فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۰۰
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
::::::«فرق [[پیغمبر]] و [[امام]] در آگاهی از [[امور غیبی]] از این جهت است که در [[علم پیامبر|علم پیغمبر]]{{صل}}، بشری میان او و [[عالم غیب]] واسطه نیست درحالی که [[ائمه]]{{عم}} بخشی از این علم را از [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} کسب کردهاند»<ref>[http://saafi.com/book/657 کتاب گفتمان مهدویت]</ref>. | ::::::«فرق [[پیغمبر]] و [[امام]] در آگاهی از [[امور غیبی]] از این جهت است که در [[علم پیامبر|علم پیغمبر]]{{صل}}، بشری میان او و [[عالم غیب]] واسطه نیست درحالی که [[ائمه]]{{عم}} بخشی از این علم را از [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} کسب کردهاند»<ref>[http://saafi.com/book/657 کتاب گفتمان مهدویت]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله استادی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. آیتالله استادی؛ | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
::::::«اگر سؤال کنند که فرق بین [[امام]]{{ع}} و [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} چیست؟ پاسخ، دقیقاً روشن نیست، مثل این است که سؤال از اول این گونه مطرح شده باشد که فرق بین نبی و رسول چیست. چون به هر دو وحی میشود، ولی در هر حال، یکی نبی است و رسول نیست و یکی هم نبی است و هم رسول. در هر دو حالت وحی است، ولی دقیقاً برای ما روشن نیست که تفاوت آنها چگونه است، این جا هم در ارتباط امام با عالم غیب جای شبهه نیست، اما نباید به ارتباط او وحی اطلاق کرد. بعضی از اهل تسنّن میگویند: شما معتقدید که به ائمّه وحی میشود. ما به هیچ وجه به این معتقد نیستیم. عرض کردم خود [[فاطمه زهرا]]{{ع}} میفرماید: "وحی قطع شد" پس در عین این که به آنها وحی نمیشود، ما معتقدیم که تماس با غیب برقرار است. فرق دیگر امام و پیغمبر در این است که پیغمبر مشرّع است و امام نگاهبان و مبیّن شریعت. این بحث مفصّلی میطلبد که ممکن است انتقادی هم در آن باشد: یک حرف این است که پیغمبر شریعت را میآورد و وقتی از دنیا رفت شریعت او بر اساس {{متن قرآن|أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} کامل و تمام است و هر چه را ائمّه میگویند در مقام تبیین است، آنان پاسدار دین از تحریفات و انحرافات هستند. حتی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} هم که تشریف بیاورند، چیزهایی که میگویند از خودشان نیست، همان چیزهایی است که رسول خدا فرموده و در اختیار ایشان گذاشته است، خواه آن زمان موقع بیانش نبوده یا بیان شده و به ما نرسیده است. این هم یک فرق بین [[امام]]{{ع}} و [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} است که اگر کسی اصل ارتباط را قبول کرد و گفت من به لفظ وحی و غیر وحی کار ندارم، آنها چه فرقی دارند، یک فرق فارق ارتباط [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} با عالم غیب است که مجموعهای را به عنوان دین از خدای متعال تلقی میکند و در اختیار امّت میگذارد، افرادی را هم خود پیغمبر به عنوان مبیّن و مفسر و پاسدار شریعتش تعیین کرده که مبیّن بودن و پاسدار بودن آنها مبتنی بر ارتباط شان با عالم غیب است. اگر کسی با عالم غیب ارتباط نداشته باشد نمیتواند از دین پاسداری کند، همان گونه که خود پیامبر چون چنین ارتباطی داشت میتوانست دین را دریافت و حفظ کند. این بزرگواران که میخواهند دین را تفسیر کنند، اگر میخواهند از اشتباه در تفسیر مصون باشند، باید با عالم غیب ارتباط داشته باشند. تعبیراتی در دین ما هم هست که، آنها پیوسته با فرشتگان در تماس بودند. البته تعبیرات متفاوت است، گاهی روز، گاهی شب، گاهی شب جمعه و یا مواقع دیگری به عنوان زمان ارتباط آنها ذکر شده است که این بحث دیگری میطلبد. اما اصل آن است که [[امام]]{{ع}} هم مثل [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} با عالم غیب ارتباط دارد. و این جمله بسیار جالب که در امامت مکرّر گفته شده و از [[امام جواد]]{{ع}} نقل گردیده است که {{عربی|«الامامةُ تجری مجرى النبوّة»}} دقیقاً همان مطلبی است که [[امامت]] [[ائمه]]{{عم}} شیعه ادامه نبوّت است، معنایش این است که ارتباط آنها قطع نشده، ولی [[نبوت]] قطع شده است. بنابراین، [[امام]]{{ع}} با [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} از حیث ارتباط هیچ فرقی ندارند، هر دو با عالم غیب ارتباط دارند، اما از حیث این که این ارتباط نامش چیست و کیفیتش چگونه است، این برای ما روشن نیست، فقط نام یکی وحی است و نام دیگری تحدیث؛ در یکی میگوییم: {{متن قرآن|يُوحَىٰ إِلَيْكَ}} و در دیگرى میگوییم: محدَّثه یا میگوییم: {{عربی|«الأئمةُ محدَّثون»}}».<ref>[http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref> | ::::::«اگر سؤال کنند که فرق بین [[امام]]{{ع}} و [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} چیست؟ پاسخ، دقیقاً روشن نیست، مثل این است که سؤال از اول این گونه مطرح شده باشد که فرق بین نبی و رسول چیست. چون به هر دو وحی میشود، ولی در هر حال، یکی نبی است و رسول نیست و یکی هم نبی است و هم رسول. در هر دو حالت وحی است، ولی دقیقاً برای ما روشن نیست که تفاوت آنها چگونه است، این جا هم در ارتباط امام با عالم غیب جای شبهه نیست، اما نباید به ارتباط او وحی اطلاق کرد. بعضی از اهل تسنّن میگویند: شما معتقدید که به ائمّه وحی میشود. ما به هیچ وجه به این معتقد نیستیم. عرض کردم خود [[فاطمه زهرا]]{{ع}} میفرماید: "وحی قطع شد" پس در عین این که به آنها وحی نمیشود، ما معتقدیم که تماس با غیب برقرار است. فرق دیگر امام و پیغمبر در این است که پیغمبر مشرّع است و امام نگاهبان و مبیّن شریعت. این بحث مفصّلی میطلبد که ممکن است انتقادی هم در آن باشد: یک حرف این است که پیغمبر شریعت را میآورد و وقتی از دنیا رفت شریعت او بر اساس {{متن قرآن|أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} کامل و تمام است و هر چه را ائمّه میگویند در مقام تبیین است، آنان پاسدار دین از تحریفات و انحرافات هستند. حتی [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} هم که تشریف بیاورند، چیزهایی که میگویند از خودشان نیست، همان چیزهایی است که رسول خدا فرموده و در اختیار ایشان گذاشته است، خواه آن زمان موقع بیانش نبوده یا بیان شده و به ما نرسیده است. این هم یک فرق بین [[امام]]{{ع}} و [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} است که اگر کسی اصل ارتباط را قبول کرد و گفت من به لفظ وحی و غیر وحی کار ندارم، آنها چه فرقی دارند، یک فرق فارق ارتباط [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} با عالم غیب است که مجموعهای را به عنوان دین از خدای متعال تلقی میکند و در اختیار امّت میگذارد، افرادی را هم خود پیغمبر به عنوان مبیّن و مفسر و پاسدار شریعتش تعیین کرده که مبیّن بودن و پاسدار بودن آنها مبتنی بر ارتباط شان با عالم غیب است. اگر کسی با عالم غیب ارتباط نداشته باشد نمیتواند از دین پاسداری کند، همان گونه که خود پیامبر چون چنین ارتباطی داشت میتوانست دین را دریافت و حفظ کند. این بزرگواران که میخواهند دین را تفسیر کنند، اگر میخواهند از اشتباه در تفسیر مصون باشند، باید با عالم غیب ارتباط داشته باشند. تعبیراتی در دین ما هم هست که، آنها پیوسته با فرشتگان در تماس بودند. البته تعبیرات متفاوت است، گاهی روز، گاهی شب، گاهی شب جمعه و یا مواقع دیگری به عنوان زمان ارتباط آنها ذکر شده است که این بحث دیگری میطلبد. اما اصل آن است که [[امام]]{{ع}} هم مثل [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} با عالم غیب ارتباط دارد. و این جمله بسیار جالب که در امامت مکرّر گفته شده و از [[امام جواد]]{{ع}} نقل گردیده است که {{عربی|«الامامةُ تجری مجرى النبوّة»}} دقیقاً همان مطلبی است که [[امامت]] [[ائمه]]{{عم}} شیعه ادامه نبوّت است، معنایش این است که ارتباط آنها قطع نشده، ولی [[نبوت]] قطع شده است. بنابراین، [[امام]]{{ع}} با [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} از حیث ارتباط هیچ فرقی ندارند، هر دو با عالم غیب ارتباط دارند، اما از حیث این که این ارتباط نامش چیست و کیفیتش چگونه است، این برای ما روشن نیست، فقط نام یکی وحی است و نام دیگری تحدیث؛ در یکی میگوییم: {{متن قرآن|يُوحَىٰ إِلَيْكَ}} و در دیگرى میگوییم: محدَّثه یا میگوییم: {{عربی|«الأئمةُ محدَّثون»}}».<ref>[http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref> | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین اقوام کرباسی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین اقوام کرباسی؛ | ||
خط ۴۴: | خط ۴۲: | ||
::::::«مؤمن الطاق در روایتی که درصدد بیان تفاوتهای [[رسول]] و [[نبی]] و [[محدِّث]] است، عملاً تفاوت این سه تن را بر محور همین علم بیان کرده است. او تفاوت [[رسول]] و [[نبی]] را تنها در نحوه دریافت این علم، که به ترتیب در بیداری و رؤیا صورت میگیرد بیان کرده است. [[رسول]] و [[نبی]] موفق به دریافت این علم بهصورت دیداری هستند، امام محدَّث همین علم را تنها بهصورت شنیداری واجد میشود. گویی اینکه محدَّث فردی است که جبرئیل برای او در عالم خارج حدیث میگوید و او البته میشنود ولکن از دیدارش محروم است<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۱.</ref>. در واقع [[رسول]] و [[نبی]] بهواسطه همین علم است که میدانند آنچه را میدانند، و با همین علم، از تنظیم مقدمات و قیاسات برای تحصیل قطع بینیازاند. ایشان بهواسطه همین موهبت خدادادی است که مَلَک [[وحی]] و مَلَک تحدیث را میشناسند و به گفتار آن اطمینان حاصل میکند. در روایاتی دیگر، ویژگی فوق شنیدن صدای ملک و البته ندیدن او برای نشان دادن تفاوت بین [[امام]] و [[نبی]] و [[رسول]] ذکر شده که میتوان نتیجه گرفت منظور از محدث همانا [[ائمه]] معصومیناند»<ref>[[مؤمن الطاق (کتاب)|مؤمن الطاق]]؛ ص۲۰۶.</ref> | ::::::«مؤمن الطاق در روایتی که درصدد بیان تفاوتهای [[رسول]] و [[نبی]] و [[محدِّث]] است، عملاً تفاوت این سه تن را بر محور همین علم بیان کرده است. او تفاوت [[رسول]] و [[نبی]] را تنها در نحوه دریافت این علم، که به ترتیب در بیداری و رؤیا صورت میگیرد بیان کرده است. [[رسول]] و [[نبی]] موفق به دریافت این علم بهصورت دیداری هستند، امام محدَّث همین علم را تنها بهصورت شنیداری واجد میشود. گویی اینکه محدَّث فردی است که جبرئیل برای او در عالم خارج حدیث میگوید و او البته میشنود ولکن از دیدارش محروم است<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۷۱.</ref>. در واقع [[رسول]] و [[نبی]] بهواسطه همین علم است که میدانند آنچه را میدانند، و با همین علم، از تنظیم مقدمات و قیاسات برای تحصیل قطع بینیازاند. ایشان بهواسطه همین موهبت خدادادی است که مَلَک [[وحی]] و مَلَک تحدیث را میشناسند و به گفتار آن اطمینان حاصل میکند. در روایاتی دیگر، ویژگی فوق شنیدن صدای ملک و البته ندیدن او برای نشان دادن تفاوت بین [[امام]] و [[نبی]] و [[رسول]] ذکر شده که میتوان نتیجه گرفت منظور از محدث همانا [[ائمه]] معصومیناند»<ref>[[مؤمن الطاق (کتاب)|مؤمن الطاق]]؛ ص۲۰۶.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۴. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛ | ||
خط ۵۲: | خط ۴۹: | ||
::::::«در روایات فراوانی از [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده که ایشان میان [[رسول]]، [[نبی]] و [[امام]] فرق میگذارند و [[امام]] را [[محدث]] خطاب میکنند. [[برید عجلی]] نقل میکند که از [[امام صادق]]{{ع}} فرق بین [[رسول]] و [[نبی]] و [[محدث]] را پرسیدم؟ آن حضرت فرمود: [[رسول]] کسی است که فرشته بر او نازل میشود و پیغام از طرف خداوند میآورد اما [[نبی]] کسی است که در خواب میبیند و هر چه در خواب دید واقعیت است اما [[محدث]] کسی است که صدای ملک را میشنود و به گوش او میخورد و به قلبش القاء میگردد.<ref>{{عربی|" الَّذِي تَأْتِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ تَبْلُغُهُ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ النَّبِيُ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ فَمَا رَأَى فَهُوَ كَمَا رَأَى وَ الْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَ الْمَلَائِكَةِ وَ يُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَ يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ"}}، مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۷۵.</ref> در حدیث دیگری در باب تفاوت میان [[رسول]] و [[نبی]] و [[امام]] از قول [[امام رضا]]{{ع}} آمده است که بر [[رسول]] [[جبرئیل]]{{ع}} نازل میشود در حالیکه او را میبیند و صدایش را میشنود اما [[نبی]] گاهی سخن [[جبرئیل]]{{ع}} را میشنود و گاهی شخص او را میبیند و سخنش را نمیشنود، نیز گاهی اوقات در خواب به او خبر میدهند مانند خواب [[ابراهیم]]{{ع}} و اما [[امام]] آن است که سخن را میشنود و شخص را نمیبیند<ref>همان: ۲۶، ۷۵؛ کلینی، بی تا ۱، ۲۴۸.</ref>. [[مجلسی]] در استنباط از این روایات معتقد است که [[امام]] احکام شرعی را در خواب نمیبیند اما [[نبی]] گاهی در خواب حکم شرعی را میبیند مثل رؤیای [[ابراهیم]]{{ع}} و فرق بین [[امام]] و [[رسول]] و [[نبی]] در این است که [[رسول]] همیشه هنگام القاء حکم شرعی فرشته را میبیند ولی [[نبی]] و [[امام]] در حال القاء حکم، فرشته را نمیبینند گرچه ممکن است در سایر احوال، [[ملائکه]] را ببینند. لذا القاء ملک بر [[رسول]] و [[نبی]] بر وجه تعلیم است و القاء ملک بر [[امام]] بر وجه تنبیه میباشد<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴: ۲، ۲۸۹.</ref>»<ref>[[رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه (مقاله)|رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، شماره ۹۴ ص ۶۰.</ref>. | ::::::«در روایات فراوانی از [[اهل بیت]]{{عم}} نقل شده که ایشان میان [[رسول]]، [[نبی]] و [[امام]] فرق میگذارند و [[امام]] را [[محدث]] خطاب میکنند. [[برید عجلی]] نقل میکند که از [[امام صادق]]{{ع}} فرق بین [[رسول]] و [[نبی]] و [[محدث]] را پرسیدم؟ آن حضرت فرمود: [[رسول]] کسی است که فرشته بر او نازل میشود و پیغام از طرف خداوند میآورد اما [[نبی]] کسی است که در خواب میبیند و هر چه در خواب دید واقعیت است اما [[محدث]] کسی است که صدای ملک را میشنود و به گوش او میخورد و به قلبش القاء میگردد.<ref>{{عربی|" الَّذِي تَأْتِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ تَبْلُغُهُ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ النَّبِيُ الَّذِي يَرَى فِي مَنَامِهِ فَمَا رَأَى فَهُوَ كَمَا رَأَى وَ الْمُحَدَّثُ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَ الْمَلَائِكَةِ وَ يُنْقَرُ فِي أُذُنِهِ وَ يُنْكَتُ فِي قَلْبِهِ"}}، مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۷۵.</ref> در حدیث دیگری در باب تفاوت میان [[رسول]] و [[نبی]] و [[امام]] از قول [[امام رضا]]{{ع}} آمده است که بر [[رسول]] [[جبرئیل]]{{ع}} نازل میشود در حالیکه او را میبیند و صدایش را میشنود اما [[نبی]] گاهی سخن [[جبرئیل]]{{ع}} را میشنود و گاهی شخص او را میبیند و سخنش را نمیشنود، نیز گاهی اوقات در خواب به او خبر میدهند مانند خواب [[ابراهیم]]{{ع}} و اما [[امام]] آن است که سخن را میشنود و شخص را نمیبیند<ref>همان: ۲۶، ۷۵؛ کلینی، بی تا ۱، ۲۴۸.</ref>. [[مجلسی]] در استنباط از این روایات معتقد است که [[امام]] احکام شرعی را در خواب نمیبیند اما [[نبی]] گاهی در خواب حکم شرعی را میبیند مثل رؤیای [[ابراهیم]]{{ع}} و فرق بین [[امام]] و [[رسول]] و [[نبی]] در این است که [[رسول]] همیشه هنگام القاء حکم شرعی فرشته را میبیند ولی [[نبی]] و [[امام]] در حال القاء حکم، فرشته را نمیبینند گرچه ممکن است در سایر احوال، [[ملائکه]] را ببینند. لذا القاء ملک بر [[رسول]] و [[نبی]] بر وجه تعلیم است و القاء ملک بر [[امام]] بر وجه تنبیه میباشد<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴: ۲، ۲۸۹.</ref>»<ref>[[رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه (مقاله)|رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، شماره ۹۴ ص ۶۰.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۵. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ | ||
خط ۶۰: | خط ۵۶: | ||
::::::«بین علم [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} دوگانگی نیست؛ قول به تفصیل بین [[علم امام]]{{ع}} به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در علم امام نیز بپذیریم؛ زیرا [[علم امام]]{{ع}} همان [[علم پیامبر]]{{صل}} است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک [[علم پیامبر|علم پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران می باشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمیشود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام].</ref>. | ::::::«بین علم [[پیامبر|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} دوگانگی نیست؛ قول به تفصیل بین [[علم امام]]{{ع}} به احکام و موضوعات، این اقتضاء را دارد که یا باید همین تفصیل را نسبت به پیغمبر نیز قائل شویم؛ یا این که، این دوگانگی را در علم امام نیز بپذیریم؛ زیرا [[علم امام]]{{ع}} همان [[علم پیامبر]]{{صل}} است که به ارث رسیده است؛ پس حق این است که ملاک [[علم پیامبر|علم پیغمبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در احکام و موضوعات ملاک واحد است؛ وگرنه با پیغمبر اختلاف خواهند داشت، و در تحصیل بخشی از آن نیازمند جستجو خواهند بود، حال آن که در شأن معصومین نیست که نیاز به جستجو داشته باشند؛ زیرا، خود نص الهی و حجّت بر دیگران می باشند، و نسیان و غفلت بشری بر آنها عارض نمیشود؛ وگرنه در این فرض با دیگران یکسان خواهند بود»<ref>[http://rasekhoon.net/article/show/173509/%DA%A9%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D9%88%D8%B3%D8%B1%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA(%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)/ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام].</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۶. آقای صادقی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۶. آقای صادقی؛ | ||
خط ۷۳: | خط ۶۸: | ||
را بر همه آفریدههایش از پیامبران و فرشتگان برتری داد و طاعت او را طاعت خود و پیروی از او را پیروی از خود قرار داد و زیارت او در دنیا و آخرت را زیارت خود قرار داد و فرمود: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه:۸۰.</ref> و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ }}<ref> بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ سوره فتح، آیه:۱۰.</ref><ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref>»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۴.</ref>. | را بر همه آفریدههایش از پیامبران و فرشتگان برتری داد و طاعت او را طاعت خود و پیروی از او را پیروی از خود قرار داد و زیارت او در دنیا و آخرت را زیارت خود قرار داد و فرمود: {{متن قرآن|مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ }}<ref> هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه:۸۰.</ref> و فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ }}<ref> بیگمان آنان که با تو بیعت میکنند جز این نیست که با خداوند بیعت میکنند؛ دست خداوند بالای دستهای آنان است؛ سوره فتح، آیه:۱۰.</ref><ref>محمد بن علی صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref>»<ref>[[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]؛ ص۸۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۷. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۷. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛ | ||
خط ۸۱: | خط ۷۵: | ||
::::::«در عین حال، قطع شدن [[وحی]]، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند [[امام]]{{ع}} و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت میکنند. آنها به جهت این که پیشوا و [[امام]]{{ع}} هستند، علم و دانشهای خویش را از طرف خداوند دریافت میکنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، [[وحی]] نمیگویند؛ بلکه به آن "[[الهام]]" میگویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما [[الهام]] الهی که نوع دیگری از [[وحی]] میباشد، برای [[امامان]]{{عم}} وجود دارد. براساس روایات، [[امامان]]{{عم}} دست آموز [[الهام]] غیبیاند و صدای غیب را میشنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمیبینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را میشنود و گاه خود ملک را نیز میبیند. این [[الهام]]، نظیر الهامی است که به [[حضرت خضر]]{{ع}}، ذوالقرنین، [[حضرت مریم]]{{س}} و مادر موسی شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست. [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} در ضمن حدیث مفصلی درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان [[امام]]{{ع}} برای مردم برمیگزیند، به او سعه صدر عطا میکند و چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی [[الهام]] میکند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود. باید توجه داشت [[امام]]{{ع}} کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن [[امام]]{{ع}} نیز همانند باطن [[پیامبر]]{{صل}}، با نور ولایت حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. [[امام]]{{ع}} نیز همانند [[پیامبر]]{{صل}}، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم [[وحی]] و شریعت است؛ امّا [[پیامبر]]{{صل}} نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]</ref>. | ::::::«در عین حال، قطع شدن [[وحی]]، به معنای قطع رابطه خداوند با انسان کامل مانند [[امام]]{{ع}} و پیشوای معصوم نیست. آنها به طریق دیگر به منبع غیب اتصال دارند و حقایق را از منبع پرفیض الهی دریافت میکنند. آنها به جهت این که پیشوا و [[امام]]{{ع}} هستند، علم و دانشهای خویش را از طرف خداوند دریافت میکنند و دارای علم لدنی الهی هستند. این دریافت حقایق و علوم و دانش و اطلاع بر اسرار غیب را، [[وحی]] نمیگویند؛ بلکه به آن "[[الهام]]" میگویند. بنابراین، اگر چه وحی قطع شده است، اما [[الهام]] الهی که نوع دیگری از [[وحی]] میباشد، برای [[امامان]]{{عم}} وجود دارد. براساس روایات، [[امامان]]{{عم}} دست آموز [[الهام]] غیبیاند و صدای غیب را میشنوند؛ اما بر طبق عقیده برخی از بزرگان، فرشته را نمیبینند؛ به خلاف پیامبر که سخن فرشته را میشنود و گاه خود ملک را نیز میبیند. این [[الهام]]، نظیر الهامی است که به [[حضرت خضر]]{{ع}}، ذوالقرنین، [[حضرت مریم]]{{س}} و مادر موسی شده است. گاهی در قرآن کریم، از این معنا تعبیر به وحی گردیده که البته منظور از آن، وحی نبوت نیست. [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} در ضمن حدیث مفصلی درباره [[امامت]] فرمود: هنگامی که خدای متعال کسی را به عنوان [[امام]]{{ع}} برای مردم برمیگزیند، به او سعه صدر عطا میکند و چشمههای حکمت را در دلش قرار میدهد و علم را به وی [[الهام]] میکند تا در پاسخ به هیچ سؤالی درنماند و در تشخیص حق، سرگردان نشود. پس او معصوم و مورد تأیید و توفیق و تسدید الهی بوده، از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود. باید توجه داشت [[امام]]{{ع}} کسی است که از وجودی برتر در عصر خود برخوردار بوده، در نقطه اوج و قلّه هرم هستی قرار دارد. از این رو، باطن [[امام]]{{ع}} نیز همانند باطن [[پیامبر]]{{صل}}، با نور ولایت حق روشن بوده، با عالم حقایق و معانی غیبی ارتباط دارد. [[امام]]{{ع}} نیز همانند [[پیامبر]]{{صل}}، واسطه فیض میان خلق و حق، عامل ارتباط خلق با حق و حافظ حریم [[وحی]] و شریعت است؛ امّا [[پیامبر]]{{صل}} نیست؛ یعنی مقام و شأن و مسؤلیت نبوی و رسالت را به او نداده اند»<ref>[http://www.pasokhgoo.ir/node/25571 مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی]</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان. | | عنوان پاسخدهنده = ۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان. |