اگر امام حسن علم غیب داشت چرا از ظرف زهر خورد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۰
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله طیب؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله طیب؛ | ||
| تصویر = 11785.jpg | | تصویر = 11785.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید عبدالحسین طیب| | | پاسخدهنده = سید عبدالحسین طیب | ||
آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | | پاسخ = آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«برای خداوند دو لوح است یعنی دو نحو علم میباشد، یکی لوح محفوظ و آن علومی است که به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و [[ملائکه]] افاضه میشود و یکی لوح محو و اثبات که مختصّ به ذات باری تعالی است (...)؛ بنابر این مراد از علم غیبی که [[اهل بیت]]{{عم}} نمیدانند و علمی که شبهای جمعه به آنها افاضه میشود علم لوح محو و اثبات است و همچنین موضوع لیلة المبیت و مقاتله با شجعان و بردن سوره برائت و آنچه از این قبیل است از لوح محو و اثبات میباشد و تا مشیت آنها که عین مشیت حق است تعلق نگیرد که بدانند نمیدانند و (...) دستور ظاهر اسلام است که هر کس اظهار شهادتین نمود تا باسباب عادی خلاف آن ثابت نشده باید حکم اسلام بر او بار نمود و امّا (...) رفتن [[امام حسین|سیدالشهداء]] {{ع}} به کربلا و شرب سم سایر [[ائمه]]{{عم}} بنا به مقتضای حکمت و مصلحت و تسلیم شدن به فرمان و قضای الهی بوده چنانچه اگر پیغمبر و امام امر کنند به مؤمنی که به جهاد دشمن رود و به او خبر دهند که تو کشته میشوی رفتن او به جهاد واجب است با اینکه میداند کشته میشود»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.]</ref>. | ::::::«برای خداوند دو لوح است یعنی دو نحو علم میباشد، یکی لوح محفوظ و آن علومی است که به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و [[ملائکه]] افاضه میشود و یکی لوح محو و اثبات که مختصّ به ذات باری تعالی است (...)؛ بنابر این مراد از علم غیبی که [[اهل بیت]]{{عم}} نمیدانند و علمی که شبهای جمعه به آنها افاضه میشود علم لوح محو و اثبات است و همچنین موضوع لیلة المبیت و مقاتله با شجعان و بردن سوره برائت و آنچه از این قبیل است از لوح محو و اثبات میباشد و تا مشیت آنها که عین مشیت حق است تعلق نگیرد که بدانند نمیدانند و (...) دستور ظاهر اسلام است که هر کس اظهار شهادتین نمود تا باسباب عادی خلاف آن ثابت نشده باید حکم اسلام بر او بار نمود و امّا (...) رفتن [[امام حسین|سیدالشهداء]] {{ع}} به کربلا و شرب سم سایر [[ائمه]]{{عم}} بنا به مقتضای حکمت و مصلحت و تسلیم شدن به فرمان و قضای الهی بوده چنانچه اگر پیغمبر و امام امر کنند به مؤمنی که به جهاد دشمن رود و به او خبر دهند که تو کشته میشوی رفتن او به جهاد واجب است با اینکه میداند کشته میشود»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۰۶.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مصباح یزدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. آیتالله مصباح یزدی؛ | ||
| تصویر = 11196.jpg | | تصویر = 11196.jpg | ||
| پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی| | | پاسخدهنده = محمد تقی مصباح یزدی | ||
آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی]]'''، در ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«نکته اساسی در اینجا این است که بدانیم علم مراتبی دارد و معنای علم داشتن این نیست که همیشه قضیهای در ذهن حاضر است. با توجه به این نکته میتوان گفت: ممکن است کسی نسبت به یک مسأله به گونهای باشد که هم بتواند بگوید میدانم و هم بتواند بگوید نمیدانم. مرحوم [[عبدالکریم حائری یزدی|آیتالله حائری]] مؤسس حوزه علمیه قم میفرمودند: یک نوع علم، علم توی جیبی است؛ برای مثال اگر از کسی که مشغول خوردن سحری است سؤال کنند که آیا فجر طلوع کرده است، او با نگاه کردن به افق میتواند بفهمد که فجر طلوع کرده است یا خیر، اما اگر بدون نگاه کردن به افق بگوید نمیدانم که فجر طلوع کرده است یا نه، راست گفته است. اما همین شخص به یک معنا میتواند بگوید میدانم، چراکه اگر سرش را بالا بیاورد پاسخ را میفهمد. توجه به این نکته برای فهم دستهای از روایات درباره علم امام مفید است. در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: [[آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)|ائمه اطهار هر گاه بخواهند بدانند میدانند]] {{عربی|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]] {{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. بنابراین اگر سؤال شود که [[امام حسن]]{{ع}} میدانست در آن آبی که نوشید و مسموم شد، زهر هست یا نه؟ در پاسخ میگوییم: ایشان هم میدانست و هم نمیدانست؛ زیرا در آن موقعیت، آگاهی عادی به این قضیه نداشت. ازاینرو میتوانیم بگوییم نمیدانست، اما ایشان اگر میخواست میتوانست بداند. ازاینرو میتوانیم بگوییم میدانست»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>. | ::::::«نکته اساسی در اینجا این است که بدانیم علم مراتبی دارد و معنای علم داشتن این نیست که همیشه قضیهای در ذهن حاضر است. با توجه به این نکته میتوان گفت: ممکن است کسی نسبت به یک مسأله به گونهای باشد که هم بتواند بگوید میدانم و هم بتواند بگوید نمیدانم. مرحوم [[عبدالکریم حائری یزدی|آیتالله حائری]] مؤسس حوزه علمیه قم میفرمودند: یک نوع علم، علم توی جیبی است؛ برای مثال اگر از کسی که مشغول خوردن سحری است سؤال کنند که آیا فجر طلوع کرده است، او با نگاه کردن به افق میتواند بفهمد که فجر طلوع کرده است یا خیر، اما اگر بدون نگاه کردن به افق بگوید نمیدانم که فجر طلوع کرده است یا نه، راست گفته است. اما همین شخص به یک معنا میتواند بگوید میدانم، چراکه اگر سرش را بالا بیاورد پاسخ را میفهمد. توجه به این نکته برای فهم دستهای از روایات درباره علم امام مفید است. در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام آمده که عنوان آن این است: [[آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)|ائمه اطهار هر گاه بخواهند بدانند میدانند]] {{عربی|«إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»}}<ref> الکافی، ج۱ ص۲۵۸.</ref> معنای این روایات آن است که [[ائمه]] {{عم}} مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند. بنابراین اگر سؤال شود که [[امام حسن]]{{ع}} میدانست در آن آبی که نوشید و مسموم شد، زهر هست یا نه؟ در پاسخ میگوییم: ایشان هم میدانست و هم نمیدانست؛ زیرا در آن موقعیت، آگاهی عادی به این قضیه نداشت. ازاینرو میتوانیم بگوییم نمیدانست، اما ایشان اگر میخواست میتوانست بداند. ازاینرو میتوانیم بگوییم میدانست»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/5632 شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |