جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخدهنده = )) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
::::::[[آیت الله]] '''[[محمد تقی بهجت]]'''، به [[نقل]] از کتاب ''«[[عصر ظهور ۳ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیت الله]] '''[[محمد تقی بهجت]]'''، به [[نقل]] از کتاب ''«[[عصر ظهور ۳ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در [[روایات]] آمده [[حکومت سفیانی]] هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را [[تصرف]] میکند. مرحوم حاجی نوری [[نقل]] میکند: [[سفیانی]] را نزد [[حضرت حجت]] میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند. [[سفیانی]] به [[حضرت]] میگوید یابن [[رسول الله]]، مرا نکش. طبق این [[نقل]] اطرافیان میگویند: کسی که این همه [[اولاد رسول الله]] را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به [[حضرت]] فشار میآورند تا این که [[حضرت]] میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان میدانید، [[اختیار]] با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب گویا [[حضرت]] اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند<ref>در محضر آیت الله بهجت، رخشاد، محمدحسین، ج۳، ص۸۵.</ref>»<ref>[[محمد تقی بهجت|بهجت، محمد تقی]] (به كوشش: [[حمزه شریفیدوست|شریفیدوست، حمزه]])، [[عصر ظهور ۳ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۵.</ref>. | ::::::«در [[روایات]] آمده [[حکومت سفیانی]] هشت ماه بیشتر طول نمیکشد، ولی در این مدت کوتاه، مواضع مهم را [[تصرف]] میکند. مرحوم حاجی نوری [[نقل]] میکند: [[سفیانی]] را نزد [[حضرت حجت]] میآورند در حالی که عمامهاش را دور گردنش پیچیدهاند. [[سفیانی]] به [[حضرت]] میگوید یابن [[رسول الله]]، مرا نکش. طبق این [[نقل]] اطرافیان میگویند: کسی که این همه [[اولاد رسول الله]] را کشته، او را آزاد میکنید؟ در هر حال آنقدر به [[حضرت]] فشار میآورند تا این که [[حضرت]] میفرماید: «شأنکم» (کار خودتان را بکنید)، خودتان میدانید، [[اختیار]] با خودتان، هر کار میخواهید بکنید. بدین ترتیب گویا [[حضرت]] اجازه میدهد او را بکشند و سرانجام او را میکشند<ref>در محضر آیت الله بهجت، رخشاد، محمدحسین، ج۳، ص۸۵.</ref>»<ref>[[محمد تقی بهجت|بهجت، محمد تقی]] (به كوشش: [[حمزه شریفیدوست|شریفیدوست، حمزه]])، [[عصر ظهور ۳ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله طبسی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله طبسی؛ | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
::::::از عبارت {{متن حدیث|فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی}}؛ مبنی بر اینکه [[سفیانی]] میگوید: میخواهم با پسر عمم [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ملاقات]] کنم؛ استفاده میشود که بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطهای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشأ [[کلام]] [[سفیانی]] که خواستار [[ملاقات]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد، این است که [[اهل سنت]] مدعی هستند که [[خاندان]] بنی سفیان و [[بنی هاشم]] [[فامیل]] هستند و این ادعایی بیش نیست که [[تاریخ]] آن را تایید نمیکند و ظاهر [[روایت]] این است که [[سفیانی]] از پیش خودش چنین ادعایی کرده است<ref>تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.</ref>. | ::::::از عبارت {{متن حدیث|فَیخْرُجُ فَیقُولُ أَخْرِجُوا إلی ابْنَ عَمِّی}}؛ مبنی بر اینکه [[سفیانی]] میگوید: میخواهم با پسر عمم [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ملاقات]] کنم؛ استفاده میشود که بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطه نسبی است. ما در جلسات قبل این مطلب را به طور مفصل بحث کردیم و گفتیم بین بنی سفیان و [[بنی هاشم]] رابطهای وجود ندارد. مرحوم صدر نیز در این مورد بیانی دارد: منشأ [[کلام]] [[سفیانی]] که خواستار [[ملاقات]] با [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میباشد، این است که [[اهل سنت]] مدعی هستند که [[خاندان]] بنی سفیان و [[بنی هاشم]] [[فامیل]] هستند و این ادعایی بیش نیست که [[تاریخ]] آن را تایید نمیکند و ظاهر [[روایت]] این است که [[سفیانی]] از پیش خودش چنین ادعایی کرده است<ref>تاریخ عصر ظهور، ص ۳۸۹.</ref>. | ||
::::::پس بین [[سفیانی]] و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نسبتی نمیباشد و [[سرنوشت]] او این گونه است که [[اسیر]] میشود و سپس او را اعدام میکنند، [[روایت]] [[بحارالانوار]] نیز گویای همین مطلب است: {{متن حدیث|"...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]، ص۸۴، ۸۵.</ref>. | ::::::پس بین [[سفیانی]] و [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نسبتی نمیباشد و [[سرنوشت]] او این گونه است که [[اسیر]] میشود و سپس او را اعدام میکنند، [[روایت]] [[بحارالانوار]] نیز گویای همین مطلب است: {{متن حدیث|"...وَ یأْخُذُ السُّفْیانِی أَسِیراً فَینْطَلِقُ بِهِ وَ یذْبَحُهُ بِیدِهِ..."}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۴.</ref>»<ref>[[نجمالدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[سفیانی (کتاب)|سفیانی ]]، ص۸۴، ۸۵.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
::::#روایاتی که بر کشته شدن او به دست [[امام مهدی]] {{ع}} دلالت میکنند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{متن حدیث|" يُهْلِكُ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيُّ كُلِّهِمْ، وَلَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرِهِ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ الْمَهْدِيِّ فَيَذْبَحُهُ "}}<ref>خداوند تمام سپاه [[سفیانی]] را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز [[سفیانی]]، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در اینباره فرمودهاند: {{متن حدیث|" وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِيُّ أَسِيراً، فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَيَذْبَحُهُ بِيَدِهِ "}}<ref>[[سفیانی]] را در حالی که اسیر شده نزد حضرت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} میآورند و آن حضرت [[سفیانی]] را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>. | ::::#روایاتی که بر کشته شدن او به دست [[امام مهدی]] {{ع}} دلالت میکنند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{متن حدیث|" يُهْلِكُ اللَّهُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيُّ كُلِّهِمْ، وَلَا يَبْقَى عَلَى الْأَرْضِ غَيْرِهِ وَحْدَهُ، فَيَأْخُذُهُ الْمَهْدِيِّ فَيَذْبَحُهُ "}}<ref>خداوند تمام سپاه [[سفیانی]] را نابود میکند و هیچکسی از آنها جز [[سفیانی]]، روی زمین باقی نمیماند. در این حال، [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} او را میگیرد و گردن میزند؛ التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در اینباره فرمودهاند: {{متن حدیث|" وَيَأْخُذُ السُّفْيَانِيُّ أَسِيراً، فَيَنْطَلِقُ بِهِ وَيَذْبَحُهُ بِيَدِهِ "}}<ref>[[سفیانی]] را در حالی که اسیر شده نزد حضرت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} میآورند و آن حضرت [[سفیانی]] را گردن میزند؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۸ ( این حدیث مرسله است).</ref>. | ||
::::# روایاتی که از کشته شدن او به دست [[سپاه]] [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش میدهند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{متن حدیث|" فيؤتي بِالسُّفْيَانِيِّ أَسِيراً فيامر بِهِ فَيَذْبَحُ عَلَى بَابِ الرَّحْبَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] را اسیر میکنند، نزد [[امام مهدی]] {{ع}} میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۴.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در این خصوص فرمودهاند: {{متن حدیث|" ثُمَّ يَقُولُ هَذَا رَجُلُ قَدْ خَلَعَ طَاعَتِي فيامر بِهِ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَذْبَحَ عَلَى بلاطة ايليا "}}<ref>سپس [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: این مرد - [[سفیانی]] - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ [[بیت المقدس]] گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>. نسبت دادن کشتن [[سفیانی]] را به [[امام مهدی]] {{ع}} میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، [[دستور]] [[قتل]] [[سفیانی]] از آن [[حضرت]] صادر میشود و لشکر آن [[حضرت]]، [[سفیانی]] را میکشد. این [[روایات]] به لحاظ [[سند ضعیف]] و به لحاظ مصادر و تعداد بهگونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها [[اطمینان]] کرد اما با اعتبارات [[عقلی]] همآهنگ هستند»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۷۵ - ۱۷۶.</ref>. | ::::# روایاتی که از کشته شدن او به دست [[سپاه]] [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش میدهند<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>، از جمله [[امام علی]] {{ع}} فرمودهاند: {{متن حدیث|" فيؤتي بِالسُّفْيَانِيِّ أَسِيراً فيامر بِهِ فَيَذْبَحُ عَلَى بَابِ الرَّحْبَةِ "}}<ref>[[سفیانی]] را اسیر میکنند، نزد [[امام مهدی]] {{ع}} میآورند. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۴.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز در این خصوص فرمودهاند: {{متن حدیث|" ثُمَّ يَقُولُ هَذَا رَجُلُ قَدْ خَلَعَ طَاعَتِي فيامر بِهِ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَذْبَحَ عَلَى بلاطة ايليا "}}<ref>سپس [[امام مهدی]] {{ع}} میفرماید: این مرد - [[سفیانی]] - از اطاعت من سر بر تافته. آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او بر سنگ [[بیت المقدس]] گردن زده میشود؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۳، ص۳۱۳.</ref>. نسبت دادن کشتن [[سفیانی]] را به [[امام مهدی]] {{ع}} میتوان مجازی دانست؛ به سبب اینکه، [[دستور]] [[قتل]] [[سفیانی]] از آن [[حضرت]] صادر میشود و لشکر آن [[حضرت]]، [[سفیانی]] را میکشد. این [[روایات]] به لحاظ [[سند ضعیف]] و به لحاظ مصادر و تعداد بهگونهای نیستند که بتوان به مضمون آنها [[اطمینان]] کرد اما با اعتبارات [[عقلی]] همآهنگ هستند»<ref>[[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[تأملی در نشانههای حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانههای حتمی ظهور]]، ص ۱۷۵ - ۱۷۶.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«بعضی از [[روایات]]، بدون اشاره به منطقه خاصی، از آن به سرزمین خشک<ref>نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۵، ح۱۶؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱، ح۹؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۳.</ref> یا [[مغرب]] [[زمین]]<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِب "}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۳، ح۱۳، ص۲۵۹، ح۱۸.</ref> یاد کرده و برخی دیگر [[شام]]<ref>{{متن حدیث|"ِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّام "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۷، ح۷، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref> را محل [[خروج]] وی دانسته است. جمع بین همه [[روایات]] آن است که وی از سرزمین [[شام]] و منطقهای خشک [[خروج]] خواهد کرد. در باره کارهای [[سفیانی]] و مدت [[حکومت]] وی سخنان فراوان و عموماً نامعتبر به چشم میخورد؛ اما از آنجا که تنها بررسی [[خروج]] وی به عنوان نشانه در این بحث اهمیت دارد، از ذکر آنها صرف نظر میکنیم<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۵۳، شماره ۹۳۱.</ref>. پایان [[لشکریان]] [[سفیانی]] فرو رفتن در [[زمین]] و [[مبتلا]] شدن به [[خشم خداوند]] دانسته شده؛ اما سخن روشنی درباره فرجام خود [[سفیانی]] در دست نیست. البته در میان برخی منابع [[اهل سنت]] مثل کتاب [[الفتن]] [[نعیم بن حماد]] آمده است که: [[سفیانی]] و [[سپاهیان]] او در نهایت با [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کارزار]] میپردازند و به دست آن [[امام]] نابود میشوند. اما از آنجا که این کتاب چندان اعتباری ندارد، از [[نقل]] آنها چشم پوشی میکنیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.</ref>. | :::::*«بعضی از [[روایات]]، بدون اشاره به منطقه خاصی، از آن به سرزمین خشک<ref>نک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۵، ح۱۶؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱، ح۹؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۳.</ref> یا [[مغرب]] [[زمین]]<ref>{{متن حدیث|" يَخْرُجَ عَلَيْهِمُ الْخُرَاسَانِيُّ وَ السُّفْيَانِيُّ هَذَا مِنَ الْمَشْرِقِ وَ هَذَا مِنَ الْمَغْرِب "}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۳، ح۱۳، ص۲۵۹، ح۱۸.</ref> یاد کرده و برخی دیگر [[شام]]<ref>{{متن حدیث|"ِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّام "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۷، ح۷، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref> را محل [[خروج]] وی دانسته است. جمع بین همه [[روایات]] آن است که وی از سرزمین [[شام]] و منطقهای خشک [[خروج]] خواهد کرد. در باره کارهای [[سفیانی]] و مدت [[حکومت]] وی سخنان فراوان و عموماً نامعتبر به چشم میخورد؛ اما از آنجا که تنها بررسی [[خروج]] وی به عنوان نشانه در این بحث اهمیت دارد، از ذکر آنها صرف نظر میکنیم<ref>نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۵۳، شماره ۹۳۱.</ref>. پایان [[لشکریان]] [[سفیانی]] فرو رفتن در [[زمین]] و [[مبتلا]] شدن به [[خشم خداوند]] دانسته شده؛ اما سخن روشنی درباره فرجام خود [[سفیانی]] در دست نیست. البته در میان برخی منابع [[اهل سنت]] مثل کتاب [[الفتن]] [[نعیم بن حماد]] آمده است که: [[سفیانی]] و [[سپاهیان]] او در نهایت با [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کارزار]] میپردازند و به دست آن [[امام]] نابود میشوند. اما از آنجا که این کتاب چندان اعتباری ندارد، از [[نقل]] آنها چشم پوشی میکنیم»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۲۸ - ۱۲۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
::::#[[شام]]، دانسته است. | ::::#[[شام]]، دانسته است. | ||
:::::جمع بین [[روایات]] آن است که [[سفیانی]] از سرزمین [[شام]] و منطقهای خشک [[خروج]] خواهد کرد. پایان [[لشکریان]] [[سفیانی]] فرو رفتن در [[زمین]] و [[مبتلا]] شدن به [[خشم خداوند]] دانسته شده، اما سخن روشنی درباره فرجام خود [[سفیانی]] در دست نیست. درباره [[لشکر]] [[سفیانی]] که با [[عزم]] [[نبرد]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} به طرف [[مکه معظمه]] حرکت میکند از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} چنین [[نقل]] میکنند: {{متن حدیث|"يبعَثُ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ فَيَقُولُ يَا جَبْرَئِيلُ اذْهَبْ فَأَبِدْهُمْ فَيَضْرِبُهَا بِرِجْلِهِ ضَرْبَةً يَخْسِفُ اللَّهُ بِهِمْ عِنْدَهَا وَ لَا يُفْلِتُ مِنْهم إِلَّا رَجُلَانِ مِنْ جُهَيْنَةَ"}}<ref>خداوند جبرئیل را میفرستد و به او امر میفرماید: برو نابودشان کن، پس، با پای خود به زمین میکوبد و خداوند همه آنان را در کام زمین فرو میبرد و جز دو نفر از اهل جهینه کسی از آنها زنده نمیماند؛ روزگار رهایی، ص ۴۶۷.</ref>.[[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "[[سفیانی]] از [[نشانههای حتمی ظهور]] است و [[خروج]] از اول تا پایان، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه میجنگد و وقتی بر پنج [[شهر]] دست یافت نه ماه [[حکومت]] میکند و یک روز هم بیشتر نخواهد بود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۸.</ref>. آن پنج [[شهر]] بنابر [[روایات]] [[شام]]، [[حمص]]، [[اردن]]، فسلطین، قنسرین میباشد. [[سفیانی]] گروه بسیاری از [[شیعیان]] را به [[قتل]] میرساند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۵ و ۲۲۲.</ref>. او جنایت کاری است که از [[قتل]] و [[کشتار]] هیچ پروایی ندارد و با [[دشمنان]] خود به شکل فجیعی [[رفتار]] میکند<ref>نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>. | :::::جمع بین [[روایات]] آن است که [[سفیانی]] از سرزمین [[شام]] و منطقهای خشک [[خروج]] خواهد کرد. پایان [[لشکریان]] [[سفیانی]] فرو رفتن در [[زمین]] و [[مبتلا]] شدن به [[خشم خداوند]] دانسته شده، اما سخن روشنی درباره فرجام خود [[سفیانی]] در دست نیست. درباره [[لشکر]] [[سفیانی]] که با [[عزم]] [[نبرد]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} به طرف [[مکه معظمه]] حرکت میکند از [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} چنین [[نقل]] میکنند: {{متن حدیث|"يبعَثُ اللَّهُ جَبْرَئِيلَ فَيَقُولُ يَا جَبْرَئِيلُ اذْهَبْ فَأَبِدْهُمْ فَيَضْرِبُهَا بِرِجْلِهِ ضَرْبَةً يَخْسِفُ اللَّهُ بِهِمْ عِنْدَهَا وَ لَا يُفْلِتُ مِنْهم إِلَّا رَجُلَانِ مِنْ جُهَيْنَةَ"}}<ref>خداوند جبرئیل را میفرستد و به او امر میفرماید: برو نابودشان کن، پس، با پای خود به زمین میکوبد و خداوند همه آنان را در کام زمین فرو میبرد و جز دو نفر از اهل جهینه کسی از آنها زنده نمیماند؛ روزگار رهایی، ص ۴۶۷.</ref>.[[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "[[سفیانی]] از [[نشانههای حتمی ظهور]] است و [[خروج]] از اول تا پایان، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه میجنگد و وقتی بر پنج [[شهر]] دست یافت نه ماه [[حکومت]] میکند و یک روز هم بیشتر نخواهد بود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۸.</ref>. آن پنج [[شهر]] بنابر [[روایات]] [[شام]]، [[حمص]]، [[اردن]]، فسلطین، قنسرین میباشد. [[سفیانی]] گروه بسیاری از [[شیعیان]] را به [[قتل]] میرساند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۱۵ و ۲۲۲.</ref>. او جنایت کاری است که از [[قتل]] و [[کشتار]] هیچ پروایی ندارد و با [[دشمنان]] خود به شکل فجیعی [[رفتار]] میکند<ref>نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۳۴.</ref>»<ref>[[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>. | ||
}} | |||
{{پرسمان خروج سفیانی}} | {{پرسمان خروج سفیانی}} |