت صالحان]]"<ref>مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>. نکته در خور توجه این است که [[انتظار فرج]] در [[آموزه‌های دینی]] به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای عام و دیگری به معنای خاص»<ref>[[محمد صادق ربانی‌ خوراسگانی|ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق]]، [[بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر (کتاب)|بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر]]، ص ۱۹.</ref>.
خط ۵۰۳: خط ۵۱۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 41. آقای قنبری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 41. آقای قنبری؛
| تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[معصوم علی قنبری]]]]
| تصویر = 9030760879.jpg
| پاسخ‌دهنده = معصوم علی قنبری]]]]
::::::آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[معصوم علی قنبری]]'''، در مقاله ''«[[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مرحوم حاج [[میرزا]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] در کتاب پر [[ارزش]] [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، در معنای [[انتظار]] می‌فرمایند: [[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب بوجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] هم بیشتر است. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم به راه آمدن او باشی هر چه زمان رسیدن او نزدیک‌تر گردد، [[آمادگی]] برای آمدنش بیشتر می‌شود، حالت [[انتظار]] گاهی به حدی می‌رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد چنان‌که [[درجات انتظار]] از این تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه [[انتظار]] می‌کنند تفاوت دارد و هر چه [[عشق]] به نظر بیشتر باشد، [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و [[فراق]] [[محبوب]] دردناک می‌شود، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بیخود می‌شد و دردها و مشکلات وحشت‌انگیز خود را در راه [[محبوب]] خود [[حس]] نمی‌کند. بلی این [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} است که [[انسان‌ها]] را در دنیای تاریک و پر از خطر، به راه راست و [[صراط مستقیم]] می‌کشاند پس [[مردم]] را باید [[دعوت]] به [[انتظار]] کرد و [[عصر غیبت]] را باید [[عصر انتظار]] نامید»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 84-85.</ref>.
::::::«مرحوم حاج [[میرزا]] [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]] در کتاب پر [[ارزش]] [[مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (کتاب)|مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم]]، در معنای [[انتظار]] می‌فرمایند: [[انتظار]]، کیفیتی روحی است که موجب بوجود آمدن حالت [[آمادگی]] است برای آنچه [[انتظار]] دارند و ضد آن [[یأس]] و [[ناامیدی]] است، هر چه [[انتظار]] بیشتر باشد [[آمادگی]] هم بیشتر است. آیا نمی‌بینی اگر مسافری در راه داشته باشی و چشم به راه آمدن او باشی هر چه زمان رسیدن او نزدیک‌تر گردد، [[آمادگی]] برای آمدنش بیشتر می‌شود، حالت [[انتظار]] گاهی به حدی می‌رسد که [[خواب]] را از چشم می‌گیرد چنان‌که [[درجات انتظار]] از این تفاوت می‌کند، همچنین از نظر حب و [[دوستی]] نسبت به آنچه [[انتظار]] می‌کنند تفاوت دارد و هر چه [[عشق]] به نظر بیشتر باشد، [[آمادگی]] برای فرا رسیدن [[محبوب]] افزون می‌گردد و [[فراق]] [[محبوب]] دردناک می‌شود، تا بدانجا که [[انسان]] [[منتظر]] از خود بیخود می‌شد و دردها و مشکلات وحشت‌انگیز خود را در راه [[محبوب]] خود [[حس]] نمی‌کند. بلی این [[انتظار مهدی]] [[موعود]] {{ع}} است که [[انسان‌ها]] را در دنیای تاریک و پر از خطر، به راه راست و [[صراط مستقیم]] می‌کشاند پس [[مردم]] را باید [[دعوت]] به [[انتظار]] کرد و [[عصر غیبت]] را باید [[عصر انتظار]] نامید»<ref>[[معصوم علی قنبری|قنبری، معصوم علی]]، [[بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌ (مقاله)|بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌]]، ص 84-85.</ref>.
خط ۵۵۲: خط ۵۶۹:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 44. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 44. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
| تصویر = 1368303.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
| تصویر = 1368303.jpg
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::*«[[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به آینده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶</ref> در اصطلاح و در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[تشیع]]، [[انتظار]] اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، [[پویایی]]، عمل و [[آمادگی]] وسیع می‌گردد. ازاین‌رو، در سخنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[انتظار]] را عمل و از [[برترین]] عمل‌ها<ref>{{عربی|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل}}؛ [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، باب ۵۵</ref> یا [[عبادت]] و از محبوب‌ترین عبادت‌ها معنا کرده‌اند<ref>انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۱۲۲</ref> [[انتظار]]، اعتراض به وضعیت موجود و نپذیرفتن آن و به دنبال [[گشایش]] بودن است؛ یعنی داشتن [[امید]]، حرکت، [[تلاش]]، [[مقاومت]]، [[سازندگی]] و [[آماده‌سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}.
:::::*«[[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به آینده است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶</ref> در اصطلاح و در [[فرهنگ]] [[اسلام]] و [[تشیع]]، [[انتظار]] اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، [[پویایی]]، عمل و [[آمادگی]] وسیع می‌گردد. ازاین‌رو، در سخنان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}}، [[انتظار]] را عمل و از [[برترین]] عمل‌ها<ref>{{عربی|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل}}؛ [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ج ۲، باب ۵۵</ref> یا [[عبادت]] و از محبوب‌ترین عبادت‌ها معنا کرده‌اند<ref>انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۱۲۲</ref> [[انتظار]]، اعتراض به وضعیت موجود و نپذیرفتن آن و به دنبال [[گشایش]] بودن است؛ یعنی داشتن [[امید]]، حرکت، [[تلاش]]، [[مقاومت]]، [[سازندگی]] و [[آماده‌سازی]] برای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}.
خط ۵۷۷: خط ۵۹۵:
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 46. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 46. پژوهشگران مسجد مقدس جمکران؛
| تصویر = 4764567.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]]]
| تصویر = 4764567.jpg
| پاسخ‌دهنده = پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مسجد مقدس جمکران]]'''، در دو کتاب ''«[[ انتظار چیست منتظر کیست؟ (کتاب)|انتظار چیست منتظر کیست؟]]»'' و ''«[[ آیین انتظار (کتاب)|آیین انتظار]]»''در این‌باره گفته‌اند:
:::::*«تعریف لغوی: [[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
:::::*«تعریف لغوی: [[انتظار]] در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی [[امید]] داشتن به [[آینده]] است<ref>التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش