علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\|(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $3 ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
| تصویر = 11720.JPG
| تصویر = 11720.JPG
| پاسخ‌دهنده = سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید علی هاشمی ۱
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«نمی‌توان همه علوم آنان را دفعی دانست؛ زیرا علم‌آموزی به شیوه‌هایی مانند [[وحی]]، الهام، [[شهود]]، و عرضه‌ اعمال، به ‌طور طبیعی تدریجی بودن این علوم را می‌رساند. برگزیدگان خداوند از این شیوه‌ها در طول حیات خود بهره‌مند بوده‌اند؛ نه آنکه یک‌بار در عمر خود از همه این شیوه‌ها استفاده کرده باشند. همچنین افزایش‌پذیری علوم آنان، به‌صراحت دفعی بودن علوم را نفی، و تدریجی بودن آن را اثبات می‌کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ دانشی از آنان به ‌طور دفعی نازل نشده است. طبیعی است که بخشی از دانش‌های آنان با قلمرو‌ محدود یا گسترده‌، در زمان‌های خاصی به آنان عطا شده است؛ مثلاً بنا بر ظاهر آیات، "علم الاسماء" به ‌طور دفعی به [[حضرت آدم]] {{ع}} آموخته شد. <ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}} سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> هرچند این دانش حضوری، آن حضرت را از وحی تدریجی تفصیلی بی‌نیاز نساخت.
::::::«نمی‌توان همه علوم آنان را دفعی دانست؛ زیرا علم‌آموزی به شیوه‌هایی مانند [[وحی]]، الهام، [[شهود]]، و عرضه‌ اعمال، به ‌طور طبیعی تدریجی بودن این علوم را می‌رساند. برگزیدگان خداوند از این شیوه‌ها در طول حیات خود بهره‌مند بوده‌اند؛ نه آنکه یک‌بار در عمر خود از همه این شیوه‌ها استفاده کرده باشند. همچنین افزایش‌پذیری علوم آنان، به‌صراحت دفعی بودن علوم را نفی، و تدریجی بودن آن را اثبات می‌کند. البته این بدان معنا نیست که هیچ دانشی از آنان به ‌طور دفعی نازل نشده است. طبیعی است که بخشی از دانش‌های آنان با قلمرو‌ محدود یا گسترده‌، در زمان‌های خاصی به آنان عطا شده است؛ مثلاً بنا بر ظاهر آیات، "علم الاسماء" به ‌طور دفعی به [[حضرت آدم]] {{ع}} آموخته شد. <ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}} سوره بقره، آیه: ۳۱.</ref> هرچند این دانش حضوری، آن حضرت را از وحی تدریجی تفصیلی بی‌نیاز نساخت.
::::::از ظاهر آیات قرآن می‌توان دریافت که نزول [[وحی]] بر [[پیامبران]] تدریجی بوده است. این‌گونه نبوده است که آنان یک‌باره همه معارف وحیانی را دریافت کنند و ارتباط وحیانی آنان با خداوند قطع شود. در داستان‌های پیامبران در قرآن به‌خوبی این نکته روشن است که در مقاطع مختلفی به آنان وحی شده است. در نزول تدریجی وحی بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مطابق گزارش‌های تاریخی و شواهد قرآنی، تردیدی نیست. مسلمانان نزول وحی را در مناسب‌های مختلف می‌دیدند. از همین روی، برحسب نزول تمام یا بیشتر آیات یک سوره در مکه یا مدینه، سوره‌های قرآن به مکی و مدنی تقسیم شده‌اند. یکی از بهانه‌جویی‌های کفار، اعتراض به نزول تدریجی قرآن بود: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً}} <ref> و کافران گفتند: چرا قرآن یک‌جا بر او نازل نمی‌‏شود؟ این برای آن است که قلب تو را به وسیله آن محکم داریم؛ و (از‌این‌رو) آن را به‌تدریج بر تو خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲.</ref>. در مقابل، برخی آیات از نزول قرآن در شب قدر خبر داده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}؛ "ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل کردیم" <ref> سوره قدر، آیه: ۱.</ref>.
::::::از ظاهر آیات قرآن می‌توان دریافت که نزول [[وحی]] بر [[پیامبران]] تدریجی بوده است. این‌گونه نبوده است که آنان یک‌باره همه معارف وحیانی را دریافت کنند و ارتباط وحیانی آنان با خداوند قطع شود. در داستان‌های پیامبران در قرآن به‌خوبی این نکته روشن است که در مقاطع مختلفی به آنان وحی شده است. در نزول تدریجی وحی بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مطابق گزارش‌های تاریخی و شواهد قرآنی، تردیدی نیست. مسلمانان نزول وحی را در مناسب‌های مختلف می‌دیدند. از همین روی، برحسب نزول تمام یا بیشتر آیات یک سوره در مکه یا مدینه، سوره‌های قرآن به مکی و مدنی تقسیم شده‌اند. یکی از بهانه‌جویی‌های کفار، اعتراض به نزول تدریجی قرآن بود: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً}} <ref> و کافران گفتند: چرا قرآن یک‌جا بر او نازل نمی‌‏شود؟ این برای آن است که قلب تو را به وسیله آن محکم داریم؛ و (از‌این‌رو) آن را به‌تدریج بر تو خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲.</ref>. در مقابل، برخی آیات از نزول قرآن در شب قدر خبر داده‌اند: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}؛ "ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل کردیم" <ref> سوره قدر، آیه: ۱.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین رامسری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین رامسری؛
| تصویر = 11758.jpg
| تصویر = 11758.jpg
| پاسخ‌دهنده = خلیل منصوری رامسری|منصوری رامسری]]]]
| پاسخ‌دهنده = خلیل منصوری رامسری
حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در یادداشتی با عنوان ''«[http://www.samamos.com/?p=3746 بی کرانه‌گی علم امام{{ع}}]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری رامسری]]'''، در یادداشتی با عنوان ''«[http://www.samamos.com/?p=3746 بی کرانه‌گی علم امام{{ع}}]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«علوم آنان دفعی است گرچه معلوم می‌تواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} <ref> و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمی‌باشد؛ به ویژه آن که روز مبعث که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} است سوره‌ای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ}} <ref> بخوان به نام پروردگار خویش؛ سوره علق، آیه: ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونه‌ای است که این سوره نخستین سوره‌ای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر می‌آید که [[نبوت]] پیش از رسالت بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر می‌آید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>؛ و یا می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی آیات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی می‌باشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وارد شده می توان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]]{{صل}} در بیماری پایان عمرش ، [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و دراز دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن‌ها خود هزار در را می‌گشاید{{عربی|« يَفْتَحُ‏ كُلُ‏ حَدِيثٍ‏ أَلْفَ بَاب‏‏‏»}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و نیز بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۶۱.</ref>»<ref>[http://www.samamos.com/?p=3746 وبگاه سماموس]</ref>.
::::::«علوم آنان دفعی است گرچه معلوم می‌تواند تدریجی باشد. به این معنا علوم آنان همانند قرآن که به صورت دفعی و یکباره بر قلب [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد و خداوند در این باره فرموده است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }} <ref> و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> زیرا در این آیه {{متن قرآن|لِّكُلِّ شَيْءٍ }} به معنای همه چیز است که با تدریجی بودن سازگار نمی‌باشد؛ به ویژه آن که روز مبعث که روز رسالت [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} است سوره‌ای نازل شده که با {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ}} <ref> بخوان به نام پروردگار خویش؛ سوره علق، آیه: ۱.</ref> آغاز شده است. سیاق آیات آن سوره به گونه‌ای است که این سوره نخستین سوره‌ای است که بر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} نازل شده است. از این سوره نیز بر می‌آید که [[نبوت]] پیش از رسالت بوده است؛ چنان که از آیات دیگر نیز بر می‌آید که قرآن به شکل دفعی و یکباره نازل شده است. این نزول دفعی در شب نوزدهم یا بیست و یکم و یا بیست و سوم ماه رمضان هما سال بوده است و خداوند در این باره می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.</ref>؛ و یا می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ}} <ref> ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛ سوره قدر، آیه: ۱.</ref>. سپس در طول بیست و سه سال قرآن با توجه به تحقق تدریجی حوادث و رخدادها آن حضرت دوباره بر اساس نزول تدریجی آیات را بر وقایع و رخدادها تطبیق کرد، چنین حالتی نیز در علم و معلوم امام وجود دارد. پس علوم ایشان دفعی است هر چند که علم آنان به معلوم تدریجی می‌باشد. از روایاتی که درباره تعلیم [[رسول الله]]{{صل}} به [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} وارد شده می توان دریافت که تعلیم ایشان همانند تعلیمی که در میان ما رایج است، تدریجی نبوده است، بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یکباره همه علوم را به [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} به وراثت آموزش داده است. در آن روایات آمده است که [[پیامبر|رسول خداوند]]{{صل}} در بیماری پایان عمرش ، [[امام علی|امیرمومنان علی]]{{ع}} را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و دراز دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن‌ها خود هزار در را می‌گشاید{{عربی|« يَفْتَحُ‏ كُلُ‏ حَدِيثٍ‏ أَلْفَ بَاب‏‏‏»}}<ref>بصائر الدرجات، ص ۳۱۳ تا ۳۱۵ و نیز بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۶۱.</ref>»<ref>[http://www.samamos.com/?p=3746 وبگاه سماموس]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۵۲: خط ۵۲:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| تصویر = 11270.jpg
| تصویر = 11270.jpg
| پاسخ‌دهنده = داوود خوش‌باور|خوش‌باور]]]]
| پاسخ‌دهنده = داوود خوش‌باور
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوش‌باور]]'''، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آن را برمی‌گردانیم به‌سوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]] ص ۷</ref>.
::::::«گاهی برخی حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر "قلب" القاء می‌گردد، ناگهان فضای روح آنچنان روشن که یقین پیدا می‌کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. [[الهام]] در لغت به معنای القای مطلبی در نفس و جان است. بنا بر برخی تفاسیر [[الهام]] دارای معنای عام و خاص است. معنای خاص [[الهام]] ویژه اولیاء و اوصیاست که گاهی با واسطه و گاهی بدون واسطه می‌باشد. [[الهام]] با واسطه توسط صدایی که از شخص خارج می‌گردد و آنگاه شنیده و معنای مقصود از آن فهمیده می‌شود، صورت می‌پذیرد. این حالت، مانند رؤیا، در حالات اولیه انبیاء رخ می‌دهد و اهل حق آن را وحی خفی به شمار می‌آورند. اما [[الهام]] بدون واسطه عبارت است از القای معانی و حقایق در قلوب اولیاء از عالم غیب که ممکن است به صورت دفعی و ناگهانی باشد و ممکن است به تدریج صورت پذیرد. معنای عام [[الهام]] نیز گاهی با سبب و گاهی بدون سبب و نیز گاهی حقیقی و گاهی غیر حقیقی است. [[الهام]] حقیقی با سبب از راه تزکیه و تصفیه نفس به دست می‌آید. [[الهام]] غیرحقیقی و بدون سبب، برای افرادی که استعداد خاصی دارند، به مقتضای ویژگی‌های خاص نژادی و جغرافیایی حاصل می‌شود مانند براهمه، کشیشان و راهبان. قرآن کریم نمونه‌ای از آن را نقل می‌کند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ]]}} <ref> و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> به مادر [[موسی]]{{ع}} [[الهام]] کردیم که به کودک خود شیر بده، و یا در جای دیگر مادر [[موسی]]{{ع}} دلواپس و نگران سرنوشت فرزند دلبند خود است که ناگهان به او [[الهام]] می‌شود او را در میان جعبه‌ای بگذارد و آن را به روی آبهای نیل روانه کند و در سرنوشت او فکری نکند زیرا خداوند متعال می‌فرماید {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ]]}} <ref> ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.</ref> همانا ما آن را برمی‌گردانیم به‌سوی تو و قرار می‌دهیم او را [[موسی]]{{ع}} از مرسلین و انبیاء الهی کسانی که برگزیدگان خداوند که دارای روح پاک و بی‌آلایشی هستند و از تقوا و پرهیزگاری سهم والایی دارند، گاهی مشمول چنین الطاف الهی می‌شوند. این‌ها طرق و راه‌هایی است که پیامبران و پیشوایان معصوم{{عم}} و بندگان متقی و پرهیزگار را از امور پنهان از حس آگاه می‌سازد»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]] ص ۷</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۷۶: خط ۷۶:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آقایان دکتر کرباسی‌زاده و رضایی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. آقایان دکتر کرباسی‌زاده و رضایی؛
| تصویر = 11531.jpg
| تصویر = 11531.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی کرباسی‌زاده|کرباسی‌زاده]]]]
| پاسخ‌دهنده = علی کرباسی‌زاده
آقای دکتر '''[[علی کرباسی‌زاده]]''' و آقای '''[[محمد جعفر رضایی]]''' در مقاله ''«[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی کرباسی‌زاده]]''' و آقای '''[[محمد جعفر رضایی]]''' در مقاله ''«[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«علم احاطی فعلی، مخصوص ذات باری‌تعالی است و علوم دیگران چه به واسطۀ اسباب ظاهری و چه به واسطۀ اسباب باطنی تدریجی و تعاقبی است. منظور وی از تعاقبی بودن این است که باید ابتدا علم به موضوعی خاص تعلق یابد و سپس با به وجودآمدن موضوعی جدید علم به آن حاصل شود. این در حالی است که علم خداوند محیط به جمیع اشیاء، ازلی و ابدی است به، گونه‌ای که پرداختن به چیزی او را از دیگری باز نمی‌دارد و هیچ ذره‌ای در عالم از احاطه علم او بیرون نیست»<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۴۱.</ref>.
::::::«علم احاطی فعلی، مخصوص ذات باری‌تعالی است و علوم دیگران چه به واسطۀ اسباب ظاهری و چه به واسطۀ اسباب باطنی تدریجی و تعاقبی است. منظور وی از تعاقبی بودن این است که باید ابتدا علم به موضوعی خاص تعلق یابد و سپس با به وجودآمدن موضوعی جدید علم به آن حاصل شود. این در حالی است که علم خداوند محیط به جمیع اشیاء، ازلی و ابدی است به، گونه‌ای که پرداختن به چیزی او را از دیگری باز نمی‌دارد و هیچ ذره‌ای در عالم از احاطه علم او بیرون نیست»<ref>[[علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان (مقاله)|علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان]]، [[نقد و نظر (نشریه)|فصلنامه نقد و نظر]]؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص ۱۴۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۸۳: خط ۸۳:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. آقای دکتر تورانی و  خانم خطیبی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. آقای دکتر تورانی و  خانم خطیبی؛
| تصویر = 11939.jpg
| تصویر = 11939.jpg
| پاسخ‌دهنده = اعلا تورانی|تورانی]]]]
| پاسخ‌دهنده = اعلا تورانی
آقای دکتر '''[[اعلا تورانی]]''' و خانم '''[[زهرا خطیبی]]''' در مقاله ''«[[علم امام  در آینه حکمت متعالیه (مقاله)|علم امام  در آینه حکمت متعالیه]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = آقای دکتر '''[[اعلا تورانی]]''' و خانم '''[[زهرا خطیبی]]''' در مقاله ''«[[علم امام  در آینه حکمت متعالیه (مقاله)|علم امام  در آینه حکمت متعالیه]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«[[علم ائمه]] {{عم}} دفعی است، گرچه معلوم آن تدریجی باشد. بنابراین، روایاتی که افزایش علوم ائمه {{عم}} در شب‌های جمعه در آن بیان شده و روایات عرضِ اعمال <ref>[[محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، ۱۴۰۲ق: ۲۳/ ۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به معنای تدریجی بودن علوم ائمه {{عم}} نیستند. تعلیم [[رسول الله]] {{صل}} به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعه واحده بوده است <ref>[[محمد باقر مجلسی|مجلسی]]، ۱۴۰۲ق: ۲۲ /۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنانکه تعلّم حضرت رسول نیز دفعی بوده است. خداوند متعال می‌فرماید: "و ما کتاب را بر تو نازل کردیم، تا بیانگر تمام اشیاء باشد" <ref>{{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> و کلمه {{متن قرآن|لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} یعنی همه‌چیز، و با تدریج سازگار نیست <ref>[[محمد حسین مظفر|علامه مظفر]] و [[علامه طباطبائی]] ۱۳۸۶.</ref>»<ref>[[علم امام در آینه حکمت متعالیه]]، ص ۵۸.</ref>.
::::::«[[علم ائمه]] {{عم}} دفعی است، گرچه معلوم آن تدریجی باشد. بنابراین، روایاتی که افزایش علوم ائمه {{عم}} در شب‌های جمعه در آن بیان شده و روایات عرضِ اعمال <ref>[[محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، ۱۴۰۲ق: ۲۳/ ۳۳۳، روایات باب ۲۰.</ref> به معنای تدریجی بودن علوم ائمه {{عم}} نیستند. تعلیم [[رسول الله]] {{صل}} به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعه واحده بوده است <ref>[[محمد باقر مجلسی|مجلسی]]، ۱۴۰۲ق: ۲۲ /۴۶۱، روایت ۹.</ref> چنانکه تعلّم حضرت رسول نیز دفعی بوده است. خداوند متعال می‌فرماید: "و ما کتاب را بر تو نازل کردیم، تا بیانگر تمام اشیاء باشد" <ref>{{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> و کلمه {{متن قرآن|لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ}} یعنی همه‌چیز، و با تدریج سازگار نیست <ref>[[محمد حسین مظفر|علامه مظفر]] و [[علامه طباطبائی]] ۱۳۸۶.</ref>»<ref>[[علم امام در آینه حکمت متعالیه]]، ص ۵۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش